بخشی از مقاله

چکیده  
سینما، یکی از اقسام هنر است که به طرز جالب توجهی ترکیبی از سایر هنرهاست. به این صورت که در سینما، علاوه بر هنر نمایشی، از  هنر هایی نظیر موسیقی، ادبیات و عکاسی نیز استفاده می شود. یکی از دلایل "هنر هفتم" خواندن سینما، همین است. چرا که ریچیوتو  کانودو، منتقد ایتالیایی، معتقد بود که سینما ترکیبی از سایر هنرهاست و از آنجایی که سایر هنر ها را به تعداد شش عدد می دانست،به سینما، هنر هفتم را اطلاق کرد. در این که هنر در تمام قسمت های زندگی بشری تأثیر دارد شکی نیست، اما تأثیر آن در فرآیند آموزش و پرورش با توجه به هدف های آموزشی، جای تفکر و بررسی دارد. برای تحقق اهداف آموزشی که برای دانش آموزان در نظر گرفته  شده است باید از امکانات بسیاری استفاده نمود. یکی از همین امکانات می تواند رشته های مختلف هنری باشد. به خصوص هنر های تجسمی، مانند نقاشی و هنرهای نمایشی، مانند تئاتر و سینما.تجربه نشان داده که کودکان و نوجوانان در مقابله با نمایش و تصویر، از خود واکنش های منجر به یادگیری نشان می دهند. بنابراین درامر آموزش می توان از تصاویر متحرک استفاده های جدی و مفیدنمود.      

واژه های کلیدی  :سینما، نمایش، تصویر، آموزش، هنر  

مقدمه        

هنر، وسیله ایست برای بیان ارزش والای انسانی و همچنین بیان احساسات و زیبایی ها. از اقسام گوناگون هنر، می توان به هنر  نمایشی و از انواع هنر نمایشی، می توان به »سینما« اشاره کرد که از آن به عنوان هنر هفتم نیز نام برده می شود. به تعبیر بزرگان عرصه تعلیم و تربیت، آموزش دادن و معلمی،یک هنر است؛ در واقع آموزش، حرفه ایست که با هنر رابطه مستقیم دارد. بنابر این توصیفات، لازم دانستیم که بر تأثیر هنر بر آموزش، پژوهشی داشته باشیم؛ اما از آنجایی که این تأثیر در یک مقاله  نمیگنجد و سر دراز دارد، مصمم شدیم که مطالعاتمان را در یکی از زمینه های هنری - سینما - محدود کنیم و بدانیم که براستی »هنر هفتم« چگونه می تواند در »هنر آموزش« یاری رسان باشد.بر این اساس تعریف و توضیحی را از »سینما« عنوان می کنیم و  حقیقتاً ماهیت سینما را روشن می کنیم که بدانیم دقیقاً از چه چیزی صحبت می کنیم. سپس به سراغ ماهیت »آموزش« می رویم و تعاریف گوناگونی را که در رابطه با آموزش وجود دارد مطرح می کنیم. پس از آن به بیان توضیحاتی می پردازیم که چگونه و با رعایت  چه اصول و پارامتر هایی، سینما می تواند رویکردی آموزشی داشته باشد. 

سینما چیست؟ 

 سینما یک رسانه دیداری شنیداری مبتنی بر تکنولوژی است که به وسیله آن فعالیت اقتصادی صورت میگیرد و همچنین قابلیت استفاده هنری را داراست. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده  میشود، از عناصر تصویر - به صورت مجموعهای از فریمها - و صدا - گفتگو، صدا و موسیقی - تشکیل شدهاست. یک فیلم بر اساس  فیلمنامه و توسط مجموعهای از بازیگرها، کارگردان، فیلمبردار وعوامل دیگر ساخته میشود. سینما جدیدترین شاخه هنر، معروف بههنر هفتم است که امروزه یکی از عمومیترین و محبوبترین  تولیدات هنری را ارائه میکند. >2@  »سینما با ما، همه ارتش های دنیا بر علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد.«همین یک جمله که از زبان یک سیاستمدار نقل شده ، به خوبی  نشانگر اهمیت و قدرت سینماست.

سینما وسیله خوبی برای تبلیغ و ارائه دیدگاه ها و اندیشه های سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی  است و از همین رهگذر گاه مخاطبش را به بی راهه برده و او را درچمبره تبلیغات گسترده اسیر کرده، اما با این وجود سینما به علوم مختلف از پزشکی، الکترونیک و جغرافیا گرفته تا فیزیک، شیمی و تاریخ خدمات شایانی نموده است. سینما، این وسیله سمعی و بصریجذاب، بزرگترین کارکردش در خلق رویا، خلق ماجرا، خلق شخصیت های دوست داشتنی، نفرت انگیز، ترحم بر انگیز و... و در نهایت ایجاد احساسات عمیق انسانی از عشق و محبت گرفته تا ترس و نفرت است.دیگر سینما یک وسیله ساده سرگرمی ساز نیست، سینما پا را  بسیار فراتر گذاشته و تجربه نشان داده، نادیده گرفتن آن امری غیرعاقلانه است، چه از سوی تماشاگران معمولی و چه از سوی سیاست گذاران اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع مختلف. >3]                                                  
 
آموزش چیست؟

آموزش و پرورش دارای مفهوم و کاربردی گسترده، پیچیده، و مبهم است. تاکنون تعریف واحد یا جامع و مانعی از »آموزش و پرورش« به دست نیامدهاست و اهل نظر، هر یک بر پایه تفکرات و تجربیات خود، تعریفی از آن ارائه دادهاند.آموزش را به عنوان »فراهم آوردن فرصتهایی برای اینکه دانش آموزان یاد بگیرند«تعریف کرده اند. معمولاً فعالیت هایی را که معلم به قصد آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می دهد آموزش می نامند، چه این معلم در دبستان چه در دبیرستان و چه در دانشگاه به فعالیت مشغول باشد. پس بنا به تعریف، آموزش به فعالیت هایی گفته می شود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار یا معلم طرح ریزی می شوند و بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده و به صورت کنش متقابل جریان می یابند. >1]در تعریفی که دکتر سیف در رابطه با آموزش ارائه داده اند، تأکید خاصی روی کنش متقابل بین آموزگار و یادگیرنده وجود دارد که در ادامه تعریف، تأکید توضیح داده شده:»کنش متقابل یا تعامل بین معلم و یادگیرندگان، عنصر اصلی آموزش کلاسی است.«بنابراین می توانیم آموزش را اینگونه تعریف کنیم:»هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح ریزی شده ای که هدف آن آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان است.« با این اوصاف می توانیم بگوییم که دو نوع آموزش داریم:

,1آموزش کلاسی - تدریس -
2.آموزش غیر کلاسی

مبحثی که ما در این مقاله روی آن تمرکز می کنیم، نوع دوم آموزش - غیر کلاسی - است. در واقع می توان لوح های فشرده، صدا و سیما، آموزش غیر حضوری و... را جزء آموزش غیر کلاسی دانست.آموزش به کودکان این قابلیت را میدهد که به صورت مستقل به سوی اهداف مورد نظرشان حرکت کنند و هویت ویژهای در جامعه بیابندهدف های کلی آموزش و پرورش
1,اعتقادی
2,اخلاقی
3,علمی و آموزشی
4,فرهنگی و هنری
5,اجتماعی
6,سیاسی و نظامی
7,اقتصادی
8.زیستی
این هدف ها برگرفته از جزوه طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، مصوب شورای تغییر بنیادی نظام آموزش وپرورش، ستاد اجرایی تغییر بنیادی نظام آموزش، خرداد ماه 1367 می باشد.در ادامه سعی داریم که تأثیر سینما را بر هر یک از این هدف های کلی، عنوان کنیم.

سینما و هدف اعتقادی آموزش و پرورش:

سینما برای تقویت حوزه اعتقادی در دانش آموزان، عنصری بسیار کمک کننده است. در کنار درس های تعلیمات دینی و نمونه های مشابه، فیلم های ساخته شده در رابطه با این مطالب، چه بسا از جذابیت بیشتری برای دانش آموزان برخوردار است. سینمای ایران در حوزه اعتقادی فعالیت های قابل توجهی دارد که از جمله آنها می توان به فیلم »محمد رسول االله - ص - « ساخته مجید مجیدی اشاره کرد.

سینما و هدف اخلاقی آموزش و پرورش:

در واحد های آموزشی که برای دانش آموزان در نظر گرفته شده، به ندرت می توان درسی را یافت که به صورت جدی روی اخلاق یادگیرندگان تمرکز داشته باشد. در این زمینه درس »پرورشی« را می توان مثال زد که در بعضی از مدارس به صورت تک ساعت در هفته برگزار می شود. بدیهی است که در حوزه اخلاقی، آموزش و پرورش به عنصری خارجی احتیاج دارد که این عنصر را اکثراً خانواده می دانند. درکنار خانواده، عناصر دیگری هستند که روی اخلاقیات دانش آموزان تأثیر گذارند. برای مثال رسانه ها و در کنار آنها سینما؛ با گذاشتن فوق برنامه سینمایی برای دانش آموزان، می توانیم به تحقق هدف اخلاقی آموزش و پرورش نزدیک تر شویم.

سینما و هدف علمی و آموزشی آموزش و پرورش:

مطالب علمی در مدارس ما اغلب به صورت تئوری آموزش داده می شوند؛ فیلم های آموزشی در این زمینه می توانند بسیار مفید واقع شوند. برای مثال در زمینه نجوم، فیلم »میان ستاره ای « ساخته کریستوفر نولان جالب توجه است.

سینما و هدف فرهنگی و هنری آموزش و پرورش:

در کنار درس هنر که بین واحد های درسی مدارس قرار گرفته، می توان از فیلم های سینمایی، برای افزایش درک هنری دانش آموزان استفاده کرد. به این ترتیب یادگیرندگان با سینما و کاربرد هنری آن آشنا می شوند. برای نمونه فیلم » طعم گیلاس«، ساخته عباس کیارستمی، که هم داستان فلسفی آن و هم ساختار هنری آن در تحقق این هدف آموزش و پرورش کاربرد دارد.

سینما و هدف اجتماعی آموزش و پرورش:

در کنار درس تعلیمات اجتماعی که در بعضی از سال های آموزشی در مدارس تدریس می شود، باید فضایی را مهیا کرد که دانش آموزان به طور واقعی با اجتماع اطرافشان آشنا شوند. در این زمینه فیلم هایمستند، کمک کننده هستند و در کنار آنها فیلم های سینمایی با مضمون های اجتماعی که در سال های اخیر ساخته شده اند، کاربرد دارند. البته برخی از فیلم های اجتماعی مناسب هر شرایط سنی نیستند که باید به آن توجه شود.سینما و هدف سیاسی و نظامی آموزش و پرورش باید پذیرفت که دنیای امروزه با گذشته بسیار متفاوت شده و اینتفاوت در حوزه های زیادی قابل مشاهده است. چیزی که لازم است در آموزش و پرورش به آن توجه شود، افزایش درک سیاسی دانش آموزان است. درس هایی مانند تعلیمات اجتماعی و آمادگی دفاعی و نظیر آن ها البته در این زمینه مفید هستند؛ برای بهبود دانش یادگیرندگان در این زمینه می توان از هنر هفتم استفاده کرد.

برای مثال فیلم های با مضمون دفاع مقدس، می تواند مفید باشد. همچنین فیلم های اخیر جناب حاتمی کیا » - چ« و »بادیگارد - «، برای درک بهتر دانش آموزان و فراگیران، جالب توجه است.سینما و هدف اقتصادی آموزش و پرورش فرزندان ما در آینده باید بتوانند به اقتصاد کشور کمک کنند، در اینزمینه در مدارس، اطلاعات محدودی در اختیار آنها قرار می گیرد که البته این اطلاعات با فیلم های آموزشی، به ویژه فیلم های مستند، تقویت خواهند شد.سینما و هدف زیستی آموزش و پرورش درس تربیت بدنی، شاید یکی از محبوب ترین درس ها بین دانشآموزان باشد؛ در این زمینه، مربیان توانمندی هم هستند که به دانش آموزان کمک می کنند و هم در زمینه فعالیت های ورزشی و هم در زمینه زندگی سالم زیستی، برای فراگیران مفید هستند.

شاید مثال های سینمایی برای این حوزه از اهداف آموزش و پرورش کم باشد، اما قطعاً هنر نمایشی می تواند در این زمینه هم کاربرد جالب توجهی داشته باشد.سینما و آموزش سینما، یک صنعت و جزء مهمی از فرهنگ جامعه است. ابزار وجودسینما بدون تعلق داشتن به آدمی چیزی نیست. سینما برای انسان و انسان برای هنر معنا پیدا می کند.هنر - سینما - یک نماد یا سازمان مشخص نیست که بتوان آن را به راحتی طبقه بندی کرد. سینم هنر است و هنر، ذات تمامی انسان هاست. پس کاربرد آن هم مربوط به مسائل انسان هاست؛ چوندر غیر اینصورت معنایی پیدا نمی کند. یکی از آن مسائل، یادگیری و آموزش است. می توان از سینما و هنر تصاویر متحرک، برای آموزش دادن استفاده کرد. از آن جا که تحقیقات و پژوهش های گسترده ثابت کرده که استفاده از تصویر، 14 برابر یادگیری را در افراد افزایش می دهد. سینما و تصاویر متحرک می تواند یک عامل مؤثر در یادگیری باشد.
 
سینما و بالاخص خود فیلم در نظام آموزشی می تواند برای روان تر کردن دروس کارساز باشد. ساخت فیلم ملزوم به یک گروه و عوامل انسانی است؛ پس مشخصاً هر فیلم دارای منطق است. در این صورت می توان از ساخت فیلم و دیدن آن در دروسی که غیر انتزاعی است کمک فراوانی گرفت . به دلیل این که این گونه درس ها بار فراوانی دارند و جذابیت آن ها در آموزش کلاسی نسبتاً کم است. به عنوان نمونه برای درس تاریخ یا تاریخ ادبیات، از فیلم برای تأثیر گذاری و ماندگاری مطلب می توان کمک گرفت.تحقیقات و مطالعات انجام شده نشان می دهد که افرادی که فیلم یک اثر را دیده اند، ماندگاری و اثرگذاری بیشتری در آنها داشته در مقابل افرادی که آن اثر را شنیده یا خوانده اند. به عبارت دیگر بینندگان یک اثر بهتر متوجه و تحت تأثیر اثر قرار دارند تا خوانندگان آن.

برای درک بهتر و مؤثر تر این موضوع، یک مثال شخصی می آورم:

کتاب و فیلم »میشل استروگف« اثر ژول ورن.شخص نویسنده کتاب میشل استروگف را خوانده و فیلم - مینی سریال - این اثر را نیز دیده است. در شرایط یکسان که محرک ها به پایین ترین حد خود بوده است، در زمانی یکسان - سه روز بعد از دیدن فیلم و سه روز بعد از خواندن کتاب - از شخص مورد نظر خواسته شد تا خلاصه ای از کتاب و فیلم تهیه کند. خلاصه های تهیه شده از فیلم، کامل تر و بهتر از کتاب خوانده شده بود.هر چند که این تجربیات، مربوط به تمام آثار نمی شوند، اما با این اوصاف، سینما می تواند اثری هنری باشد برای تأثیرگذاری و آموزش؛ چه آموزش در سطح اجتماعی برای مردم و چه آموزش در سطح آکادمیک برای دانش آموزان و دانشجویان و امثالهم. یعنی با به نمایش گذاشتن یک داستان، در قالب سبک های مختلف سینمایی، می توان مفاهیم مهمی را به جامعه مورد نظر، آموزش داد.

نتیجه گیری:

برای پیشبرد اهداف آموزش و پرورش باید تمام تلاشمان را به کار بگیریم و از تمام قابلیت ها به نحو احسن استفاده نماییم. شاید تا به حال به اهمیت صنایع هنری در آموزش و پرورش، به اندازه ای که باید توجه نشده؛ یکی از این صنایع مهم هنری، که قطعاً برای آموزش فراگیران مفید واقع می شود، »سینما«است. قطعاً استفاده از تصویر و تصاویر متحرک، باعث درک بهتر مفاهیم می شوند.
»سینما« برای تحقق اهداف آموزش و پرورش، می تواند ابزاری سودمند باشد. کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، در ایران، در زمینه تولید آثار هنری، از ابتدا بسیار موفق عمل کرده و چند تن از سینما گران بزرگ ایرانی، نظیر عباس کیارستمی، برای این کانون فیلم سازی کرده اند. چه بسا این موفقیت، خود نشان دهنده این موضوع است که فیلم سازی و سینما، برای پرورش استعداد های کودکان و به طور ویژه برای آموزش و پرورش، نکته جالب توجهی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید