بخشی از مقاله

چکیده

رویکرد بیشمتنیتِ ژرار ژنت عبارت استاز بررسیِ رابطهی میان دو متن به گونه ای که متن دوم - بیشمتن - از متنِ پیشین - پیشمتن - تأثیر پذیرفته باشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا میکند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای فرهنگی-هنری مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد. این امر به همراه مطالعه ی گفتمانِ رایج زمانه -که عناصری مانند زمان، فرهنگ، مکان، هنر، دین، ایدئولوژی،حاکمیتِ سیاسی و اجتماعی و... را در یک جامعه نشان میدهد- کاملتر شده و میتوان به وسیله ی آن دلایل شکلگیری اثر هنری را بررسی نمود.

پژوهشگر نیز در این مقاله کوشیده تا باتشریح و توضیح روابط ترامتنیتِ ژنتی و با بهرهگیری از این رویکردِ نوین بهبررسی و مطالعهیِ موردی دو متن - اثر نقاشی - بپردازد. این آثار شامل دو دیوارنگاره در بقعه چهارپادشاه لاهیجان با نامهای »رفتن قمربنی هاشم به سمت شریعه ی فرات برای آوردنِ آب« و اثر دیگر »به میدان رفتن حضرت علی اکبر« است؛ که با اثری از نقاشی قهوه خانه ای با نام »نبرد کربلا« اثر عباس الموسوی نقاش دورهی قاجار، که بهطور هدفدار بهعنوان نمونهی آماری انتخاب شدهاند مقایسه خواهد شد.پژوهشگر با روشِ تحقیق بهصورت میدانی و از طریق اطلاعاتِ جمعآوری شده بهصورت توصیفهایِ تحلیلی و ادراکی، سعی بهکشف روابط بین دو متنِ فوق را خواهد داشت.

در بررسی نگارهها ب هوضوح شاهد برگرفتگیِ شدید تمامی مجالس نقاشیشده در گیلان و بالاخص نقاشی مسجد چهارپادشاه،از سبکِ نقاشیهای قهوهخانهای هستیم که همگی دارای مضامینی مذهبی با بار مفاهیم شیعیاند و بیانی روایتگرانه دارند. بنابراین میتوان هر دو اثر را در زمرهی برجستهترین مصادیق هنر مردمی یا عامه قرار داد.

-1مقدمه

اگر بخواهیم بهبررسی سابقه نقاشی روی دیوار بپردازیم باید از نخستین نشانه های ظهور این هنر در طول تاریخ صحبت کنیم و البته باید در نظر داشته باشیم که نقاشی دیواری در اعصار تاریخی، با آنچه ما امروزه بهنام نقاشیدیواری میخوانیم خاستگاهی بس متفاوت دارد و این خاستگاهدر هر دوره بنابر شرایط و مقتضیات موجود رنگ و بوی منحصر بهخود را گرفتهاست.

نقاشی دیواری در بستر زمان بنابر محدودهتاریخی معنای متفاوتی را دربر میگیرد که هر کدام از این معانی جای بحث و بررسی موشکافانهدارد و همانطور که میدانیم در این پژوهش مجال آن نیست. نقاشیدیواری با وجود سنتی کهن در ایران از قرن 11 ه.ق بهعلت جریانات نوین سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علاوبره دربار، از طرف مردمِ عوام نیز تحت عنوان دیوارنگاری، مورد استقبال قرار میگیرد و دیوار و سقف کوشکها، مکتبخانهها، مدارس، حسینیه ها، بقاع و امامزادهها با مضامینی مذهبی و حماسی منقوش میشود. مردم نهتنها با حمایتهای مالی، بلکه با روح و اعتقادات خود طالب آن میشوند تا مکانهای مقدس و قابل احترامشان را با مضامینی روحانی و عارفانه بیارایند 

دیوارنگاره های بقاع متبرک گیلان از جملهی این خواستگاههای مردمی است که از عشق و علاقهیسرشارِ مردم منطقه بهاسلام و اهل بیت عصمت و طهارت خبر میدهد.

در این تحقیق نیز پژوهشگر قصد دارد تا عوامل موثر بر شکلگیری نقاشیهایدیواری در گیلان، چهاز نظر محتوی و چهاز منظر سبک و سیاق را بررسی نماید. لذا با انتخاب رویکرد بینامتنی و تحلیلگفتمانیِدو متنِ مورد نظر، یعنی نقاشی قهوه خانه ای - بهعنوان پیشمتن - و نقاشیهای دیواری گیلان - به عنوان بیش متن - و با تکیهبر آراء ژرار ژنت بهبررسی این آثار میپردازد.

-2پیشینهی پژوهش

پس از جستوجو در پایان نامه های دانشگاهی و مقالات علمی و هنری این نتیجه حاصل شد که علیرغم پژوهشهای ادبیِ بیشماری که از دیدگاههای گوناگون دربارهی نقاشیهای قهوهخانهای و اماکن مذهبی گیلان انجام شدهاست؛ تاکنون پژوهشِ مستقلی با مطالعات تطبیقی دومتنِ نام برده و با تکیهبر نگرش ژرار ژنت در دسترس نبوده است؛ کهشاید نوپا بودنِ مطالعات بینامتنی در ایران دلیلِ این کاستیها باشد.

