بخشی از مقاله
چکیده
یکی از انواع قدیمی و انتشار یافته شعر فارسی شهرآشوب است. شهرآشوب را بر اساس معانی آن میتوان از انواع شعر غنایی معرفی نمود. نخستین نمونه آن توسط شاعران عهد غزنوی از جمله مسعود سعد سلمان سروده شده است. پس از وی نیز شاعران دیگری از جمله: حکیم سنایی غزنوی، مهستی گنجوی، کمال الدین کوتاهپای، امیرخسرو دهلوی و سیفی بخارایی در سیر تحول آن سهیم بودهاند. ایرج افشار در مجله »فرهنگ ایران زمین« سال 1384، شماره 30 ، اصناف و طبقات را در شهرآشوب سیفی سمرقندی فقط به صورت فهرست و عنوان، بر اساس حروف الفبا و شماره صفحه معرفی نموده، در حالی که تمام ارجاعات و عنوانها مربوط به دیوان سیّدای نسفی، شاعر فارسی زبان سده هفدهم میلادی ماوراءالنهر است. سیّدای نسفی در شهرآشوب خود به جامعه انسانی پیشهور با لحنی شیرین و جذاب اشاره نموده است. در این مقاله ضمن معرفی سیّدای نسفی و شهرآشوب او و رابطه آن با جامعه شناسی، سعی شده به نمونهای از هر عنوان نیز بپردازد. نتایج حاصل از این جستار نشان میدهد با توجه به اینکه در هیچ یک از تذکرهها شاعری با نام سیفی سمرقندی یافت نشد، این احتمال میرود که منظور ایرج افشار از سیفی سمرقندی، همان سیّدای نسفی بوده است.
کلید واژهها:شهرآشوب، سیّدای نسفی، سیفی سمرقندی، ادبیات غنایی، جامعه پیشهور
.1 مقدمه
لازمه ترسیم سیمای فرهنگی و اجتماعی هر دوره، در اختیار داشتن اسنادی موثق و قابل اعتماد از آن دوره است. این اسناد باید از واقعیتها و حقایق متن جامعه برآمده باشد و صرفاً اطلاعاتی درباره طبقات ممتاز یا جنگها و کشورگشاییها نباشد. هرجامعهای متشکل از گروهها و طبقات مختلف اجتماعی بوده که پیشهوران نیز یکی از طبقات اجتماع محسوب میشوند. پیشهوران در طول تاریخ نقش بسزایی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشتهاند. توضیح، تحلیل و شناخت این گروه جامعه در دروهای خاص، نیازمند منابع مهم همان دوره است. بسیاری از آثار ادبی عکسالعملی به نیازها و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوره بوده و به نکات ظریفی اشاره نمودهاند.
باید در نظر داشت که نویسندگان متون تاریخی شاید به دلایل مختلفی نمیتوانستهاند همه وقایع رخداده در جامعه را ثبت کنند. در بسیاری از موارد تاریخنگاران تمام حواسشان به حاکمان وقت بوده و به جزئیات زندگی مردم عادی توجهی نداشتند؛ هر چند بسیاری از این واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار ادبی منعکس شدهاند. از جمله این آثار گرانبها شهر آشوبها هستند. شاعر با سرودن شهرآشوب به معرفی این گروه اجتماعی میپردازد. گونهای از شهرآشوبها که درباره مشاغل و حرفههاست، میتواند منبع مناسبی برای مطالعات جامعهشناختی محسوب شود؛ چرا که این اشعار در بردارنده واژهها و اصطلاحات خاص مشاغل مختلف است و اطلاعات مفیدی درباره پیشههایی که در یک دوره رواج داشتهاند و ممکن است امروز اثری از آنها باقی نباشد، در اختیار ما قرار میدهد.
بسیاری از این مشاغل و حِرَف که در شهرآشوبها مطرح شدهاند، ممکن است برای مخاطب امروزی ناشناخته باشد و نیز ممکن است برخی از آنها نیزمتروک شده باشد. سیّدای نسفی یکی از شاعران شهرآشوب سراست که شاعر بزرگ و مطرح قرن یازدهم سرزمین ماواءالنهر محسوب میشود. وی در اقسام شعر چون غزل، مثنوی، قصیده و رباعی طبع آزمایی کرده و یکی از ویژگیهای شعرش، ظلم ستیزی و افشاگری استبداد استسیّدا. توانسته است در شهرآشوب خود بیشترین پیشها را در ادبیّات تاریخی به یادگار بگذارد و بدینگونه حمایت خود را از قشر پایین و متوسط جامعه نشان دهد. برای همین در شهرآشوب سیّدا نامی از مشاغل حکومتی و یا درباریان و حتی نامی از اشخاص معروف یا وابسته به دربار جامعه برده نشده است.
از طرفی سیّدا با استفاده از واژههای مختلف بر جذابیت کلام خود افزوده است. به عنوان نمونه واژه »امرد« در شهرآشوبهای او 96 بار تکرار شده، اگرچه شاهدبازی و گرایش به معشوق مذکر زمانهای طولانی در میان مردم رواج داشتهاست و بهکار بردن واژه » امرد« نیز میتواند شاهدی بر این مدعا باشد، با این وجود با توجه به شخصیت شناخته شده و قابل احترام سیّدای نسفی به نظر میرسد بیش از آنکه او خواسته باشد از این روابط عاشقانه در جامعه پرده بردارد، در مطرح نمودن مشاغل مختلف و تعالی بخشیدن به اقشار زحمت-کش جامعه پیشهور کوشیده است - رک، میرزایف، . - 131- 137 :1390
.1-1 پیشینه تحقیق:
شهرآشوب در فرهنگهای فارسی آشوبنده شهر؛ آنکه شهر را به آشوب و فتنه و فساد کشد؛ کسی که در حسن و جمال، فتنه شهری باشد؛ کسی که از حسن یا فساد خود نظم شهری را بر هم زند؛ آمده است. هم چنین شهرآشوب یکی از انواع ادبی است که در دیوانها و کتابهای بعضی از شاعران به شکل منظوم و منثور دیده میشود. این نوع ادبی، خاص ایرانیان بوده و ابداع شاعران ایرانی است و میتوان گفت که شکل عربی آن را نیز شاعری ایرانی به نام ابوعلی حسن بن ابی الطیب باخرزی سروده است - رک:گلچین معانی،. - 7 :1380 در اصطلاح ادبی، شهرآشوب در دو معنی بهکار رفته است:
اول: مدح و ذمی که شعرا اهل شهر را کنند. این نوع ادبی در بهار عجم شهرانگیز ضبط شده است. سیروس شمیسا نیز آنرا شعری میداند که در هجو شهر و نکوهش آن باشد. - رک: شمیسا،. - 242 :1381
دوم: هر نوع شعری که در توصیف پیشهوران یک شهر و تعریف حرفت و صنعت ایشان سروده شده باشد، اطلاق میشود - رک:رستگارفسایی، - 276 :1380 ولو اینکه خود عنوان دیگری داشته باشد. به عنوان مثال شهرآشوب سیفی بخارایی که موسوم به »صنایع البدایع« است و یا شهرآشوب لسانی شیرازی که موسوم به »مجمع الاصناف« بوده و یوسف اصم استرآبادی که شهرآشوب خود را »صفات الاصناف« نامیده است. شهرآشوب نام یکی از اوزان موسیقی سنتی ایران نیز میباشد - رک: کیانی،. - 204 :1368 احمد گلچین معانی و منصور رستگارفسایی، شهرآشوب در نوع اول آن را دارای ارزش و اعتبار شهرآشوبی ندانستهاند، چرا که از نظر جامعهشناسی و اشتمال بر لغات و اصطلاحات فنی و اسامی کارافزارها و ذکر صنایع و حِرَف رایج ادوار مختلف شهرآشوب نوع دوم متضمن فواید بسیار است.
شاعران برای سرودن شهرآشوب از قالبهای مختلف شعری بهره گرفتهاند، از غزل و مثنوی و قصیده گرفته تا رباعی و قطعه. در مجموع شهرآشوبهایی که برای پیشهوران و صنعتگران سروده شده بیشتر در قالب رباعی است و بعد از آن غزل و آنچه که در مدح یا ذمّ مردم یک شهر است، بیشتر در قالب قصیده و مثنوی است. شهرآشوب جزء ادبیات غنایی محسوب میگردد. دیمترین شهرآشوبِ مد نظر که از نوع دوم یعنی در وصف پیشهوران، با عنوان خاصِ شهرآشوب در دست است، نود و یک قطعه مختلف الوزنی از مسعودسعدسلمان - متوفی - 515 است. این شهرآشوبها در دیوان مسعود سعد، حداقل با دو بیت و حداکثر با نه بیت و با وصف »یار عنبرفروش« شروع میشود:
دو زلف تو صنما عنبر و تو عطاری به عنبر تو همی حاجت اوفتد ما را
مرا فراق تو دیوانه کرد و سرگردان ز بهر ایزد دریاب مر مرا یارا
- مسعود سعد، .1364ج - 915 :2
بعد از مسعود سعد، معروفترین شهرآشوبسرایان عبارتند از: حکیم سنایی غزنوی، مهستی گنجوی، کمال الدین کوتاهپای، امیرخسرو دهلوی، سیفی بخارایی، آگهی خراسانی، خواندمیر هروی، عشقی در گزینی، لسانی شیرازی، وحید تبریزی قمی.»نخستین تذکرهنویسی که از این نوع شعر یاد کرده است امیرعلیشیرنوایی است که در ذکر سیفی بخارایی گوید: برای اهل صنعت و حرفت نیز لطایف بسیار نظم کرده و در آن فن مخترع است.« - رستگارفسایی، . - 278 :1380 یان ریپکا از »خواندمیر « و »نوایی« نقل میکند که بنیانگذار شعر نو پیشهوران »سیفی بخارایی« - درگذشت 1498/901 یا -10 - 1503-4/909 بوده است. سیفی بخارایی نخستین کسی بوده که شعرهایی درباره پیشههای جداگانه سروده است - رک: ریپکا،:1382 . - 876
از دیگر شاعران شهرآشوبسرا میرعابد سیّدای نسفی بزرگترین سخنور سده هفدهم میلادی ماوراءالنهر است. »بالش بیشتر شعر شهری در دوران ارزشمندترین نماینده و کمالبخش این گونه ادبی سیّدا رخ داد که خود پیشهکار بود.« - همان:. - 876 هر پیشه و هر صنعتی برای خود ابزار و وسایل مخصوص داشته و دارد. با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و صنعتی شدن جامعه، امروزه بسیاری از این مشاغل قدیمی متروک شده و یا جای خود را به دستگاههای جدید داده است. شهرآشوبها برای شناخت این پیشهها و وسایل و ابزارشان منبع بسیار مهمی هستند. به وسیله همین شهرآشوبها توانمی به اصطلاحات رایج بین صاحبان حِرَف و نحوه کار آنها پیبرد.
2-1سیّدای. نسفی
میر عابد سیّدای نسفی از شاعران و شهرآشوب سرایان فارسی زبان ماوراءالنهر استوی. نسبتاً گمنام بوده و نام وی در شمار شاعران فارسی زبان در تذکرههایی که در ایران نوشته شده، نیامده است. تنها مؤلف »تذکره نصرآبادی« در اثر خود در فصل شاعران ماوراءالنهر، شاعری به نام ملا شیدا معرفی نموده، مینویسد: »ملا شیدای نسفی در بخارا به خدمت پادشاه میباشد« - نصرآبادی، بیتا: - 442، سپس به طریق نمونه چند بیت شعر میآورد، که ازآنِسیّداست: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواهد شدن داغهای سینهام گرداب خون خواهد شدن گر نهم پا بر سر دیوانگی چون گرد باد آسمانها تخته مشق جنون خواهد شدن - سیّدای نسفی، - 366 :1990 علاوه بر این، در بین شاعران نسفی قرن هفدهم ماوراءالنهر در تذکرهها با نام ملا شیدا کسی دیده نمیشود. بنابراین از احتمال نزدیک به یقین خالی نیست، که در این جا سخن دربارهسیّدای نسفی باشد، طوریکه ممکن است بنابر بیدقتی کاتب تشدید حرف »ی« روی حرف »س« افتاده و سیّدا«» به »شیدا« تبدیل شده باشد. نسفی از لحاظ تعدد و تنوع شغلها و صنایع اشاره شده در