بخشی از مقاله
چکیده
قرآن کریم، با ابعاد اعجازی خویش معجزه ی جاویدان پیامبر اسلامﷺ به شمار می رود. از جمله مصادیق این اعجاز، بلاغتی است که با صنایع ادبی آیات شریفه تحقق یافته است.
در میان این آیات، آیه ی 44 سوره مبارکه هود،در عین کوتاهی، مزیّن به آرایههای بیانی و بدیعی؛ اعم از معنوی و لفظی است و همواره به مثابه ی بارزترین نمونه ی بلاغی قرآن به حساب آمده است. این جستار به روش تحلیلی توصیفی، به شناسایی این جنبههای بلاغی آیه برآمده است و میکوشد تا نمونهای از جمالیّات بلاغی آیات قرآن را فرا روی مخاطب قرار دهد و نشان داده که در آیه 44 سوره هود آرایههای بیانی؛ همانند: مجاز، استعاره، کنایه و آرایههای بدیعی؛ اعم از معنوی؛ مانند: طباق، ارصاد و لفظی؛ مانند: جناس، موازنه و انسجام سبب برجستگی بلاغی این آیه گشته و موجب اهتمام اهل بلاغت بدان و تلاش برای تشریح آرایههای آن شده است.
مقدمه
زبان قرآن، زبانی ادیبانه است که هر یک از کلمات آن گذشته از ژرفای معنایی، به زیباترین شکل، در جای خود قرار گرفته و مایه نظم و انسجام بی نظیر آیات گشته است و به رغم آنکه تمام انسانها را به این تحدّی فرا خوانده که اگر می توانید حتی یک سوره همانند قرآن را بیاورید و فرموده است:
- بقره - 23/ ترجمه : تاکنون هیچ بشری نتوانسته است آیه ای بمانند آن بیاورد.
قرآن در ضمن داشتن تمام محاسن اسلوب کلامی پیراسته از هر عیبی است. هیچ نثری هرچند فصیح، قابل مقایسه با قرآن نیست. در بین آیات شریفه، آیه - هود - 44/ از فصاحت و بلاغتی برخوردار است که واکاوی این ویژگی یکی از ابعاد اعجاز این کتاب آسمانی را معلوم میسازد؛ چه یکی از موارد اعجاز قرآن جنبه بلاغی آن است. در این آیه با رعایت اختصار و پرهیز از هر گونه تطویل، یک داستان بزرگ را در یک آیه آورده شده است و همین امر شگفتی و تحسین مفسّران و بلاغیان را برانگیخته است.
وجوه بدیع فصاحت و عجائبی از بلاغت بر زیبایی بیان و رسایی این آیه افزوده است؛ زیباییهایی همانند تطابق معنی و تألیف، حسن بیان در تصویر وضع حال، ایجاز و اختصار و گزیدهگویی، و سایر وجوهی که از دید زبانشناسان پنهان نمانده است.
به گفته جمعی از دانشمندان عرب این آیه فصیح ترین و بلیغ ترین آیات قرآن محسوب می شود، هرچند همه آیات قرآن در سر حد اعجاز از فصاحت و بلاغت است
آوردهاند که جماعتی از بزرگان قریش که در فصاحت و بلاغت سر آمد تمام عرب بودند در مقام معارضه با قرآن بر آمدند. چهل روز تصفیه ذهن کردند و چیزهایی نوشتند و آوردند که مقایسه با قرآن کنند. برخورد کردند به این آیه شریفه و از این خیال منصرف شدند و اظهار عجز کردند
سکاکی دانشمند بلاغی قرن هفتم میگوید: این آیه از چهار جهت در نهایت حسن میباشد: از جهت علم بیان و از جهت علم معانی هر دو مرجع بلاغت است و از جهت فصاحت معنوی و از جهت فصاحت لفظی در مرتبه عالی است
برجستگی بلاغی این آیه مایه بحثهای زیادی شده است. نویسنده تفسیر روح المعانی میگوید: »استاد ما علاءالدین رسالهای درباره این آیه نوشته و صد و پنجاه مزیّت برای آن برشمرده است
به اعتقاد نویسنده تفسیر الکشاف، در این آیه، گرچه صنایع بدیعی متعدّدی از جمله تناسب میان "اقلعی" و "ابلعی" وجود دارد، همه آنها در برابر استعاره آیه مانند پوسته در برابر مغز است و عالمان بیان، آیه را در اوج فصاحت دانستهاند و در برابر بلاغت و معانی نهفته در آن سر فرود آوردهاند.
»ابن مقفع « ادیب معروف عرب در برابر این آیه زانو زدهاست، زیرا آنگاه که طبق مواعده با دوستانش، می خواست به معارضه یکچهارم برخیزد. وقتی به این آیه رسید، دست نگهداشت و خود را کاملاً عاجز و ناتوان دید؛ زیرا در عین اختصار، ماجرای طوفان نوح و جزئیات و سرانجام آن را با تعبیرات کوتاه و بسیار پرمعنی شرح میدهد.
تعداد آرایهها و صناعات ادبی به کار رفته در این آیه بین 21 تا 30 عدد، متفاوت است. در کتاب "جواهرالبلاغه" آمده است که این آیه با وجود آنکه 17 کلمه بیشتر نیست به 21نوع آرایه آراسته است
یکی دیگر از نویسندگان در باب الإبداع نیز آن را 21 نوع میشمارد
نویسنده کتاب "تنزیه تنزیل" پس از آنکه 23 عدد از صنایع بدیعی را که در کتب دیگر آمده برمی شمرد، می نویسد: »من نیز بر وجوه وجیهه فوق چیزی نیز افزوده ام تا شماره صنایع بدیعی آن از 23 به 30 بالغ گردد
درباره سایر آیات قرآن فکر کنم شاعری گفته:
در بیان و در فصاحت کی بود یکسان سخن // گرچه گوینده بود چون جاحظ و چون اصمعی
در کلام ایزد بیچون که وحی منزلست // کی بودتَبﱠت یَدا مانندیا أرضُ إبلعی
در تفسیر تسنیم برای این آیه 30 آرایه بلاغی تبیین شده است
با عنایت به اهتمام اهل بلاغت و مفسران به جنبههای بلاغی آیه، این سؤال رخ مینماید که آرایههای این آیه کدامند؟ از این رو براساس مبانی فصاحت و بلاغت یعنی دانش بیان و معانی و بدیع به بررسی آنها پرداخته میشود.
در آیه شریفه مذکور، آرایهای بیانی مانند مجاز و استعاره و محسّنات بدیعی اعم از معنوی همانند طباق و ارصاد و لفظی از قبیل جناس و انسجام چشمنواز است؛ که در این جستار، به تبیین آنها می-پردازیم:
1 آرایه های بیانی
در مجال آرایههای بیانی،آیه شریفه مذکور، مزیّن به آرایههایی مانند: »مجاز«، »کنایه« و »استعاره« است:
.1/1 مجاز مرسل: آرایه مجاز این آیه از نوع مجاز مرسل است چه تعبیر "یا سماء" در حقیقت "یا مطر السماء" بوده است. علاقه مجاز مرسل این آیه به این اعتبار که »آب « سبب باران است از نوع سببی است و از این نظر که آسمان محل ابرها است علاقه محلی است. اضافه آب به زمین نیز از باب مجاز است و همانند اتصال ملک به مالک است
.2/1 کنایه: در آیه شریفه به فاعل "قضی" و "غیض" و به قائل "قیل یا أرض" و قیل" بعداً" تصریح نشده است.در حقیقت، کنایه از قدرت بینهایت زوالناپذیر الهی می باشد و چنین قدرتی و چنین اطاعت از موجودات، جزو اراده ذات حق است. در مجموع، در این آیه به فاعل به نحو واحد اشاره نکرده است؛ زیرا ذهن به غیر خداوند مشغول نمیشود و پیشینه ذهنی بر این است که فاعل این، پروردگار عالم است
.3/1 استعاره: استعاره در "یا أرض ابلعی" بدینگونه است که در این آیه، نخست زمین و آسمان به دو موجود عاقل تشبیه و به آنها خطاب شده است. سپس "إبلاع" به معنای بلعیدن، برای فرو بردن آب استعاره آورده شده و به زمین فرمان داده شده که همه آبهای روی خود را - پس از طوفان نوح - ببلعد - به جای آنکه گفته شود: فرو ببر - ، همچنین "إقلاع" به معنای کندن، برای برطرف کردن ابر از صفحه آسمان و باز ایستادن از بارش استعاره آورده شده و به آسمان امر شده که همه ابرهای خود را بکَنَد - به جای اینکه گفته شود: برطرف کن - . شیوایی و بلاغت این تعبیر نیز در سرعت فروکشکردن آب در زمین و برطرف شدنابرها در آسمان به یکباره و با سرعت است