بخشی از مقاله

چکیده

مدار حرکت خورشید نسبت به خط استوا یا معدل النهار ثابت نبوده بلکه در طول یک سال در جهت جنوب و شمال معدل النهار نوسان می کند که از حداکثر زاویه و انحراف آن نسبت به خط استوا یا معدل النهار، تعبیر به میل کلی می شود. میل کلی با توجه به اندازه گیری قدما و نیز دانشمندان اخیر در حال انتقاص یا کاهش می باشد و کم شدن این مقدار، بر روی آب و هوای کره زمین و چینش اقلیم تاثیر بسزایی داشته بطوریکه در کوتاه مدت باعث تغییرات آب و هوا و نیز اقلیم شده و در دراز مدت باعث از بین رفتن بشر و موجودات خواهد شد. لذا در این مقاله اثبات می شود که تغییر اقلیم امری حتمی بوده و ضمن پذیرش آن باید خود را با این پدیده سازگار نمود.

مقدمه

تحقیقات زیادی بر روی عوامل موثر بر تغییر اقلیم انجام گرفته ولی با این حال در تحقق این امر یعنی تغییر اقلیم اختلاف نظر وجو دارد. ولی در این مقاله به یکی از عوامل موثر در تغییر اقلیم بر اساس آیات قرآن پرداخته می شود تا ضمن پرداختن به موضوع مهم تغییر اقلیم، اهمیت علمی قرآن در این موضوع نیز تا اندازه ای روشن گردد. لازم به ذکر است که به منظور پرداختن به بحث اصلی، نیاز به روشن شدن پارهای از اصطلاحات است که در ادامه توضیح داده شدهاند:

معدل النهار: به حرکت اجرام علوی که بظاهر در نظر ما از مشرق بسوی مغرب به حرکت استداری در حرکت اند حرکت اولی گویند . منطقه حرکت اولی را که از دوائر عظام است دائره معدل النهار گویند. معدل النهار همه عالم را به دو نیمه کند. هر نقطه ای که در شمال و جنوب معدل فرض کنند آنرا در یک شبانه روز به حرکت اولی مداری حادث شود . این مدارات را مدارات یومی گویند . منطقه البروج: از حرکت ستارگان ثابت به حرکت ثانیه - حرکت دوم - تعبیر می شود. ثوابت یا ستارگان ثابت به طور متوسط در هفتاد سال یکدرجه فلکی سیر کنند و حرکت آنها از مغرب به مشرق است . منطقه حرکت ثانیه را یعنی عظیمه فلک ثوابت را دائره منطقه البروج گویند .

اقلیم: ابوالحسن شعرانی می فرماید: بدان که جمهور اهل صناعت معظم معموره را در عرض به هفت قسم کرده اند هر قسمی در طول از مغرب تا مشرق و در عرض چندان که در غایت درازی روز نیم ساعت تفاوت کند . مبدء اقلیم اول را از آنجا گیرند که درازی روز 12 ساعت و 45 دقیقه بود و عرض بلد آنجا 12 درجه و 40 دقیقه و 12 ثانیه باشد و از این مبدء تا آنجا که درازی روز 13 ساعت و 15 دقیقه باشد به حساب اقلیم اول است . عامه یا اکثر اهل آن سیاه پوست اند . مبدء اقلیم دوم که لامحاله آخر اقلیم اول است آنجا بود که نهار اطول 13 ساعت و 15 دقیقه یعنی 15 دقیقه فلکی زمانی و عرض آن 20 درجه و 27 دقیقه. مبدء اقلیم سوم آنجا بود که نهار اطول آن13 ساعت و 45 دقیقه زمانی و عرض آن 27 درجه و 30 دقیقه.

و    مبدء اقلیم چهارم آنجا بود که نهار اطول آن 14 ساعت و 15 دقیقه زمانی و عرض 33 درجه و 37 دقیقه . و    مبدء اقلیم پنجم آنجا بود که نهار اطول آن 14 ساعت و 45 دقیقه و عرض آن 38 درجه و 54 دقیقه . و    مبدء اقلیم ششم آنجا بود که نهار اطول 15 ساعت و 15 دقیقه باشد و عرض آن 43 درجه و 22 دقیقه. و اهل این اقلیم به رنگ اشقرند یعنی سرخ فام اند. و    مبدء اقلیم هفتم جائی بود که نهار اطول 15 ساعت و 45 دقیقه و عرض 47 درجه و 12 دقیقه است . و آخرش جائی بود که نهارش 16 ساعت و 15 دقیقه باشد و عرض آن 50 درجه و 20 دقیقه . تقسیم زمین به اقالیم هفتگانه بدین سبب اختصاص به ربع مسکون نیم کره شمالی یافته است که آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا هنوز کشف نشده بوده است . مردم قدیم سطح خشکی زمین را به هفت بخش کرده بودند و هر بخش را اقلیم می گفتند مانند آن که مردم عصر ما همه زمین را به پنج منطقه کرده اند یک منطقه حاره و دو منطقه معتدله و دو منطقه منجمده . 2

بحث و بررسی

در خصوص نحوه تاثیر میل کلی بر آب و هوا ، حسن زاده آملی در رساله میل کلی یا رتق و فتق در أَتفسیروَ علمیلَمْآیه:یَرَ الﱠذِینَ سﱠماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما3 ،در تایید تفسیر ملا جلال دوانی ذیل این آیه ، می فرماید :مراد آیه از سموات معدل النهار، و از ارض فلک بروج یا منطقه البروج - منطقه با کسر میم به معنای کمربند و مدار می باشد - ، و از رتق انطباق آن دو، و از فتق انفتاح آنها است. سپس به تعریف معدل النهار و سایر اصطلاحات پرداخته و معدل النهار را چنین تعریف میکند: معدل النهار دائره عظیمه ای است که ستاره جُدَی در قطب شمالی آن قرار دارد و نقطه متقاطر آن قطب جنوبی است، و آن را دائره اعتدالین و دائره استوای سماوی نیز گویند و فصل مشترک بین این دائره و بین سطح ارض را خط استوا گویند و این استوای زمینی است یعنی دائره عظیمه ای که بر کره ارض در سطح معدل النهار حادث شود یعنی از آن مایل نبود آن را خط استواء گویند. - یعنی اگر دایره استوای زمینی را بزرگتر کنیم معدل النهار یا استوای سماوی بدست می آید - . بطلمیوس در مجسطی می گوید: دایره استوا در سطح معدل النهار است و هیچگاه از آن انحراف نمی یابد و نیز در بیان نصف النهار می گوید:دایره نصف النهار از قطبین معدل النهار می گذرد .4 همانطور که می دانیم دایره نصف النهار از قطبین دایره استوا می گذرد و بنا به تعریف بطلمیوس برای اینکه از قطبین معدل النهار هم بگذرد باید دایره استوا همیشه در سطح معدل النهار باشد - مطابق شکل - 1 پس ازاین بیان بطلمیوس دانسته می شود که اعتقاد به انحراف محور زمین باعث انحراف دایره استوا از سطح معدل النهار می شود و لذا محور زمین همیشه عمود می باشد و علت پیدایش فصول به نوسان خورشید یا میل کلی مربوط است. حسن زاده آملی در ادامه می فرماید: دائره منطقه البروج یا مدار شمسیه دایره ای است که هیچگاه شمس از سطح او خارج نمیگردد .منطقه البروج در سطح معدل النهار نیست، بلکه یکدیگر را در دو نقطه متقابل تقاطع میکنند و آن دو نقطه را دو نقطه اعتدال گویند یکی را نقطه اعتدال ربیعی - بهاری - و رأس حمل، و دیگری را نقطه اعتدال خریفی - پاییزی - و رأس میزان. نهایت دوری آنها را از یکدیگر میل کلی مینامند. لاجرم میل کلی در هر دو جانب معدل نهار یعنی جهت شمال و جهت جنوب تحقق مییابد. جانب شمال آن، آن نقطه ای است از منطقه البروج که رأس سرطان است و آن را نقطه انقلاب صیفی - تابستانی - میگویند، و جانب جنوب آن، آن نقطه ای است از منطقه البروج که رأس الجدی است و آن را نقطه انقلاب شتوی - زمستانی - گویند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید