بخشی از مقاله
چکیده
پرفسور عبدالجواد فلاطوری از جمله چهرههای علمی و فرهنگی معاصر است که با جمع تحصیلات حوزوی و نیز تحصیلات دانشگاهی در داخل و خارج از ایران جایگاه علمی مبرزی یافت. او به سبب سالها زندگی در خارج از ایران تجربه عملی ارزشمندی در خصوص ارتباط با غیرمسلمانان کسب کرد. این تجربه به همراه تأملات نظری او در باب مسأله ارتباط میان فرهنگها و ادیان مختلف به دیدگاههای غنی و قابل توجهی منجر شد که در نوشتهها، سخنرانیها و گفتگوهای او بازگو شدهاند. در این نوشتار تلاش شده محورهای اساسی در دیدگاههای دکتر فلاطوری در شش عنوان طرح و به صورت اجمالی تبیین شود. این شش محور عبارتند از: نگاه مسألهمحور به مقوله ارتباط میان ادیان؛ جهان امروز؛ ضرورت ارتباط؛ موانع ارتباط؛ تجربه ارتباط؛ منابع اندیشه فلاطوری. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و رویکرد انتقادی در این زمینه ندارد.
درآمد
مسأله چگونگی ارتباط میان ادیان و پیروان آنها از مسائل مهم در تاریخ بشر بوده که همچنان هم مطرح است و حتی اهمیتی بیشتر یافته است. تاریخ جنگها و نیز صلحهایی که بر محور عقیده دینی شکل گرفته، گویای اهمیت این مسأله است. در جهان امروز و با توجه به برخی اقتضائات ویژهای که در این دوره پدید آمده، این مسأله بسیار مهمتر جلوه کرده و لزوم مدیریت برخوردهای متفاوت با آن به یکی از مسائل مهم جهان بشری تبدیل شده است.
از رویکردهای تکفیری بنیادگرا، که با ایده بهرهگیری از حداکثر خشونت میکوشند تعامل میان ادیان را نفی کنند، تا رویکردهای مبتنی بر حداکثر همزیستی مسالمتآمیز را در جهان امروز میبینیم و از آنجا که روابط میان انسانها گسترش چشمگیری یافته و دیگر نمیتوان مسائل یک منطقه را محدود به همان منطقه دانست،طبعاً نباید و نشاید که این مسائل را نیز مسأله بعضی از انسانها قلمداد کنیم. همچنین پدیدههای دیگری همچون گسترش مهاجرت هم از مسائلی هستند که پیوند عمیقی با مسأله ارتباط میان پیروان ادیان مختلف دارند.
در این زمینه باید هم به تأملات نظری بپردازیم و به دنبال پاسخ یا پاسخهایی برای مسأله مذکور باشیم و هم از تجارب تاریخی بهره بگیریم. یکی از افرادی که در این خصوص میتواند مرجعی برای مطالعه و بررسی باشد، پروفسور عبدالجواد فلاطوری است. او هم تجربه سالها زندگی در آلمان و ارتباط با مردمانی از کیشها و آیینهای دیگر را داشته و هم با بهرهگیری از منابع فکری مختلف به تحقیق و بررسی این مسأله پرداخته و اندیشههای قابل توجهی را طرح کرده است. نکته مهم درباره دکتر فلاطوری این است که تأملات نظری و تجارب زندگی خویش را مکمل هم قرار داده و از این رهگذر نتایج ارزشمندی به دست آورده است.
متأسفانه توجه شایسته و بایستهای به دستاوردهای مرحوم فلاطوری نشده و راه او ادامه پیدا نکرده است. در این نوشتار قصد داریم که خطوط کلی چگونگی تعامل و ارتباط پیروان ادیان با یکدیگر را در اندیشه دکتر فلاطوری ترسیم کنیم. روش این پژوهش توصیفی و تحلیلی است و رویکرد انتقادی ندارد؛ طبعاً اولین گام در بررسی اندیشه پروفسور فلاطوری تبیین دیدگاه ایشان است. در ادامه ساختار کلی اندیشه ایشان را در هشت محور ترسیم میکنیم. این هشت محور را باید اضلاع یک هشتضلعی بدانیم که در کنار یکدیگر چشماندازی از تفکر دکتر فلاطوری را به دست میدهند. آشنایان با اندیشههای ایشان میدانند که تأملاتی بسیار بیشتر و عمیقتر در باب دیدگاههای ایشان لازم است و آنچه در این نوشتار آمده حق مطلب را ادا نمیکند؛ امید داریم که در آینده شاهد تحقیقات بیشتری در این زمینه باشیم.