همچنین اگر تحقیقی انجام گرفته است یا بهصورت بررسی موردی بوده، مانند مقالهی »تحلیل مضامین نقوش دیواری بقعه روستای پینچاه در گیلان« نوشتهی اشرف السادات موسوی لر و مینو خاکپور؛ که در آن بهبررسی دیوارنگارهی حضرت قاسم - ع - و علیاکبر - ع - پرداخته شده است و یا در مقالهای دیگر با نام »بررسی مضمونی و زیباییشناسی نقاشیهای مذهبی عامیانه در بقعهی لیچا در گیلان« نوشتهی دکتر پریسا شاد قزوینی مضامین و محتوای این نقوش بهلحاظ زیباییشناسی تحلیل شده است.

همچنین در بخش نقاشیهای قهوه خانه ای کاظم چلیپا، دکتر مصطفی گودرزی و دکتر علیاصغر شیرازی مقالهای تحت عنوان »تأملاتی دربارهی موضوعاتملّی و مذهبی در نقاشیهای قهوه خانه ای« گردآوری نمودهاند که هدف آن نیز مشخص نمودن علل گرایشِ نقاشان خیالی نگاری بهادبیاتِ مکتوب و شفاهی، حماسی و پهلوان محور بوده است.

-3چارچوب نظری

برای اینکه بتوانیم رابطهای روشن و صریح میان دیوارنگارههای گیلان و نقاشی قهوهخانهای برقرار کنیم، لازم است که با یکی از نظریههای مدرن باعنوان »بینامتنیت«1 آشنا شویم. بینامتنیت نظریهای است که بهخوانش یک متن با یک اثر هنری در راستای متون دیگر میپردازد و با این روش، تأثیری را که متنهای پیشین در خلق آثار جدید میگذارند، مورد توجه قرار میدهد

واژه ی بینامتنیت در دههی 1960 توسط ژولیا کریستوا2 مطرح گردید و پس از آن ژرار ژنت3 کاملتر از دیگران با تکیهبر نظریات میخاییل باختین4 و کریستوا رابطهی بینامتنیت را طرح نمود. وی برای هر نوع رابطه میان یک متن با متن دیگر، اصطلاح »ترامتنیت5« را بهکار برد. با توجه به نظریه ی بینامتنیت میتوان گفت هر متنی حافظسنّت و میراث فرهنگی-هنری پیشینیان محسوب میشود. هیچ متنی نیست که کاملاً مستقل تولید یا حتا دریافت گردد. بنابراین در تولید و دریافت یک متن همواره پیش متنها نقش اساسی ایفاء میکنند.

»به بیان دیگر، بدون روابط بینامتنی هیچ متنی خلق نخواهد شد. البته نسبت بهمنابع و مراجعِ متنهانزدِ نظریهپردازان بینامتنی دو نظریهی اصلی وجود دارد. نخست کسانی که یک متن را متشکل از متنهای دیگر میدانند و در جستوجوی منابع آنها را بیفایدهتلقی میکنند؛ دوم آناییه که مصمّم هستند تا ردپا و عناصر متنهای دیگر را در متن نوین بیابند که ما نیز در اینجا از این نظریهپیروی خواهیم کرد.

اما آنچه ژنت در نظریههای خود مطرح میکند، بهمراتب گستردهتر از بینامتنیت است. وی بر این باور بود که در قالب ترامتنیت میتوان کلیهی روابط میانِ متن با غیر خودش را بررسی کرد

 به تعبیر دیگر، میتوان اینچنین گفت که هر شکل بیانی میتواند یک متن تلقی شود و دامنهی فعالیت این نظریه فراتر از نظامهای کلامی صرف است. بنابراین بینامتن در حوزهی هنر بههمان اندازه مطرح است که در حوزهی ادبیات و زبان از آن سخن به میان میآید.

ژنت ترامتنیت را به پنج دسته تقسیم میکند. بینامتنیت، پیرامتنیت6، فرامتنیت7، سرمتنیت8 و بیشمتنیت.9 همهی این پنجگونه، در مواردی با هم مشترک هستند؛ ولی مواردی نیز وجود دارد که سبب جدا شدن اینها از یکدیگر میشود

برای نمونه، بینامتنیت و بیش متنیت، هر دو رابطهی دو اثر هنری یا ادبی را مطرح میکند؛ اما رابطهی دو متن در بیش متنیت، براساس اشتقاق یا برگرفتگی است؛ مثلا اقتباسهای برگرفته از شاهنامه در آثار نقاشی نظیر شاهنامه ی طهماسبی. حال آنکه در بینامتنیت، ارتباط دو متن برمبنای رابطهای حضوری و برجستهاست؛ یعنی یک عنصر از یک یا چند متن در متن جدید حضور پیدا میکنند.

-1-3 قلمرو بیش متنیت

یکی از گونههای ترامتنی از دیدگاه ژنت،که مبنای نظری این مقاله را شکل میدهد، بیشمتنیت، یا رابطهی پیشمتن و بیشمتن است و زمانی این رابطه میان دو اثر برقرار میشود که در متن دوم نشانههایی صریح از متن نخستین موجود باشد بهبیان دیگر، متونی که از متنهای گذشته برگرفته شده اند، دامنهی مطالعاتی بیش متنی، را تشکیل میدهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید