بخشی از مقاله

طبقه بندي غذاهاي اصلي انسان در قرآن

فلينظر الانسان الي طعامه ـ انا صببنا الماء صبا * ثم شققنا الارض شقا * فأنبتنا فيها حبا * و عنبا و قضبا * و زيتونا و نخلا * و حدائق غلبا * و فاكهة و ابا * متاعا لكم و لانعامكم. ( عبس 24 ـ 32)
پس انسان بايد به خوراك خود بنگرد * كه ما آب را به صورت بارشي فرو ريختيم * آنگاه زمين را شكافتيم * و در آن، دانه رويانيديم * و انگور و سبزي * و زيتون و درخت خرما * و باغ هاي انبوه * و ميوه و علف * [ تا وسيله ] استفاده شما و دام هايتان باشد.


در قرآن چهار مرتبه كلمه فلينظر بيان شده كه دو مورد آن ( سوره كهف، آيه 19 * سوره عبس، آيه 14 ) درباره غذاي انسان، يك مورد درباره عمل انسان ( سوره حج، آيه 15 ) و مورد ديگر آن ( سوره طارق، آيه 5 ) درباره چگونگي خلقت وي است.
در سوره عبس، ابتدا خداوند متعال انسان را متوجه غذاي او مي كند كه از چه موادي تشكيل شده است و كدام يك در اولويت قرار دارد.
اين مطلب را هميشه مد نظر قرار دهيد كه « و لا رطب و لا يابس الا في كتاب مبي»( سوره انعام، آيه 59 )
( و هيچ تر و خشكي نيست مگر آنكه در كتابي

روشن [ ثبت ] است)
يعني خداوند در كتاب خود همه مطالبي كه مورد نياز انسان بوده، بيان كرده است. در اين آيات نيازمندي هاي بدن انسان به مواد غذايي به ترتيب اولويت آمده كه جاي بسي شگفتي است.
در مرحله اول به پروتئينها ( دانه هاي گياهان ) «حبّا» اشاره مي شود خصوصا پروتئينهاي گياهي، مورد تأكيد است. پروتئين هاي گياهي بيشترين مواد تشكيل دهنده بدن انسان است همه پروتئين هاي گياهي ضد سرطان هستند.
در مرحله دوم قندها ( انگور و ... ) و «عنبا و قضبا» توصيه مي شود. نياز انسان به مواد قندي نسبت به ساير مواد كمتر است ولي بخاطر اهميت فوق العاده اين مواد كه زمينه ساز فعاليتهاي فيزيكي و فكري مي باشد در مرحله دوم ذكر شده اند.

 


در مرحله سوم چربي ها ( زيتون و ... ) و « زيتونا و نخل»ا تجويز مي شود. چربيها از اهميت خاصي برخوردارند. زيرا غشاء سلولهاي بدن از اين مواد تشكيل شده است و نيز اكثر هرمونهاي بدن از مواد چربي ساخته مي شوند.
در مرحله چهارم ويتامينها ذكر مي شود كه به وفور در سبزيجات و ميوه جات يافت مي شود اگر دقت كنيد به اين مطلب پي خواهيد برد كه قرآن تمامي انواع غذاها را با مثالهايي از گياهان بيان كرده كه اهميت غذاهاي گياهي را مي رساند.
در آزمايشگاه هاي تشخيص طبي براي كشت انواع ميكروب و پارازيت ها از پنج ماده استفاده مي شود كه عبارتند از: 1) آبگوشت 2) خون 3) آگار« دو نوع جلبك سبز و قرمز كه از آبهاي گرم گرفته مي شود و نيز نوعي ژله كه در قنادي ها استفاده مي شود» 4) بلاد آگار 5) شكلات
نكته بسيار جالب اينكه در اين آيات هيچ نامي از اين مواد كه عامل رشد ميكروب هستند و غذاي اكثريت مردم را همين گونه غذاها تشكيل مي دهند نيامده است.

اعجاز در گیاهان
و در روى زمين قطعه زمينهائى در كنار هم قرار دارد،در حالی کهدر آنها باغهای انگور، کشت و درخت های خرما ا نوع صنو و غـير صن وجود دارد، که همه با يک آب آبياری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر يکديگر برتری میدهيم! دراين موارد برای کسانيکه فکر میکنند نشانه هائی وجود دارد ". ـ جدارهاى کوچک کنار هم ناهمگون هستند:در زمان محمد انسان می دانست که خاکهای زمين با هم فرق میکنند، ولی اينکه خاک دو مزرعه کوچک چسـبيده به هم نيز دقـيـقـاً يکی نيست

ند، از عـلـم امـروزی بشر است که با امکانات پيچيده علمی امروزی آنرا بدست آورده استــصفات و خصوصيات ميان درختان به صِنو و غير صِـنـو بودن آنها بستگی دارد. صفات و خصوصيات ميان درختان به صنو و غير صنو بودن آنها بستگی دارد:درختی که از درخت ديگر روئيده باشد صِـنـْـو ناميده می شود و درختی که از بذر روئيده باشد غير صنو ناميده می شود. آيه صفات و خصوصيات درختان را به صنو و غير صنو بودن آنها مربوط می داند. واقعيت هـم همين است. درخت صِنو (يعنی درختیکه از

درخت ديگری روئيده باشد) تمامی صفات و خصوصیاتوراثتی درخت مادر خود را دربـردارد. يعنی

از نظر رنگ، طـعـم، مـزه و غــيـره دقـيـقـاً مانـنـد درخـت مـادر است. ولی درخـتی که از بذر روئيده باشد، صفات و خصوصيات آن ترکيبی است از صفات و خصوصيات درخت مادر بعلاوه صـفـات و خصوصيات درخت پدر (که به درخت مادر تـلـقـيح شده است ـ در


دروقت ريختن باران بعضى از بكتريا قوت زياد در خود مي آبد
موارد مزبور نشانه هائی وجود دارد:{وفي الأرض قطعٌ متجاورات وجنّاتٌ من أعنابٍ وزرعٌ ونخيلٌ صنوانٌ وغير صنوان يسقى بماء واحد ونفصّل بعضها على بعض في الأكل إنّ في ذلك لآيات لقوم يعقلون} [ سوره رعد] آيه 4 (منظور از وجود "نشانه ها"، وجود هدايت خداوندی است). آيه اين موضوع را مطرح می کند که در صورت نبودن هدايت پشت پديده ها اگر بنا می بود چيزی برويد، در يک خاک و از يک آب منطقاً می بايست فقط يک نوع گياه می روييد، نه اينکه مثلاً درخت خرما در انواع خاکها

برويد.چنانکه می دانيم در موجودات زنده از جمله گياهان عنصری وجود دارد که گياه را هدايت می کند. اين عنصر که ژن ناميده می شود اطلاعاتی از ويژگيهای پديده خود را با خود دارد که بنابر آن اطلاعات، پديده خود را هدايت می کند.خداوند در سوره انعام مى فرمايد: " و اين اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنيها را در میآوريم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوريم، ک

ه با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنيم، و از تاره های نـخل پَـنگهای خـوردنی درست می کنيم، و باغهای انگور و زيتون و انار که ترکيبات مشترک زيادی دارند ولی همانند نمائی نمی

کنند را درست می کنيم" مفهوم آيه: همه گياهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می کـند:در سلول گياهی کيسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفـيل نامـيـده می شود. کلروفـيل به معنی «ماده سبز گياهی و سبزينه» است ک

ه معادل آن در عربی «خـَضِـر» است (يعنی همان چيزيکه در آيه مطرح شده است). اين ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشيد را جذب می کند و به انرژی شيمائی تـبـديـل می کند. ريشه های گياه آب و مواد معدنی را از خـاک می مکـنـد کـه بـطـرف بـرگـها رسـانـده می شـوند و بـرگـهـا نيز از هوا دی اکسيد می گيرند، بعد خَـضِر (يعـنی کـلـروفـيلها)، مواد غـذائی مورد نياز درخت را توليد می کنند که به سراسر آن صادر می شـود و بدنه درخت و مــيــوه و ثــمــر آن را درست می کـند.کيسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور متوسط يک پانصدم ميليمتر است. سلول برخی از

گياهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غـشـاء وجود دارد. که در آنها خَـضِـر (ماده سبز، کـلـروفـيـل) وجود دارد.


ــ نخل، انگور، زيتون و انار ترکيبات مشترک زيادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند: ثمر نخل و انگور و انار و زيتون ضمن اينکه هـمانـنـد نـمـائی نمی کـنـنـد تـرکـيـبـات مـشـتـرک زيادی دارند. ازيءٍ مّوزون} [سوره حجر ]آيه 19" و در زمين هر نوع گياهی را در تعادل و توازنی آفريديم"همه درختان و گياهان از مواد اساسی مشترکی سـاخـتـه شده اند از جمله: کربن ـ اکسيژن ـ نيتروژن و فسفـر. تنها اختلاف ميان انواع گـيـاهـان و انـواع درخـتان با همدیگر در اندازه هر يک از عناصر مزبور در آنهاست. يعنی هـر کدام از آنها در تعادل و توازنی از عناصر مزبور هستند.


رطبیا خرما:خرما از نظر پزشكي بسيار با ارزش است( دائرة المعارف پزشكي اسلام) آرام بخش و مليّن و محرك قلب است و از فراموشي جلوگيري مي كند. براي ناراحتيهاي تنفسي به طور كلي و به ويژه براي تنگي نفس( آسم) مفيد است. خرما لينت آور، مدِرّ و مقوي قويه باه است. و با توجه به تمام خواص و تركيباتش مي توان آن را غذايي كامل و نيروبخش دانست. ضماد آرد هسته خرما براي شفاي بيماريهاي چشمي مخصوصاً ورم قرنيه و چشم درد مفيد است.الله تبارك وتعالى مى

فرمايد: و تنه نخل را تکان بده، رطب تازه را بر تو خواهد ريخت. بخور و بياشام و به آرامش و شادابي برس...". سوره مريم :25- 26 .آيه خطاب بهمريم مادر عيسي مسیح است که هنگام ولادت حضرت عيسي از مردم فاصله ميگيرد و بجای دوری از شهر می رود تا وضع حمل
کند و اندوهگين بوده است. خداوندخطاب به وی می گويد رطب تازه بخورد و توان و آرامش پيدا کند و شادمان بشود. رطب ثمر درخت خرما پيش از خرما شدن است. و آنچه در تصوير می بينيم مرحله نيمه رطب بودن آنست، و تقريباً 400 نوع درخت خرما وجود دارد که ثمرهای آنها اندازه ها و رنگها و مزه های گوناگون دارد. در اين آيات چند اعجاز علمی وجود دارد:ــ آرامش و شادماني در رطب. رُطـَب يکي از مراحل ثمر نخل است (قبل از خرما شدن آن). اين غذا از ميزان بالائي از مواد کربوهيدرات برخوردار است و مواد قندي آن به 75 درصد مي رسد. بدن با استفاده از آن انرژي و

گرماي بالائي را توليد مي کند. رطب ميزان بالائي از پروتئينها، ويتامينها و املاح معدني گوناگوني مانند کلسيوم و سديم دارد که بدن به آنها احتياج دارد. و بدن را گرم و شاداب مي کند. و چنانکه ميدانيم وضعيت روحي زن هنگام زايش تأثير زيادي روي راحتي يا سختي زائيدن دارد. بميزاني که راحت باشد و مشکلاتي نداشته باشد، عمل زايش را راحتر انجام ميدهد. و هر چه گرفتاري

و ناراحتي هاي روحي و گرفتاري داشته باشد عمل زائيدن براي وي سختر ميشود.ــ خوردن رطب در آسـتانـه زايـش: درِ رحـم پـيـش از زايـمـان دو و نـيم س


انتيمتر مکعب است ولي هنگام زائيدن به بيش از 750 سانتيمتر مکعب ميرسد. رطب موادي دارد که باعث انبساط رحم ميشود و زايش را آسانتر و راحت تر ميکند.رطب احشاء درون روده ها را نرم و تميز ميکند، و اين امر باعث راحت تر و آسانتر شدن زايمان ميشود. ــ نوشیدن پس از خوردن: رطب و هر شيريني ديگري براي اينکه بتواند خوب و سريع حل و جذب بشود، انسان بايد پشت سر آن آب بخورد.ـــ رطب از جمله مواد غدائي است که خيلي سريع هضم و حل و جذب ميشود. رطب از

دهان تا تبديل شدن به انرژي فقط بيست دقيقه طول ميکشد.پـرورش و رشـ دانـه: در قرأن کریم ذكر شده است: { وترى الأرض هامدة فأنزلنا عليها الماء اهتزت وربت وأنبتت من كل زوج بهيج } [سوره حج] آيه 5 " و زمين را بی گـیـاه می بـیـنـی ولی هـمـیـنـکـه آب بر آن نازل می کنیم به جـنـب و جـوش درمی آیـد و می پـرورانـد و انـواع گـیـاهـاننـشـاط انـگـیـز را می رویـانـد


"!اعجاز علمى : با نازل شدن آب بر زمین، زمین به جنبش در می آید، پروریده می شود و میرو

یاند: در خاک دانه های بسیار ریزی وجود دارد که ما آنها را نمی بینیم. قطر آنها از جمله حول و حوش 3 هزارم میلیمتر است. هر کدام از آنها از معادن مختلف تشکیل شده اند و شکل هر یک از آنها به شکل صفحه صفحه (لایه لایه) روی هم است. از آنجا که دانه ها از معادن مختلف تشکیل شده اند همینکه باران بر آنها ببارد صفحه ها بار الکتریسیته مختلف بخود می گیرند و این باعت ایجاد جنبش آن صفحه ها میشود. و جنبش آنها باعث نفوذ آب میان آنها میشود. بعد دانه ها با مواد غذائی درون خود که از مادر به ارث برده اند پروریده می شوند و بعد می رویند. دقیقاً همان مراحل و وضعیتی که قرآن گفته است.
قران و گیاهان به عدالت صحابه گواهی می دهند
در كار نويسندگي ما چنين پيش آمد كه از آيات معجزات قرآن كريم و گياه شناسي تفسير علمي آيه 29 سوره فتح تحت عنوان ( كزرع اخرج شطاه ) بيان كنيم. و امروزه ما با اعجاز ديگر در اين آيه و آغازي جديد بفضل خداوند متعال زندگي مي كنيم و آن گواهي گياهان زيبا بر اساس اقرار آيه قرآني شماره 29 سوره فتح براي ياران رسول اكرم (ص) ميباشد كه آنان ( رضايت خداوند بر ايشان باد ) بعد از رسول الله(ص) تغيير جهت نداده ، بدعت آفرين نبوده ، بلكه هر كدام از آنان به تنهايي هر

جا كه بوده اند نماينده معتمد حضرت رسول الله(ص) بوده اند و برنامه و رسالت رسول الله(ص) را دنبال كرده و ابلاغ نموده اند . قبل از اينكه اين معجزه علمي و گواهي گياهي قرآني را بشناسيم ، بر ما لازم است كه بدانيم: توليد و تكاثر گياهان بذري چگونه است؟ از نظر علمي ثابت شده است كه توليد و تكاثر گياهان بذري به دور روش اساسي صورت مي گيرد: روش اول: تكثير جنسي (بذري)

 


و در اين روش اتحاد ياخته نرينه ( در نطفه بذر) همراه با آميخته ماده (تخمك) براي بدست آمدن گياه جديدي به پايان مي رسد كه تمام صفات و ويژگيهاي اصول (آباء) خود را از آنان به ارث مي برد.


ويژگي هاي تكاثر جنسي و بذري

در اين نوع تكاثر (تكاثرجنسي و بذري) انتقال صفات ارثي و ژنتيكي قطعي نيست و از لحاظ محصول هيچ ضمانتي ندارد ، چون گاهي در صفات ارثي و ژنتكي گياه نوزاد تغيير ايجاد مي شود كه كاملاً گياه نوزاد با گياه مادر در صفات ظاهري و ژني متفاوت است . گياه جديد از گياه مادر جدا مي شود و بعد از يخته شدن بذر و دانه رابطه اش نسبت به (گياه مادر) عادتاً قطع مي شود و تحت پوشش درخت مادر تا مدتي طولاني زندگي نمي كند و از آن حمايت نمي كند ، و او را قوي نمي كند بلكه اگر در محيط پيرامون آن برويد مادر را ضعيف و سست مي كند و مدت طولاني مي خواهد تا گياهان جديد به بار بنشينند و ميوه بدهند.


روش تكاثر دوم: تكاثر قلمه اي يا تكاثر غير بذري و جنسي


و اين روشي است كه گياهان بذري با آن ، با بستن ، و شكوفه و پيوند

كردن ، و ريشه , و ساقه ، و غيره تكثير مي شوند .

خصائص تكثير قلمه اي و غيره

 


در اين نوع تكثير و پرورش گياهان تازه اي توليد مي شود كه به طور كلي مشابه گياه مادر در تركيت ژنتيكي و مظهر خارجي هستند

گياهان جديد با شكوفه دادن سريع و ثمره دادن تنها در درختان بزرگ و كوچك براي ساخت هرمون شكوفه دهي و غنچه دادن در بافت گياه مادر و منتقل شدنش به گياهان تازه تشخيص داده مي شود .

(موضوع هرمون شكوفه زدن و اختلاف شب و روز را در كتاب ما آيات معجزات از قرآن كريم و دنياي گياهان ملاحظه كن)
گياه جديد (جوانه) با تقويت گياه مادر (اصل) و با حمايت آن از مادر ممتاز مي گردد.
زمانيكه كه گياه جديد به جا و مكان نو و جديد منتقل شود نسخه بدل برابر با اصل گياه مادر قرار مي گيرد . چ

ضرب المثل معجزه قرآن مجيد

خداوند سبحانه و تعالي مثال علمي ، نباتي – قرآني و خارق العاده را بيان مي دارد كه مدلل به دلايل علمي و قرآني است كه همانا ياران پيامبر(ص) دين را انتشار دادند ، و خود تغيير نخوردند و بدعت روا نداشتند ، و به عقب برنگشتند و مرتد نشدند و هر يكي از ايشان در رشد و توسعه ي علمي و عقيدتي و سلوكي با رسول خدا (ص) مشابه بودند و رسول الله (ص) را حمايت كرده و تقويت نمودند و ايشان دين را از وطن اصلي ايشان مكه مكرمه و مدينه منوره به نقاط دور انتشار دادند تا اينكه به اندلس و قسطنطنيه و بوسني و هرزگوين و ايران و تونس و شام و سودان و مصر و هرجاي ديگر ايشان و پيروان بزرگوار و نيكوي و شايسته ايشان رسيدند .

خداوند متعال ميفرمايد:
خداست كه پيغمبر خود را همراه با هدايت و دين راستين روانه كرد تا اين آيين را بر همه آيينها پيروز گرداند و كافي است الله به گواه بودن محمد فرستاده خداست و

كسانيكه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند ايشان را در حال ركوع و سجود مي بيني آنان همواره فضل خداي را مي جويند و رضاي او را مي طلبند نشانه صلاح ايشان بر اثر صحبت در پيشاني هايشان نمايان است اين توصيف آنان در تورات است اما تعريف ايشان در انجيل چنين است كه مانند كشتزاري هستند

كه جوانه هاي خود را بيرون زده و آنها را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقه هاي خويش راست ايستاده باشند به گونه اي كه برزگران را به شگفت مي آورد تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند .
خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند آمرزش و پاداش بزرگي را وعده مي دهد. مفسرين در معاني كلمات چنين مي فرمايند . اخرج شطاه: يعني : نهالهاي گوناگون در اطرافش آنچه كه از زراعت بيرون آيد و از اطرافش پخش شود . فراخ النخل: پاجوشهاي درخت خرما و زراعت .
ورق الزرع: برگ زراعت و كشت .

درخت زمانيكه شاخ و فروعش را بيرون كند . فروع: قسمت بالاي يك چيز كه از اصل آن به وجود آمده .
از درخت آنچه از دور و براصلش بيرون شود و به اطراف منشر شود . شاخه ها و برگها .
راغب اصفهاني (رح) در كتاب مفردات الفاظ قرآن ميفرمايد:
شطء الارض: فروخ الزرع: نهال و پاجوشهاي زراعت ، و آنچه كه از درخت بيرون شود و در اطرافش بالابيايد . و جمع آن اشطاء است .
فاستغلظ: يعني از باريكي كم كم درخت و تنومند و كلفت شد .

فاستوي علي سوقه: يعني بر اصل و ساقه اش راست ايستادند .

يعجب الزراع: شگفت زده مي كند دهقانان را به قوي بودنش و انبوهي و غلظتش منظر نيكويش ، جلب توجه آنان را بنمايد . مفسرين ميفرمايند: اين ضرب المثلي است كه خداوند سبحانه و تعالي براي صحابه رضوان الله عليهم بيان كرد ، كه در ابتداي اسلام اندك بو

دند ، سپس روز بروز بر تعدادشان افزوده شد سپس قوي و نيرومند شدند كه امرشان روز به روز ترقي مي كرد بگونه اي كه مردم را به تعجب انداختند و دشمنان خدا را به سبب آنان خشمگين كند.

و همچنين گفته اند : در انجيل نوشته شده كه بزودي قومي مي آيند كه زراعت كاري كرده و گياهان را ميرويانند و از اينها قومي بيرون مي شود كه امر به معروف و ن

هي از منكر مي كنند و اين ضرب المثلي است كه خداوند متعال در ابتداي اسلام پيش از ترقي روز افزونش بيان داشته اند تا اينكه نيرومند و استوار شد زيرا آنحضرت (ص) به تنهايي بپاخواستند سپس خداوند متعال او را با كساني كه همراهش بودند تقويت فرمود.

دكتر وهبه الزحيلي در ( التفسير المنير) در مورد آيه:

( خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند وعده مي دهد ) ميفرمايد: منهم
( ايشان) منهم در اينجا براي بيان جنس است يعني صحابه و براي تبعيض نيست زيرا همه شان به اين صفات مذكوره متصف بودند.

پس اي برادرم! آگاه باش به اين قول به خوبي توجه كن تا دچار اشتباه نشوي و نگوئي كه همه ي صحابه را در برنمي گيرد بلكه برخي اندك و نگشت شمارند خير بلكه كل ياران رسول الله (ص) را در برمي گيرد .
تفسير علمي و معجز آيه:

اين ضرب المثل معجزانه دنياي گياهان و زيست شناسي گياهي است كه خداوند متعال براي رسول خدا(ص) مثال زراعت و براي صحابه و ديگر متبعان آنان تا قيامت مثا

ل و الذين معه زده است .

پس رسول(ص) زرع و اصل است و يارانش شطء و آنچه كه از مدرسه ي آنان فارغ التحصيل مي شوند و خط و مشي آنان را تا قيام قيامت دنبال مي كنند و ميليونها شاگرد و برگ سبز ديگر گياه آنان را در بر مي گيرد نه اينكه افرادي كه از آنان به عنوان گياه خودرو و هرز ياد مي كنند (العياذبالله)

و هنگاميكه به عالم نبات برمي گرديم مي بينيم كه اين ضرب المثل يك حقيقت علمي

غير قابل انكار است .

گياهان نسل دار در يك سال (يك شكوفه) مانند گندم و جو و برنج اينها اصل غذاي جهانيان از زمين مي باشند كه اول جوانه زده و سپس ساقه ي اولي اش يك و ضعيف و لاغر بيرون مي آيد سپس نه چندان دور از بندهاي ساقه هم سطح زمين جوانه و شكوفه زده و شاخه هاي فرعي خود را بيرون مي دهد ، و از اين طريق گياه ما در ويك ساقه داراني فروع متعددي افزون بر پنجاه تا مي شود و اين فروعها داراي خصائصي هستند كه قبلاً در تكثير قلمه اي و غير بذري ذكر كرديم منجمله:

1 – عدم تغيير صفات ارثي 2 – تقويت درخت مادر (اصل) و حمايتش 3 – موجب اعجاب و تحسين كشاورزان مي شود .

4 – موجب خشم و ناراحتي حسودان و شايعه فراكنان مي شود همين روش در مورد درخت خرما(نخل) هم صادق است كه پاجوشهاي زيادي پيرامون آن رشد مي كند و اين بطور كلي همانچيزيست كه قرآن كريم توصيف كرده است .
پس رسول خدا (ص) اصل (زراعت) و ياران و پيروانش فروع (جوانه ها) هستند.

كشاورزان وقتي كه جوانه را مي بينند كه روئيده و دروبر اصل بيرون آمده خوشحال مي شو

ند و به يكديگر بشارت مي دهند و مطمئن مي شوند كه زراعتشان (اصل) ريشه هايش را در خاك وارد كرده و برگهايش را قوي كرده و بعد از مدتي جوانه را طوري مي يابند كه زمين را پوشانده و آن را با فرعهايي كه تماماً مشابهه با اصل هستند پر كرده و بعد از آن هزاران شكوفه و غنچه ظاهر مي شود كه هزاران ثمره و ريشه و دانه مي دهد . در بعضي از گياهان دانه ي واحد بيش از 5 هزار دانه ميدهد . (وخداوند مضاعف مي گرداند براي هر كس كه بخواهد و خداوند واسع و داناست

)
و بعضي جنسهاي نباتي ديگر از گياهان شكوفهاي وقتي كه كه برگهايش از ساقه هايش بيرون مي شود ساقه قطرش را قوي و افزايش ميدهد . همچنانكه اين گياهان چندين پاجوشهايي بيرون مي آورد كه درخت مادر را تقويت و كمك مي كند و صفات ارثي آن را بدون تغيير و تبديل و تحريف منتقل ميكند.

 

و درخت موز ساقه اش از برگها مي باشند اين همان چيزيست كه گياه را تقويت و استوارش مي كند و از نابود شدن حمايتش مي كند و پاجوشهايش صفتهاي ارثي آن را منتقل مي كند .

و اين همان مثل صحابه و مسلمانان پيرو نه بدعت گزار است علم و عمل و راه و روششان را از علم رسول خدا (ص) و سنتهاي علمي و قولي و روشهايش مي گيرند و مي رسانند آنرا به ديگران آنچنانكه حمل كردند آنرا از اصل بدون تغيير يا تحريف اينها عادل و قابل اعتمادند ، چنانكه علماء حديث در تعريف حديث صحيح ميفرمايند:
در حديثي است كه سندش با رسول خدا(ص) بذريعه نقل شخصي عدل ، ضابط از مثل خود تا آخر متصل باشد و هيچگونه شذوذ و علت در آن نباشد.

آنها منتقل كردند و منتقل مي كنند علم درست (دين را) به هر انساني يا جايي كه مي رسند به آن با عدالت و ضبط بدون شذوذ يا علت و هر يكي از ايشان تصوير واقعي و تمام نماي رسو

ل خدا(ص) در محيط جديد و تازه بودند.

و از جمله ي روش تكثير قلمه اي زراعت بافتها و سلولها هستند و دراين نوع تكثير گياهي بافت مرستيمي گياه گرفته مي شود و در يك محيط مغزي صنعتي كشت مي شود تا گياهان جديد تماماً مشابه مادر از آن توليد شود. يا گياه واحد توليد دهها هزار از گياهان جديد را مطابق با اصل

را براي ما ممكن مي سازد و اين دلالت مي كند كه قرآن عجائبش پايان پذير نيست و از تكرار زياد كهنه نمي شود. و هر يكي از ما الان مي تواند انيكه جوانه اي باشد كه به نشر درست و بدون تغيير و تبديل علم دين از طريق شبكه جهاني اينترنت كه شبكه اي مهم عادل و ضابط و به دور از شذوذ و علت باشد بپردازد البته به نقل از مصدر و نقل صحيح و ذكر مصدر آن.

بنابر اين مسئله افزايش و تكثير گياهان به روش غير بذري به عدالت صحابه رضوان الله عليهم و اتباع آنان از رسول الله (ص) و نقل دين آنچنانكه از رسول خدا(ص) فرا گرفته بودند گواهي مي دهد.

چنانكه خداوند متعال ميفرمايد: تعريف ايشان در انجيل چنين است كه همانند كشتزاري هستند كه جوانه هاي خود را بيرون زده و آن را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقه ي خويش راست ايستاده باشند به گونه اي كه دهقانان را به شگفت مي آورد تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند. (فتح 29 )


صحابه شاخه ها و برگهاي آنند


اگر معتقد باشيم كه شطء همان جوانه اي است كه برگياهايي دوربر خود دارد ، و به گيا

هان و درختاني مثل توت ، انجير ، و سيب زميني و گلابي برمي خوريم مي بينيم كه از شكوفه هاي جانبي آن غنچه ها و شاخه هاي برگ مانند ي مي رويد: در صورتي كه درخت يك اصل بوده و شامل هزاران غنچه و شكوفه است كه همگي حامل صفات ژنتيكي و ظاهري درخت مادر هستند.

بدون فرع و شاخه ها گياه قوي نمي شود و شكوفه و ثمره و توليدش كم مي شو

د.

همچنين رسول (ص) اصل و صحابه و آناني كه از ايشان پيروي كردند فروع و شاخه هايي هستند كه رسالت رسول الله(ص) را به دوربر و محيط و اطرافي كه با گياه است حمل كردند و هنگاميكه به زراعت هر فرعي از آن در جاي جديد براي تكثير از طريق قلم و نهال اقدام مي كنيم: كار هر يكي از آنها همان كار اصل است و اين گواهي معجز علمي قرآن است آشكار مي كند كه صحابه از رسول خدا(ص) متفرع شدند ، تغيير جهت و مشرب نداده و به او پشت نكردند ، و پيرويشان تا روز قيامت بدون تغيير يا تبديل مثل آنها است.

اهميت فرعها و شاخه ها

(فرعها و شاخه ها): همان چيزي هستند كه اصل را تقويت مي كنند.
( فرعها و شاخه ها) همان چيزي هستند كه شكوفه ها و ثمره ها را به بار مي آورد.
( فرعها و شاخه ها) همان چيزي هستند كه دور و اطراف گياه سايه مي افكند
(فرعها و شاخه ها) كه در تكثير گياهان و درختان از آن ها استفاده مي شود.
صحابه مانند برگهاي گياه هستند:
زمانيكه مراد از شطء اوراق باشد چنانكه بعضي از مفسرين ميگويند پس اوراق:
1 – راز بقاي زندگي گياه اند.
2 – توليد كننده ي غذاي درخت اند.


3 – مقوي و حامي درخت اند.

و برگ گياهی

بزرگترين نيروي كنترل نيروي خورشيدي بر زمين است.
محيط را از دي اكسيد كربن پاك كرده و اكسيژن توليد مي كند.

 

درجه حرارت زمين را براي زندگي مخلوقات زنده بر آن به خوبي تنظيم مي كند.
هوا را صاف نگه مي دارد و آنرا كثيف نمي كند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید