بخشی از مقاله
چکیده
در سالیان اخیر مدیریت و سیستم اندازه گیری عملکرد مورد توجه زیاد محققین قرار گرفته است. علیرغم استفاده رو به رشد از سیستم های مدیریت و اندازه گیری عملکرد، شرکتها با مشکلات زیادی در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی مواجه می باشند. همچنین سیستم های اندازه گیری عملکرد می توانند بر توسعه مدل های ذهنی و عملکرد مدیریتی مدیران و نهایتاً فرآیندهای تغییر سازمانی تأثیر گذارند.
در این مقاله ابتدا به شناسایی مبانی پایه و چارچوبی یکپارچه برای سیستم اندازه گیری عملکرد وسپس به مروری بر دو تحقیق انجام شده مرتبط با عناوین » آیا سیستم های اندازه گیری عملکرد جامع کمک کننده یا مانع شونده برای توسعه مدل ذهنی مدیران است؟
« و » نقش مدل های ذهنی در فرآیند تغییر سازمانی« می پردازیم.نتایج حاکی از تحقیق انجام شده حاکی از این است که طراحی و پیاده سازی و اجرای اصولی سیستم اندازه گیری عملکرد به توسعه مدل های ذهنی برای مدیران با تصدی کوتاه سازمانی یا واحد تجاری کوچک کمک کرده و به تبع آن سبب می گردد که نوع تعبیری که مدیران از رویدادهای واقعی و نگرشی که نسبت به فرآیند تغییر سازمانی دارند بر تعبیری که ایشان در مورد اقدام به تغییرات مختلف سازمانی اتخاذ می کنند موثر باشد.
مقدمه
طراحی سیستم های اندازه گیری عملکرد یکی از موضوعاتی است که هم از منظر تئوری و هم از منظر عملی مورد توجه زیادی واقع شده است. سازمان ها به منظور کسب موفقیت بیشتر، نیازمند تعیین اهداف، استراتژی ها، انجام فعالیت های لازم در راستای دستیابی به اهداف، و نظارت بر فعالیتهای مربوطه می باشند. با بزرگ تر شدن شرکت ها، نظارت بر فعالیت ها دشوارتر شده و نیاز بیشتری به استفاده از یک سیستم اندازه گیری عملکرد احساس می شود. امروزه سیستمهای اندازه -گیری عملکرد از طریق آشکار نمودن فعالیتهای انجام گرفته در راستای اهداف سازمان و برجسته نمودن جاهایی که نیازمند بهبود بیشتر می باشند، نقش حیاتی در سازمانها ایفا می نمایند.
در حسابداری مدیریت نیزاهمیت درک سیستم های اندازه گیری عملکرد روز به روز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و تحقیقات انجام شده اشاره دارد به اینکه سیستم اندازه گیری عملکرد از طریق کمک به افراد و مدیران در بروزرسانی مدلهای ذهنی شان و پیشرفت یادگیری می توانند عملکرد را بهبود ببخشند. همچنین محققان اشاره دارند هنگامی که مدیران فشار عوامل محرک تغییر سازمانی را بیشتر ار فشار موانع سکون سازمانی دریابند ،فرآیند تغییر سازمانی را آغاز خواهند کردو می توان مدل های ذهنی مدیران رابازنمایی از واقعیت تعریف کرد که تصمیم گیرندگان آنها را برای معنی بخشیدن به علائم اطلاعاتی دریافت شده مورد استفاده قرار می دهند.
مزیت بررسی مدل های ذهنی این است که مدل ها می گویند چطور اطلا عات تعبیر شده ،بر فرآیند تصمیم گیری اثر می گذارد و مجموعه راه حل های در نظر گرفته شده را محدود می کند.بر این اساس تحقیقاتی که به بررسی فرآیند تغییر سازمانی می پردازند باید آن چیزهایی را که مدیران ،رخدادهای تقویت کننده تغییر به حساب می آورند و آن چیزهایی را که ایشان از آنها به عنوان جبر سازمانی تعبیر می کنند را مورد توجه قرار دهند.
مقاله حاضر از سه قسمت اصلی تشکیل شده است در قسمت اول به شناسایی مبانی پایه ومعرفی چارچوبی یکپارچه برای اندازه گیری عملکرد پرداخته شده است. در قسمت دوم به بررسی تحقیقی با عنوان آیا سیستم های اندازه گیری عملکرد جامع کمک کننده یا مانع شونده برای توسعه مدل ذهنی مدیران است؟ و نهایتاً در قسمت سوم نیز به بررسی تحقیقی در مورد نقش مدلهای ذهنی مدیران بر فرآیند تغییر سازمانی می پردازیم.
-1 شناسایی مبانی پایه و معرفی چارچوبی یکپارچه برای سیستم اندازه گیری عملکرد
-1-1 شناسایی مبانی پایه یک سیستم اندازه گیری عملکرد
الف - ارزیابی
سیستم های اندازه گیری عملکرد باید دارای یک مرحله ارزیابی بوده تا از این طریق به ارزیابی توانایی سیستم موجود پرداخته و پس از مشخص نمودن نقاط ضعف آن، راهکار مناسبی برای رفع آن ها تعیین نمود. این عنصر از اهمیت زیادی برای موفقیت یک سیستم اندازه گیری عملکرد برخوردار است زیرا این مرحله در ابتدای کار مشخص می نماید که سیستم اندازه گیری عملکرد باید چه ساختاری داشته باشد و چه کارهایی برای بهبود آن لازم است. نیاز به وجود چنین مرحله ای برای یک سیستم اندازه گیری عملکرد، توسط دیکسون و همکاران - - 1990 و بیتیچی و همکاران - - 2000 مورد اشاره قرار گرفته است.
ب - طراحی
سیستم اندازه گیری عملکرد باید ویژگی های کسب و کار شرکت را در بر گیرد. بنابراین لازم است تا چارچوبی خاص و معیارهایی مربوط طراحی گردد. چندین چارچوب موجود در ادبیات به ارائه راه- حلهایی در این خصوص پرداخته اند. عناصر کلیدی این چارچوب ها عبارتند از : ارتباط استراتژی ها با عمل، توجه به ذینفعان مختلف، استفاده از شاخص های مالی و غیرمالی، و ترکیب پارامترهای داخلی و خارجی. سانتوس و بورن - - 2005 به معرفی تعدادی عامل فرایندی مرتبط با طراحی یک سیستم اندازه گیری عملکرد پرداخته اند که از جمله این عوامل می توان به چارچوب اندازه گیری عملکرد، مسیرهای استراتژی، معیارها و اهداف، ترکیب و معماری اطلاعات اشاره نمود.