بخشی از مقاله

چکیده

موسیقی آن وجه از هنر است که با ریتمی دلنشین از ذهن خالقش بر می آید و بر قلب مخاطبش می نشیند. علاقه و گرایش روز افزون نسل جوان به موسیقی برای اراضی روحیه ی معنوی و هنری آنها و همچنین پر کردن اوقات فراغت ، ضرورت ساخت چنین مراکزی را به خوبی نشان می دهد. تبریز مرکز و بزرگترین شهر آذربایجان ، شهری که دارای هنرمندان بزرگی بوده و همچنین داری موسیقی بسیار غنی می باشد ولی متاسفانه سرای موسیقی در خور شان این شهر و همچنین هنرمندان این هنر احداث نشده است .

پس می توان با احداث اولین سرای موسیقی در این شهر ، ضمن توسعه صنعت توریسم باعث و بانی احداث یک مکان فرهنگی و هنری برای استفاده علاقمندان به هنر و موسیقی نیز گردید . هدف از طراحی چنین موزه ای در شهر تبریز توجه به فرهنگ و موسیقی اصیل آذربایجان ، ایجاد فضایی مناسب برای آشنایی با انواع سازهای موسیقی ، و همچنین ایجاد فضایی برای گردآوری آثار هنرمندان موسیقی و سازهای مربوطه ،و ...می باشد.

در این پژوهش ابتدا به بررسی و شناخت موسیقی و شعر آذربایجان پرداخته و سپس رابطه این دو هنر با معماری بیان می گردد. روش تحقیق دراین پژوهش براساس روش تحلیل - توصیفی استوار است .

-1 مقدمه

سیر تحول فرهنگ بشری پرجاذبه است. چراکه تمدن و فرهنگ، وسعتی دارد به گستردگی آدمی و موسیقی نیز یکی از ارکان اساسی فرهنگ محسوب میشود. درباره ی تأثیر موسیقی در نفوس، تحقیقات و مطالب زیادی گردآوری شده است حتی در برخی از رسالات موسیقایی، به آثار درمانی و روحانی موسیقی اشاره شده است بطور کلی موسیقی، تأثیر فراوانی بر احساس و روان انسان دارد. از این رو، پدیده ای فرهنگی قلمداد می شود که هیچ تمدنی از آن بی بهره نیست.

در ایران به مکان مناسب جهت آموزش موسیقی و همچنین در زمینه اجرای آن از لحاظ صوتیتصویری توجه کافی نشده است از همین رو اجرای موسیقی دچار نقایصی می باشد و موضوع بومی سازی طراحی در ایران مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه از تاثیر و فواید موسیقی در مراحل رشد و زندگی انسان - از دوره جنینی تا سالمندی - گیاهان و جانوران سخن به میان می آید و از تغییرات بر روی سیستم های حسی، حرکتی، هیجانی و عاطفی شناخت فرد بحث می شود. موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی، روحی و عاطفی استفاده شده که توسط فرد متخصص به کار برده می شود.

در کشور ما با قدمت موسیقی بسیار، کمبود فضاهای کافی مرتبط با آموزش و توسعه موسیقی محسوس بوده و به فضاهایی با اصول و استانداردهای بین المللی نیاز است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن جنبه فرهنگی اجتماعی به صورت الگوسازی مناسب به طراحی سرای موسیقی در تبریز پرداخته می شود

-2  آذربایجان

آذربایجان در منتی الیه شمال غربی ایران قرار دارد و از مهمترین و معروف ترین مناطق ایران به شمار می آید. این استان از شمال با جمهوری آذربایجان و از مغرب با ترکیه همسایه است. کوههای ارسباران که در شمال آذربایجان قرار گرفته اند با دره ی رود ارس از کوههای قفقاز جدا شده اند .کوههای تالش در شرق آذربایجان تادره ی سفید رود در گیلان ادامه دارد . جلگهی مغان در اردبیل و جلگه ی ارومیه ,تبریز و میاندوآب به علت رودهای ارس , سیمینه رود و زرینه رود شکل گرفته است .

آذربایجان از سه استان اردبیل , آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تشکیل شده است . استان زنجان را هم به علت یکسانی موسیقی با آذربایجان جزو همین منطقه به حساب می آوریم. اسناد و منابع بسیار تاریخی و کهن ، از سنگ نبشته های به جا مانده گرفته تا اوستا و تورات و کتاب های مورخان  یونان باستان مانند هرودوت و گزنفون و استرابون و دیگر تاریخ نویسان و پژوهندگان، همگی بر این نکته اتفاق نظر دارند که مردم ماد  ” آذربایجان“ در تبار و هویت ملی و فرهنگی و تاریخی، زبان و دین و عادات و رسوم با دیگر اقوام ایرانی یگانه و مشترکند؟ و از مفاخر  گرانمایه این سرزمین نیز می توان به هنرمندانی مانند اقبال آذر معروف به سلطان آواز ایران ، فخرالدینی و سایر اساتید بنام موسیقی  اشاره نمود

-3 شناخت موسیقی

موسیقی یا خُنیا هنری است که ازصداها تشکیل شده است. عناصر معمول موسیقی ، ارتفاع - که لحن و هارمونی را در بر دارد - ، ریتم و مفاهیم مربوط به آن، شامل ضرب - موسیقی - ، متر و مفصل بندی - articulation - ،فورته و ویژگی های صوتی رنگ صدا - timbre - و بافت است.

واژه موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمه" Mousika "و مشتق از کلمه" " Muse میباشد. خنیا از ریشه »خونیاک« زبان پهلوی و »هو نواک« اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: »هو« به معنای نیک، زیبا، خوش، برای نمونه در واژههای هومن - نیک اندیش - ، خسرو - خوب نام - ، و »نواک « به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی »نوای خوش« است. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود .

بطور کلی موسیقی آن حرکت و کوشش و سرگردانی ابدی اراده را نشان میدهد که بالاخره بهسوی خود برمیگردد و کوشش را از سر میگیرد. بههمین جهت اثر موسیقی از هنرهای دیگر نافذتر و قوی تر است، زیرا هنرهای دیگر با سایهی اشیا سروکار دارند و موسیقی با خود آنها. فرق دیگر موسیقی با هنرهای دیگر در این است که موسیقی مستقیماً - نه از راه تصورات - بر احساسات ما اثر میکند . انسان با گوش فرا دادن به موسیقی از آن حقیقت نهفته در زیر پندارها کشف مستقیمی میکند، اگر چه نه بهصورت مفهومی، و این حقیقت را که بهصورت هنری پدیدار شده به صورت عینی و بیتعلق درونیافت میکند، نه همچون کسی که اسیر چنگال جباریت خواست است.

افزون بر این اگر می توانستیم همهی آنچه را که موسیقی بدون مفاهیم بیان میکند بهدرستی با مفاهیم بیان کنیم، به فلسفه ی راستین میرسیدیم، او با چیزی سخن میگوید که از ذهن لطیف تر است. شوپنهاور موسیقی محض یا مطلق را برتر از موسیقی برنامهای یا توصیفی میداند ، مانند موسیقی برنامهریزی شده یا تقلیدگر که صداهای طبیعی را تقلید می کند یا »نقاشی در صدا« و همچنین اپرا. طبق نظر شوپنهاور، موسیقی عالیترین نوع هنری بوده و نیازی بهحمایت اشکال دیگر هنری ندارد. بهنظر او وقتی موسیقی به کلمات خیلی نزدیک شده و در پی شکل گرفتن بر اساس حوادث باشد، این یعنیکه مترصد استفاده از زبانی است که به خودش تعلق ندارد

1-3 تعاریف گذشتگان از موسیقی پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدانکامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانندابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گسترده است که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد

صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.

2-3 موسیقی درایران کشور ایران از لحاظ موسیقی قدمت تاریخی و درخور توجهی دارد اما به دلیل شرایط ناپایدار ایران به دلیل هجوم های مداوم قبایل و کشورهای بیگانه و نیز نابسامانی های داخلی موجب شد که از این نظر مستندات کافی نباشد اگرهم وجود داشته از بین برود و باقی نماند. طبق نظریه های برخی مورخان مشرق زمین قدمت موسیقی ایرانی را در زمان هخامنشی برآورد کرده اند. و یکی از خط و  زبانهای هفتگانه آن دوران که عامه مردم آن را بلد بوده اند،احتمالاً  موسیقی بوده و آوازهایی از قبیل سوگ سیاوش  را با آن خط و زبان می خواندند

اما از این دوران اطلاعات دقیقی در دست نیست ؟البته سرودهای مذهبی گاتها به گونه ای موزون به صورت آواز خوانده می شده ولی در مذهب قدیم ایرانی، موسیقی دارای اهمیت چندانی نبوده است.  ولی موسیقی غیرمذهبی به صورت رقص و آواز رایج   بوده است - بینش،1376ف - 132؟ پس از حمله اسکندر در زمان سلوکیان و اشکانیان ایران تحت تأثیر تمدن یونان واقع شد و تحولی در عرصه موسیقی اتفاق افتاد. اما در حقیقت پایه ریزی موسیقی ایران به دوره ساسانیان باز می گردد و اسناد اولیه موسیقی ایران متعلق به این دوران است .

از امپراتوری خسرو پرویز و شکوه دربارش بسیار گفته شده؛ وی از موسیقی دانان حمایت می کرده؛ از مهمترین موسیقی دانان این دوره رامتین، بام شاد، باربد، نکیسا، آزاد و سرکش بودند که هنوز نامشان باقی است .از میان اینها باربد برجسته ترین چهره بود و داستانهای زیادی بعدها درباره مهارت او در نوازندگی و آهنگسازی نقل کردهاند .تنظیم و سازماندهی سیستم موسیقایی یعنی هفت ساختار مقامی معروف به خسروانی و سی مقام اشتقاقی - لحن - و سیصد و شصت ملودی را به او نسبت می دهند.

شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده است. امروزه به درستی معلوم نیست که این مقامها و آهنگها چه بوده اند؛ اما نامهای بعضی از این آهنگها توسط نویسندگان دوره اسلامی ذکر شده؛ نامهایی چون کین ایرج، کین سیاوش که شاید اشاره به حوادث تاریخی داشته اند و اسامی چون باغ شیرین و باغ شهریار که شکوه دربار را نشان می داد، و نیز اسامی چون سبز بهار و روشن چراغ را بکار می بردند .اما درباره آن آهنگسازی ها اطلاعات درستی در اصول نظری آن دوران وجود ندارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید