بخشی از مقاله
چکیده:
بقعه ها اماکن مقدسی هستند که با آیین و باورها و خلاقیت ها هنری پیوند دارند، معماری اماکن مقدس در گیلان ویژگی معماری بومی گیلان را دارد و کمتر به معماری اماکن مقدس سایر نقاط ایران شباهت دارد.
ریشه و بنیان این زیارتگاه ها و نقاشی های مربوط به آن به عصر کیائیان مقارن حکومت صفویان در ایران برمی گردد.به احتمال بسیار سلاطین محلی کیایی به دلیل علایق مذهبی،عده ای از نگارگران را مامور مصور نمودن زیارتگاه ها نمودند.این نقاشی ها ویژگی عوام پسندانه دارد و به نوعی روایت بومی از دین و شریعت است..
نقاش و هنرمند تلاش نموده ،ایده های مذهبی خودرا از دین و شریعت به تصویر درآورد.این مقاله سعی دارد تاثیر شاهنامه ی کارکیا را در شکل گیری نقاشی زیارتگاهی و به وجود آمدن هنر دینی در گیلان را مورد بررسی قرار دهد.
مقدمه
بقعه ها و زیارتگاهها در گیلان ،کانون آیین های مردمی و مذهبی بوده است.در بیشتر روستاهای شمال ایران زیارتگاه هایی هستند که به امامزادگان منسوب می شوند و گاهی در برخی از این روستاها،چند زیارت گاه با فاصله ی بسیار کم از هم قرار دارند ومعمولا اینگونه است که مردم هر روستا یا چند روستای کوچک وابسته به هم،به زیارتگاه خاصی رجوع می کنند وروستانشینان به لحاظ معنوی وابستگی خاصی به آنها دارند
اماکن مقدسی که مدفن بزرگ زادگانی از دین هستند و به این خاطر از احترام والایی میان توده ی مردمان برخوردارند. چنانچه برای ایشان نذر می کنند ،به ایشان توسل کرده و مدد می جویند و با اینکه در دین اسلام رابطه ی میان خداوند و انسان ها بی واسطه است، این سنت از دیرباز در فرهنگ دینی و سنتی وجود داشته است.
گویا اینکه بعضی از این بزرگان در دوران زندگی خویش نیز حائز چنین ویژگی هایی نزد مردمان بوده اند.اماکن زیارتگاهی زمینه ای را برای به وجود آمدن هنر تصویری مذهبی بر پایه ی آموخته های شیعی را فراهم نمود،علاوه بر آن هنرمندان بومی با بهره گیری از سمبول های تصویری کهن که ریشه در گیلان پیش از اسلام دارند ،پیوندی میان نماد های آیینی ،باورهای دینی و بیان هنری برقرار نموده اند که می توان از آنها در پژوهش های انسان شناسی این مردمان بهره برد.
پیشینه ی تحقیق: در زمینه ی معرفی نسخه های کتب اسلامی، پژوهشی تحت عنوان کتابشناسی هنرهای سنتی اسلامی به نگارش لیلا سرتیپ زاده و درباب مکاتب هنری کتب متعددی از اساتید مرتضی گودرزی و رویین پاکباز و همچنین می توان به کتاب تاریخ هنر ایران در دوجلد به نگارش نصری اشرفی اشاره نمود؛کتابی تحت عنوان زبان تصویری شاهنامه با بررسی رابرت هیلن برند نیز در شناخت ویژگی ها در نگاره های ایرانی مفید است،مجموعه مقالات نگارگری ایرانی اسلامی به اهتمام صالح طباطبایی راهگشای بسیاری جوانب است،اما در باب هنرهای تصویری گیلان چه آثار نقاشی زیارتگاهی و چه پیشتر جلیل ضیاپور نوشته های متعددی دارد که گزیده ای از آن در کتاب گیلان به طبع رسیده است ،در باب نگاره های شاهنامه ی کارکیا در کتب فارسی بخش قابل ملاحظه ی قابل دسترسی نیست اما در لابه لای کتاب های خانم شیلا کنبای و همچنیین رابینسن که هردو در باب تاریخ نقاشی ایرانی مطالب قابل ملاحظه ای دارند می توان اشاراتی به نگاره های این شاهنامه را جست که اغلب آنرا در زمینه ی مکتب ترکمانی بررسی کرده اند،
زیارتگاه های گیلان،اماکنی برای پیوند آیین، باور، دین و هنر
»شیوه ی معماری بقاع گیلان کم تر به شیوه معماری اماکن مقدس در سایر نقاط ایران شبیه است این بناهادر گیلان به لحاظ شکل ظاهری و مصالح ساختمانی با بناهای اطراف خود تفاوت چشمگیری ندارند و در واقع فرم و شیوه ی معماری مسکونی را به عاریت گرفته اند.همان ایوان ها و سقف ها وتناسب ها.تفاوت ،تنها در تزئینات این بناهاست.سازه ای متشکل از ستون ها و تیرهای چوبی که در محل اتصال سرستون ها تراش تزئینی نیز دارد.دیوارها با گل و چوب و یا خشت ساخته شده اند و معمولا از چند ضلع تشکیل می شوند.سقف گنبدی و پوشش شیب دار روی آن مشابه معماری مساکن بومی است.
مبحث اینجا پرداختن به زیارتگاه های گیلان نیست، بلکه آن دسته از زیارتگاه هایی که به واسطه ی ارزش معنوی شان ، نقش ها و صوری آراسته گشته اند ،که تاویل و موشکافی عناصربه کار برده شده در این صور و زمینه های اجتماعی و تاریخی این عملکرد، برای پژوهشگر علاقمند به فرهنگ بومی بسیار ارزشمند است. چنان که از آثار بجا مانده از این دست فعالیت ها به نظر می رسد، بیشتر زیارتگاه هایی که در گیلان به نقوش و صور رنگی آراسته گشته اند در بیه پیش گیلان و به زبانی دیگر در پاره ی شرقی سرزمین گیلان به وقوع پیوسته اند و این صور مستقیما با اعتقادات مذهب شیعه در ارتباط بوده است.