بخشی از مقاله
آناتومي دندان (Tooth anatomy)
يك دندان شامل چندين لايه است. خارجي ترين لايه enamel يا ميناي دندان نام دارد. ميناي دندان سخت ترين و معدني ترين ماده در بدن است. بعد از اين لايه، بافت نازك و نسبتاً سختي به نام سيمانه يا cementum قرار دارد. لايه بعدي dentin است كه به سختي استخوان بوده و برخلاف ميناي دندان يا dental pulp يك بافت عروقي شامل مويرگ ها، شريان هاي بزرگ تر خوني، بافت هم بند، فيبرهاي عصبي و سلول هاي شامل odontoblasts، fibroblass ، macrophages، lymphocytes است. Pulp وظيفه غذارساني به دندان در طول رشد آن را داشته و پس از اينكه دندان به ميزان رشد يافته خود رسيد وظيفه آگاهي دادن به فرد از طريق انتقال درد در زمان ايجاد عفونت يا آسيب ديدگي دندان را به عهده دارد.
-حفره هاي دندان (Dental cavity)
حفره هاي دنداني عفونت هايي هستند كه توسط تركيبات كربوهيدراتي حاوي مواد غذايي و باكتري هايي هستند كه در دهان، زندگي مي كنند . باكتري ها به صورت فيلم هاي پيوسته بر سطح دندان و اطراف دهان ما شكل مي گيرند. كه به اين فيلم ها plaque گفته مي شود. با وجود انواع مختلفي از باكتري ها تنها مقدار كمي از آنها مسئول ايجاد حفره هستند كه نام تعدادي از اين باكتري ها عبارت است از:
1- Streptococcus mutants
2- Lactobacillus casei
3- Acidophilus
4- Actinomyces naeslundii
اين باكتري ها كربوهيدارت ها را پيدا كرده و آنها را مي خورند و ايجاد اسيد مي كنند. اين اسيد سبب افت PH سطح دندان مي شود به طوريكه قبل از خوردن غذا PH دهان تقريباً 0/7 تا 2/6 بوده كه تنها مقدار كمي اسيدي تر از PH آب است. با خوردن غذاهاي شيرين و كربوهيدارتي PH تا حد 2/5 تا 5/5 افت مي كند. اسيد ايجاد شده ميناي سخت دندان را كه پوشش خارجي دندان است د رخود حل مي كند. با خوردن چنين غذاهايي دندان به مدت 20 دقيقه در معرض اين محيط اسيدي قرار ميگرد. با از بين رفتن مينا، حفره تا عمق بيشتر دندان عصب و قسمت خون رساني نفوذ مي كند.
-پر كننده ها (Fillers)
تاريخچه حفره هاي دنداني به قرن ها پيش بر مي گردد اما در سال 1875 فردي به نام دكتر G.V. Black اول بار يك روش سازمان يافته براي درمان را ارائه داد كه روش هاي سيستماتيك وي هنوز مورد استفاده قرار مي گيرند. روش هاي درماني وي شامل خالي كردن قسمت فاسد شده دندان و جايگزيني آن با amalgam بود.
حفره هاي سطحي دندان كه هنوز به قسمت dentin نرسيده اند نبايد تحت درمان پرشدگي قرار گيرند زيرا اين حفره ها قابليت احيا و معدني شدن دوباره توسط فلورايد را دارند.
پركردن دندان شامل دو اصل اوليه است:
1-خالي كردن قسمت فاسد دندان
2-بازسازي ساختار از بين رفته دندان توسط ماده پركننده
عمل خالي كردن پس از تزريق ماده بي حسي و ايزوله كردن دندان از بقيه دهان توسط dental drill يا ليزر انجام مي شود و پس از آن اغلب از يك liner يا آستر براي كاهش حساسيت دندان استفاده مي شود. آستر هاي مختلف عبارتند از:
copalite varnish , gluma ,dycalكه dycal براي بازسازي و حفظ مغز دندان استفاده مي شود. در پر كردن هاي عميق تر از يك ماده پايه يا base در كنار liner استفاده مي شود. Base هاي متداول مورد استفاده در زير پر كننده هاي دنداني عبارتند از zine phosfate cement , glass ionomer cement هدف اصلي base مجزا كردن دندان از تغييرات دمايي در دهان است. پس از اين مرحله دكتر مي تواند بين پركنندهاي مختلف دنداني از جمله whithe (composit resins) , perocelain, و amalgam انتخاب كند. اين مواد بر روي base يا liner قرار مي گيرند.
-ملغمه دنداني (Dental amalgam)
اين پر كننده بيشتر از 150 سال است كه مورد استفاده قرار مي گيرد. آمالگام سفت شده تركيبي است از، 45-35% نقره و 15% قلع، مقدادير بسيار كمي مس و روي و 55-45% جيوه كه به صورت زير واكنش مي دهد.
مزايا:
ا- نسبتاً ارزان
2- بادوام
3-آزموده شده
معايب:
1- در اثر مرور زمان سياه رنگ شده و ظاهر مناسب ندارند.
2- باعث تقويت دندان نمي شوند.
3- تحقيقات، اثرات جانبي سميت جيوه موجود در آمالگام را هنوز نشان نداده اند.
-Procelain
يك شيشه غير كريستالي است كه تركيبي از سيليكون و اكسيژن است و به عنوان پر كننده هاي دنداني و قالب گيري دندان مورد استفاده قرار مي گيرد.
مزايا:
1- ظاهر بسيار مناسب براي دندان هاي قدامي
معايب:
1- ترد و شكننده
2- گران تر از آمالگام و رزين
3- دشواري تكنيك كاشت (نياز به دو دندان پزشك)
4- مي تواند فرسودگي دندان مخالف را تسريع كند.
5- به دليل عمر كوتاه عملاً ديگر مورد استفاده قرار نمي گيرد.
- طلا (Gold)
به صورت آلياژي حاوي 75% يا بيشتر طلا به همراه نقره، پلاتينيم، پالاديوم و روي.
مزايا:
1- بسيار با دوام (2 تا 4 برابر با دوام تر از ديگر پركننده ها)
2- در هنگام گاز گرفتن موجب آسيب ديدن دندان مخالف نمي شود.
3- سازگاري بسيار با لثه و ديگر بافتهاي دهان.
معايب:
1- گران
2- ظاهر نامناسب
3- دشواري تهيه (كاشتن آن نياز به مهارت دارد)
- پركردني هاي كامپوزيتي (Composite resin or White fillers)
- استفاده از amalgam و آلياژ طلا براي دندان هاي خلفي مناسب است. اما به دليل ظاهر نامناسب براي دندان هاي قدامي به كار برده نمي شوند.
بهترين انتخاب دراين حالت رزين هاي كامپوزيتي هستند كه داراي عمري معادل 2 دهه مي باشند. رزين هاي كامپوزيتي مركب از يك ماتريس پليمري آلي به نام
Bisphenol - A - Glycidyl methacrylate (BIS - GMA)
و ذرات غير آلي سفت گوشه دار مانند كوارتز، Lithium aluminum silicate و borosilicate glass كه اين مواد غير آلي به ماده مورد بحث سفتي نسبتاً زياد و مقاومت سايشي زياد مي بخشد. علاوه بر آن به دليل شفافيت و ضريب شكست مشابه ميناي دندان بسيار قابل قبول است.
BIS- GMA محصول واكنش پليمريزاسيون اضافي (addition) دو ماده زير است.
Dimethylmethane , bis(4 - hydroxyphenol) glycidylmethaterylate
مي باشد. از آنجا كه در ابتدا، ماده مخلوط مي گردد و سپس در حفره قرار داده مي شود تا بسپارش صورت گيرد ويسكوزيته بايد به اندازه كافي كم و بسپارش بايد كنترل شده باشد. مايعات با ويسكوزيته كم مثل تري اتيلن گليكول و دي متا كريلات مصرف مي شوند تا لزجت را كاهش دهند و بازدارنده هايي مثل BHT مورد استفاده قرار گيرند.
BHT (butylated trioxytoluene or 2 , 4 , 6 -tri - tert - butylphenol)
مورد استفاده قرار مي گيرند تا از بسپارش نابهنگام جلوگيري شود. بسپارش ميتواند با آغازگرماشيميايي مثل بنزوئيل پراكسيد يا با آغاز فتوشيميايي مثل بنزوئين الكيل اتر شروع شود. در صورت استفاده از آغاز گر فتوشيميايي پس از آنكه دندان پزشك نور فرابنفش (يا نور معمولي) به ماده كامپوزيت بتاباند، راديكال آزاد ايجاد مي شود و واكنش آغاز مي گردد.
همانند مواد دنداني ديگر، انبساط حرارتي اينگونه مواد از ساختمان دندان بيشتر است تفاوت انبساط حرارتي درحدي است كه سبب نشت بزاق، باكتري و امثال آن در بين سطحي دندان - ماده مي شود. استفاده از سيليس كلوئيدي در كامپوزيت هاي دنداني كه پركننده آنها ريز بوده و با واژه microfillers ناميده مي شوند امكان پرداخت رزين را فراهم ساخته و در نتيجه سايش (wear) كمتري اتفاق مي افتد و plaque كمتري تجمع مي نمايد.
مشكل ديگر وجود creep يا خزش در كامپوزيت هاي دنداني است به طوريكه اين كامپوزيت ها طي مدت زمان 10 ثانيه تا 3 ساعت و تحت بار ثابت سفتي آنها از 5/2 تا 4 تغيير مي كند. اين خزش ممكن است منجر به دندانه دار شده يا فرورفتگي ترميم شود.
مزايا:
1- ظاهر مناسب
2- غير رسمي
3- ايجاد پيوند مستقيم و مستحكم با سطح دندان بجاي پر كردن صرف حفره
4- نياز به مته كاري (undercut) كمتر
5- عمر كامپوزيت در حدود 7 تا 10 سال است.
6- كامپوزيت دندان را از تغيير دمايي بيش از حد دهان عايق نگاه ميدارد.
معايب:
1-گران قيمت تر از آمالگام (5/1 برابر)
2- در صورت كاشت نامناسب به سرعت پوسيده مي شوند.
3- تحقيقات اخير در مورد برخي از رزين هاي bisphenol - A نشان داده كه مي تواند خطر سرطان پستان را افزايش دهد.
4- احتمال بروز حساسيت پس از عمل
5- تغيير رنگ و ايجاد لكه پس از مدت زمان در اثر نوشيدن چاي، قهوه و يا خوردني هاي لكه زا.
6- پوسيدگي سريعتر از آمالگام
7- از آنجا كه الكل حلال رزين است، نوشيدن الكل مي تواند سبب نرم شدن ماتريس كامپوزيت گشته و باعث ساييده شدن ماده رزين مي شود.
با اصطلاح كامپوزيت ها كاربرد اين مواد در حال افزايش است.
How Is Bonding Done?
فرايند پيوند كامپوزيت با دندان در ابتدا با زبر سازي محسوس محل مورد نظر ترميم انجام مي گيرد كه عمدتاً نيازمند بي حسي نيست. پس از آن سطح دندان توسط ژل etch مي شود. رزين بر روي دندان اعمال شده و نور با شدت بالا جهت سخت كردن كامپوزيت تابانده مي شود.
گاهي اوقات از رزين هاي با طيف رنگ مختلف به صورت لايه لايه استفاده مي شود تا رنگ واقعي دندان به دست آيد. همچنين براي براق كردن رزين حاصل مي توان آن را پرداخت كرد.
دردندان پزشكي 5 گونه رزين كمپوزيتي مختلف كه قابليت سخت شدن توسط نور مرئي را دارند يافت مي شوند.
اين كامپوزيت ها تحت تابش نور پلاسمايي با انرژي قرار گرفته و فاكتورهاي انقباض (Contraction)، نرخ انقباض و دماي القايي تابش آنها آناليز مي شود. روند تابش (exposuse) ميتواند هم به شكل پيوسته و هم گسسته يا تركيبي با فاصله زماني 10 دقيقه باشد. با مقايسه طول زمان تابش براي القاي يك انقباض مشابه در يك ماده مشخص مشاهده شده كه طول زمان تابش بانور پلاسمايي
در مقايسه با طول زمان تابش نور هالوژن به طور قابل ملاحظه اي با نسبت 10:1 كاهش پيدا كرده است. همچنين ديده شده كه انقباض نهايي مواد تحت تابش پلاسما كمتر است در حاليكه نرخ انقباض بدست آمده توسط منحني هاي متغير خطي- بعدي ايجاد شده بوسيله با روش اسكن باريكه ليزر تفاوت فاحش بين دو نور افشان نداد.. افزايش دماي القا شده توسط نور پلاسما بر روي ماده از دماي القا شده توسط نور معمولي تجاوز نمي كند.
1- مقدمه
رزين هاي كامپوزيتي سخت شونده توسط نور مرئي كه توسط Camphorquinone فعال مي شوند به طور گسترده در دندان پزشكي به عنوان مواد احيا كننده براي اتصالات سراميكي پليمري يا فلزي دندان پزشكي تا روكش حفره، رخنه گير شكاف و عامل هاي درزگير مورد استفاده قرار مي گيرند و هم شدت نور در طول موج حساسيت نوري (nm470 براي ( Camphorquinone) و طيف نور (شدت بر حسب فركانس) در طول موج هاي بلندتر از فعال سازي آن مي تواند بر انقباض، نرخ انتقاض، زمان تابش، دماي سطح تابش درجه تبديل منومرها به پليمر و عمق پليمريزاسيون) تأثير بگذارند.
اگر شدت نور افزايش پيدا كند بخي از مشخصه هاي كلينيكي (از قبيل زمان تابش كوتاهتر، عمق بزرگ تر پليمريزاسيون اصلاح مي شود. افزايش مشخصه هاي ديگر (انقباض، نرخ انقباض و دما) مي تواند سبب ايجاد تأثيرات نامطلوب شود. در حقيقت انقباض القايي پليمريزاسيون به درجه تبديل وابسته بوده و منجر به افزايش تنش هاي برشي و يا كششي در بين سطحي محل و ترميم دندان مي شود. تنش هاي ايجاد شده مي توانند چسبندگي پيوند ماده بازسازي را در ديواره هاي حفره تضعيف كرده و منجر به نشتي هاي ميكروني در بين سطح دندان محل ترميم مي گردد.
فرايند پليمريزاسيون را ميتوان با فازهاي پيش و پس ژلي مشخص كرد. در فاز پيش ژلي تنش توسط شار (جريان) ماده كاهش يافته، اما تنش پس ژلي باقي مي ماند. در محل ژل زماني كه
چسبندگي بازسازي حفره شكل گرفت يا لحظه پس از نرخ بالاتر انقباض به واسطه غلظت بالاتر راديكال هاي فعال شده توسط نور افزايش بيشتر تنش در پيوند بين سطحي را القا مي كند. اين امر توسط افزايش مدول الاستيسيته رزين در حالت ويسكوالاستيك صورت مي گيرد.
شدت نور زمان تابش و دماي دندان تحت تابش با هم مرتبط هستند. براي يك نور هالوژن معمولي هرچه شدت نور بيشتر باشد درماي توليد شده بيشترافزايش يافته و در نتيجه دماي سطح تحت تابش بالاتر خواهد رفت. بر اساس نظريه Zach و همكارانش هنگامي كه دماي دندان از c 5/42 بالاتر باشد آسيب هاي غير قابل برگشت بوجود مي آيد.