بخشی از مقاله
چکیده:
مدیریت از جمله مهم ترین عواملی است که می تواند سازمان یا جامعه ای را به اهداف مطلوب خویش برساند. نگاهی گذرا به دگرگونیهای تاریخی بهخوبی نشان می دهد که پیشرفت ها و تحولات مثبت مدیون رهبران هوشمند و مدیران آگاه و مدبر است و در مقابل، بسیاری از معضلات و مسائل اجتماعی در ضعف یا سوء مدیریت ریشه دارد به عبارت دیگر در مدیریت توصیهها و توصیفها داریم، و علیالاصول توصیهها و تجویزهای اداری و اخلاقی مبتنی بر توصیفها است، و مبنای بایدهای مدیریتی هستیها و واقعیتها است؛ یک بار میتوان از آن توصیهها سؤال کرد و بار دیگر از توصیفها و نگرش و باور به آنها.که در این مقال به این امور پرداخته شده است.
مقدمه :
در مدیریت اسلامی، بهترین مرجع برای یافتن معیارهای مناسب سنجش افراد،قطعاً سخن معصومین - ع - میباشد. سخنان امیرالمومنین - ع - ، منبع ارزشمندی برای این منظور است زیرا سخن آن حضرت به دلیل معصوم بودن ایشان خالی از خطا و لغزش است. همچنین آن حضرت خود تجارب گرانقدری در زمینه خلافت مسلمین و همچنین فرماندهی در جنگها داشتهاند و بر سرزمین گسترده اسلامی آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است علم لدنی آن حضرت میباشد که از امتیازهای خاص ائمه معصومین - ع - میباشد. در این مقاله سعی شده است معیارهای مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی - ع - که از کتاب شریف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در سه دسته معیارهای تخصصی، ارزشی و مکتبی دستهبندی شده است. گرچه این تلاش ناچیز، قطرهای از اقیانوس بیانتهای معارف اهل بیت - ع - میباشد.
اهمیت تبیین صفات و خصوصیات مدیران از دیدگاه حضرت علی - ع - را میتوان به این صورت توضیح داد که در اندیشه حضرت علی - ع - هیچ خطری برای جامعه اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کمصلاحیت نیست. آن حضرت در نامهای به مصریان که با مالک اشتر فرستاد، هنگامی که او را حکومت آن سرزمین گمارد، چنین هشدار داده است: »من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند« - نهج البلاغه: نامه . - 62
اگر حساسیت مردم نسبت به صفات و شروط لازم برای زمامداران کاسته شود یا بی رنگ گردد، آنگاه هر بیصلاحیت و فاقد اهلیتی میتواند در ردههای مدیریتی قرار گیرد و تباهیها به بار آورد. امام علی - ع - چنین هشدار دادهاند: »بیگمان مردمان هلاک شدند آنگاه که پیشوایان هدایت و پیشوایان کفر را یکسان شمردند و گفتند: هر که به جای پیامبر - ص - نشست، چه نیکوکار باشد و چه بدکار اطاعت او واجب است پس بدین سبب هلاک شدند
مدیریت از جمله مهم ترین عواملی است که می تواند سازمان یا جامعه ای را به اهداف مطلوب خویش برساند. نگاهی گذرا به دگرگونیهای تاریخی بهخوبی نشان می دهد که پیشرفت ها و تحولات مثبت مدیون رهبران هوشمند و مدیران آگاه و مدبر است و در مقابل، بسیاری از معضلات و مسائل اجتماعی در ضعف یا سوء مدیریت ریشه دارد. طرح مدیریت در غرب به عنوان علمی خاص و جدید پس از دوران رنسانس و انقلاب صنعتی و با دیدیکاملاً مکانیکی و ماشینی آغاز شد و در طول سالیان دراز به رویکردهای انسانی تر و جامع تر تغییر یافت.
با این حال، اندیشه اداره صحیح جامعه و برقراری نظم و نظامی مناسب برای رفاه و ترقی جامعه از دیرباز مورد توجه نخبگان بشر به ویژه پیامبران و صالحان الهی بوده است. منابع غنی اسلامی به دلیل امتیاز والایی چون پیوند با وحی الهی و نیز برخورداری از زلال عصمت اهل بیت علیهم السلام، اصول و رهنمودهای متقن و جامعی را در همه زمینه ها از جمله مدیریت برای بشر به ارمغان آورده است. طبیعی است که بررسی ها، تحقیقات و تضارب مستمر آرا می تواند جامعه و صاحب نظران اسلامی را در این زمینه به ترسیم نظام مطلوب مدیریتی نزدیک سازد.
مبانی مدیریت دینی:
مدیریت" هنر و علم به کارگیری صحیح افراد و امکانات در جهت وصول به اهداف سازمانی است، به نحوی که با موازین شرع مغایرت نداشته باشد.
مدیریت عبارت است از فرایند اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی و کنترل در راستای تعیین و فایق شدن به اهداف سازمانی در یک محیط پویا
مدیریت را میتوان علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن و رهبری و کنترل فعالیتهای گروهی به منظور حصول به هدف یا هدفهای مشترک خاص تعریف کرد
مدیریت یعنی تصمیم گیری و این وظیفه مهمترین و اصلیترین نقش مدیریت است
شاید بتوان گفت از مجموع تعاریف مربوط به مدیریت، تعریف زیر کلی و قابل قبول باشد :مدیریت عبارت از جهتدهی به تلاشهای افراد همکار در یک سازمان و ایجاد هماهنگی بین این تلاشها، به منظور تحقق هدفهای سازمانی است که ضمن استفادهی صحیح از منابع خدادادی و استعدادهای فطری انسانی افراد سازمان، در راه تعالی انسانی آنان نیز کوشش هماهنگی صورت میگیرد .چنانکه ملاحظه میشود در مدیریت قابل قبول با توجه به ارزشهای اسلامی تنها به تولید و کارآیی افراد توجه نمیشود بلکه رشد معنوی و تعالی انسانی افراد در سازمان اداری و موسسات تولیدی نیز مورد توجه قرار میگیرد
اهمیت مدیریت کارآمد و تدبیر در اداره امور، در پیشرفت جوامع و ملت ها بر کسی پوشیده نیست تا جایی که بسیاری از صاحب نظران، مهمترین علت پیشرفت جوامع را رهبری و مدیریت کارآمد و مهمترین علت انحطاط و عقبماندگی را نیز مدیریت ناکارآمد میدانند.با نگاهی به تاریخ و بررسی سرگذشت جوامع روشن میشود که تمام جوامعی که توانسته اند گامهای مهمی در جهت رشد و کمال بردارند، همه از رهبرانی کارآمد برخوردار بودهاند.
برای نمونه، پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری و مدیریت توانای حضرت امام خمینی - ره - ، یکی از بزرگترین شواهد این مدعاست.علم مدیریت به شکل امروزی، علمی نوپاست و بیش از یکی دو سده از پیشینه آن نمی گذرد، ولی بشر از آغاز آفرینش در اندیشه بهکار بستن راهکارهایی برای اداره بهتر امور و رسیدن سریع به هدف هایش بوده است. ازاینرو، کوشیده است با آزمون و خطا، خشتهای این بنای رفیع را استوار گرداند.
در این میان، پیدایش اسلام و نزول کتاب آسمانی قرآن، این معجزه همیشه جاودان تاریخ، سرفصلی نو در فن مدیریت و رهبری جامعه بود. قرآن کریم در آیات بسیاری به بیان سنتهای الهی و راههای اداره جوامع پرداخته است. شخص پیامبر اکرم - ص - نیز الگوی تمام نمای اسلام راستین و نمونه رهبری موفق در تاریخ بشریت بوده و سیره آن حضرت نیز در تمام زمینه ها برای جهانیان درس آموز است، چنانکه خداوند با اشاره به این حقیقت میفرماید : لَقَدْکانَ لَکُمْ فی رسولُ االله اسوهُ حَسَنَه؛ بی گمان، در وجود رسولخدا - ص - برای شما الگویی نیکو وجود دارد - .«احزاب: - .33
پس از پیامبر اکرم - ص - نیز امامان معصوم - ع - ، رسالت هدایت و رهبری جامعه را به سوی خیر و کمال عهدهدار شدند و با سیره گفتاری و کرداریشان، الگوهایی شایسته از مدیران و رهبران موفق ارائه دادند. در این میان، سیره مولای متقیان، امام علی - ع - زبانزد خاص و عام است, به گونه ای که ظریف ترین و راهگشاترین روش های مدیریت و رهبری را از خطبه ها و نامه های امام در
کتاب سترگ نهجالبلاغه میتوان بدست آورد.
ضرورت و اهمیت مدیریت در اسلام:
مدیریت یکی از ارکان زندگی اجتماعی است; زیرا در اجتماع، منافع و مقاصد افراد و سرنوشت اشخاص با یکدیگر ارتباط و اشتراک پیدا می کنند . ضرورت مدیریت در زندگی اجتماعی تا آنجاست که حتی بسیاری از حیوانات که بصورت اجتماعی زندگی می کنند براساس فرمان غریزه، مدیری را برمی گزینند . حال انسانها که بصورت اجتماعی زندگی می کنند، بطریق اولی نیازمند سازماندهی، برنامه ریزی و سیستمی هستند که بتواند آنها را به اهدافشان رهنمون سازد . مدیریت و راهکارهای آن و تربیت مدیران لایق از اهم مبانی فکری دینی محسوب می شود
انسان نمی تواند به گونه ای ناموزون و همچون وصله ای ناهمرنگ در جهان هستی زندگی کند . او به همان اندازه که از نظام، تشکیلات و مدیریت فاصله گیرد با شکست و ناکامی روبرو خواهد شد و محکوم به فناست. - مدیریت وفرماندهی دراسلام،آیت االله مکارم شیرازی ص - 21-20 در تفکر شیعی، ضرورت مدیریت را باید در امامت جستجو کرد; زیرا امامت از نظر شیعه، به عنوان یک اصل اعتقادی، چیزی جز مدیریت جامع و کامل نیست: الامامه ریاسه عامه فی امور الدین و الدنیا; - - مامت، ریاستی عمومی در امور دین و دنیاست - -
شجره طیبه امامت، ریشه در زمین وحی دارد و با آب عصمت و طهارت سیراب می گردد و از نور وجودی نبوت تغذیه می کند و شاخه های سرسبزش بر سر امت اسلامی و جامعه بشری سایه می افکند; مدیریت یکی از شاخه های این درخت تناور است . امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: »خداوند پیامبران خود را در میان مردم برانگیخت تا با مدیریت خویش ذخایر پنهان استعدادها را استخراج کنند - .«خطبه - 2
در نظام اداری و اجتماعی اسلامی، مدیریتها از امامت ریشه می گیرند; در واقع باید گفت: مشروعیت مدیریت در جامعه دینی ناشی از پیوندی است که با امامت دارد . هرگاه این رابطه قطع گردد، کلیه حرکتها مشروعیت و خاصیت خود را از دست می دهند . با مراجعه به کلام علی - ع - در بحث از مدیریت، میتوان دو نوع سؤال مطرح کرد: اول، رفتار یک مدیر در مقام اجرای وظایف مدیریتی چگونه باید باشد؟ پاسخ این سؤال را میتوان ازدستورالعملهایی که حضرت در نامههای مختلف بیان کردهاند، به دست آورد.
اما سؤال عمیق تر این است: از دیدگاه امام - ع - ، نگرش مدیران به حکومت و مدیریت باید چه نوع نگرشی باشد؟ و توصیه های حضرت در این زمینه چیست؟ به عبارت دیگر، از دیدگاه علی - ع - چگونه باید در پشت صحنه مدیریت، به نگرشها و انگیزشها سامان بخشید تا آن دستورالعملها و توصیهها در جای خود تحقق یابد؟ در این صورت، فهم دیدگاه حضرت در باب مواردی از قبیل کار، مسؤولیت و مدیریت و... که پشت صحنه عمل مدیریتی افراد را مشخص میکند ضرورت دارد.