بخشی از مقاله

چکیده :

موضوع »رهبری معنوی« در ادبیات رایج مدیریت، موضوعی فوق العاده مهم و در عین حال، تک بعدی و نگاه به آن، عموما ابزاری و عینی است. نگاهی کوتاه به مقالات این زمینه نشان می دهد که مقصود از ویژگی های معنوی رهبران و رهبری معنوی در ادبیات علمی موجود، رهبری بر اساس معنویت منهای دین است. رهبران با استفاده سازمان های معنویت در سازمان یا گروه، هم یک نوع انگیزش درونی برای خود و هم زمینه ای برای انگیزش بیرونی پیروانشان فراهم میکنند .

رهبران معنوی و ارزش مدار به کارها و فعالیت ارزش های پیروان در سازمان یا گروه، به وسیله متصل کردن آنها به درونی های عمیق شان معنی میدهند. در این مقاله تلاش شده نقش رهبری معنوی در سازمان را مورد بررسی قرار بگیرد .تعریف رهبری ، تعریف معنویت ،رهبری معنوی ،تعامل معنویت و رهبری،شاخص های معنویت برای کاربرد در شیوه رهبری، نقش معنویت در موفقیت رهبری ،الگوی علی رهبری معنوی ،معنویت در محیط کار ،ابعاد رهبری معنوی مباحث این مقاله را تشکیل می دهد.

مقدمه:

واژه معنویت در رهبری در دهه اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است . دانشمندان فراوانی درباره مفهوم معنویت در علم رهبری مطالعه کرده اند . موضوع معنویت در سازمان در حال تبدیل شدن به موضوع عمومی در رفتار سازمانی است. در حالی که در سالهای اخیر در این زمینه تحقیقات فراوانی انجام و کنفرانس های متعددی برگزار شده است . در کشور ما این موضوع در رفتار سازمانی،از اولویت ویژه ای در تحقیقات برخوردار نبوده است .و دلیل اصلی آن هم می تواند غنی بودن فرهنگ ایرانی - اسلامی از مسائل مذهبی و پایبندی مردم ما به مسائل اخلاقی باشد ، بنابراین محققان رفتار سازمانی نیازی برای مطالعه در این زمینه ندیده اند .

اما باید به این نکته توجه داشت که متغییر معنویت در متون خارجی در مقایسه با متون دینی کاملا همخوانی ندارد .سازمان های امروزی به کارکنان خود بسیار توجه دارند ، چرا که تجربه ثابت کرده است هرچه نیاز مادی و به اصطلاح نیاز های بیرونی بیشتر ارضا شود ، نیاز های روانی و فیزیولوژیکی یا نیاز های درونی آنها بیشتر ارضا می شود . ارضا نشدن این دسته از نیاز ها عمکرد و کارایی فرد را بطور چشمگیری کاهش می دهد و باعث می شود که کارکنان از کار خود زده شوند و تمایل به انجام کار در آنها کاهش یابد .

بنابراین رهبر باید بر پیروانش تأثیر بگذارد تا قدرت و توانایی آنان به منظور تحقق اهداف سازمان افزایش یابد . در این شرایط رهبری علاوه بر جنبه های فیزیکی پیروان به جنبه های دیگری همچون ذهن - فکر - ، قلب - احساسات ، هیجانات - و روح توجه خاص می کند ؛ هرچند که در سال های گذشته تئوری های رهبری بیشترین توجه خود را معطوف فاکتورهای فیزیکی، احساسی و ذهنی کارکنان کرده اند و معنویت را نادیده گرفته اند . - Fry, 2010 -

-1 تعریف رهبری

رهبری، موضوعی است که از دیرباز، موضوع مطالعه محققان، دانشمندان و حتی افراد معمولی بوده است، اما پژوهشهای علمی درباره رهبریصرفًا از قرن بیستم آغاز شد. در پنجاه سال گذشته، بیش از 56 طبقه مختلف برای تعریف موازین رهبری عرضه شده است اما علیرغم وجود تعاریف مختلف، م یتوان بر چند نقطه مشترک بین تعاریف تأکید کرد: رهبری، اول، فرایند نفوذ است، دوم، با تغییر آمیخته است، سوم، در داخل گروه اتفاق م یافتد و چهارم، هدفمند است.

بر اساس این اجزاء، رهبری عبارت است از: » اثری که فردی بر گروهی از افراد برای دستیابی به هدف مشترک عمومی م یگذارد « - افجه ، . - 1393 دانشمندان علوم رفتاری کوشید هاند تا بدانند بر اساس چه ویژگ یها، توانایی ها، رفتارها و منابع قدرت، یا بر اساس چه جنبه هایی از موقعیت، توان رهبر در تأثیر در پیروان و تحقق اهداف گروهی را م یتوان تعیین کرد. ظهور برخی افراد به عنوان رهبر و عوامل تعیین کننده روش عمل و رفتار رهبر، موضوعات مهم دیگری است که بررسی شده است - یوکل ،. - 1389

-2 معنویت

منظور از معنویت را برخورداری از ارزش های والای انسانی دانسته اند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره شده است: ایمان به خدا، تقوی، صبر، عشق و محبت، احترام به دیگران، اعتماد به نفس، امید به آینده، پذیرش دیگران، پشتکار، تحرک، تحمل، تواضع، توکل، جوانمردی، خدمت، خو شبینی، خیرخواهی، رضایت، سپاسگزاری، شجاعت، صداقت، صرف هجویی، عدم وابستگی، فداکاری، گذشت، محدود کردن آرزوها، وفای به عهد - بهادری نژاد، . - 1389

1-2 تعریف معنویت

غالبًا از معنویت به »جعبه سیاه» یاد میکنند و در مدلها و نظریهها، آن را نادیده میانگارند؛ چرا که چنین اصطلاحاتی، واضح نیست و تعاریف معینی برای آنها عرضه کردنی نیست - . - Freshman,1999 ولی در هرصورت معنویت، داری ماهیت شخصی است و همین باعث شده است که دیدگاههای چندگانه ای درباره آن به وجود آید. برخی تعاریف معنویت در زیر آمده است: معنویت، تجربه درونی و منحصر به فرد شخص در جستوجو برای کامل ترین توسعه فردی به کمک موجودی مافوق بشری است که همواره شامل احساس تعلق کلّیبه برتر و احساس کامیابی و موفقیت کامل با رسیدن به آن است .

معنویت یعنی یافتن هدف نهایی زندگی و زیستن بر اساس آن. معنویت، جستوجوی مداوم برای یافتن معنای زندگی است. در واقع، درک عمیق و ژرف از ارزش زندگی، وسعت عالم و نیروهای طبیعی موجود و نظام باورهای شخصی است . معنویت ، نوعی نیاز درونی انسان برای ارتباط با ساحتی فراتر از خودش است. اما چیز فراتر از خود یعنی چه؟ آن ساحت فراتر از ما است که نمی توانیم با احساس خود، آن را درک کنیم.

معنویت ممکن است شامل دو جزء باشد: عمودی و افقی. جزء عمودی، ساحتی مقدس، الهی، بدون مکان و زمان، دارای قدرت بالاتر، منبعی عظیم و نهایت آگاهی و ... است که تمایل داریم با آن ارتباط برقرار کنیم و هدایت شویم. جزء افقی آن، اشاره به تمایل ما در خدمت رسانی به انسا نها و سایر موجودات است . معنویت به طور جدایی ناپذیری با نوع دوستی، امید، مهربانی، عشق و خو شبینی در ارتباط است.

از طریق منطقی و عملی نمیتوان اثبات کرد که به عنوان یک کل موجود است. معنویت، ایمان بنیادین به پدیده هاست . ایمان، قیقاًد آن چیزی است که برای آن، ارائه دلیل محکم ضرورتی ندارد. تلاشی در جهت پرورش حساسیت نسبت به خویشتن، دیگران و محیط طبیعی که این تلاش و کوشش همواره در پی وحدت بخشیدن و یگانگی به این حساسی تها و جهت دادن به سوی سعادت در جهت انسان کامل شدن است - . - Mayer,2011

2-2 ویژگی های معنویت

الکینز و همکارانش در تلاش برای شناخت گسترده تر معنویت، ادبیات مربوط به معنویت را مطالعه کردند و از برخی اجزای تشکیلدهنده آن دریافتند که شامل ویژگیهای اساسی زیر است:

بعد معنوی یا فرامادی: که به عنوان خدای متشخص فرد، خود فراتر یا بعد فرامادی تجربه می شود.

معنا و هدف زندگی: به این معنا که »خلأ وجودی« را می توان با زندگی معنادار پر کرد.

داشتن رسالت زندگی: فرد معنوی نوعی احساس وظیفه و تعهد دارد.

تقدیس زندگی: زندگی، مملو از تقدس است و فرد معنوی میتواند تجربههایی نظیر حیرت و اعجاب، تحسین و شگفتی را حتی در موقعیتهای غیرمذهبی نیز داشته باشد؛ و دیگر اینکه سراسر زندگی، مقدس است.

اهمیت ندادن به ارزش های مادی: رضایت نهایی را نه در مادیات، بلکه در مسائل معنوی و روحی م یتوان یافت.

نو عدوستی: به معنای تحت تأثیر درد و رنج قرار گرفتن، داشتن احساس عدالت اجتماعی و اینکه همه ما بخشی از آفرینش هستیم.

اید هآلیسم یا آرمان گرایی: فرد، جهان بهتری را در ذهن به تصویر م یکشد و تمایل دارد که این آرمان را برآورده کند - رستگار، 1385، ص . - 65

3-2 سازمان های معنوی

بر اساس تحقیقات میترف و دنتون، پنج شیوه گوناگون معنوی یا دینی بودنِ سازمانِ معنوی، شناخته شده است:

·    سازمان مبتنی بر دین: یا گرایش آن به دین و معنویت، مثبت است یا گرایش آن به دین، مثبت و به معنویت، منفی است.

·    سازمان مبتنی بر ارز شها: از اینکه الگو و سرمشق رؤسا و مؤسسان آن، اصول فلسفی کلی یا ارز شهای مرتبط و    همسو با دینی خاص یا معنویت باشد، سر برمی تابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید