بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
شناسايي مناطق مستعد احداث سد زيرزميني با استفاده از روش هاي GIS و AHP، مطالعه موردي: دشت جارو، شمال شرق استان خوزستان
چکيده
سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS) ابزاري مهم در علم هيدروژئولوژي است که در ارزيابي، نظارت و حفاظت از آب هاي زيرزميني کاربرد قابل توجهي دارد. مبناي مطالعه حاضر نيز استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS) و روش تحليل سلسله مراتبي با استفاده از نرم افزار Expert choice در تعيين مکان هاي مستعد جهت احداث سد زيرزميني در آبخوان دشت جارو واقع در شمال شرق خوزستان ، با صرف کمترين هزينه و زمان است . در اين تحقيق پارامترهاي مختلف به صورت لايه هاي موضوعي ضخامت آبرفت ، عرض آبخوان ، مقاومت عرضي آبخوان ، ضخامت بخش غيراشباع ، شيب زمين ، گراديان هيدروليکي، تراکم آبراهه و فاصله از سازند با انحلال پذيري بالا تهيه و در نرم افزار Arc GIS١٠١ به داده هاي رستري تبديل و سپس با استفاده از AHP، وزن دهي شدند. نقشه نهايي منطقه با استفاده از روش جمع وزني به دست آمده و منطقه به لحاظ پتانسيل احداث سد زيرزميني به پنج ناحيه خيلي خوب ، خوب ، متوسط ، بد و خيلي بد تقسيم بندي شد. درنهايت بخشي از شمال غرب دشت جارو به عنوان مکان مناسب جهت احداث سد زيرزميني مشخص شد.
انتظار مي رود که اين روش مکان يابي سد زيرزميني به طور گسترده اي جهت تأمين منابع آب جديد در نواحي خشک توسعه يابد.
واژههاي کليدي: آب هاي زيرزميني، تحليل سلسله مراتبي (AHP)، دشت جارو، سد زيرزميني، سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS)
١. مقدمه
تا زمانيکه استفاده از آب هاي سطحي پاسخگوي نيازهاي آبي ما نباشد، آب هاي زيرزميني به عنوان تنها گزينه ميتوانند مورد توجه قرار گيرند. علاوه بر اين در مناطق خشک و نيمه خشک و در جاهايي که منابع آب سطحي به شدت کمياب هستند، آب هاي زيرزميني به عنوان تنها منابع در دسترس مورد استفاده قرار ميگيرند. در اين زمينه يکي از چالش هاي پيش روي مديريت منابع آب ، توجه به اصل توسعه پايدار است . مفهوم توسعه پايدار در علم هيدروژئولوژي تحت عنوان استفاده و بهره برداري از آب هاي زيرزميني در مدت زمان نامحدود بدون ايجاد عواقب مخرب زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي تعريف شده است (١٩٩٩ ,.Alley et al). پايداري منابع آب در دهه هاي آينده يکي از مسائل کليدي و گرايش بشر به سمت آب هاي زيرزميني اجتناب ناپذير خواهد بود.
کنفرانس ريودوژانيرو١ (١٩٩٢) به منظور توليد منابع آب قابل اطمينان ، اجراي سدهاي زيرسطحي را به عنوان اهداف اوليه در دستور کار خود قرار داد. سدهاي زيرزميني به طور خاص در مقياس کوچک و در مناطق خشک و نيمه خشک به عنوان راهکاري مناسب جهت تأمين آب مورد نياز مناسب هستند. در کنفرانس مزبور، سدهاي زيرزميني، ابزاري جهت مقابله با فرسايش معرفي شدند. از سدهاي زيرزميني مي توان براي بالا بردن سطح آب هاي زيرزميني و به حداقل رساندن تلفات تبخير استفاده کرد (٢٠٠٠ ,Prinz and Singh;Beaumont ١٩٧٣ ,and Kluger. همچنين سد زيرزميني ميتواند به عنوان روشي کارآمد جهت مبارزه با بيابان زايي مورد استفاده قرار گيرد (١٩٩٨ ,Tsumuro).
سد آب زيرزميني يک ساختار است که مانع جريان طبيعي
آب زيرزميني ميشود و آب را در زير سطح زمين ذخيره مي کند. به طور کلي دو نوع سد آب زيرزميني به نام هاي سدهاي زيرسطحي و سدهاي ذخيره اي ماسه اي وجود دارد.
سد زيرسطحي زير سطح زمين احداث ميشود و به عنوان مانعي جهت جريان طبيعي در آبخوان عمل ميکند. اين در حالي است که نگهداشت آّب در يک سد ماسه اي ناشي از تجمع آب در مجاري موجود در ماسه هاي به کاررفته است .(Hanson and Nilsson, 1986)
تکنيک هاي مختلف احداث سد زيرزميني در مقياس کوچک توسعه يافته اند و در بسياري از نقاط جهان ، به ويژه در جنوب و شرق آفريقا و در هند به کار رفته اند ,Hanson and Nilsson) (١٩٨٦. در اروپا طرح هاي مختلفي در کشورهاي آلمان ، فرانسه و ايتاليا اجرا شده که در آن ها از سد زيرسطحي براي بالا بردن سطح آب هاي زيرزميني استفاده شده است (١٩٧٨ ,BCEOM). سدهاي زيرسطحي در يونان جهت نگهداشت آب هاي زيرزميني در آبخوان هاي موجود (١٩٨١ ,Garagunis) و در يوگسلاوي (١٩٧٣ ,Pavlin) و يونان (١٩٨١ ,Garagunis) به عنوان مانعي در مقابل نفوذ آب دريا به سفره هاي آب شيرين به کار گرفته شده اند. آفريقا قاره اي است که در آن استفاده از سدهاي آب زيرزميني به وفور يافت ميشود (١٩٨٨ ,Nilsson).
در زمينه احداث سد زيرزميني مطالعات مختلفي صورت گرفته است . فوستر و همکاران (٢٠٠٢) در گزارش ارزيابي سدهاي زيرزميني احداث شده در برزيل نشان دادند که عوامل حجم مخزن ، عمق سنگ بستر نسبت به سطح زمين ، نفوذپذيري و کيفيت شيميايي خاکهاي موجود در مخزن نقش مؤثري در موفقيت سدهاي زيرزميني دارند ( ,Foster ٢٠٠٣). وانرومپاي (٢٠٠٣) در گزارش ارزيابي پنج سد زيرزميني در بلژيک نتيجه گرفت که سدهاي زيرزميني داراي مزايايي بسياري هستند که از آن جمله ميتوان به اين موارد اشاره کرد: افزايش ظرفيت چاه هاي موجود، سادگي و هزينه کم اجرايي، قابليت تکرار، خطر آلودگي پايين و سهولت بهره برداري توسط اهالي محل (٢٠٠٣ ,Vanrompay).
در ايران استفاده از سد آب زيرزميني به عصر صفويه مربوط ميشود که براي افزايش آب مادر چاه قنات وزوان در ميمه اصفهان ، آب ديگر قنات ها را توسط اين بندها به مادرچاه منحرف ميکردند. از جمله سدهاي زيرزميني احداث شده در ايران ميتوان به سدهاي کوهزرد دامغان و تويه دوار يزد اشاره کرد. در ساخت سد کوهزرد دامغان از دو روش استفاده شده است : در قسمت اول از کف تا ارتفاع چهار متري، ديوارچيني آجري با رويه قيرگوني صورت گرفته و در قسمت دوم ، سه متر رس کوبيده شده قرار داده شده است . در سد تويه دوار يزد نيز تا عمق ٥ متر سنگ و ملات و در ادامه از بتن استفاده شده است (صحت ، ١٣٩٢).
در زمينه پتانسيل يابي آب زيرزميني با استفاده از سنجش از دور و فناوري GIS و استفاده از روش تحليل سلسله مراتبي (AHP) مطالعات بسيار زيادي صورت گرفته است ؛ ليکن در مکانيابي احداث سد زيرزميني تاکنون پژوهش زيادي انجام نشده است . بنابراين پژوهش حاضر ميتواند از جمله پژوهش هاي نوين در راستاي مکانيابي سد زيرزميني با استفاده از روش هاي يادشده به شمار رود. بر اين اساس در مطالعه پيش رو، سعي شده است با استفاده از فناوري هاي سنجش از دور، GIS و AHP، مناطق مستعد جهت احداث سد زيرزميني در دشت جارو شناسايي شوند.
٢. منطقه مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه دشت جارو در شمال شرق استان خوزستان است که در حد فاصل طول جغرافيائي ́٢٩ ̊٤٩ تا ́٣٦ ̊٤٩ شرقي و عرض جغرافيائي ́٣٨ ̊٣٠ تا ́٣٦ ̊٣١ قرار دارد. اين دشت توسط سازندهاي گچساران و ميشان در شرق و کنگلومراي بختياري در غرب در بر گرفته شده است (شکل .(1
مساحت و محيط دشت جارو با ارتفاعات پيرامون به تر تيب بالغ بر ٤٠ کيلومترمربع و برابر با ٤٧.٥ کيلومتر است . اين دشت به تبعيت از روند ارتفاعات زاگرس در ناوديسي با راستايي شمال غرب - جنوب شرق قرار دارد. در غرب اين ناوديس ، تاقديس هفتکل واقع شده است که برونزهاي سازند بختياري حاصل از اين تاقديس را ميتوان در غرب دشت جارو مشاهده کرد. در شرق اين دشت ، متأثر از عملکرد گسل معکوس لهبري، رخنمون سازند بختياري محو شده است و به جاي آن سازندهاي گچساران و ميشان بيرون زدگي دارند.
بنابراين به طور کلي ارتفاعات پيرامون اين منطقه مشتمل بر اين سه سازند هستند. حداکثر و حداقل ارتفاع از سطح دريا در گستره اين پژوهش حدود ٤٩١ متر (در ارتفاعات شرقي) و ٣٨٣ متر (در حوالي بستر رودخانه شورباريک واقع در شمال دشت جارو) است . ميزان ارتفاع متوسط دشت ٤٠٠ متر و شيب کلي دشت از سمت جنوب و جنوب شرق به سمت شمال و شمال غرب است .
٣. روش تحقيق
در اين مبحث به ذکر داده ها و روش هاي مورد استفاده در پژوهش پيش رو پرداخته خواهد شد. بر اين اساس داده هاي لازم را ميتوان به شرح زير بر شمرد:
١. نقشه هاي زمين شناسي ١:١٠٠٠٠٠ شرکت ملي نفت ايران جهت تعيين محدوده دشت و توليد نقشه زمين شناسي در محيط Arc GIS؛
٢. استفاده از DGN منطقه جهت ترسيم نقشه تراکم آبراهه ؛
٣. استفاده از لايه رقومي ارتفاعي ٢ جهت تهيه مدل رقومي ارتفاع ٣ منطقه در راستاي تهيه لايه ارتفاع و شيب ؛
٤. استفاده از داده هاي ژئوفيزيکي انجام شده توسط شرکت زمين کاوگستر در سال ١٣٨١ جهت به دست آوردن ضخامت آبرفت و مقاومت عرضي آبخوان (RT4)؛
٥. استفاده از داده هاي پيزومتري انجام شده توسط سازمان آب و برق استان خوزستان از سال ١٣٨٤ تا سال ١٣٩٢، جهت تعيين ضخامت بخش غيراشباع .
در اين تحقيق ابتدا داده هاي زميني، تصاوير ماهواره اي و نقشه هاي موجود پردازش شدند. سپس لايه هاي موضوعي شامل ضخامت آبرفت ، عرض آبخوان ، مقاومت عرضي آبخوان ، ضخامت بخش غيراشباع ، شيب زمين ، گراديان هيدروليکي، تراکم آبراهه و فاصله از سازند داراي انحلال پذيري بالا جهت شناسايي مناطق مستعد جهت احداث سد زيرزميني با استفاده از Arc GIS انتخاب شدند. لايه هاي موضوعي فوق با استفاده از نرم افزار Arc GIS١٠١ به صورت رستر درآمدند و به کمک روش تحليل سلسله مراتبي وزن دهي شدند. در مرحله وزن دهي، لايه ها ارزش گذاري مجدد شدند.و سپس با استفاده از روش همپوشاني جمع وزني، نقشه نهايي پتانسيل سد زيرزميني تهيه شد. نحوه توليد لايه هاي فوق به تفصيل در ادامه آورده شده است .
٣. ١. روش تحليل سلسله مراتبي
پس از تهيه لايه هاي اطلاعاتي مختلف جهت وزن دهي به هر لايه ، نوبت به مقايسه و تحليل فناوريهاي مختلف از طريق تحليل سلسله مراتبي ميرسد. در اين قسمت مقايسه ها و تصميم گيري به روش AHP صورت ميگيرد. اين روش براي اولين بار در دهه ي ٧٠ ميلادي به وسيله ساتي ابداع شد. در اين روش ابتدا سلسله مراتب مقايسه ها در بالاترين بخش هدف ساخته مي شود که در اينجا انتخاب مناطق با پتانسيل بالاي احداث سد زيرزميني و بعد از آن پارامترهاي مؤثر در تصميم گيري مد نظر است . سپس پارامترها در اين مرحله به روش دوبه دو با يکديگر مقايسه و امتياز دهي ميشوند. نحوه مقايسه گزينه ها و امتيازدهي به آن ها در جدول (١) آورده شده است . در اين مرحله گزينه هاي مختلف بر اساس نظرات کارشناسي و مطالعات پيشين و با توجه به شناخت کلي از منطقه ، با يکديگر مقايسه ميشوند. اين مقايسه ها با نظرات تعدادي از متخصصان که در اين زمينه فعاليت دارند مقايسه و نتيجه حاصل در نرم افزار تحليلي قرار داده مي شود.
سپس ماتريس حاصل از مقايسه تمام گزينه ها تشکيل مي شود و مؤلفه هاي آن به صورت زير نرمال مي شوند:در رابطه بالا، a، نام زيرمعيار و rij ، زيرمعيار نرمال شده است . i و j نيز دو جايگزيني هستند که با يکديگر مقايسه ميشوند.
پس از محاسبه ماتريس نرمال ، ماتريس وزن هر کدام از گزينه ها به صورت زير محاسبه مي شود:
W، ميانگين وزني، N تعداد جايگزين هاي مورد مقايسه و rij، مقادير نرمال شده هر خانه از يک سطر است .
حال وزن نهايي هر کدام از معيارها به صورت زير محاسبه مي شود:
W، ميانگين وزن نهايي جايگزين سطر اول ، Wai، ميانگين وزن جايگزين i، Wci، ميانگين وزن زيرمعيار j،n ، مجموعه معيارها
و جايگزين هاي سطر اول است .
در اين مرحله بايد شاخص سازگاري٥ محاسبه شود. اگر شاخص سازگاري بيش از ٩٠% يا به عبارت ديگر ناسازگاري محاسبات کمتر از ده درصد باشد، محاسبات مورد تأييد قرار ميگيرند. در غير اين صورت تحليل بايد مجددًا انجام شود.
λmax، ميانگين بردار سازگاري، a، ميانگين هندسي ماتريس ij (يک سطح افقي)، Wij، وزن يا اولويت جايگزين ij (يک سطح افقي) و N، تعداد جايگزين هاي مورد مقايسه است .
٣. ٢. تهيه لايه هاي اطلاعاتي
همان طور که اشاره شد تهيه لايه هاي اطلاعاتي يکي از مراحل مهم انجام تحقيق در مطالعه حاضر است . يکي از اين لايه ها، مقاومت عرضي است که به دليل اهميت زياد در اينجا به صورت مختصر تشريح ميشود.
مقاومت عرضي (RT)، کميتي است که از حاصل ضرب ضخامت لايه آبرفتي آبدار٦ در مقاومت ويژه واقعي ٧ آن به دست ميآيد. T نيز حاصل ضرب هدايت هيدروليکي (K)
در ضخامت آبخوان (b) است . در اين نقشه هر چه ميزان RT بالا باشد، کيفيت آبخوان از ديدگاه هاي مذکور که فاکتورهاي اصلي در بهره برداريهاي آب هاي زيرزميني هستند، در وضعيت بهتري قرار دارد. در اين نقشه ها هر چه مقاومت ويژه واقعي (R) لايه آبدار بالا باشد، نشان دهنده کاهش املاح در آن لايه خواهد بود. بنابراين عامل يادشده در مورد چاه هايي که براي شرب حفر ميشوند (و حتي براي مصارف ديگر)، فاکتور تعيين کننده اي است . همچنين زمانيکه ضخامت لايه آبدار بالاست ، امکان بهره وري چاه هاي حفاريشده به لحاظ گستردگي در ضخامت آب هاي در دسترس ، بالا ميرود. بعضاً ضخامت لايه آبدار بالاست ؛ ولي آب هاي موجود در خلل و فرج آبرفت هاي آن ، املاح بسياري دارند يا آبرفت ها داراي دانه بندي ريزتري هستند، بنابراين ارزش اين آبرفت ها از ديدگاه آب شناسي پايين است .
همچنين اگر لايه زيرزميني داراي آب هاي شيرين و قابل شرب باشد؛ اما ضخامت مناسبي نداشته باشد، آبدهي آن به چاه ها کم ميشود و بهره وري چاه ها کاهش مييابد. به همين دليل اين دو فاکتور مکمل يکديگر براي تعيين کيفيت آب هاي زيرزميني هستند.
به طور معمول در دشت بين T و RT همبستگي مثبت و در سازندهاي سخت ، همبستگي منفي وجود دارد (٢٠٠٥ ,Singh;
٢٠١٠ ,.Batte et al). تاکنون رابطه بين شاخص هاي آبخوان و پارامترهاي الکتريکي آن توسط محققان مختلفي بررسي شده است ( Onuoha ;١٩٨١ ,Niwas and Singhal ;١٩٧٧ ,Kelly and Mbazi, 1988, 1985; Mbonu et al., 1991; Huntley, 1986 )
به دست آوردن شاخص هاي کمي آبخوان مانند T،K ،S و غيره از طريق آزمون هاي پمپاژ بهترين روش است ؛ اما متأسفانه اين روش ها با هزينه و وقت زيادي همراه هستند. محققان متوجه شدند که بين شاخص هاي هيدروليکي آبخوان و شاخص هاي الکتريکي آن نوعي همبستگي وجود دارد؛ زيرا هر دوي آن ها در ارتباط با ساختار فضاهاي خالي و همگن يا ناهمگن بودن آبخوان هستند ( ,.Mazac et al ;١٩٧٧ ,Kelly .(1985; Huntley, 1986; Mazac et al., 1988
چيت سازان و همکاران (١٣٩٠) با مطالعه اي در دشت خويس نشان دادند که در صورت نبود داده هاي کافي هدايت هيدروليکي (K) ميتوان از مقاومت عرضي آبخوان به عنوان معياري مناسب جهت ارزيابي قابليت انتقال آبخوان استفاده کرد.
انتقال پذيري (T)، هدايت هيدروليکي (K)، مقاومت عرضي (RT) و ضخامت آبخوان از ويژگيهاي مهمي هستند که آبخوان را توصيف ميکنند. مطالعات زيادي نشان ميدهد که پارامترهاي هيدروليکي ميتوانند از طريق اندازه گيريهاي الکتريکي به دست آورده شوند ( Biella et ;١٩٧٧ ,Brace)
١٩٨٣ ,Bussian ;١٩٨٣ ,.al. در همين راستا، ميلت ٨ (١٩٤٧) با تعريف پارامترهاي Dar-Zarrouk که شامل C و LC هستند، روابطي را بين مقاومت ويژه و برخي از پارامترهاي آبخوان برقرار کرد. بر اين اساس نتيجه گرفته شد که چون تغييرات تخلخل باعث تغيير در K ميشوند؛ بين اين پارامترها ارتباط معناداري وجود دارد. درصورتيکه آبخوان همگن باشد نسبت K.щ مقداري نسبتاً ثابت است که ثابت C ناميده ميشود. در اين معادله K هدايت هيدروليکي و щ مقاومت الکتريکي است . در يک لايه افقي هدايت افقي يا LC برابر با حاصل تقسيم ضخامت آبخوان بر مقاومت آن است .
انتقال پذيري آبخوان عبارت است از حاصل ضرب ضخامت بخش اشباع آبخوان در متوسط هدايت هيدروليکي آن .
مقاومت عرضي (RT) نيز حاصل ضرب مقاومت الکتريکي در ضخامت آبخوان (h) است .
بنابراين نيواس و سينگال (١٩٨١) با تلفيق روابط بالا به معادلات زير دست يافتند:
بنابراين :
که در آبخوان همواره مقدار ثابتي است ؛ بنابراين بين T و RT رابطه مستقيمي وجود دارد. سينگ (٢٠٠٥) و بات و همکاران (٢٠١٠) به اين نتيجه رسيدند که در سازند سخت اين قضيه صادق نيست و بين اين دو پارامتر رابطه منفي وجود دارد.
٤. يافته ها و بحث
در اين مبحث با توجه به داده ها و روش هاي مورد استفاده ، ابتدا لايه هاي اطلاعاتي تهيه شده به تصوير کشيده ميشوند و سپس از تلفيق آن ها با يکديگر نقشه نهايي مکانيابي محل مناسب براي احداث سد زيرزميني در منطقه مورد مطالعه ، ترسيم ميشود.
٤. ١. لايه هاي اطلاعاتي تهيه شده
٤. ١. ١. ضخامت آبرفت
ضخامت آبرفت در منطقه مورد مطالعه ، از ١ تا ١٣٣ متر متغير است . براي احداث سد زيرزميني ضخامت قابل توجهي از آبرفت مورد نياز است تا امکان تجمع و ذخيره آب وجود داشته باشد. طبيعي است که ضخامت کم آبرفت باعث بالا آمدن سطح آب مي شود، ضمن اينکه توان ذخيره مناسب آب را نيز دارا نيست . ضخامت بالاي آبرفت باعث تجمع مقدار قابل ملاحظه اي منابع آبي ميشود؛ اما هزينه حفاري و احداث سد زيرزميني را به طور چشمگيري افزايش ميدهد. شايان ذکر است که داده هاي مربوط به ضخامت آبرفت در منطقه مورد مطالعه ، داده هاي ژئوفيزيکي سازمان آب و برق استان خوزستان هستند. داده هاي نقطه اي مربوط به ضخامت آبرفت ابتدا در محيط Arc Map در نرم افزار Arc GIS10.1 با استفاده از روش هاي زمين آماري مناسب به رستر تبديل و سپس به طبقات متناسب با هدف دسته بندي شدند. نقشه طبقه بندي شده لايه ضخامت آبرفت در شکل (٢) نشان داده شده است .
٤. ١. ٢. عرض آبخوان
ضخامت بالاي آبخوان باعث افزايش هزينه احداث سد زيرزميني ميشود؛ بنابراين هر چه عرض آبخوان کمتر باشد موقعيت مناسب تري جهت احداث سد فراهم ميشود. از آنجاييکه تهيه لايه اطلاعاتي عرض آبخوان توسط محيط Arc GIS مقدور نيست ، جهت تهيه اين لايه ابتدا خطوطي به صورت عمود بر عرض آبخوان ترسيم ميشود، سپس با تعريف يک فيلد٩ در لايه وکتور (از نوع Polyline) تحت عنوان عرض آبخوان (که ويژگيهاي توصيفي ١٠ اين فيلد دربرگيرنده طول هر کدام از خطوط است ) اقدام به تهيه لايه وکتوري نهايي اين لايه اطلاعاتي مي شود. سپس با استفاده از اکستنشن spatial analysis در نرم افزار ArcGIS١٠١ و با استفاده از عملگر Line Density بر اساس فيلد تعريف شده تحت عنوان عرض آبخوان ، لايه رستري عرض آبخوان توليد مي شود. در اين مطالعه عرض آبخوان به ٥ رده تقسيم بندي شد. نقشه طبقه بنديشده لايه عرض آبخوان در شکل (٢) نشان داده شده است .
٤. ١. ٣. مقاومت عرضي آبخوان
در اين تحقيق داده هاي مقاومت عرضي آبخوان از حالت وکتور (نقطه اي) به رستر تبديل (همانند لايه ضخامت آبرفت ) و سپس به پنج رده تقسيم بندي شدند. نقشه طبقه بنديشده لايه مقاومت عرضي آبخوان در شکل (٢) نشان داده شده است .
٤. ١. ٤. ضخامت بخش غيراشباع
منطقه شامل پنج پيزومتر است که به لحاظ مکاني پراکنش مناسبي در منطقه دارند. با استفاده از داده هاي پيزومتري و در دست داشتن تراز ايستابي و تراز ارتفاعي هر پيزومتر و در نهايت تفريق اين دو از همديگر، ضخامت بخش غيراشباع به دست ميآيد. لازم به ذکر است که در اين حالت نيز رستر نهايي با استفاده از روش هاي درونيابي که در لايه هاي فوق ذکر شد به دست مي آيد. اعماق کم ، به علت بالا بودن سطح ايستابي و افزايش پتانسيل تبخير و اعماق بالا به علت طولاني شدن مسير و نگهداشت مقدار قابل توجهي از آب ، براي سد زيرزميني مناسب نيستند. ضخامت بخش غيراشباع دشت جارو از ١٠ متر تا ٣٥ متر متغير است . از آنجاييکه پتانسيل تبخير و تعرق در اعماق کمتر از ٣ متر قابل توجه است ، کمترين ضخامت غيراشباع آبخوان مناسب ترين گزينه براي احداث سد زيرزميني به شمار ميآيد (عليزاده ، ١٣٨٩). نقشه طبقه بنديشده لايه ضخامت بخش غيراشباع در شکل (٢) نشان داده شده است .
٤. ١. ٥. شيب زمين
جهت استخراج شيب منطقه از لايه رقومي ارتفاعي USGS براي تهيه مدل رقومي ارتفاع (DEM) منطقه و از DEM جهت تهيه لايه شيب استفاده شد. در نتيجه شيب بيشتر باعث جاري شدن رواناب بيشتر و در نتيجه نرخ فرسايش بيشتر و صورت پذيرفتن تغذيه کمتر ميشود. با اين توصيفات شيب کم فرصت نفوذ آب را فراهم ميآورد و به ذخيره مناسب آب کمک ميکند. نقشه طبقه بنديشده لايه شيب زمين در شکل (٢) نشان داده شده است .