بخشی از مقاله

چکیده
اهمیت موسیقی به عنوان یکی از خالص ترین شاخه های هنری تاثیر گذار بر فرهنگ و توجه به پیشینه غنی تاریخی موسیقی در ایران از یک سو و از سوی دیگر مهجور ماندن این هنر مهم در عصر ما و نبود فضاهای اصولی مناسب جهت آموزش و اجرا ما را بر این داشت تا به بررسی تاثیر عوامل کالبدی بر میزان جذب افراد به فضاهای اجرا و آموزش موسیقی بپردازیم.

روش تحقیق با توجه به اهداف، سوالات و فرضیه های پژوهش و ماهیت داده های مورد نیاز ، انتخاب شد که روش ترکیبی شامل کمی و کیفی - mixed method - در فرایند این پژوهش استفاده شده است.

به طور کلی روش این تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع تحقیق کیفی - Descriptive - بوده و در بخشهای مربوط به نرم افزارها کمی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و میدانی به طور همزمان در گردآوری اطلاعات استفاده می شود. فرضیه اصلی تحقیق بر این اساس تعریف گردید که، رعایت استانداردهای آکوستیکی و معماری در طراحی یک مجموعه کامل موسیقی میتواند به ارتقاء کیفیت های اجرایی فضا و همچنین مطلوبیت بیشتر برای استفاده کنندگان منجر شود. همچنین به نظر می رسید چنانچه کاربریهای مورد نیاز موسیقی اعم از آموزش، اجرا و ضبط، در کنار هم و به صورت یک مجموعه ساخته شوند، و همچنین انعطاف پذیر کردن کاربری ها در جذب بیشتر گروههای مختلف مردمی به محیط موثر باشد. در نهایت پس از آزمون مولفه های فرضیات طی چند گام درستی فرضیه ها به اثبات رسید.

کلمات کلیدی: موسیقی ، سالن های اجرا، آکوستیک، کیفیت فضا

مقدمه
اهمیت موسیقی به عنوان یکی از خالص ترین شاخه های هنری تاثیر گذار بر فرهنگ و توجه به پیشینه غنی تاریخی موسیقی در ایران از یک سو و از سوی دیگر مهجور ماندن این هنر مهم در عصر ما و نبود فضاهای اصولی مناسب جهت آموزش و اجرا ،در عین نیاز به به وجود مکانی متمرکز که بتواند جوابگوی نیازهای جامعه باشد از سوی دیگر ،بررسی راهکارهایی عملی جهت طراحی بهتر این مکان ها را ضروری می سازد؛ طرحی که بتواند زمینه ساز ارتقاء کیفیت موسیقی به لحاظ آموزش، ضبط و اجرا و همچنین جذابیت بیشتر برای مخاطبین و تعاملات بهتر در این فضا ها شود.

سوال اصلی اینست که فضای مناسب جهت اجرای موسیقی که دارای کیفیت مناسب تری نسبت به فضاهای موجود باشد از چه مشخصات و استانداردهایی برخوردار است واین پارامترها در گروهای مختلف اجرای موسیقی و سبک های متمایز، چه تفاوتهایی دارد. این پژوهش که از نوع نظری و کاربردی است. با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی سعی در شناخت دقیق ابعاد و آزمون مولفه های فنی و کالبدی موثر در این امر ، ارزیابی و سپس ارائه پیشنهاداتی برای طراحی بر اساس نتایج به دست آمده دارد.

ابعاد کالبدی میتواند شامل طراحی استاندارد ،زوایای قرارگیری و طراحی اجسام، رعایت موارد آکوستیکی و الکتروآکوستیکی و استفاده از مصالح خاص و پیشرفته جهت طراحی باشد.
به طور کلی سوالاتی که این مقاله در پی پاسخ دادن به آن هاست به شرح ذیل است:

فضای معماری مناسب جهت اجرای موسیقی زنده نیازمند برخورداری از چه مشخصات و امکاناتی است؟ فضای مناسب جهت استودیو ضبط موسیقی باید دارای چه آیتم ها و استانداردهایی باشد؟

شرایط مناسب برای برآورده نمودن نیازهای اجرا در گروه های کوچک و بزرگ موسیقی چیست و چه تفاوتهایی با هم دارند؟ نیازهای آکوستیکی در معماری های متفاوت ،چکونه پاسخ داده شده است؟

یافتن جنبه های تاثیر گذار فنی و کالبدی شامل طراحی استاندارد ،زوایای قرارگیری و طراحی اجسام، رعایت موارد آکوستیکی و الکتروآکوستیکی و استفاده از مصالح خاص و پیشرفته و نمود مستقیم آن در تعامل و تاثیرگذاری بر شنوندگان ویژگی اصلی این تحقیق است.

مبانی نظری تحقیق
تعریف هنر
آخرین و قابل فهمترین تعاریف هنرکه از مفهوم زیبایی جدا میشوند به شرح زیر است: هنر فعالیتی است که در قلمرو حیوانیت از احساس جنسی و تمایل به بازی به وجود آمده است و همراه با تهییج لذت بخش سیستم عصبی است. این تعریف فیزیولوژیکی دقیق و کامل نیست زیرا از نوع فعالیتی که جوهر و هسته اصلی هنر را تشکیل میدهد سخنی به میان نیاورده است، بلکه از مبدا هنر سخن میگوید. علم زیباشناسی ادعا میکند، بشر پیش از آنکه دانشمند بوده باشد هنرمند بوده است، زیرا حکومت خیال مقدم بر عقل و تجربه است. - جندقی کرمانی پور، - 1384 شیلار میگوید: هنر دعوتی است به سوی سعادت. - جندقی کرمانی پور، - 1384 با این وصف میتوان چنین نتیجه گرفت که ابتدای امر هنر معنای ساخت را داشته است و به تدربج هرچه ذوق آدمی لطیفتر گشته با امر هنر بیشتر توام شده است تا سرانجام زیبایی و هنر چنان تلفیق گشتهاند که به عنوان سودای عرفانی و علو روحانی تعبیر شدهاند.
موسیقی

موسیقی علم است فیلسوفان ایران که منبع تحقیقاتشان عقاید فلاسفه یونان بوده است موسیقی را علم میدانستند. بنابراین عقیده چون در موسیقی

مبنای پدید آمدن صوت ارتعاش اجسام است و چون اصوات با یکدیگر دارای تناسبات عددی هستند، پس موسیقی را بخشی از علم ریاضی محسوب میداشته اند. از این جهت هر فیلسوفی باید علم موسیقی را نیز میدانست زیرا حکیم و فیلسوف به کسی گفته میشد که از تمام رشته های حکمت نظری اطلاع داشته باشد. - جندقی کرمانی پور، - 1384 موسیقی هنر است گرچه موسیقی از یک لحاظ علم است ولی از جهت دیگر میتوان آنرا هنر نیز به حساب آورد زیرا با ذوق و احساس سر و کار دارد. هنرهای زیبا عبارتند از نقاشی، حجاری، معماری، ادبیات و موسیقی. هریک از این صنایع یکی از ارکان ذوقی را در وجود بشر تشکیل می دهد و این همه آثار پربهایی که در طول قرون مختلف از ذوق انسان تراوش کرده خود را به صورت یکی از همین هنرها جلوهگر ساخته است. - جندقی کرمانی پور، - 1384 موسیقی زبان است در اینکه موسیقی علم است و هنر تردیدی نیست، ولی از هنگامی که موسیقی خط مخصوصی پیدا کرده و بشر توانسته است آهنگها و نغمات را روی کاغذ آورده و از دستبرد حوادث مصون دارد، موسیقی جنبه دیگری نیز پیدا کرده و زبانی خاص شده است. همانطور که هر زبانی خطی مخصوص به خود دارد موسیقی هم دارای خط است و هرکس به این خط آشنا باشد میتواند مترجم بیان مقاصد و احساسات سازنده آهنگ ها شود و هر موسیقی که نوشته شده بخواند و بنوازد و مقصود نویسنده را دریابد. - جندقی کرمانی پور، - 1384
مشخصه های صوت از نظر موسیقیایی صدا ، ا ز نظر یک موسیقیدان و تا آنجا که در بحث تئوری موسیقی به آن پرداخته می شود، دارای مشخصه های زیرین است: نواک، دیرند، شدت، شیوش.
نواک - زیر و بمی - :

روشن است که صداهای موسیقایی میتوانند در سطح های مختلف زیر و بمی حاصل شوند ، مثلا می دانیم که صدای اصلی مردان از صدای زنان یا کودکان کلفت تر و بم تر است و صدای کودکان نسبت به صدای مردان نازک تر و زیر تر است. در ساز سنتور ، سیمها به ترتیب از پایین به بالا کوتاهتر می شوند و نسبت به هم از بم تر تا زیرتر میروند. به طور کلی سیمهای کوتاهتر، زیرتر و سیمهای بلند تر بم تر صدا می کنند.این موضوع در لوله صوتی سازی فلوت یا نی هم مشابه است. - آیتی، - 1387

دیرند:یعنی زمانی که هر صدای موسیقیایی ادامه می یابد. روشن است که یک آهنگ موسیقی از صداهایی تشکیل شده که غالبا ارزشهای متفاوت زمانی دارند ، یعنی بعضی کوتاهتر و بعضی کشیده ترند. در خط موسیقی دیرند های متفاوت اصوات را با شکل هایی نشان می دهند.
شدت:صداهای موسیقی ممکن است نسبت به یکدیگر ضعیف تر و یا قوی تر باشند . مثلا اگر با مضراب مخصوص سنتور، یک بار با ملایمت و بار دیگر به قوت روی سیم ساز ضربه بزنیم، صدای دومی شدیدتر از صدای اولی خواهد بود.
طنین و رنگ:صداها از نظر طنین نیز میتوانند با یکدیگر متفاوت باشند . در واقع به علت رنگ صدای هر ساز است که ما صدایی را در سازی از صدای مشابه آن در ساز دیگر باز میشناسیم. رنگ صوت در صدای انسان ها نیز متفاوت است و به همین علت می توان صدای دوستی را از صدای دیگری بازشناخت. در خط موسیقی برای تعیین رنگ نشانه ای وجود ندارد. - منصوری،1382، . - 28
رنگ آمیزی :از ابزارهای مهمی که در بیان احساسات موثر میباشد،رنگ است. هر رنگی به صورت نمادین بیانگر یک نوع احساس و معنی می-باشد.بدین ترتیب پوشاندن دیوارهای فیزیکی و جامد معماری با رنگ، ارزشی متافیزیکی و معنوی به آنها خواهد بخشید. با استفاده از تنوع رنگی در انتخاب مصالح نماها - بتن، فلز، شیشه و... - میتوان احساسات مورد نظر را در بیننده القا کرد، راهروهای به رنگ تیره احساس غم و در عوض ورقههای مواج مسی و برنجی، شادابی و طراوت را القا خواهند کرد، این تغییرات احساسی به ایجاد معماری معنایی و نمادین کمک خواهد کرد و بدین ترتیب فاصله آن با موسیقی کمتر میگردد. نورپردازیهای شبانه کمک بزرگی در سبکی معماری خواهند نمود، نورهای رنگارنگ تابیده شده بر نماها، حس تعلیق و انعطاف را در بیننده القا خواهد کرد.
واخنش:صدایی که پس از خاموشی سرچشمه شنیده میشود به نام واخنش و تداوم آن نیز به نام زمان واخنش نامیده میشود که در کیفیت شنوایی صدا در فضاهای بسته تاثیر بسزایی دارد. - لیاقتی، - 1385
زمان واخنش بهینه:محدوده ای از زمان واخنش در فرکانس میانی - میانگین بازتاب در 500 و 1000 هرتز - که برای فعالیت های متنوع ترجیح داده میشود در نمودار نشان داده شده است. این محدودهها بر اساس تجربه شنونده هایی با قدرت شنوایی عادی در فضاهای کامل هستند و امتداد خط چین آنها حد نهایی قابل قبول است. فضاهای بزرگتر در مقایسه با فضاهای کوچکتر از همان نوع، باید نزدیک به حد بالای محدوده زمانی واخنش باشند.
زمان واخنش مناسب:واخنش می تواند هم یک مزیت و هم یک عیب برای عملکرد آکوستیکی یک تالار محسوب شود. برای کلاس درس و سالن های کوچک سخنرانی، زمان واخنش کوچکتر و یا مساوی یک ثانیه ترجیح داده می شود. زمان واخنش طولانیتر برای موسیقی خوشایند است و مقدار ایده آل آن به اندازه اتاق و نوع موسیقی بستگی دارد. مثلاً برای سمفونی های رمانتیک بهتر است زمان واخنش سالن بین 1/2تا 1/7 ثانیه باشد . پیشتهاداتی در مورد زمان واخنش ایده آل برای فضاهای مختلف ارائه شده است.

زمان واخنش در سالن های کنسرت 1,5 تا 2,2 ثانیه می باشد. موسیقی سبک دوره باراک : 1,5 تا 1,7نیه .

موسیقی سبک دوره کلاسیک : 1,6 تا 1,9 ثانیه . موسیقی سبک دوره رمانتیک : 1,8 تا 2,2 ثانیه . ارتفاع سقف در همه انواع بایست بیش از 50 متر باشد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید