بخشی از مقاله

تاثير کم کاري برامنيت اجتماعي


اصلي فراگير در احکام اجتماعي اسلام : تاثير کم کاري برامنيت اجتماعي
«فاوفوا الکيل والميزان ولا تبخسوا الناس اشيائهم ولا تفسدوا في الارض بعد اصلاحها ذلکم خير لکم ان کنتم مومنين»1

يعني کم فروشي که در بين شما رايج است ترک کنيد، در پيمانه و وزن کم ندهيد چون اگر شما به کم فروشي عادت کنيد امنيت اجتماعي واطمينان اقتصادي برهم مي خورد ، کسي اطمينان ندارد که بتواند از شما چيزي تهيه کند آنها در بيشتر کارها يا با وزن ويا با پيمانه خريد وفروش مي کردند واينکه مي گويند در ترازو وکيل کم ندهيد اختصاص به داد وستد ندارد بلکه كنايه از مطلق تصرفات

وتعهدات است مانند «يا ايها الذين آمنوا لا تاکلوا اموالکم بالباطل الا ان تکون تجارة عن تراض منکم »2 که منظور نهي از هرگونه تصرفي است، نه خوردن تنها، ولي چون مهمترين تصرفات به صورت اکل در آمده است درآيه هم به عنوان «اکل» ياد شده است ماهم در تعبيرات ادبي وعرفي مي

گوييم مال مردم را مي خورد يا مال مردم را نخوريد يعني در مال مردم هيچگونه تصرفي نکنيد خواه خوراکي باشد مثل ميوه خواه پوشاکي مثل لباس .بنابراين اينکه مي گويند کم نفروشيد يعني هرکاري که برعهده شماست از آن ندزديد خواه خريد وفروش باشد خواه غير آن وکاستن از هرکاري متناسب با همان کار است.

کسي که در جامعه زندگي مي کند نمي تواند بي تعهد باشد انسان در جامعه علاوه بر تعهد شخصي ، تعهد اجتماعي نيز دارد اگر کاسب وپيشه ور است اهل پيمانه وميزان است واگر کارگر وکارمند باشد اهل پيمانه نيست ولي اهل پيمان است (ولا تبخسوا الناس اشيا ئهم )3 اين از

بزرگترين دستورات است كه از اين فراگير تر در بخشهاي اجتماعي قران کريم نيست .بخس يعني کم دادن وثمن بخس که در باره يوسف آمده است (وشروه بثمن بخس دراهم معدودة )4 يعني ثمن کم .شما درهر بخشي باشيد متعهد يد وممکن نيست انسان بي تعهد باشد ودر کار خود خيانت کند واز آن سود برد.حضرت شعيب قوم خود را از عذاب دنيا وآخرت ترساند ، فرمود گذشته از اينکه عذاب دردناک پيامد کم فروشي وعهد شکني است عذاب ناامن هم در پي اوست.

خيال نکنيد کم فروشي فقط در پيمانه است ودر پيمان نيست اصلا پيمانه مصداقي ازپيمان کل است ، بعهدي که کرديد وفادار باشيد ترازو تنها در برابرگوشت ونان نيست انسان را نيز بايد با ميزان مستقيم سنجيد.


دعوت به قسط ، عدل واصلاح در زمين:
حضرت شعيب به قوم خود فرمود خود وکارهايتان را با ترازوي قسط وعدل توزين کنيد گاهي انسان را با ترازويي که براي سنجش اشياء وزن مي کنند وگاهي اورا با قسط وعدل مي سنجيد.

حضرت شعيب فرمود پيمانه و ترازوي شما قسط وعدل است . خود وکارهايتان را با ترازوي قسط وعدل بسنجيد (وزنوا بالقسطاس المستقيم )5 اين سخن بلند شعيب پيامبر است در برابر اين البته استکبار ، سرمايه دار وزوردار مي ايستد وتوطئه مي کند حرف شعيب اول درباره توحيد وعبادت بندگان وبعد درباره قسط وعدل در جامعه است وتنها اين حرف را به بازار نمي گويد بلکه به هر انساني که در جامعه زندگي مي کند مي گويد وکلمه « اشياء» که درآيه «ولا تبخسوا الناس

اشيائهم » به صورت جمع آمده است وبه معناي اين است که هيچ چيز از مردم کم نگذاريد نشان مي دهد که همه تعهدها زير پوشش اين قانون عمومي است.(ولا تفسدوا في الارض بعد اصلاحها) يعني انبياء آمدند زمين را اصلاح وزمينه رشد وتکامل جامعه را فراهم کردند.چيزي که

باعث صلاح زمين است قسط وعدل است شما با کم دادن ونقض پيمان وپيمانه اين نظام را فاسد نکنيد . البته اگر سرزميني فاسد شد خداي سبحان باز آن را اصلاح مي کند (واعلموا ان الله يحيي الارض بعد موتها)6 اگر عده اي به طرف فساد رفتند جامعه مي ميرد ولي دوباره خدا جامعه را با قيام رادمردان عدالت خواه زنده مي کند وچنين نيست که خداي سبحان جوامع انساني را رها کند ليکن اين بازسازي اجتماعي آسان نيست چون همراه با شکنجه هاي توانفرسا ي تبهکاران است

. انبيا آمدند وجامعه مرده را زنده ومردم تبهکار را صالح کردند خداي سبحان بوسيله انبياي بعدي به مردم مي گويد شما که تعهد سپرديد ديگر اين زمينه اصلاح شده را فاسد نکنيد اگر چنانچه فاسد کرديد بدانيد جامعه را از بين مي بريد وبعد عده اي قيام مي کنند وشما را از بين مي برند وجامعه تباه شده را صالح مي کنند چون دستگاه گوارش اين نظام خيانت را نمي پذيرد هرگز نظام زندگي با ناامني سازگار نيست.

(ذلکم خير لکم ان کنتم مومنين)7 يعني اگر اهل ايمانيد بدانيد که انسان هرگز از کم فروشي وکم گذاشتن درتعهدات به جايي نمي رسد واين در جهت خلاف شناکردن وخود خسته کردن است وگرنه همه دارند در صراط مستقيم حرکت مي کنند (ثم استوي الي السماء وهي دخان فقال لها وللارض ائتيا طوعا وکرها قالتا اتينا طائعين)8 يعني ما به آسمان وزمين گفتيم خواه وناخواه بيائيد

همه مجموعه نظام آسمان وزمين گفتند با طوع ورغبت مي آييم پس به تعبير بزرگان اسلامي همه موجودات روي ديانت حرکت مي کنند يعني زمين ، آسمان، درياو... همه مسلمانند (له اسلم من في السموات والارض طوعا وکرها واليه ترجعون)9 يعني هرچه در جهان هستي است تسليم ومنقاد خداي سبحان است. فقط اين انسان که داراي تشريعي است احيانا از اين مسير فاصله مي گيرد وفاصله گرفتن همان وسقوط همان. انبيا اين سخن را براي مردم بعنوان ره توشه فضيلت آوردند که (ذلکم خير لکم ان کنتم مومنين).


زيان کم فروشي:
درقران مجيد کرارا روي مسئله مبارزه با کم فروشي وتقلب در وزن وپيمانه تکيه وتاکيد شده است ، در يک جا رعايت اين نظم را در رديف نظام آفرينش در پهنه جهان هستي گذارده مي گويد :
والسماء رفعها ووضع الميزان ان لا تطغوا في الميزان
« خداوند آسمان را برافراشت وميزان وحساب در همه چيز گذاشت، تا شما در وزن وحساب تعدي وطغيان نکنيد»10

اشاره به اينکه مسئله رعايت عدالت درکيل و وزن مسئله کوچک وکم اهميتي نيست ، بلکه جزئي از اصل عدالت ونظم است که حاکم بر سراسر هستي است.

در جائي ديگر با لحني شديد وتهديد آميز مي فرمايد:
ويل للمطففين الذين اذا اکتالوا علي الناس يستوفون ، واذا کالوهم او وزنوهم يخسرون الا يظن اولئک انهم مبعوثون ليوم عظيم
واي بر کم فروشان! آنها که به هنگام خريد ، حق خود را بطور کامل مي گيرند، وبه هنگام فروش از کيل و وزن کم مي گذارند ، آيا آنها گمان نمي کنند که در روز عظيمي برانگيخته خواهند شد ، روز رستاخيز در دادگاه عدل خدا.11

حتي درحالات بعضي از پيامبران در قران مجيد مي خوانيم که لبه تيز مبارزه آنها بعد از مسئله شرک متوجه کم فروشي بود، وسرانجام آن قوم ستمگر اعتنائي نکردند وبه عذاب شديد الهي گرفتار ونابود شدند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید