بخشی از مقاله

چکیده

رشد جمعیت مسایل و چالشهایی را بوجود آورده است که میتواند توسعه پایدار را به خطر انداخته و کیفیت زندگی افراد را کاهش دهد. از مهمترین این چالشها میتوان به افزایش مصرف و کمبود منابع، آلودگی و تخریب محیط زیست و افزایش بیکاری اشاره نمود. اما با تولید و کاربرد دانش و نوآوری میتوان بسیاری از مسایل بوجود آمده را حل نمود. برخی صاحبنظران معتقد هستند که اندازه جمعیت با نوآوری و تولید و کاربرد دانش رابطه مثبتی دارد و رشد جمعیت باعث افزایش نوآوری میگردد.

تحقیقات انجام گرفته نشان میدهند که کیفیت تحصیلات رابطه مثبت با رشد نوآوری دارد. این مقاله رابطه اندازه جمعیت و تحصیلات را با نوآوری مورد مطالعه قرار میدهد. داده های بکار رفته مربوط به اطلاعات 46 کشور است که از منابع مختلف - از جمله بانک جهانی، سازمان مالکیت فکری جهان، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، و سازمان ملل - جمع آوری شده اند. برای تحلیل آماری از مدل دو جمله ای منفی استفاده میگردد.

نتایج پژوهش نشان میدهد که کیفیت تحصیلات با نوآوری - تعداد اختراعات - رابطه مثبت و معنی داری دارد، اما هیچ شواهدی را برای تایید این نظریه که با افزایش جمعیت نوآوری نیز افزایش خواهد یافت ارایه نمیکند. از جنبه سیاستگذاری، تاکید بر سرمایه گذاری بر روی کیفیت تحصیلات میتواند راهبرد مناسبی جهت افزایش خلاقیت و نوآوری بوده و در حل چالشهای توسعه اقتصادی و اجتماعی، از جمله چالشهای رشد جمعیت، موثر باشد.

مقدمه

رشد جمعیت و رشد اقتصادی در ایران و جهان مسایل و چالشهایی را بوجود آورده است که میتواند توسعه پایدار را به خطر انداخته و کیفیت زندگی افراد را کاهش دهد. از مهمترین این چالشها میتوان به افزایش مصرف و کمبود منابع، آلودگی و تخریب محیط زیست و افزایش بیکاری اشاره نمود. اما با تولید و کاربرد دانش و نوآوری میتوان بسیاری از مسایل بوجود آمده را حل نمود. بعنوان مثال، با نوآوری میتوان منابع جدید انرژی - مانند انرژیهای بادی، خورشیدی و زمین-حرارتی - 2 خلق کرد.

میتوان با تولید فناوریهای مناسب آلودگی محیط زیست را کاهش داد. در اقتصاد جهانی شده کنونی نوآوری نقش مهمی در ایجاد شرکتهای دانش بنیان و موفقیت آنها ایفا میکند و این میتواند منبع اشتغال مهمی برای افراد تحصیل کرده باشد. بنابراین، سیاستهای توسعه فنآوری میتواند نقش مهمی در توسعه ایفا نماید. در واقع، نوآوری فنآورانه مهمترین عامل رشد کشورهای پیشرفته به حساب میآیند - تبالدی و المسلی، . - 2013

برخی صاحبنظران - سایمون، - 1981 معتقد هستند که اندازه جمعیت با نوآوری و تولید و کاربرد دانش رابطه مثبتی دارد و رشد متوسط جمعیت باعث افزایش نوآوری میگردد. تحقیقات انجام گرفته - ورساکلیس، - 2006 نشان میدهند که کیفیت تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری با رشد نوآوری دارد. این مقاله رابطه اندازه جمعیت و تحصیلات را با نوآوری مورد مطالعه قرار میدهد. برای متغیر کیفیت تحصیلات از یک شاخص جدیدی استفاده شده است.

داده های بکار رفته مربوط به اطلاعات کشورهایی است که در زمینه نوآوری و اختراعات فعالیت قابل توجهی دارند و دارای آمار خوبی در مورد متغیرهای پژوهش، بویژه شاخص کیفیت تحصیلات بکار رفته، هستند. نتایج بدست آمده وجود رابطه مثبت بین کیفیت تحصیلات و نوآوری را مورد تایید قرار میدهد. اما این نتایج ارتباط اندازه جمعیت با نوآوری را تایید نمیکند. پیامد سیاستی این پژوهش آنست که با سرمایه گذاری بر روی کیفیت تحصیلات میتوان باعث افزایش نوآوری شد و از این طریق بر مشکلات توسعه ای فایق آمد، بشرط آنکه شرایط لازم برای بکارگیری چنین سرمایه انسانی فراهم شود.

مقاله بصورت زیر ساماندهی شده است. فصل بعد رابطه رشد جمعیت با نوآوری و توسعه را مورد بررسی قرار میدهد. ابتدا چالشهای رشد جمعیت که میتواند تاثیر منفی بر زندگی افراد بگذارد ارایه میشود. دیدگاه خوشبینانه در مورد تاثیر مثبت رشد جمعیت بر نوآوری و توسعه و حل مشکلات بوجود آمده مطالب بعدی را تشکیل میدهند. سپس نظریه ها و یافته های پژوهشگران در مورد تاثیر تحصیلات بر نوآوری بیان شده و فرضیات پژوهش ارایه میشود. اطلاعات مربوط به داده ها و روش تحقیق مباحث بعدی را تشکیل میدهند. خلاصه و نتیجه گیری پایان بخش مقاله است.

جمعیت، نوآوری و توسعه

چالشهای رشد جمعیت

در قرن هجدهم مالتوس - 1798 - 3 اقتصاددان انگلیسی نظریه ای را در مورد رابطه بین رشد جمعیت و توسعه - یا بعبارت دقیقتر مرگ و میر - بیان نمود. بر طبق این نظریه، سرعت رشد جمعیت از سرعت رشد منابع غذایی تولید شده بیشتر است. بنابراین، افزایش جمعیت موجب کاهش منابع غذایی شده و در نتیجه افزایش فقر، کاهش کیفیت زندگی مردم و در نهایت افزایش مرگ و میر و کاهش جمعیت را بدنبال خواهد داشت. البته پیش بینی مالتوس در طی دو قرن بعد محقق نشد و در این مدت، به مدد انقلاب کشاورزی، ما شاهد افزایش بی سابقه تولیدات کشاورزی و مواد غذایی بودیم.

در چند دهه گذشته، طرفداران نوین مالتوس، نئومالتوسین ها - مانند ارلیش4، 1968؛ ارلیش و ارلیش، 1990؛ براون، گاردنر و هالویل5، - 1999 این نظر را بیان داشته اند که مالتوس تنها در مورد زمان وقوع مشکلاتی که پیش بینی مینمود اشتباه کرده است و پیش بینی های او در آینده نه چندان دور به وقوع خواهد پیوست و یا در حال حاضر در برخی نقاط جهان در حال ظاهر شدن است - براون، گاردنر و هالویل، . - 1999 مشکلات ناشی از رشد جمعیت که نئومالتوسین ها به آنها میپردازند بسیار بیشتر از مشکلاتی است که مالتوس بیان مینمود و طیف وسیعی از مسایل را در زمینه های مختلف در بر میگیرد. در زیر برخی از این مشکلات و چالشها بررسی میشوند.

افزایش جمعیت نیاز به افزایش تولید مواد غذایی، بویژه غلات، را بالا میبرد. بنابراین، لازم است که زمینهای بیشتری زیر کشت رفته و بهره وری زمین نیز افزایش پیدا کند. اما در اغلب کشورهایی که با رشد جمعیت مواجه هستند بهره برداری از زمین به حد نهایی خود رسیده و تنها راه افزایش تولید افزایش بهره وری زمین از طریق کاربرد روشهای نوین کشاورزی مانند روشهای آبیاری و کاربرد کود شیمیایی است. اما کمبود آب و بازده نزولی7 استفاده از کود شیمیایی باعث میشود که افزایش تولید غلات نتواند نیازهای رشد جمعیت را برآورده نماید. بعنوان مثال، طی دوره 1950-1984 رشد تولید غلات از رشد جمعیت در دنیا بیشتر بود اما در طی دوره 1984-1998 رشد غلات از رشد جمعیت عقب افتاد.

از آنجاییکه منابع آب محدود هستند، با افزایش جمعیت عرضه سرانه آب کاهش می یابد. پیش بینی میشود که در طی دوره صد ساله 1950-2050، بواسطه رشد جمعیت، مقدار سرانه آب در دنیا 73 در صد کاهش یابد. شواهد مربوط به مشکلات کمبود آب را میتوان در خشک شدن رودخانه ها و پایین آمدن سطح سفره های آبهای زیر زمین مشاهده نمود. در تمام قاره ها، سطح سفره های آبهای زیرزمین در حال پایین آمدن است و این موضوع کمبود آب را در آینده تشدید خواهد نمود. کاهش منابع آب به معنی کاهش سطح زمینهای آبیاری شده است.

برآورد میشود که تا سال 2025، یک میلیارد نفر در کشورهایی زندگی خواهند کرد که با کمبود مطلق آب مواجه اند. کمبود آب نیز به معنی کمبود غذا واهدخ بود. تقریباٌ همه کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه که رشد جمعیت بالایی دارند با کمبود آب مواجه هستند و بصورت بازارهای واردات غله درآمده اند و واردات آنها در دهه 1990 بیشترین رشد را داشته است. افزایش جمعیت باعث افزایش عرضه نیروی کار میگردد. در صورتیکه بازار نتواند همه نیروی کار عرضه شده را جذب نماید بیکاری و فقر افزایش خواهند یافت.

در طی دوره پنجاه ساله 1950-1999، رشد جمعیت باعث شد که نیروی کار دنیا بیش از دو برابر افزایش داشته - از 1/2 میلیارد نفر به 2/7 میلیارد نفر - و از رشد اشتغال پیشی بگیرد. بر طبق برآورد سازمان بین المللی کار، در انتهای این دوره حدود یک میلیارد نفر، یعنی تقریباٌ یک سوم نیروی کار دنیا، بیکار یا نیمه بیکار8 بودند. سازمان ملل و سازمان بین المللی کار برآورد میکنند که بدلیل رشد جمعیت، کل نیروی کار دنیا از 2735 میلیون نفر در سال 1995 به 4455 میلیون نفر در سال 2050 افزایش خواهد یافت و نیاز به 1720 میلیون شغل جدید در طی این مدت خواهد بود. تمام این شغل ها باید در کشورهای در حال توسعه یا فقیر ایجاد شوند.

در طی دوره 1950-1999، تقاضای جهانی برای انرژی بیش از پنج برابر افزایش یافت که بیش از دو برابر سرعت افزایش رشد جمعیت جهان در این مدت است. پیش بینی میشود که در دوره پنجاه ساله بعد و با توسعه کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای انرژی با سرعت بیشتری نسبت به جمعیت افزایش یابد. البته بیشتر این افزایش بواسطه افزایش مصرف سرانه که در نتیجه بهبود سطح زندگی پیش می آید خواهد بود و رشد جمعیت تاثیر کمتری بر آن خواهد داشت.

افزایش مصرف انرژی، بویژه آن قسمتی که از سوختهای فسیلی حاصل میشود، باعث تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و آب میشود و اینها نیز بنوبه خود تاثیر منفی بر سلامتی و کیفیت زندگی افراد میگذارند. استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر مانند انرژیهای خورشیدی و بادی میتواند از ایجاد این پیامدهای نامطلوب جلوگیری کند. در ایران مصرف بنزین موتور از 1/16 میلیون لیتر در روز در سال 1335 به 68/41 میلیون لیتردر روز در سال 1392 رسید افزایش جمعیت امکان افزایش سریع اتومبیل و مصرف بنزین را در طی این دوره فراهم نموده است. از سال 1368 - ابتدای برنامه اول - تا سال 1392 مصرف بنزین موتور در تمام سالها بیشتر از مقدار تولید آن بوده و برای تامین بنزین مورد نیاز دولت مجبور به وارت بنزین شده است - آقایان، . - 1393 منبع مورد استفاده در این زمینه کتاب براون، گاردنر و هالویل - 1999 - است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید