بخشی از مقاله
چکیده
در آغاز هزاره جدید چالشهای عمیقی فرآروی جامعه جهانی وجود دارد. موارد متعددی چون انزوا و گوشهگیری جوانان از جامعه، افزایش میزان جنایات خشونت بار جوانان و نوجوانان، تخریب محیط زیست و درگیریهای متعدد محلی و بینالمللی از جمله این مسائل میباشند. در این میان برقراری×و×حفظ×صلح×از مهمترین دغدغههای×جامعه×بشری×است. صلح ممکن است نبود جنگ یا درگیری در یک رابطه توافقی و سازشی میان بخشهای مرتبط تعریف شود. صلح رابطه پویا و روشی فعال است، یک رابطه پویا در بین بخشهایی است صلح را ایجاد و حفظ میکنند. هم اکنون سازمانها و نهادهای متعددی در سطح جهان برای تامین صلح و حفظ آن در تلاشند. برای تحقق صلح و جهانی شدن در هر جامعهای به آموزش و فرهنگسازی نیازمندیم. آموزش صلح منجر به پرورش و ترویج اعتقادات و اقداماتی خواهد شد که مردم هر کشور باید متناسب با ساختارهای ویژه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود به آن عمل کند. دانشآموزان در مدارس آموزش میبینند تا دانشها و ارزشها را فراگیرند و آنها را در زندگی روزمره خود به کار برند که در این جا نقش کتب درسی و برنامهریزان درسی بسیار مهم و اساسی است.
کلمات کلیدی: صلح، آموزش، فرهنگ، آموزش و پرورش.
مقدمه
امروزه فرآیند جهانی شدن با شتاب روزافزون در حال عبور از مرزهای سیاسی، محدودههای فرهنگی و حریمهای خانوادگی و فردی است. وقایع بینالمللی نه فقط دولتها بلکه افراد را متأثر ساخته است. دو جنگ جهانی و آثار به جا مانده از آن، رشد سیستمهای تسلیحاتی اتمی، ظهور جوامع فراصنعتی- امپریالیستی و تعارض میان آنها نشان داده است که مردم عادی و حتی ساکنین نقاط دور افتاده از آثار شوم این تغییرات و رخدادها مصون نبوده و مجموعه این وقایع، جهان را به سمت سراشیبی پیش برده است. روشن است که در چنین وضعیتی، تغییرات سریع شرایط اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان باعث بیثباتی و شکلگیری ناامیدی، بیعدالتی، بیطرفی، پوچی، نابرابری و نفرت شده است.
در این میان سازمانهایی که متصدی امور آموزش در هر جامعهای هستند نقش بسزایی در آموزش و فرهنگسازی صلح در جوامع دارا میباشد. با توجه به جنگ و خونریزی در همهی اعصار و افزایش فشارها و محرومیتهای ناشی از آن، کودکان و نوجوانان ما که سازنده فردای جامعه و کسانی هستند که باید پذیرای مسئولیتهای اجتماعی آن باشند، نیاز به یادگیری بیشتری در زمینه ایجاد صلح و تواناییهایی چون دموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگها، خود و دیگران، انترناسیونالیسم، حفاظت از محیط زیست و معنویت را دارند. آنها نیاز دارند با این مفاهیم آشنا شوند و در زندگی روزانه به طور مؤثرتری از اینها استفاده کنند. به همین دلیل، مدرسه همزمان با تعلیم و تربیت دانشآموزان، مسئولیت آموزش مهارتهای شناختی، مسئولیت شناسایی مفاهیم صلح و ارتقاء روحیه صلحطلبی دانشآموزان را برعهده داشته و موظف به آماده کردن آنها جهت ایجاد صلح میباشد. بدیهی است که عدم آموزش و مدیریت صحیح این گونه پدیدهها، تخریب قابل ملاحظهای در زندگی انسانها به همراه داشته و از خاصیت حمایتی فرهنگهای بومی، مناسبات اجتماعی، همگرایی و همدلیها کاسته است و موجب درگیریها و تعارضها در صحنه های اجتماع ملی و بینالمللی گردیده است. آموزش صلح منجر به پرورش و ترویج اعتقادات و اقداماتی خواهد شد که مردم هر کشور باید متناسب با ساختارهای ویژه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود به آن عمل کند.
عامل اصلی تحکیم فرهنگ صلح در جامعه تبدیل رقابتهای خشونتآمیز به همکاریهای مبتنی بر ارزشها و اهداف مشترک است. تأمل مجدد در برنامهریزی درسی آموزش صلح با توجه به مراتب فوق و نقش ویژه در سطح مدارس بیش از پیش هویدا میشود. البته آموزش به تنهایی راهگشا نمیباشد و فقط میتواند نقش اساسی در تحول فهم جامعه جهانی داشته باشد، ولی با این وجود در سازمانهای متصدی امور آموزش مدیریت و برنامهریزی مبتنی بر آموزش و فرهنگسازی صلح و به دنبال آن ارائه محتوای آموزشی مناسب با محوریت صلح میتواند طوری طراحی شود که دستیابی به یک زندگی متعادل سازگار با حقوق بشر را مهیا سازد و نسبت به چالشهایی که توسط جهانی شدن و فنآوریهای جدید و پدیدههای مربوط به آنها ایجاد شده است، حساس باشد. برای تحقق صلح و جهانی شدن در هر جامعهای به فرهنگسازی نیازمندیم. به منظور پدیدار شدن چنین فرهنگسازی، بازنگری در روشها و نظامهای آموزشی ضروری است.
دولتها و سیاستگذاران امر آموزش میتوانند متولی ایجاد تغییرات و روشهای جدید در فرهنگسازی باشند و این امر ممکن است سبب بهبود اوضاع جهان شود. در واقع صلح پیش شرط عمدهی تداوم حیات انسانی نسلها و ملیتهاست. یعنی نوع بقا بشر به عنوان یک کل، اکنون به حفظ و ایجاد صلح وابسته است و ضروری است که آموزش هم شرایط و لوازم بروز جنگ و خشونت را نشان دهد و هم راههایی که باعث تعدیل این وضعیت و حتی غلبه بر آن و ایجاد تفاهم بین ملتها و گروههای انسانی میشود را مطرح میکند.
مفهوم و مبانی نظری صلح
واژه صلح1 از دیدگاه مردمان و جوامع مختلف، معانی متفاوتی دارد. به عبارت روشنتر، برداشتها و تعابیر افراد از این واژه، از متغیرهای متعددی تبعیت میکند که در کانون این متغیرها عوامل فرهنگی و سیاسی قرار دارد، و این تعدد متغیرها بر تکثر جوانب مفهومی وسیع صلح دلالت دارد. طبق نظر محققین در یک بررسی