بخشی از مقاله
چکیده
بشر به منظور شناخت فضا و محیط پیرامون خود، از حواس پنجگانه استفاده مینماید. ولی از آنجا که دوران مدرن و عصر حاضر به عصر شتاب و سرعت شناخته میشود، از حس بینایی به عنوان حس برتر برای درک و شناخت محیط استفاده میگردد. به علاوه طغیان تصاویر و مجازیگری، بیناییمحوری را تقویت نمودهاند. کتب معماری موجود در بین دانشجویان معماری نیز، به معرفی عناصرپایه بر مبنای حواس غیربصری پرداخته و معماری بیناییمحور را ترویج میدهند.
از آنجا که نابینایان به عنوان گروهی از معلولین جامعه به علت عدم بهره از حس بینایی، توانایی حضور در اینگونه فضاهای بیناییمحور را نداشته، از حضور در آنها اجتناب نموده و در نتیجه به انزوا کشیده میشوند. در این راستا، این نوشتار با استفاده از منابع کتابخانهای موجود از جمله کتب و مقالات معتبر و جدید و همچنین مشاهده به بررسی و مقایسهی طراحی معماری بر مبنای حواس بصری و غیربصری نموده و در نهایت به تدوین عناصرپایهی غیربصری انجامیده است.
در نتیجه فضاهای حاصل شده بر مبنای این عناصر غیربصری، به فضاهایی غیربیناییمحور منجر گشته که علاوه بر کارایی فضا و توجه به جنبهی عملکردی، احساس رضایت و خوشایندی که مربوط به جنبهی زیباییشناسانهی یک طرح معماری میباشد را در افراد ایجاد مینماید.
.1 مقدمه
انسان برای شناخت محیط اطراف خود و درک فضاهای معمارانه، از ابزار متعددی استفاده میکند. به عبارتی حواس انسان به عنوان ابزاری برای شناخت فضا به وی کمک مینمایند. آنچه که مسلم است، در دوران حاضر یعنی عصر شتاب و سرعت، به دلیل سهولت و سرعت و قابلیتهای مختلف دیگری که حس بینایی دارد، انسان در اولینگام، این حس را برای درک محیط به کار میگیرد.
به دنبال معماری مدرن پس از انقلاب صنعتی و افزایش توجه به عملکردگرایی به عنوان یک جنبه از طراحی و به فراموشی سپرده شدن زیبایی و احساس لذت از حضور در یک فضا، اکثر فضاهای ایجاد شده با توجه به حس بینایی بشر ایجاد شدهاند. از طرفی مجازیگری و طغیان تصاویر که در سی سال گذشته به شدت افزایش یافته است [1] به تاکید بیناییمحوری پرداختهاند.
با نگاهی اجمالی به کتب پایهی معماری رایج در بین دانشجویان معماری، از جمله کتابهای فرم، فضا، نظم، زیباییشناسی در معماری و کتاب مبادی سواد بصری، مشاهده میگردد که عناصرپایهی ایجادکنندهی یک بنا که در این کتب معرفی شدهاند، برمبنای حس بینایی تعریف شده و به طراحی بناهایی بیناییمحور در عصر حاضر دامن زدهاند. این در حالیاست که گروهی از افراد جامعه از حس بینایی محروم بوده و عملاً قابلیت بهرهبری از اینگونه فضاها را نخواهند داشت. از اینرو تدوین این عناصر بر مبنای حواس غیربصری لازم و ضروری به نظر میرسد.
2 طراحی معماری
همواره هر طراحی معماری فارق از نوع موضوع طراحی، از دو جنبهی عملکردی و زیباییشناسانه مورد بررسی و توجه قرار میگیرد. به عبارتی برای هر طرح معماری بایستی به صورت توامان به عملکرد مناسب طرح پیشنهادی و احساس لذت از حضور در فضا توجه نمود که جنبهی عملکردی به کارایی و توانایی استفاده از فضاها و جنبهی زیباییشناسانه به زیبایی، احساس لذت و رضایت از حضور در فضا مربوط میباشند - نمودار . - 1 از این رو طرحی را میتوان کامل و مناسب دانست که نیازهای عملکردی و زیباییشناختی استفادهکنندگان را فراهم نماید.
نمودار-1 جنبههای طراحی معماری ماخذ:[2]
.3 عناصرپایه
همواره برای ساخت یک جمله از اجزایی شامل کلمات استفاده میشود که طبق قواعد دستوری در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. در ساخت یک بنای معمارانه نیز از اجزایی استفاده میگردد که طبق قواعد و اصولی نظمدهنده در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و یک بنا احداث میگردد. بدینترتیب به منظور ایجاد یک بنای معمارانه که ویژگیهای عملکردی و زیباییشناسانهی آن مورد توجه قرار گرفته باشد، بایستی از اجزای زبان معماری یعنی عناصرپایه استفاده گردد. این عناصر شامل نقطه، خط، سطح و حجم میباشند که با قرارگیری در کنار هم، طبق اصول و قواعد سازماندهنده، یک بنا ایجاد میگردد. در ادامه به معرفی این عناصر و تشریح آنها پرداخته میشود.
.1-3 نقطه
نقطه سادهترین و غیرقابل تجزیهترین عنصر بصری است [3] و به عنوان عنصر اولیه در ساختار فرم محسوب میشود. یک نقطه مکانی را در فضا مشخص میکند. از نظر مفهومی این نقطه فاقد طول، عرض و ارتفاع میباشد. بنابراین ایستا و متمرکز بوده و هیچ جهتی را القا نمیکند .[4] نقطه قدرت جذب بصری فراوانی برای جلب نظر بیننده دارد، خواه به صورت طبیعی باشد و خواه به منظور خاصی توسط انسان ایجاد شده باشد .[3] بدینترتیب زمانی که در میدان دید قرار گیرد وجودش محسوس خواهد شد. یک نقطه در مرکز محیط خود ایستا و پایدار است و عناصر دیگر را در اطراف خود تحت تاثیر قرار داده و سازماندهی میکند
تصویر-1 سازماندهی عناصر پیرامون نقطهای در مرکز محیط ماخذ: همان
با توجه به تصویر شمارهی 2 زمانی که نقطه از مرکز خود فاصله بگیرد، با محیط پیرامون خود دچار تعارض شده و برای رسیدن به برتری بصری با محیط خود به رقابت میپردازد. در اینجاست که بین نقطه و محیط پیرامون، تنش بصری ایجاد میشود.
تصویر-2 سازماندهی عناصر پیرامون نقطهای در خارج از مرکز محیط ماخذ: همان
.2-3 خط
از حرکت نقطه در فضا، خط پدیدار میشود. همانطور که در تصویر شمارهی 3 مشاهده میشود، از لحاظ بصری دو نقطه بیانگر خطی هستند که آنها را به هم متصل میکند.
تصویر-3 خط از لحاظ بصری ماخذ: همان