بخشی از مقاله

چکیده :

اقتصاد مقاومتی الگوی اقتصادی کشور است که اهدافی همچون دستیابی به رشد اقتصادی و آسیبناپذیری در برابر فشارها را در نظر دارد. لذا توجه سازمان ها به اقتصاد مقاومتی، در ابعاد اجرایی، علمی و برنامه ریزی کلان از ضروریات شرایط کنونی است.

در اقتصاد مقاومتی عرضه کنندگان خدمات و کالا باید با تدوین استراتژی های بلند مدت و کوتاه مدت نحوه حرکت و تعالی خود را مشخص و به آن وفادار بمانند و تنها تغییرات محیطی باید باعث تغییر نگرش به مسیر رسیدن به اهداف باشد .در نظامی که استراتزی سیستماتیک و با برنامه ای داشته باشد عوامل محیطی قابل شناخته شدن و بررسی است. در همین راستا به نظر می رسد تدوین یک استراتژی مناسب برای تمامی سازمان ها می تواند نقطه اتکاء مناسبی برای مبحث اقتصاد مقاومتی باشد . هدف در این تحقیق اقتصاد مقاومتی و راهکار های تحقق آن در برنامه های استراتژیک سازمان ها می باشد.

.1  مقدمه

اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی منسجم،انعطاف پذیر،تبدیل محدودیت ها به فرصت ها. راهکارهای مختلفی برای در نظر گرفتن اقتصاد مقاومتی در برنامه های استراتژیک سازمان ها وجود دارد از جمله این راهکارها بازاریابی بین المللی،جذابیت سرمایه ای بازار داخلی،تقویت سیاست خارجی ،حمایت همراه بانظارت ازتولید داخلی - نظارت وکنترل بربهبود کیفیت تولیدات داخلی - ،ایجاد سازمان حمایت از تخصص گرایی درسازمان های دولتی، ،حمایت از بخش خصوصی و تامین منابع مالی موردنیازآن، فرهنگ سازی است.

راهکارهای ذکرشده موجب تقویت بنیه اقتصادی سازمان ها و طبیعتا کشور می شوند. شاید یکی از نمایه های بزرگ تحول اقتصادی که در سالهای بعد از انقلاب مطرح شده است گفتمان اقتصاد مقاومتی باشد .مبحثی که در صورت اجرا دقیق نه تنها راه برون رفت از تنگناهای اقتصادی و مدیریتی که راهی به سوی تعالی مدنی و اقتصادی است و مسلما با اتکاء به راه کارهای مقاوم سازی اقتصادی می توان امنیت فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی را تضمین کرد. یکی از مباحث مطرح شده توسط تئو رسین های اقتصادی در مباحث اقتصاد مدیریت وجود مبانی عرضه و تقاضا در بازار است به طوری که این مباحث همواره باعث تدوین استراتژی های اقتصادی است.

رهبر معظم انقلاب در دیدار سران قوا با ایشان بر این نکته تاکید کرده و می فرمایند: “گفتمانسازی در خصوص اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به یک گفتمان عمومی، بسیاری از مشکلات را بر طرف و کارها را تسهیل خواهد کرد. اگر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، بطور جدی پیگیری و اجرا شوند، امید زیادی وجود دارد که رونق اقتصادی و اصلاح پایههای اقتصادی کشور در میانمدت محقق و بخشی از مشکلات مردم حل شود. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، سیاستهایی جامع و فراگیر است که باید در اجرا نیز با همین جامعیت و فراگیری، تحقق یابد.”

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلند مدت یک شرکت را تعیین می کند.مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی - هم محیط خارجی و هم محیط داخلی - تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد.

برنامه ریزی استراتژیک

پس از جنگ جهانی دوم عدم اطمینان، عدم ثبات و محیطهای متحول بیش از پیش خود را نشان داد و آنچه به عنوان راهحل ارائه شد همانا برنامه ریزی استراتژیک بود. برنامهریزی استراتژیک بستر و چارچوبی برای عملی کردن تفکر استراتژیک و هدایت عملیات برای رسیدن به هدف و نتایج مشخص میباشد. به عبارتی برنامهریزی استراتژیک تلاشی سازمانیافته برای تصمیمگیری بنیادین و انجام اقدامات اساسی است که سرشت و سمت گیری فعالیتهای سازمان را در چارچوب قانونی شکل میدهد. برنامه ریزی استراتژیک اهداف، خطوط کلی و رسالت سازمان در بلند مدت را تعیین میکند، جامعیت دارد، در سطح عالی سازمان می باشد، از نظر زمانی بلند مدت است و چارچوبی برای برنامه ریزی تاکتیکی و عملیاتی است.

مراحل برنامه ریزی استراتژیک:

1.    ارزیابی محیط داخلی و خارجی
2.    تدوین رسالت، دورنما
3.    تعیین اهداف کلی و اهداف اختصاصی
4.    شناسایی مشکلات استراتژیک
5.    تهیه و تدوین برنامه عملیاتی
6.    تدوین استراتژی
7.    تعیین شاخصهای پایش
8.    پایش عملکرد

تعاریفی دیگر از برنامه ریزی استراتژیک

همانند سایر مفاهیم مدیریت، تعاریف گوناگونی از برنامه ریزی استراتژیک توسط صاحبنظران ارائه شده است که برای جلوگیری از طول کلام به چند مورد مهم از آنها اشاره می شود. یکی از این تعاریف در ارتباط با کسب و کارهای کوچک است:

- 1 فرای و استونر : - FRY AND STONER - 1995 - برنامه ریزی استراتژیک، ابزار مدیریتی توانمندی است که برای کمک به شرکتهای کوچک طراحی می شود تا آنها به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیش بینی شده محیط تطبیق دهند. خصوصاً، فرایند برنامه ریزی استراتژیک یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از شرکت و محیط مربوط به آن ارائه می کند - شرایط فعلی شرکت را توضیح می دهد و عوامل کلیدی موثر بر موفقیت آن را شناسایی می کند.

- 2 لرنر : - LERNER-2000 - برنامه ریزی استراتژیک فرایند تغییر سازمانی مستمر و پیچیده است. اگر ویژگیهای زیر ترکیب شوند، فرایند برنامه ریزی استراتژیک موفق و جامعی را تعریف می کنند. برنامه ریزی استراتژیک:

نگاه به آینده دارد و تمرکز بر آینده پیش بینی شده. به این مسئله توجه دارد که جهان بعد از 5 الی 10 سال چه تفاوتهایی با اکنون خواهد داشت. درصدد خلق آینده سازمان برمبنای آن چیزی است که احتمال می رود در آینده ایجاد شود؛ برمبنای تجزیه و تحلیل روندها و سناریوهای پیش بینی شده برای گزینه های ممکن در آینده است و نیز برمبنای تجزیه و تحلیل داده های داخلی و خارجی است؛

منعطف و متمایل به ایجاد تصویری بزرگ از آینده سازمان است. برنامه ریزی استراتژیک سازمان را با محیطش تطبیق می دهد، زمینه ای برای دسترسی به اهداف ایجاد می کند، چارچوب و جهتی برای سازمان فراهم می کند تا به آینده دلخواه خود برسد؛

چارچوبی به وجود می آورد که با تجزیه و تحلیل کامل سازمان، محیط داخلی و خارجی و پتانسیل های سازمان در آن چارچوب می توان به مزیت رقابتی دست یافت. این امر سازمان را قادر می کند تا به روندها، اتفاقات، چالشها و فرصتهای به وجود آمده، ازطریق چارچوبی از بینش و ماموریت ایجاد شده توسط فرایند برنامه ریزی استراتژیک پاسخ دهد.

فرایندی نظری و کیفی است. برنامه ریزی استراتژیک، داده های نرم مانند: تجارب، نیات و ایده های موجود در گفتگوهای روزانه سازمان را ترکیب می کند و درصدد ارائه یک بینش و هدف سازمانی روشن است؛ به سازمان اجازه تمرکز می دهد، زیرا فرایندی پویا و مستمر از فعالیتهای خود تحلیلی است؛

فرایند یادگیری مستمر، در جریان و گفتگوی سازمانی است که به فراتر از دسترسی به یک سری اهداف از پیش تعیین شده توسعه می یابد. برنامه ریزی استراتژیک درصدد است روشی که یک سازمان فکر و عمل می کند را تغییر داده یک سازمان یادگیرنده به وجود آورد؛ وقتی موفقیت آمیز باشد، تمام نواحی عملیاتی را تحت تاثیر قرار داده و به عنوان قسمتی از فلسفه و فرهنگ سازمان درمی آید.

- 3 پفر : - PFEIFFER - برنامه ریزی استراتژیک فرایند ایجاد و توسعه رویه ها و عملیات ضروری برای دستیابی به آینده است. وی بین برنامه ریزی بلندمدت که به صورت واکنشی است و برنامه ریزی استراتژیک که سازمان را مجاز به خلق آینده اش می کند، تفاوت قائل می شود.

- 4 مک کون - : - MCCUNE برنامه ریزی استراتژیک فرایندی برای بازسازی و انتقال سازمانی است. به نظر وی در برنامه ریزی بلندمدت اهداف و پیش بینی ها براساس فرض ثبات سازمانی است، درحالی که در برنامه ریزی استراتژیک، نقش سازمان در محیط آن بررسی می شود. برنامه ریزی استراتژیک باعث می شود تا سازمان فعالیتها و خدماتش را برای برآوردن نیازهای درحال تغییر محیط تطبیق دهد. این برنامه ریزی نه تنها چارچوبی برای بهبود برنامه ها ارائه می کند بلکه چارچوبی برای ساختاردهی مجدد برنامه ها، مدیریت و همکاریها و نیز برای ارزیابی پیشرفت سازمان در این زمینه ها ارائه می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید