بخشی از مقاله

چکیده

توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاریها، سمت گیری توسعه فناوری است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار که از دهه1990بر آن تاکید شد جنبهای از توسعه انسانی و در ارتباط با محیط زیست و نسلهای آینده است. هدف توسعه انسانی پرورش قابلیتهای انسانی میباشد. توسعه پایدار اساس بهبود وضعیت و رفع کاستیها ی اجتماعی، فرهنگی جوامع پیشرفتهاست و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و بویژه کشورهای در حال توسعه باشد. توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تامین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی،خودمختاری و تنوع فرهنگی و حفظ یگانگی اکولوژیکی. این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانهای و استفاده از ×منابع اینترنتی صورت گرفته است.

 مقدمه

واژه توسعه پایدار در دهه هفتاد میلادی - به دلیل توجه جهان به مسایل زیست محیطی - پدیدار گشت. اما به درستی باید پذیرفت که در طی یکی دو دهه اخیر است که توسعه پایدار از موضوعی نظری و تیوری گونه به تحولی راهبردی، اجرایی و سازمان یافته گرایش پیدا کرده است. د رگذشته چنین تصور میشد که بروز سوانح طبیعی در نواحی شهری پیامدهای کمتری نسبت به نواحی روستایی دارد ولی در حال حاضر، تغییراتی که در ساختار کالبدی و سازماندهی شهرها ناشی از افزایش شهرها، وابستگی بیش از پیش جوامع به تکنولوژی، گسترش بی رویه نواحی شهری و توسعه فیزیکی آنها برروی مناطق پر خطر بوجود آمده، آسیب پذیری آنها را در مقابل سوانح طبیعی بیش از پیش کرده است.

د سالهای اخیر بویژه در در دهه گذشته، پایداری به یکی از واژگان کلیدی و پر اهمیت در شهرسازی تبدیل شده است، چنانکه بدون توجه به مفهوم گسترده و فراگیر آن، ورود به سایر موضوعات شهری ممکن نخواهد بود. اصطلاح توسعه پایدار اولین بار در کتاب "حدود رشد" مورد استفاده قرار گرفت که در آن مفهوم توسعه پایدار به مفهوم امروزی مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از موضوعات اصلی برنامهریزی در قرن نوزدهم که نویسندگان دارای نگرش پایداری همچنان با آن درگیر بودند تعادل میان شهر و طبیعت بود.

موضوع جوامع روستایی و نوع نگرش توسعهای به این جوامع، به عنوان اصلیترین دغدغه اندیشمندان علم توسعه مطرح میباشد. از سوی دیگر، در مناطق روستایی به دلیل حاکمیت شرایط خاص اکولوژیکی و زیست محیطی بر نوع و شیوه امرار معاش، می توان از منابع طبیعی به عنوان اصلیترین حلقه در زنجیره توسعه روستایی یاد کرد]ِ.[ د ردهه به کمک متفمران و دانشمندان علوم مختلف رشته جدیدی از اخلاق به عنوان اخلاق زیستمحیطی پایهگذاری شد که فراتر از موضوع اخلاق سنتی به تنظیم روابط میان انسانها و محیط زندگی نظر دارد.

این اخلاق بر این آموزه استوار است که زمین فقط یک منبع اقتصای برای بهره کشی نیست بلکه موهبت و نعمتی است که در خور احترام و عشق است. آدامز رد تعریف خود از توسعه پایدار از آن به عنوان توسعه سبز و سیاست سبز یاد میکند و در ضمن توصیف روند تکاملی و تاریخی این مقوله در اروپا، آن را برای تداووک نسل بشری و نسل های آتی ضروری میداند و از حفاظت طبیعی به عنوان پایههای توسعه آتی یاد میکند.

ارتباط محیط زیست و توسعه پایدار، ارتباطی متقابل و دوسویه میباشد و محیط زیست به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار میتواند عاملی برای ست-یابی به توسعه پایدار یا نرسیدن به آن باشد. از طرفی توسعه پایدار نیز میتواند مانع از تخریب محیطزیست شود. بنابراین بازنگری در مبانی اقتصادی نظام سرمایهداری لازم و ضروری میباشد. زیرا ثابت شده است که تنها دستیابی به سود و اصالت فایده ضامن بقا و تداوم حیات نخواهد بود و داشتن نگرش زیستمحیطی در تمامی برنامههای توسعه ضروری است.

سه دلیل برای استفاده از اخلاق در توسعه پایدار وجود دارد: الف - زمان از علوم و فناوریهای پیشترفته ب - زمان روبرو شدن با مفهوم جدیدی از مشکلات که صورت جدیدی از مشکلات است ج - زمان مواجه شدن با تضاد بنیادی در فعالیتهای توسعه پایدار منطقه]ٌِ.[ توسعه پایدار روستایی فرایند تغییرپایدار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی است که برای افزایش رفاه طولانی مدت در کل جامعه طراحی می شود و همچنین به محیطزیست و منابع طبیعی و دسترسی هرچه بیشتر به منابع بستگی ددارد.

اگر توسعه را گذار زا مرحله ای به مرحله دیگر معنا کنیم، در آن تغییر، تحول، پیشرفت و انطباق نهفته است، مردم در کانون آن قرار دارند، رشد اقتصادی نه یک هدف بلکه به مثابه یک وسیله تلقی میشود، فرصتهای زندگی نسلهای آتی را همراه با فرصتهای زندگی نسلهای حاضر مورد جکایت قرار میدهدو نظامهای اکولوزیکی را که کل حیات وابسته به آنهاست، محترم میدارد، در آن صورت میتوان آن را یک توسعه پایدار دانست.

بنابراین در سطح جهانی "توسعه پایدار" و "استفاده پایدا از منابع“ مفاهیمی است که از بیداری جهانیان به محدود بودن منابع کره زمین و آسیبپذیر بودن آن برخاسته است ولی گنجینه مدرن و صنعتی بشر فاقد اصول و روشهایی است که استفاده بهینه از منابع طبیعی را میسر کند اما دانش بومی با دیدگاه کل نگر و سیستمی و اتکا به ابزار ساده تولید برای توسعه پایدار، موثرتر تشخیص داده شده است .همچنین با تغییر دیدگاه توسعه از "توسعه به هر قیمتی" به "توسعه پایدار" تلاش جهت گردآوری دانش بومی از میان جوامع بومی دنیا شدت گرفته است.

توسعه پایدار فرایندی است که طی آن مردم یک کشور نیازهای خود را برمیآورند و سطح زندگی خود را ارتقا میبخشند، بدون اینکه از منابعی که به نسلهای آینده تعلق دارد مصرف کنند. بنابراین توسعه را زمانی پایدار میخوانیم که مخرب نباشند و امکان حفظ منابع اعم از خاک، آب، منابع ژنتیکی، گیاهی و جانوری را برای آیندگان فراهم آورد. در توسعه پایدار، اصل بر این است که منابع طبیعی پایه به گونهای محافظت شوند که نسلهای آینده دست کم به اندازه نسل کنونی بتوانند تولید و مصرف کنند. شاید بهترین تعریفی که برای توسعه پایدار شده تعریفی باشد که در گزارش برانتلند، با عنوان آینده مشترک ما در سال ارائه شده است. این تعریف اینگونه است که توسعهای که نیازهای زمان حال را براورد میکند، بدون آنکه از ×تواناییهای نسلهای آینده برای ارضا نیازهایشان مایه بگذارد.

منابع طبیعی تجدید شونده هر کشوری بستر حیات و مرکز ثقل فعالیت های اقتصادی و اجتماعی میباشد که نقش بنیادی آنها در برنامههای توسعه اجتماعی و اقتصادی، فراهم کردن شرایط زیست محیطی و پیشگیری از بروز تغییرات و دگرگونیهای اساسی در در زیست بومهای مختلف می-باشد]ٌَ.[ علت اولیه طرح مفهوم توسعه پایدار در مقابل توسعه به مفهوم عام، بحران های زیست محیطی به وجود آمده در اثر صنعتی شدن کشورهای توسعه یافته و فشار جمعیتی کشورهای در حال توسعه بوده است.

در کشاورزی پایدار کیفیت منابع طبیعی حفظ میشود وتمامی اکو سیستم کشاورزی مانند انسات جانوران وخاک در مسیر تکاملی قرارمیگیرند به این معنی که سلامت محصولات کشاورزی جانوران وانسان از راه کاربرد روشهای زیست حفظ می گردد از نظر فایده اقتصادی زارعان قادر بهتولید مناسب براای خود کفایی ودرآمد میشوند و بهره روری لازم را با توجه به هزینه کاری که انجام می دهند به دست می آ ورند کشاورزی پایدار یک روش تولید مواد غذایی است که از نظر زیست محیطی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی از ثبات کلی و کافی برخوردار است منابع پایه وطبیعی کشاو رزی در کشاورزی پایدار به شکل بهینه مدیریت میشوند.

کشاورزی پایدار به عنوان نهضتی در جهت حفظ منابع طبیعی می باشد که اهداف اساسی ان حفظ محیط زیست سودمندی اقتصادی و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی از طریق استفاده صحیح از منابع زیست محیطی و کاهش مصرف آلاینده ها ی شیمیایی می باشد کشاورزی پایداربه عنوان یک هدف جهت دستیابی به حداکثر تو لید در کوتاه مدت نمی باشد بلکه هدف اساسی ان دستیابی به یک سطح ثابتاز تولید در کوتاه مدت و دراز مدت است در این نظام زراعی تلاشی در جهتحفظ و اصلاح منابع زیست محیطی و حداکثر استفاده مطلو ب در نضظام است این امر از طریق کاهش مصرف نهاده های شیمیایی و استفاده از جایگزین های نظیر کودهای دامی کود سبز کاربر گیاهان لگوم تناوب زراعی آیش استفادخ از محصولات پوشش مدیریت تلفیقی کنترل زراعی آفات و روش های مکانیکی صورت میگیرد.

در فرایند توسعه پایدار، فقرزدایی و عدالت اجتماعی، امنیت غذایی و تغذیه، اقتصاد پویا و توسعه منابع انسانی شاخصهای توسعه محسوب میشوند. محقق شدن اهداف توسعه پایدار صرف نظر از متفاوت بودن تقدم و تاخر اولویتهای مختلف، مستلزم اعمال مجموعه سیاستها، مدیریتها و اجرای برنامههایی است که منجر و منتهی به فقرزدایی و تحقق عدالت اجتماعی با توجه به محدودیت های طبیعی و با به کارگیری ویژگیهای اقتصادی با حضور و مشارکت مردم در تصمیمگیریها شود.

امروزه مزیتهای عمده انرژیهای نو در بیشتر کشورهای جهان شناسایی شده و از آن به عنوان عاملی که سبب کاهش اثرات مضر گازهای گلخانهای میشود استفاده میگردد. یکی از این انرژیها ، که در دستیابی به توسعه، بویژه توسعه روستایی نقش پررنگی ایفا مینماید، انرژی بیوماس یا ذیستتوده میباشد. اگرچه برخی پژوهشگران کعتقدند که تنها در مواردکمی، منابع بیوماس محلی در مناطق روستایی، به درجه قابل قبولی از پایداری اقتصادی، ×اجتماعی-نهادی و محیطزیست دست خواهند یافت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید