بخشی از مقاله

چکیده

معماری، فرایندی است فیزیکی در جهت خلق بناهایی برای عملکردهای مختلف که با مجموعه احساسات و ایدههایی برای بهتر زیستن و رفع نیازهای فیزیکی و روانی نمود مییابد. متأسفانه در معماری امروز، کانون توجه طراحان به رفع نیازهای فیزیکی معطوف گردیده و توجه به نیازهای روانی در معماری امروز کمتر به چشم میخورد درحالیکه تحقیقات صورت گرفتهشده نشان میدهد، طراحی محیط ساختهشده نتایج و تأثیرات مهمی در سلامت روان دارد.

با توجه افزایش روزافزون آمار بیماریهای روان و افسردگی در جوامع امروزی، بخصوص ایران، به نظر میرسد اگر تفکر معماران امروز، با توجه به معضلات فعلی زندگی شهری تغییر یابد و طراحیها با توجه به سلامت روان بهطرف پیشگیری از بیماریهای روان سوق داده شود، بهطورقطع رندگی مردم نیز ماندگارتر و بانشاطتر خواهد گشت.

ازآنجاییکه دریافت اطلاعات از یک محیط با استفاده از حواس پنجگانه صورت میپذیرد میتوان گفت حواس در ایجاد ارتباط با محیط نقش مهمی دارند. درواقع سیستم حواس، کانال اصلی برای برقراری ارتباط با جهان پیرامون است. به همین منظور طراحان معماری باید از قانونمندیهای مرتبط با احساس اطلاعات کافی داشته باشند.

این مقاله با نگاه میانرشتهای و با بررسی اسناد و مطالعات کتابخانهای در حوزههای گوناگون روانشناسی، روانشناسی محیطی و معماری، در راستای شناخت ریشهای شاخصهای مشترک میان سلامت روان و معماری، صورت گرفته است. به همین منظور عوامل معماری مؤثر بر حواس پنجگانه که در طراحی سبب نشاطآوری و سلامت روان در مخاطبین میگردد، مورد ارزیابی قرارگرفته شود تا با کاربردی کردن این مؤلفهها را در طراحی معماری به پیشگیری و کاهش شیوع بیماری افسردگی، کمک نمود.

نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، ایجاد نشاط در محیط و کاهش افسردگی با کمک معماری، ملزم به شناخت بیشتر نیازهای روانی مخاطبین و توجه به حواس پنجگانه در طراحی، که از عوامل تأثیرگذار در درک محیط میباشد، است. از طریق راهکارهای معمارانه میتوان سبب گشت تا یک محیط ساختهشده سبب سلامت روان و یا تضعیف آن شود. به همین منظور در انتها راهکارهایی برای تحقق این هدف ارائه گردیده است.

مقدمه

امروزه که دنیای ماشینی و صنعتی روزبهروز در تمامی عرصههای زندگی بشر رخنه کرده، بحث سلامت روان و مقابله با فشارهای عصبی معنا و مفهوم ویژهای پیداکرده است. - نیلی، نیلی، سلطانزاده، 1391، . - 66 افسردگی یکی از رایجترین و جدیترین مشکلات در بحث سلامت روان است که امروزه بسیاری از انسانها، با آن مواجه هستند. این بیماری توانایی فرد را در عملکرد، تفکر و احساس، تحت تأثیر قرار میدهد.

سببشناسی افسردگی علیرغم اینکه ازجمله بیماریهای خلقی است که مطالعات بیشماری دربارهی آن انجام پذیرفته است، هنوز هم چندان شناختهشده نیست. چندین عامل در تولید افسردگی دخالت دارند و همانند سایر اختلالات روانی، بهسختی میتوان یک عامل خاص و مجزا را موجب ایجاد افسردگی دانست.

بنا بر اعتقاد رومانو گواردینی، دینشناس آلمانی :" افسردگی احساس دردناکی است که عمق آن به ریشههای هستیمان بازمیگردد و چنان احساسی ژرف است که نمیتوان آن را تنها به روانپزشکان واگذارد." - نجاریان،1381، - 69 به این سبب افسردگی نیز مانند سایر اختلالات روانی، بیشتر محصول یکرشته تعاملهای پیچیده میان عوامل مختلف روانی، اجتماعی، زیستی ، جغرافیایی و محیطی میباشد.

امروزه محققان علوم انسانی به این نتیجه رسیدهاند که محیط کالبدی که توسط خود انسان ساختهشده است، میتواند یکی از همان عوامل تهدیدکننده برای انسان باشد. تحقیقات جدید تأثیر بهبود محیطهای ساختهشده و سلامت روان را نشان میدهند

با توجه به اینکه تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معین صورت میپذیرد که بستر رفتار محسوب میشوند، تنها در صورتی فضا مطلوب محسوب میشود که با ویژگیها و خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد استفادهکننده طراحی شده باشد.

ازآنجاکه امروزه بیشتر فضاهای اطرافمان به فضاهای ساختهشده توسط انسان تبدیل گشته است و افراد بیشتر وقت خود را در این فضاها میگذرانند، و با توجه به ارتباط معماری و روانشناسی محیطی، میتوان به اهمیت و نقش معماری بهعنوان یکی از ارکان پیشگیری از بیماریهای سلامت روان مانند افسردگی پی برد. در بیماران افسرده چگونگی درک و شناخت محیط در برقراری ارتباط با محیط بسیار تأثیرگذار است. درک محیط توسط حواس پنجگانه انسان صورت میگیرد. درواقع اطلاعات دریافت شده توسط حواس پنجگانه توسط مغز تجزیهوتحلیل شده و درنهایت به شناختی از محیط منجر میگردد. این شناخت فضا به نحوه برخورد شخص با فضا و میزان استفاده ابزاری از حواس برای درک آن، وابسته است.

افراد معمولاً تمام قضاوتهای خود را در مقوله درک فضا بر اساس حواس پنجگانه دیدن، شنیدن، چشیدن، بوییدن و لمس کردن انجام میدهند. درنتیجه توجه به حواس در طراحی میتواند در شناخت مطلوب یک فضا و ارتقا روحیه مخاطبین تأثیرگذار باشد. درواقع ازآنجاکه معماری از فاکتورهای اصلی زندگی اجتماعی است ، کیفیت آن میتواند در کیفیت زندگی انسان و سلامت روان مؤثر واقع گردد.

آخرین بررسیهای انجامشده در کشور نشان میدهد ایران جزو کشورهایی است که ازنظر میزان افسردگی درجه بالایی دارد و در رده 5 کشور اول در این زمینه قرارگرفته است و بر اساس آمارهای اعلامشده از سوی اداره سلامت میانسالان معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شیوع افسردگی در خانمهای کشور بیش از مردان است - آنا، - 1394 همچنین نتایج مطالعات بررسیشده نشان داد، درصد شیوع ا فسردگی در زنان از 13/1 تا 75/3 و در مردان 7/6 تا 67 درصد متغیر بوده است. در حقیقت این یافتهها حاکی از آن است که زنان از حدود 1/1تا 1/7 برابر مردان نسبت به افسردگی آسیبپذیرترند.

این بررسیهای انجامشده ضرورت توجه به مقوله سلامت روان و ایجاد محیطهای سازگار با روحیات افراد جامعه بخصوص در کشور ایران و تأثیر طراحان در ارتقا سطح سلامت روان ، را مشخص مینماید. با درک تأثیر حواس پنجگانه در تأمین سلامت روانی در محیطهای ساختهشده میتوان از این دانش برای خلق مکانهایی رشد دهنده برای اشخاص و مجامع استفاده نمود.

هدف این پژوهش نیز آن است که ضمن معرفی بیماری افسردگی و ارتباط میان معماری و سلامت روان، تشابهات و تفاوتهای ادراکی بیماران افسرده، به این بیماران در قالب معماری و با ابزار احساس و ادراک نگریسته شود تا بتوان شرح مختصری از ضوابط و الگوهای مناسب طراحی معماری برای این افراد و ایجاد فضایی نشاطآور و منطبق بر اصول سلامت روان، ارائه نمود.

مفاهیم کاربردی و مبانی نظری

-1محیط:

معماران، روان شناسان، جامعه شناسان و جغرافیدانان برحسب رشته خود، تعاریف و طبقهبندیهای مختلفی از محیط دارند، به حدی که تعریف معنای دقیق آن دشوار است.

"محیط مفهومی است پیچیده و مرکب که ابعاد گوناگون دارد. دادههای فضایی، جنبههای اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی، معماری، نمادی، جغرافیایی، تاریخی و زیستی از ابعاد مهم محیط محسوب میشوند." - مرتضوی،1380، - 31

محیط بهعنوان یکسری رابطه بین اشیا و اشیا، اشیا و مردم، مردم و مردم، میباشد که شامل روابط داخلی پیچیده بین چهارعنصر فضا،زمان،معنی و ارتباط است. این روابط بهصورت تصادفی ایجاد نشده، بلکه بهصورت منظم شکل یافته، الگو و ساختار دارد.

-2روانشناسی محیطی:

روانشناسی محیطی رابطه انسان با محیط کالبدی و تأثیرات این دو بر یکدیگر را بهگونهای موردبررسی قرار میدهد که ارزشها، نگرشها و احتیاجهای او موردتوجه قرار گیرد و به موضوعاتی که در تشریح رفتارهای مردم نقش اساسی دارند مانند ادراک، شناخت و رفتارهای فضایی بپردازد.

-3افسردگی

افسردگی حالت خلقی مداوم و پایداری است که میتواند ابعاد مختلف زندگی فرد را در برگیرد و با احساس بیارزشی، گناه افراطی، تنهایی، اندوه، نومیدی، تردید در کفایت خود مشخص میگردد. بیماری افسردگی در اثر چندین علل مرتبط باهم ایجاد میشود.تغییرات شیمیایی ایجادشده در مغز و اختلال در هدایت پیامهای عصبی، فقدانهای قابلتوجه، انتظارات غیر واقعگرایانه، یاس، عدم توانایی در کنترل بر محیط و تفکر منفی ازجمله عوامل افسردگی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید