بخشی از مقاله

چکیده

موسیقی امواج صدای نظم یافته و هندسی در فضاست و آنگاه که درون فضا امواج سازمان یافته موسیقی گسترش می یابد، روح انسان و عاطفه ایشان را تحت تاثیر قرار می دهند ،از طرفی معماری به مانند موسیقی نوعی انتظام هندسی در عالم فضاست که مباحث مختلف روان شناسی،جامعه شناسی،ریاضیات و علوم مختلف فنی را در برمی گیرد.

بشر برای خلق هنر خویش و نزدیکتر شدن به تعالی آن سعی دارد با کشف قوانین زیبایی های طبیعت و الهام از آن،زیبایی های خلقت را در هنر و صنعت خویش منعکس سازد.در این پژوهش که به صورت مطالعات کتابخانه ای و برسی نظر صاحب نظران در این زمینه انجام شده است،قصد بر روشن شدن مشابهت ها و قوانین نهفته در دو هنر موسیقی و معماری است و در این مسیر برای چگونگی الهام گرفتن هنرمندان از طبیعت برای ساخت هنرخویش از نظریات موسیقیدان و معمار »یانیس زناکیس« استفاده شده است.نتیجه پژوهش بیانگر این موضوع است که الهام از قوانین و ریاضیات نهفته در طبیعت می تواند عامل اتحاد و وحدت این دو هنرشود.

-1مقدمه

بشر در طول تاریخ ، همواره به تلاش های گوناگونی دست زده تا باورها و آرمان های انسانی خویش را در قالب اشکال مختلف بیان و به دیگران منتقل کند.همچون موسیقی ، شعر ، نقاشی ، معماری، مجسمه سازی به عنوان راه های بیان آگاهیها،احساسات و اشتیاق ایشان بوده اند.

گوته از معماری به مثابه »موسیقی منجمد«سخن گفت و ادعای او باعث شد بسیاری اظهار عدم رضایت کنند. به اعتقاد بسیاری این اندیشه زیبا را نمیتوان بهتر ازنامیدن معماری چونان »موسیقی خاموش« بیان کرد ،رابطه میان معماری و موسیقی بارها مورد مطالعه قرار گرفته است و بسیاری در این مورد تعمق کرده اند چنین رویکردهایی در یونان کلاسیک آغاز شد، فیثاغورث 2 و افلاطون 3 از جمله اولین کسانی بودند که تئوریهایی را درباره زیبایی به شکل قاعده مند ارائه کردند.

.هنر موسیقی و معماری با توجه به این که در ظاهر از هم خیلی دورند ، اما در یک نگاه انتزاعی نقاط مشترک زیادی دارند. با این توضیح که عنصر موسیقی صوت است و عنصر معماری حجم و مصالح است ،موسیقی هم نوعی معماری است که در حرکت زمان صورت میگیرد. هنرمند از طریق دیدن و مشاهده کردن ، شنیدن و لمس کردن و سایر حواس ، با جهان پیرامون خویش ، در پیوندی ناگسستنی قرار می گیرد و از این رهگذر ، به دانشها و دریافت های حسی بیشماری دست می یابد ، و هر قدر اندازه ی این ارتباط او با جهان هستی غنی تر باشد، وسعت فکر و اندیشه اش بیش تر و دامنه ی تخیلات هنری او گسترده تر خواهد بود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید