بخشی از مقاله

چکیده

انسان، موضوع علم حقوق است و توجه به چگونگی بهره مندی انسان ها از حقوق شهروندی، از مباحث مهم نظام های حقوقی دینی و غیر دینی است. در تعالیم اسلامی معیار عضویت و برخور داری از حقوق شهروندی، مسلمان بودن یا پیمانپذیر بودن است بهمین خاطر تفاوتهای قومی ونژادی باعث تفاوت در حقوق وتکالیف نمی شوند، در این تحقیق ضمن تبیین حقوق شهروندی در ارتباط با حقوق بشر، مبنای جاودانه شدن حقوق بشرراابتنای آن بر نظریه فطرت مطرح کردیم سپس به بررسی حقوق بشر در دیدگاه غربی واسلامی پرداختیم،باتوجه به اینکه غربیها درمبانی حقوقی خودبه منابع بشری توجه دارند ولی در نظام حقوقی اسلام، ضمن اعتنا به عقل برهانی به منبع وحیانی نیزاهتمام می ورزند، همین امرباعث می شود لزوم تعیین مبانی جهانشناختی واعتقادی، قبل ازتبیین وتشریح مباحث حقوقی، مطرح بشود. کلام امام رضا - علیه السلام - درخصوص ارزشگذاری برای انسانوحیثیت ذاتی اونیز مستدرک واقع شده است. تحقیق وروش تحقیق بصورت توصیفی و کتابخانه ای است ونتیجه تحقیق هم مبتنی براین است که حقوق شهروندی هنگامی به صورت کامل قابل قانونگذاری است که ازتعالیم وحیانی در اندیشه اهل بیت - علیه السلام - استمداد بجوید.

کلمات کلیدی: حقوق شهروندی، تعالیم اسلامی، حقوق بشر، فطرت، انسان

مقدمه

در نظام اجتماعی، انسان به عنوان یک عنصر مؤثر در حیطه حقوق فردی و حقوق اجتماعی محسوب میشود. در این میان رابطه حق و تکلیف در ارتباط با انسان، مفهوم قابل ملاحظهای است چون حق اگر بخواهد نسبت به کسی مطرح شود به همراهش تعهد و تکلیفی نیز مطرح خواهد شد. درحقوق اسلام بین حق وتکلیف ملازمه وجودارد، برخی بدون توجه به این ملازمه، حقوق اسلام را مقررکننده تکالیف صرفامذهبی ویا حداکثرهنجارهای اخلاقی تلقی نموده وآن راازحقوق بشرمتمایزدانسته اند، مثلا وقتی دراحکام اسلامی حکمی راجع به حق حیات وحمایت ازآن تقریرمی شود، بصورت یک تکلیف درجهت منع قتل وحرمت حیات وضع شده است ومبنای حقوق بشری ندارد.

درتحلیل این سخن بایدگفت که مبنای احکام اسلامی، فرامین الهی است، این فرامین در عین تقریر تکلیف برای یک طرف، حقوقی رانیزبرای طرف مقابل تعیین می کنند ونکته قابل توجه این است که بیان حقوق به زبان تکلیف، هرچند می تواند مشخصه حقوق اسلام باشد، اما مختص به آن نیست. حتی اسناد حقوق بشری نیزهمواره اززبان حق استفاده نمی کنند، بلکه زبان تکلیف به شکل احکام امری دربسیاری از اسناد بین المللی حقوق بشرمشاهده می شود. مثل ماده7 میثاق بین المللی حقوق مدنی.سیاسی که تصریح می کند: - هیچ کس را نمی توان موردآزاروشکنجه ویا مجازاتهایا رفتار های ظالمانه یا خلاف انسانی یا ترذیلی قرارداد... - . - قربان نیا،1387،ص - 66

ازجهت ضمانت اجرا نیزبرای اجرای حق چاره ای جزگره زدن آن با تکالیف دیگران نیست؛ یعنی حق دولت وقتی اجرا می شود که باتکلیف ملت گره بخورد وبه عکس؛ یا حق پدرومادروقتی محقق می شودکه به تکلیف فرزندپیوند بخورد وبه عکس.بنابراین دو عامل درتحقق حقوق شخصی واجتماعی وانجام تکالیف فردی وعمومی نقش عمده ای را ایفا می کند؛ یکی اعتقاد به وحدانیت الهی است ودیگری اخلاص در عمل؛ یعنی خودخواهی هارا کناربزنیم ودرراستای جلب رضایت خداوند قدم برداریم. - جوادی آملی،1388،ص - 185صرف نظر از حقوق شهروندی بیان تناسب این لفظ با حقوق بشر نیز حائز اهمیت است.

حقوق بشر وحقوق شهروندی دارای مبانی وفصل مشترک وسیعی هستند که حقوق شهروندی در ظرف حکومت وقلمرو دولت خاصی تحقق یافته ومتقابلا تکالیف ووظایف شهروندان در قبال دولت را شامل می شود، بطور کلی حقوق بشر بیشتر به حقوق توجه دارد در صورتی که حقوق شهروندی به تکالیف ومسولیتها توجه دارد. - محسنی،1386، ص - 173نسبت بین حقوق شهروندی وحقوق بشر، عموم وخصوص من وجه است، یعنی هرچندکه حقوق بشربه حقوق هر انسان صرفنظر ازموقعیت زندگی فردی واجتماعی تعلق دارد ولی حقوق شهروندی به حقوق انسان به خاطرزندگی در اجتماع معین می پردازد، درعین حال اجرای حقوق بشر بستگی به حقوق شهروندی دارد مثل ماده ی8اعلامیه جهانی حقوق بشر درموردحق رجوع به محاکم ملی صالح یا ماده10 اعلامیه درموردرسیدگی در دادگاه مستقل بطور علنی... از جمله مواردی هستند که تضمین کننده حقوق ناشی از حیثیت وکرامت ذاتی انسان مثل حق حیات - ماده 3 اعلامیه - منع شکنجه - ماده... - 5 می باشند. - پروین،1387،ص - 99

وقتی به مفهوم شهروند فعال نگاه میکنیم آن را فردی مشارکتجو که سرنوشت حیات بشری و محیطی که در آن زندگی میکند برای او در سلسله مراتب ارزشی وی جایگاه والایی دانسته و او تلاش میکند تا با مشارکت فعال و داوطلبانه خود چنین سرنوشتی را بیشتر به سعادت و خوشبختی نزدیک کند. هرچه خرده نظامهای فرهنگساز نظیر خانواده، آموزش و رسانه که اثر مستقیم بر پرورش شهروندان فعال دارند، و همچنین سایر خرده نظامها که کارکرد اصلیشان فرهنگسازی نیست ولی دارای اثر غیرمستقیم در اینباره هستند نظیر خرده نطامهای اقتصادی و سیاسی، در پرورش و خلق چنین هویتهای جمعی و باکارکرد افزایش یافته در نتیجه عناصر انسانی به احساس رضایت از زندگی در شهر خود دست یافته و همواره این آمادگی را داشته باشند در صورت یاری طلبیدن نظام شهروندی به یاری آن بشتابند. - قاسمی و همکاران، 1386، صفحه - 400

تربیت شهروندی را می توان در سه بعد شناختی، عاطفی ورفتاری موردبحث قرارداد. درعرصه شناختی علاوه برفراهم کردن اطلاعات، باید قابلیتها وتوانایی های فکری وشناختی را هم ایجاد کردودرحوزه عاطفی یا ارزشی باید گرایشها وقابلیت های عاطفی مناسب با جامعه مدنی درافراد ایجاد شود ودر حوزه رفتاری نیز فراهم آوردن مهارتهای لازم برای زیستن درجامعه مدنی لارم می باشد. - برخورداری وهمکاران،1387،ص - 32زندگی اجتماعی وبا مردم بودن، حقوق متقابل را به همراه خواهد داشت، اگرماازمردم انتظارات وتوقعاتی داریم، مردم نیزازما انتظاراتی خواهند داشت. رعایت حقوق متقابل، باعث استقرار عدالت اجتماعی خواهد بود وجامعه انسانی را به کمال پیوند خواهد زد. - دشتی،1381، ص - 20بنابراینتربیت شهروندانی آگاه و مطلع نسبت به حقوق خود با مهارتهای لازم برا ی زندگی در جامعه و برخوردار از نگرش مثبت نسبت به خود، دیگران و جهان هستی در کنار درک پیچیدگی هایی که در سطح جهانی، ملی و محلی وجود دارد از جمله منظورهای عمده برنامه های آموزش شهروندی بایدباشد. - ایزدی همکاران،1386، ص - 379

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید