بخشی از مقاله

چکیده

کنوانسیون رم مصوب 1961 تنها سند بین المللی است که حقوق سازمان های پخش رادیوئی را در حوزه کپی رایت مطرح، کنترل و نظارت کرده، ضمن پیش بینی حقوق و حمایت های حداقلی، کشورهای عضو را به وضع و اعمال قوانین مناسب الزام می کند. در حقوق مالکیت فکری سازمان پخش به معنای سازمانی است که برنامه را تولید یا خریداری کرده، تصمیم به پخش آن می گیرد. کنوانسیون رم از سازمان پخش رادیوئی تعریفی ارائه نمی دهد، لکن بند 20 ماده 1 لایحه حمایت از مالکیت فکری ایران سازمان پخش رادیوئی را شخص حقوقی معرفی کرده که ابتکار و مسؤولیت پخش برنامه های رادیویی یا تلویزیونی را به عموم بر عهده دارد.

در این کنوانسیون و همچنین معاهده اجراها و فونوگرام های وایپو - 1996 - پخش رادیوئی به انتقال صوت، تصویر و یا صوت و تصویر با ابزار بی سیم به منظور دریافت عموم تعریف شده است. هر چند بنابر اعلام سازمان جهانی مالکیت فکری - وایپو - تمام کشورهای عضو این سازمان بر اعطای حقوقی خاص به سازمان پخش رادیوئی و حمایت از آن اتفاق دارند، ولی هنوز نسبت به نوع حقوق و شیوه حمایت از آن اختلافاتی بین اعضا وجود دارد و علیرغم کافی و کارآمد نبودن کنوانسیون رم، هنوز توافقی برای ایجاد سند بین المللی جدیدی حاصل نشده است.

دو شیوه متفاوت برای حمایت از حقوق این سازمانها وجود دارد: یک رویکرد حمایت از برنامه پخش شده رادیوئی در قالب حقوق مؤلف و دیگری حمایت از سازمانهای پخش رادیوئی در چارچوب حقوق مجاور. شیوه اول نتیجه رویکرد اجتماعی محور و نظریه انگیزه بوده و در نظام »کپی رایت« و کشورهای کامن لا مورد پذیرش است و روش دوم ناشی از نگاه خالق محور و نظریه حقوق طبیعی است که در نظام »حق مؤلف« و کشورهای حقوق نوشته طرفدار دارد. در این پژوهش ضمن تبیین مفهوم پخش رادیوئی و سازمان پخش رادیوئی، حقوق این سازمان ها و شیوه های حمایتی از این حقوق را در مقررات بین المللی حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق ملی ایران، ژاپن و استرالیا بررسی می نماییم.

واژگان کلیدی: سازمان پخش رادیوئی، پخش رادیوئی، کپی رایت، حقوق مؤلف، حقوق مجاور، کنوانسیون رم

.1  مقدمه

حقوق مالکیت ادبی و هنری2 به عنوان شاخه ای از حقوق مالکیت فکری 3 نظامی تشکیل شده از مجموعه مقرراتی است با شناسایی خلاقیت های اصیل و تلاش های انگیزه بخش در حوزه علم، ادب و هنر، برای آفرینندگان این آثار و تلاش گران این حوزه حقوق مادی4 و معنوی5 در نظر گرفته و از این حقوق به گونه ای مناسب و مؤثر حمایت می کند. به طور معمول در حقوق بین الملل مالکیت فکری و حقوق ملی بسیاری از کشورها، حقوق مالکیت ادبی و هنری از دو شاخه حقوق مؤلف6 و حقوق مجاور7 - حقوق مرتبط - 8 تشکیل شده است. حقوق مؤلف دربردارنده مقررات مربوط به شناسایی آفرینش های ادبی و هنری و حمایت از خالقان آن است و حقوق مجاور، فعالیت های فردی یا گروهی مربوط به انتشار و تجاری سازی آثار مذکور را شناسایی و اشخاصی را که با این فعالیت ها موجب نشر و اشاعه این آثار می شوند، مورد حمایت قرار می دهد.

مبانی نظری و منطق حمایت از فعالان حوزه علم، هنر و ادب متفاوت می باشد: برخی کشورها - مثل فرانسه، آلمان و سوییس - ارج نهادن صاحبان اندیشه را برخاسته از حقوق طبیعی دانسته و شخص خلّاق و اندیشمند را به دلیل داشتن و به کار بستن قوه خلاقه و تولید آثار فکری محترم می شمرند. در واقع حمایت از این افراد پاداشی در ازای تلاش خلاقانه و مبتکرانه آنها است و مقررات به منظور حمایت از این افراد وضع می شود. در مقابل برخی دگر - مثل انگلیس و ایالات متحده - اثر خلق شده را بیشتر از خالق آن مورد توجه قرار داده، در پی جلب سود و منفعت از تولید بیشتر و تجاری سازی آثار فکری هستند. در واقع این نگاه اصول و مقررات را به گونه ایوضع می کند که انگیزه بخش افراد خلاّق برای تولید حداکثری آثار فکری باشد. رویکرد نخست شخصیت محور و رویکرد دوم منفعت محور است. - Goldstein, 2001, - P. 3

در نگاه شخص محور بین حقوق مؤلف و حقوق مجاور مرزی مشخص وجود دارد: توضیح اینکه مقررات برخاسته از این منظر به مؤلفین به عنوان خالقان اثر ادبی و هنری حقوق بیشتر اعطا کرده، شیوه های مؤثرتری برای حمایت در نظر می گیرند و اشخاصی که خود خالق اثر نیستند، ولی در نشر و اشاعه آن نقش دارند را به صورت فرعی و جانبی و در چارچوب حقوق مجاور مورد حمایت قرار می دهند. اصطلاحاً به این رویکرد که شخص محور بوده، بین حقوق مؤلف و حقوق مرتبط تمایز و تفاوت قائل است و بیشتر در کشورهای تابع حقوق نوشته9 رایج است، نظام »حق مؤلف«10 گفته می

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید