بخشی از مقاله

چکیده

در سند برنامه درسی ملی، بر نقش فرهنگ در برنامه درسی ریاضی مدرسهای تاکید شده است. در همین راستا، تاکید بر ریاضیات با رویکرد فرهنگی در مدارس میتواند علاوه بر جهانی شدن به عنوان یک عامل اصلی در صنعت، بر بومی ماندن و حفظ ارزشهای فرهنگی و تاریخی و ساخت زیر بنای مستحکم برای ریاضیات مدرسهای مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، زمانی که از ریاضیات به عنوان ابزاری فکری و تلاش فرهنگی یاد میشود، باید بتواند علاوه بر پوشاندن اهداف آموزشی خود، این اهداف را در موقعیتهای فرهنگی و اجتماعی برای دانشآموزان عرضه کند.

از این رو مفاهیم ارائه شده در برنامه درسی ریاضیات مدرسهای باید بتواند تمامی سطوح و اهداف را شامل شده و با اتصال دادن آن بین فرهنگ و زندگی روزانه دانشآموزان، باعث بالابردن توانایی درک و ارتقاء کیفیت یادگیری در نظام آموزشی شود. بنابراین بسط و گسترش مفاهیم آن در حوزه ریاضیات قومی میتواند یک مجرایی باشد تا در کنار برنامهدرسی ریاضیات مدرسهای، فرهنگ را نیز که یکی از عوامل تاثیرگذار در کیفیت آموزشی است را ترکیب کند.

از این رو در این پژوهش، با ارائه ریاضیات مورد استفاده در هنر اصیل ایرانی مانند فرشبافی و نمایش کاربرد ریاضیات مورد استفاده توسط فرشبافان، موقعیتی را برای دانشآموزان به وجود میآورد که علاوه بر اصالت فرهنگی، ریاضیات مدرسهای را پوشش داده و به عنوان یک تمرین عملی در مدارس مورد استفاده قرار گیرد. مفاهیمی نظیر تقارن، تناسب، محاسبات مادربزرگ، خطوط موازی و خاصیت اشکال هندسی و ... در قالب ریاضیات قومی و رویکرد مردمنگاری عرضه شده است.

-1 مقدمه

از دیرباز برنامه درسی ریاضیات مدرسهای با تغییرات زیادی مواجه بود و هر کدام از این تغییرات به نوبهی خود اثراتی را بر پیکره نظام آموزشی و برنامه درسی گذاشتهاند - کلمنتس و الرتون3، . - 1996 هر چند که از این تغییرات، سالهای زیادی گذشته؛ اما در نظام آموزشی کشور ما این تغییرات هنوز کاربرد دارد. نکتهای که در این تغییرات بیشترین تاثیر را بر برنامه درسی گذاشت و اثرات آن مخرب نیز بوده، عدم توجه به معیارها و اصول فرهنگی در برنامه درسی و به خصوص برنامه درسی ریاضیات مدرسهای است.

ریاضیاتی که میتواند به عنوان تلاش فرهنگی از آن یاد شود و تحت تاثیر فرهنگ قرار گیرد. اما با کم رنگ شدن معیارهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی در برنامه درسی مشاهده میکنیم که نارضایتی از فراگیری ریاضیات بیشتر شده و احساس ناخوشایندی از آن در بین جوامع آموزشی به خصوص در سطح ابتدایی رواج بیشتری پیدا کرده است. یکی از این نارضایتیهایی که شورایی ملی تحقیقات آمریکا4 نیز به آن اشاره کرده این است که »برای بسیاری از اعضای جامعه، خاطرات ماندگارشان از ریاضیات مدرسه ناخوشایند است. - 1989 - « انعکاس این ناخوشایندی ها توسط دانش آموزان را میتوان در پرسشهای مکرری که از معلم میشود، مشاهده کرد.

اغلب دانشآموزان این سوال را در طول تحصیل خود پرسیدند که چرا ریاضی باید بخوانیم؟ وقتی عملگر جمع را داریم چرا باید ضرب را یاد بگیریم؟ ریاضی کجا برای ما کاربرد پیدا میکند؟ و ... . به نظر میرسد عدم هماهنگی بین نظام آموزشی و برنامه درسی دانشآموزان با محیط زندگی و نیز عدم توجه به کاربرد مفاهیم ریاضیات میتواند یکی از عوامل موجود برای عدم تطابق دانشآموزان با مفاهیم و یادگیری رویکردهای آموزشی دانست. از طرفی دیگر، بعضی از دانشآموزان، عدم بومی بودن این مفاهیم را مطرح میکنند و معتقد هستند که چرا قرار است مفاهیمی را یاد بگیریم که خودمان در طراحی آن نقشی نداریم.

با وجود همه این اختلافات و تضادهای، به نظر میرسد کاربرد بعضی از اصول ریاضی که پیشینیان ما در فعالیتهای و مشاغل خود استفاده میکردند، میتواند از این تشنج کاسته و بر اهمیت یادگیری بیافزاید. این فعالیتها میتواند شامل کاربرد ریاضیات در معماری و بناییهای ایرانی اسلامی، کاشیکاریها، حفاری قنات و کاریزها، تعیین قبله، تعیین ارث، سبدبافی، قالیبافی، حصیربافی و ... باشد. همهاین فعالیت ها را میتواند در قالب مفهومی به نام ریاضیات قومی بیان کرد ریاضیاتی که به شدت از فرهنگ تاثیر پذیرفته و به کاربردهای فرهنگی ریاضیات میپردازد.

بنابراین این گونه فعالیتهای ریاضیواری که گذشتگان در فعالیتهای خود مورد استفاده قرار میدادند، صورت عملی از مفاهیم ریاضیاتی بود که یا تئوری آن را در مکتبخانهها فراگرفته بودند یا کاملا تجربی و بر اثر تکرار و تمرین به دست آورده بودند. در حالی که اگر به اهداف ریاضی و آموزش ریاضی در سطح مدارس توجه کنیم هدف اصلی ریاضیات کاربرد مفاهیم آموخته شده و حل مسائل دنیای واقعی است در حالی که در مدارس بیشتر بر جنبهی تئوری مسئله توجه میشود و اغلب دانشآموزان از انتقال مفاهیم فراگرفته به دنیای واقعی دچار مشکلات زیای هستند.

از این رو در پژوهش حاضر با بهرهگیری از اصول و کاربرد ریاضیات موجود در یکی از اصیلترین و ظریفترین صنایع دستی که شهرت جهانی دارد و بر تکتک گرهها و تار و پود آن میتواند معیارهای و اصول ریاضیات را مشاهده کرد، راه حل پاسخ گویی به چگونگی کاربرد ریاضیات را برای دانشآموران به عرصه ظهور میرسانیم. اهمیت انتخاب این محصول فرهنگی و بینظیر را میتواند در دو هدف کوچک خلاصه کرد:

الف - اول اینکه مهد بافت قالی، طراحی، رنگرزی و تمام فرآیندهای مربوط به آن ایران بوده و از دیرباز این سنت در بین ایرانیان رواج داشته است و در اکثر موزههای جهان نشانی از قالیبافی و بافت فرشهای نفیس ایرانی به چشم میخورد؛

ب - دلیل دیگر، آشنایی دانشآموزان با این محصول فرهنگی ایست. چرا که بدون اغراق همهی ایرانیان با قالی آشنایی داشته و قالی برای آنها معنادار و جزء زندگی افراد است. از این رو هدف از این پژوهش در وهلهی اول استخراج ریاضیات است که فرش بافان از آن استفاده میکند و در مرحله بعد بهرهگیری از این ریاضیات به عنوان تمرین عملی برای تثبت اصول فراگرفته شده در مدرسه است. اصولی که مبتنی بر برنامه درسی مدرسه است که اغلب به صورت تئوری فراگرفتهاند و در مرحله آخر ایجاد جایگاهی برای دانشآموزان برای پاسخ به چرایی فراگیری ریاضیات است.

-2 پیشینه پژوهش

اگر به سیر تحولات و تغییرات برنامه درسی ریاضیات نگاه اجمالی داشته باشیم، تغییرات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به نوبهی خود توانستند بر پیکرهی نظام آموزشی و بنیانهای فکری و فلسفی آن دگرگونیهایی را ایجاد کنند. این تغییرات را میتواند از شروع پرتاب قمر مصنوعی جهان، تا شروع دورهی جنبش ریاضیات جدید5 و در ادامهی آن اعتراض به این جنبش و شکلگیری نهضت رجعت به اصول6 و در نهایت بروز و ظهور نظریات حل مسئله، طرح مسئله، مدلسازی، ریاضیات واقعیتمدار و ... دانست - کلمنتس و الرتون، - 1996، حتی در حوزهی فلسفهی ریاضی و حکمرانی هر فلسفه مثل رویکردهای فلسفی افلاطونگرایی7، منطقگرایی8، صورتگرایی، شهودگرایی9 و ساختوسازگرایی10، هر یک از این رویکردها به نوبهی خود سبب شکلگیری نظامهای آموزشی مربوط به ریاضیات و به خصوص سبب تغییراتی در حوزه آموزش ریاضی شدند.

نظام آموزشی ایران نیز از این تغییرات و جریانات در امان نماند و در کنار هر یک از این جریانات، تحولاتی در نوع تدریس، محتوای آموزشی و در نهایت کلیت نظام آموزشی ایجاد کرد. توجه به این نکته ضروری است که امر یا نهی کردن از ایجاد این تغییرات در نظام آموزشی غیر ممکن است اما نکتهای که باید در طول این دگرگونی ها لحاظ می شد و نظام ما از آن جا مانده بود بررسی اصول فرهنگی و به طور دقیق تر بومی سازی و تطابق این اصول با معیارهای اجتماعی و فرهنگی است.

حال آنکه در سند برنامه درسی ملی - 1391 - به این نکته اشاره شده که »تحول بنیادین در آموزش و پرورش، تحولی عمیق و ریشهای است« که این تحول تمامی حوزههای نظری، عملی که مرتبط به آموزش است را در برمیگیرد و سبب تحول و دگرگونی در آن میشود. از این رو برای رسیدن به چنین هدف والایی، سیستم آموزشی باید به مثابهی یک سیستم - ماشین - عمل کند، چرا که نقص در هر قسمت از این سیستم ما را در رسیدن به هدف ناکام میگذارد.

بنابراین وظیفهی ایجاد چنین سیستمی بر عهدهی برنامه درسی ملی ایست - استیگلر و هیبرت11، . - 1388 سیستمی که باید بتواند علاوه بر در نظر گرفتن آموزش به عنوان یک ابزار برای برطرف کردن نیازهای صنعتی و اقتصادی، به نیازهای فرهنگی نیز توجه کرده و پایههای آموزش خود در مدارس را، علاوه بر اینکه سکوی برای جهانی شدن میداند، بر تقویت ریاضیات پایه، که بر اساس ریاضیات ملی و بومی خود است، استوار کند و طبق گفتهی زهرا گویا، علاوه بر جهانی شدن، بومی بماند و ضرورت آن هم چیزی نیست جز شناخت فرهنگ و سنتهای آموزشی گذشته - زهرا گویا، . - 1389 یکی از رویکردهایی که میتواند ارتباط دهندهی بین ریاضیات و جنبههای فرهنگی و اجتماعی باشد و شناخت فرهنگ و سنتهای آموزشی گذشته را در بر گیرد، ریاضیات قومی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید