بخشی از مقاله
چکیده
انسان برای حرکت فردی و جمعی به سمت اهداف خود با موانع درونی و برونی مواجه است. برداشت نویسندگان این مقاله آن است که همراستا قرار دادن سلوک فردی و رفتار اجتماعی از مؤلفههای اصلی نگاه قرآنی است. ضبط نفس به معنی ورود مؤثر عامل اراده در تعیین رفتار متناسب با موقعیتهای مختلف فردی و اجتماعی است. نظارت بیرونی - اگر چه ضروری - به تنهایی ابزار کارآمدی در برابر امواج فکری و اخلاقی گسیلشونده به سمت جامعه ایرانی نیست.
یکی از بایستههای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، بهویژه در تعریف نسبت و نحوه تعامل با رهاوردهای مدرنیته، توجه به تقویت ضبط نفس در جامعه است. ضبط نفس خودبهخود و به یک باره به وجود نمیآید و ظهور و بروز آن نیازمند برنامه و فرآیند تربیتی است. توجه نظام تربیتی و برنامهریزی کشور برای تقویت روحیه ضبط نفس در نسلهای متوالی کشور میتواند عاملی در راستای طهارت و عقلانیت در کشور باشد. این موضوع با تفصیل مقتضی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است و جایگاههایی برای آن در افقهای شماره 4، 13 و 17 پیشنهاد شده است.
طرح موضوع
ضبط نفس به معنی ورود مؤثر عامل اراده در تعیین رفتار متناسب با موقعیتهای مختلف فردی و اجتماعی است. ضبط نفس در کنار عامل نظارت باعث رفتار بیرونی منطبق با قانون میشود. در مقایسه با نقش عامل نظارت بیرونی، هر چه نقش ضبط نفس در عدم کنش نامطلوب فرد بیشتر باشد، فرد واجد فضیلت والاتری بشمار می رود. نظارت بیرونی - اگر چه ضروری - بتنهایی ابزار کارآمدی در برابر امواج فکری و اخلاقی گسیلشونده به سمت جامعه ایرانی نیست. یکی از بایستههای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، بهویژه در تعریف نسبت و نحوه تعامل با رهاوردهای مدرنیته، توجه به تقویت ضبط نفس در جامعه هدف است. ضبط نفس اگر چه از شئون تقوای الهی است، معنایی عرفیتر دارد. این موضوع با تفصیل مقتضی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است و جایگاههایی برای آن در افقهای شماره 4، 13 و 17 پیشنهاد شده است.
بحث اصلی
انسان برای حرکت فردی و جمعی به سمت اهداف خود با موانع درونی و برونی مواجه است. به نظر میرسد وجود این موانع و لزوم مواجهه با آنها از ارکان دشواری حیات - کَبَد: لَقَد خَلقنا الانسانَ فی کَبَد - [1] باشد و خود، باعث ارزشمندی سلوک شود. انسان در سلوک فردی خود به سمت کمال مطلوب عبودیت االله با جنود جهل مانند کفر، جحود، قنوط، جور مواجه است و ابزار انسان برای غلبه، جنود عقل مانند ایمان، تصدیق، رجاء، عدل است.
[2] در مقیاس اجتماعی، اگرچه کمال انسانی بدون حیات اجتماعی امکانپذیر نیست، غریزه سودجویی بشر و استخدام همنوعان باعث نزاع و تزاحم منافع میشود .[3] این نوع نگرش اختصاصی به دین مبین اسلام ندارد و نزد متقدمین نیز موجود بوده است. ارسطو فردیت را ویژه دَد یا خدا دانست و شهرنشینی را لازمه رفع نیاز بشر .[4] مدیریت صحیح منازعات بر دو اساس مستقر است. اساس اول وضع قوانین مناسب، قدسی و روشن و نیز تعیین سازوکار جریان آن قوانین در جامعه است. اساس دوم، تربیت آحاد جامعه برای کاستن تعداد، شدت و پیامدهای ناشی از منازعات بیهوده است.
برداشت نویسندگان این مقاله آن است که همراستا قرار دادن سلوک فردی و رفتار اجتماعی از مؤلفههای اصلی نگاه قرآنی است. قرآن کریم تأکیدات روشنی بر عوامل بیرونی مانند اقامه قسط، امربهمعروف و نهی از منکر، قصاص، حدود، اقامه شهادت - گواهی - دارد و بعضی از این امور را مایه قوام و حیات اجتماع میداند. امکان اجرای این احکام بخش مهمی از دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی را تشکیل میدهد. با این حال به نظر میرسد قرآن کریم عامل اصلی اصلاح اجتماعی را در درون افراد مییابد و از همین زاویه به ارائه توصیه در مواقع خطیر سیاسی و اجتماعی میپردازد.
سه موقعیت مهم بهعنوان مثال ذکر میشود. موقعیت اول، هنگام اعلام خلافت امیرالمؤمنین - علیهالسلام - و موقعیت دوم هنگام تشکیل جامعه مدینهالنبی بر اساس وفاق مهاجران و انصار است. ناگفته پیداست که هر یک از این موقعیتها تا چه حد از نظر اجتماعی خطیر بودهاند. موقعیت سوم مربوط به فرآیند طلاق است که از مصداقهای تنش اجتماعی در مقیاس خُرد است. اعلام ولایت امیرالمومنین که بمنزله اکمال دین بوده است، بشرط پذیرش عمومی میتوانست موجبات سعادت بشر و رهروی هموار او در طریق امن عبودیت را فراهم آورد. این پذیرش، مستلزم خشیت از خداوند و انقیاد در برابر امر او بوده است. بر این اساس خداوند خشیت از خود را بعنوان رفعکننده خشیت از کافران اعلام می دارد - الیوم ییس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون . - [5] موقعیت دوم، در هنگام تشکیل یاخته های اجتماعی متشکل از مهاجران و انصار بود.
تشکیل اساس استوار جامعه اسلامی مستلزم گذشت و نگاه فراتر از منافع خرد مادی و رنجشهای طبیعی اما مضر بین دوگروه ذیحق بوده است. احتمالا تشویق به کنترل تنگنظری به همین دلیل در آیه متناظر مورد تاکیر قرار گرفته است - والذین تبووا الدار والایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ولا یجدون فی صدورهم حاجه مما اوتوا ویوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون . - [6] فرآیند طلاق که پایان ناخوش و زمان شکست آرزوهای رقیق انسانی است، میتواند زمانی برای ایجاد ضربههای روحی ماندگار به شریک سابق زندگی است.
اما قرآن کریم با تأکید بر فراموش نکردن فضل در مواقع طلاق، فضای کاملا متفاوتی را ترسیم میکند - وان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضه فنصف ما فرضتم الا ان یعفون او یعفو الذی بیده عقده النکاح وان تعفوا اقرب للتقوی ولا تنسوا الفضل بینکم ان االله بما تعملون بصیر . - [7] عمل به این توصیهها مستلزم تقویت تسلز بر نفس و ضبط آن است. این موارد از نمونههای رهیافت قرآنی در تکیه به ضبط نفس در مواقع خطیر اجتماعی است.
لزوم توجه به عوامل درونی همواره وجود داشته است اما نگاهی به وضعیت کنونی جهانی اهمیت ویژه آن در عصر حاضر را مشخص میکند. امروزه، مدرنیته با بحثها و نقدهای جدی و دامنه دار درون و برونگفتمانی مواجه است. با این وجود، به نظر میرسد امتداد و انعکاس مدرنیته در اذهان ایرانی از مهمترین چالشهای تعالی اجتماعی به سمت جامعه اسلامی باشد. دستاوردهای فنّاورانه مدرنیته باعث عدم تعادل واضح بین توان و صلاحیت انسان شده است.
در مقیاس زندگی فردی، دسترسی آسان به رسانه در کنار فواید فراوان، باعث مضرات متعددی ازجمله تباهی اخلاقی - درباره رسانههای فرهنگی - و گمراهی سیاسی اعتقادی - درباره رسانههای سیاسی - می گردد. حجم بالای مبادله داده در فضای رسانهای مانع از اثربخشی کافی ابزارهای کنترل بیرونی است. به تعبیر شهید مرتضی آوینی "حصارها تا هنگامی مفید فایدهای هستند که دزدان شبرو بر زمین میزیند، اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود میآیند، چگونه میتوان به حصارها اطمینان کرد؟" .[8] این مقاله البته نافی لزوم تلاش برای پالایش عرصه عمومی اجتماع و مؤید انفعال در برابر امواج مضر نیست.
گذشته از مقوله فرهنگ و اعتقادات، در عرصه جهانی، امروزه بشر قادر به وارد ساختن حجم بی سابقهای از تخریب به زندگی خود و سایر همنوعان است .[9] درواقع با وجود حجم موجود از سلاحهای هستهای،احتمالاً برای نخستین بار در تاریخ، بشر قادر است با دست خود به تاریخ خود پایان دهد. عامل تعیینکننده در وضعیت کنونی، توان انسان برای غلبه بر امیال خویش - ضبط نفس - است. تشخیص اقدام متناسب با منافع مصالح و از آن مهمتر عمل به آن اقدام است که گزند دستاوردهای منفی مدرنیته را کاهش می دهد. همچنین در این شرایط است که عوامل نظارت بیرونی مجال اثربخشی مییابند. ضبط نفس خودبهخود و بیک باره به وجود نمیآید و ظهور و بروز آن نیازمند برنامه و فرآیند تربیتی است. ازجمله فواید جانبی عباداتی مانند روزه نیز تقویت این عامل است. توجه نظام تربیتی و برنامهریزی کشور برای تقویت روحیه ضبط نفس در نسلهای متوالی کشور میتواند عاملی در راستای طهارت و عقلانیت در کشور باشد.
ارائه پیشنهاد
بر اساس بحثهای بند قبل، به نظر می رسد سه افق از مجموعه افقهای پیشنهادی الگوی پایه تناسب بیشتری با موضوع داشته باشند. این سه افق عبارتاند از افقهای 4 و 13 و 17 که در آنها بترتیب مباحث فرهنگ، اقتصاد و محیط زیست مورد توجه قرار گرفتهاند. ادامه ضمن شرح افق، پیشنهادهای اصلاحی مطرح میشوند.
• پیشنهاد اول: افزودن واژه ضبط نفس به عنوان افق چهارم.
در افق چهارم، تثبیت باور و فرهنگ پیشرفت با تأکید عمومی بر خودباوری، روحیه جهادی و محکم کاری عنوان شده است. اگرچه ضبط نفس از مؤلفههای روحیه جهادی است، همچون خودباوری و محکم کاری تأکید ویژه بر آن مناسب به نظر میرسد. بر این اساس افق چهارم پیشنهادی عبارت است از: »باور و فرهنگ پیشرفت را با تأکید عمومی بر خودباوری، روحیه جهادی، محکم کاری و ضبط نفس در خود تثبیت کردهایم.«
• پیشنهاد دوم: اضافهشدن »تقویت توان ضبط نفس در آحاد ملت« در تدابیر ذیل افق سیزدهم.
در افق سیزدهم، جوهره اقتصاد کشور، معنوی - مبتنی بر ارتباط انسان با خداوند - معرفی شده است. سازوکار اقتصاد کلاسیک بر اساس نسبت عرضه و تقاضا توضیح داده میشود. به نظر میرسد تأکید بر ضبط نفس در جانب تقاضا - میزان و نوع مصرف - و نیز عرضه - قیمت - بهعنوانتدبیر مکمّل تناسب زیادی با عنوان این افق داشته باشد. ضبط نفس در جانب تقاضا شامل مواردی چون میزان مصرف و رعایت مصالح ملی و دینی در انتخاب نوع کالای مصرفی است.