بخشی از مقاله

چکیده

توجه به ارزشهای فردی و جمعی در محیط کار هسمو با افزایش توجهات اجتماعی به ارزشهای انسانی و اخلاقی از چند دهه پیش بین صاحبنظران علوم روانشناسی و مدیریت گسترش بیشتری یافته است زیرا توجه به این مقوله مزایا بسیاری برای سازمان به همراه دارد. از جمله اصول و ارزشهای مهم سازمانی میتوان به عدالت و اعتماد اشاره نمود. تحقیق حاضر به بررسی وضعیت عدالت و اعتماد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ستادی دانشگاه بوده و 285 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.

نتایج نشان داد نمره عدالت توزیعی %25 افراد مورد بررسی در سطح متوسط و بالاتر از آن، نمره عدالت تعاملی %50 افراد در سطح متوسط و پایینتر و نمره عدالت رویه ای %75 افراد در سطوح متوسط و بالاتر می باشد. همچنین نمره اعتماد سازمانی - اعتماد به مدیر و اعتماد موسسه ای - 25 درصد از افراد در سطوح متوسط و بالاتر از آن میباشد. طبق نتایج عدالت و اعتماد سازمانی کارکنان به طور کلی در سطح متوسطی می باشد. همچنین ادراک عدالت و اعتماد سازمانی کارکنان بر حسب متغیرهای میانجی سن، جنسیت، میزان تحصیلات، سابقه خدمت و وضعیت استخدامی تفاوت معنی داری نداشته است.

مقدمه

ما در عصری زندگی میکنیم که ماهیت جوامع توسط سازمان ها شکل گرفته و آنها نیز به نوبه خود به وسیله دنیای پیرامون و روابط موجود در آن شکل میگیرند. سازمانها گرچه به شکلهای مختلف و بر پایه هدفهای گوناگون تاسیس و سازمان دهی میشوند، اما بدون تردید تمامی آنها بر پایه تلاشهای روانی و جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب می آید، اداره و هدایت می گردند 

با پیچیدهتر شدن شرایط حاکم بر سازمانها، امروزه دلبستگی روانی کارکنان به سازمانها اهمیت فزایندهای یافته است، به گونهای که وجود کارکنان و مدیران با انگیزه در سازمان، با ارزش ترین منبع هر سازمانی است

در واقع دستیابی به اهداف سازمانها تا حد زیادی در گرو عملکرد مناسب کارکنان است و سازمانها برای دستیابی به کارآئی و اثربخشی بیشتر و دستیابی به اهداف تعیین شده خود ناگزیرند که توجه لازم را به منابع انسانی خود مبذول دارند

باید توجه داشت هنگامی که کارکنان به سازمانی میپیوندند مجموعهای از خواستها، نیازها، آرزوها و آزمودگیهای گذشته را که روی هم انتظارهای شغلی را میآفرینند، با خود به همراه میآورند

از طرفی اشخاص مستقل از محیط و موقعیتی که در آن قرار گرفته، عمل نکرده و تفاوتهای موقعیتی بر چگونگی واکنش افراد به شکلهای مختلف اثرگذار است لذا هنگامی که افراد نگرش مثبتی نسبت به کار، مدیریت، واحد و یا کل سازمانی که در آن مشغول به کارند داشته باشند، انگیزه آنان جهت انجام بهتر، بیشتر میشود و عکس این قضیه نیز صادق است

توجه به ارزشهای فردی و جمعی در محیط کار هسمو با افزایش توجهات اجتماعی به ارزشهای انسانی و اخلاقی از چند دهه پیش بین صاحبنظران علوم روان شناسی و مدیریت گسترش فزایندهای یافته است زیرا توجه به این مقوله مزایا و فواید بسیاری برای سازمانها به همراه دارد. از جمله ارزشهای مهم سازمانی میتوان به عدالت و اعتماد در سازمان اشاره نمود.

عدالت سازمانی

همواره انگیزههای نیرومند و متقاعد کنندهای برای بحث و درنگ در مضمون عدالت وجود داشته است. عدالت یک مفهوم آمیخته با جامعه است و در بیشتر جنبههای زندگی حضور دارد. از این رو نظریات مربوط به عدالت به موازات گسترش و پیشرفت جامعه بشری تکامل یافته و دامنه آن از نظریات ادیان و فلاسفه به تحقیقات تجربی کشیده شده است

عدالت از نشانههای عقلانیت و سلامت فکری و اخلاقی یک جامعه و یکی از عوامل مهم رشد و توسعه معقول و همه جانبه و زمینه ساز همه فضیلتها و کمالات و حافظ حقوق و کرامت انسانی است. لذا برای اینکه حیات بشر در مسیر صحیح و تکاملی خود قرار گیرد، باید در همه ساحتهای حیات بشری ظهور و بروز داشته باشد 

واژه »عدالت« کاربرد وسیعی در حوزههای گوناگون فردی و اجتماعی دارد. این گستره کاربرد، به وسعت دامنه مباحث عدالت پژوهی میانجامد و بحث درباره عدالت را به پژوهشی »میان رشته ای« بدل می کند.

در واقع گسترش نقش نظریه برابری در تشریح نگرشها و رفتار کارکنان در دهه 1970، به قلمروی از پژوهش به نام عدالت در سازمان منجر شد. واژه عدالت سازمانی برای اولین بار توسط گرینبرگ در دهه 1970 مطرح گردید اما تحقیقات در این زمینه پس از دهه 1990 به طور فزایندهای افزایش یافته است

بحث عدالت یک موضوع مهم و درخور توجه در عرصه زندگی سازمانیمیباشد. دلیل این ادعا صحبتها، مذاکرات و پرسشهای کارکنان در خصوص مناسب بودن دریافتیهایشان - عدالت توزیعی - و همچنین صحیح و منصفانه بودن رویههای تصمیمگیری مدیران - عدالت رویهای - برای دستیابی به این دریافتیها در سطح سازمان است   

  دنهارت - 1991 - ، نیز بنیادهای اخلاقی سازمان را عزت و آبرو، نیکخواهی و عدالت میداند

به نظر گرینبرگ - 1990 - 3 عدالت سازمانی با ادراک کارکنان از انصاف کاری در سازمان مرتبط است، وی این اصطلاح را برای تشریح و تفسیر نقش انصاف در محیط کاری به کار برد. به نظر مورمن - 1991 - 4، عدالت سازمانی اصطلاحی است که برای توصیف نقش عدالت که به طور مستقیم با موقعیت شغلی ارتباط دارد، به کار میرود. عدالت سازمانی همچنین به شیوهای که کارکنان تشخیص می دهند در محیط کار با آنان با انصاف رفتار شده و شیوهای که این تشخیص سایر متغیرهای عملکردی را تحت تاثیر قرار می دهد، مرتبط است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید