بخشی از مقاله
چکیده:
وهابیت به عنوان یک فرقه متأثر از تفکرات احمد ابن حنبل و ابن تیمیه، در قرن هجدهم میلادی با رهبری محمد ابن عبدالوهاب و اتحاد با محمد ابن سعود در عربستان پا گرفت و در طول سه دوره زمامداری آل سعود به خصوص حاکمیت دولت سوم در هشت دهه اخیر، از طریق پیوند منافع با خاندان سعودی در گام اول توانستند بر سایر مذاهب در عربستان مسلط شده و در گام بعدی نیز به گسترش ایدئولوژی خود در دنیا مبادرت ورزند. دغدغه اصلی این مقاله جریان شناسی وهابیت از گذشته تا حال بوده و در این راستا نگارنده به بررسی جریان های تأثیرگزار بر روش و عقیده وهابیت، رهبران فکری، عوامل شکل گیری و گسترش وهابیت در عربستان، ابزارهای قدرت و جریان های معاصر وهابیت پرداخته است.
مقدمه:
وهابیت نام فرقه ای است که رهبر معنوی آنها » محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی نجدی « می باشد. او به عنوان یک فرد حنبلی مذهب، شاگرد مکتب ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم الجوزی بود که عقاید جدیدی را در جزیره العرب بنیان نهاد. با توجه به پایه گذاری این رویکرد دینی توسط محمد بن عبدالوهاب، دیگر مذاهب نام » وهابیت « بر آن نهادند؛ اما طرفدارن وهابیت هیچ گاه خود را وهابی معرفی نمیکنند، بلکه » اهل التوحید « را برای خود به کار میبرند.
همچنین آن ها مدعی هستند که در اعمال و افعال خود، از سلف صالح - پیامبر اکرم - ص - ، اصحاب پیامبر اکرم - ص - و تابعین آنان - پیروی میکنند، لذا خود را » سلفیه « نیز مینامند.2 ناظران غیر مسلمانی که در صدد توصیفی کوتاه از وهابیان هستند، آنان را سنیانی » افراطی « یا » محافظهکار « با صفاتی مانند بیش از اندازه » خشن « یا » سخت گیر « توصیف می کنند. با جود این، نظر سنی ها از قدیمترین زمان این بوده که وهابیان طبقهای از اهل سنت و جماعت شمرده نمیشوند، زیرا تقریباً تمام اعمال، سنتها و باورهایی را که محمد بن عبدالوهاب مردود میشمرد، از نظر مسلمانان اهل سنت یک اصل تاریخی بود که در مجموعه عظیمی از آثار خود سعی در حفظ آن داشتند و مورد قبول اکثریت قاطع مسلمانان بود. به همین علت بسیاری از علمای هم زمان با آغاز پیدایش وهابیگری، پیروان آن را » خارج از مرزهای اهل سنت و جماعت « معرفی کردند.
عطف به این موضوع، در خصوص ریشه شکل گیری وهابیت اختلاف نظر وجود داشته و چند تحلیل ارائه می شود: دیدگاه اول با استناد به کتابهایی چون خاطرات مسترهمفر و یا تاریخ آلسعود ناصر السعید، محمد ابن عبدالوهاب و آل سعود را دست پرورده استعمار انگلیس، یهودی و یا مورد حمایت یهودیان میداند و با اعتقاد به پیوند وهابیت با خارج و بیگانگان، هیچ انگیزه مذهبی و اصلاحی برای جنبش وهابیت قائل نیست. در مقابل دیدگاه دوم بر این باور است که جنبش وهابیت یک جریان اصیل اصلاحطلبی دینی، با انگیزههای مذهبی و دینی بود که تأثیر مثبت و سازندهای بر جهان اسلام داشت. طرفداران این دیدگاه که افراد متمایل به وهابیت هستند، برخی از واقعیتهای تاریخی از جمله تسلط وهابیان سعودی با حمایت انگلیس بر نجد و حجاز در دولت سوم آل سعود را نادیده می گیرند.
دیدگاه سوم نیز بر این باور است که با توجه به وضعیت اجتماعی و داخلی عربستان که همچون سایر بلاد اسلامی، درگیر انحطاط و عقبماندگی فکری، مذهبی و اجتماعی شدیدی بود، جنبش وهابیت یک واکنش مذهبی در پاسخ به آن بود و با توجه به زمان شروع آن - قرن 18م12/هجری - و مکان آن - عربستان داخلی - ، صرفاً واکنش داخلی با رویکرد ارتجاعی و ناسازگار با محتوای واقعی دین و عقل بود که به تدریج با تکیه بر خشونت و قدرت سیاسی آلسعود و حمایت غرب تداوم یافت.
فارغ از ریشه شکل گیری وهابیت که به صورت مختصر توضیح داده شد، جریان شناسی وهابیت از گذشته تا حال دغدغه اصلی این مقاله است و در این راستا نگارنده به بررسی جریان های تأثیرگزار بر روش و عقیده وهابیت، رهبران فکری، عوامل شکل گیری و گسترش وهابیت در عربستان، ابزارهای قدرت و جریان های معاصر وهابیت پرداخته است که در ادامه به صورت تفصیل بحث خواهد شد.
.1 جریان های تأثیرگزار بر روش و عقیده وهابیت:
.1 .1 خوارج
مسلک وهابیت از نظر هستی شناسی، شباهت زیادی با خوارج صدر اسلام دارند؛ بدان خاطر که وهابیت در روحیه و خطمشی، بسیار شبیه جریان خوارج بوده و مانند آنان » لاحکم الاالله « را شعار خود کرده و مانند آنان از کلمه حق، اراده باطلی دارند و با ذهنیت جزمی خود، با عنوانهایی چون شرک و بدعت، با دیگران مبارزه میکردند. از منظر رویکرد نیز تکفیر دیگران توسط وهابیت، ادامه تاریخی فکر و اندیشه خوارج محسوب می شود؛ چون آنها همانند خوارج از طریق پایبندی به ظواهر احکام قرآن و سنت، سایرین را مشرک میدانند و خون و مال آنها را نیز حلال میشمارند.
نکته دیگر آن است که وهابیها همچون خوارج هستند که مسلمانان را میکشتند؛ ولی بتپرستان، مشرکان و طرفداران سایر ادیان از شر آنها در امان بودند. با مراجعه به تاریخ می توان کشتار بیرحمانه آنها را در حمله به مسلمانان شهرهای مکه، مدینه، طائف، کربلا، یمن و سایر بلاد اسلامی مشاهده کرد. این در حالی است که اکثریت وهابیت به خصوص وهابیت درباری مخالفت چندانی با بیگانگان و غیر مسلمانان به خصوص استعمارگران انگلیسی و آمریکایی نداشته و نمونه های تاریخی عملکرد آن ها مؤید این مدعا می باشد.