بخشی از مقاله

چارچوبي براي شناسايي شايستگي هاي خط مشي گذاران ملي (نمايندگان مجلس قانون گذاري )

امروزه بخش عظيمي از تصميم هاي خط مشي عمومي در نهادي به نام پارلمان اتخاذ مـي شـود. درواقـع پارلمان ، اساسي ترين نهاد خط مشي گذاري در نظام هاي سياسي است . ازاين رو،شايستگي ها و صـلاحيت افرادي که قرار است به نمايندگي از مردم به خط مشي گـذاري بپردازنـد، حـائز اهميـت بسـياري اسـت .
چالش پيش رواين است که به زعم منتقدان با وجود تحولات بسيار در نظام خط مشي گذاري جمهـ ري اسلامي ايران ، سياست هاي اتخاذ شده در مجلس ، همواره باکاسـتي هـايي روبـه رو بـوده و گـاهي فاقـد جامع نگري يا متناقص با سياست هاي کلي نظام بوده است . بـه نظـر مـي رسـد علـت ايـن نـواقص ، عـدم شايستگي هاي لازم در نمايندگان مجلس است . بنابراين راه حل مناسب ، ارتقاي شايستگي هاي نمايندگان و خط مشي گذاران ملي است تا ضمن داشـتن يـک مجلـس کارآمـد و اثـربخش ، بتـوان ازلحـاظ شـدن ضرورت ها، الزامات و راهبردهاي مؤثر درخط مشي هاي اتخاذ شده ، مطمئن بود. مقاله حاضر، به احصـاي شايستگي هاي کل ي دي خط مشي گذاران ملي پرداخته و با تجزيه وتحليل داده هاي حاصل از پرسـش نامـه ، به بررسي و تحليل شکاف وضع موجود و مطلوب مي پـردازد و نتيجـه مـي گيـردکـه بـين آنهـا تفـاوت معناداري وجود دارد. در پايان نيز رهنمودهـايي را درخصـوص ارتقـا و نهادينـه سـازي شايسـتگي هـاي سياستگذاران ارائه مي دهد.
کليدواژه ها:خط مشيگذاري عمومي؛ شايستگيها؛ شايستگيهايسياسي؛فني؛ تحليلـي؛ اجتمـاعي؛ تعاملي؛ فردي؛ ارزشي و ادراکي

مقدمه
امروزه اهميت خط مشي گذاري عم مي ١برکسي پوشيده نيست . سال ها از زماني که تنها يک نفر بر سرنوشت امور حاکم بود گذشته است . نظام هـاي خـط مشـي گـذاري گذشـته کاملاً شخصي و به جاي قانوني و وفادار بودن به منافع عامه و حکومـت ، بـه فـرد خاصـي مانند پادشاه وابسته بود و از اين لحاظ بسيار مسـتعد فسـاد و سـوءاسـتفاده بودنـد. امـا امروزه با توجه به الزامات دنياي مـدرن و م هيـت مسـائل عمـومي ، نظـام هـاي گذشـته به شدت کارايي خود رااز دست داده اند و بخش عظيمي از خط مشـي گـذاري عمـومي در نهادي به نام مجلس انجام مي شودکه به ن عي عامه مردم در آن حضور دارند.
در ايران مجلس شوراي اسلامي ، اختيارات و وظايف قانوني فراوانـي دارد، تـا جـايي که بيش از پنجاه اصل قانون اساسي صريحاً به حدود، وظايف و اخ يارات مجلـس اشـاره مي کند. مانند وضع قانون دربيشـترمسـائل ، تص ويب بودجـه عمـومي ، حـق تحقيـق و تفحص در همه امورکشور، تصويب عهدنامه ها، قراردادها و موافقت نامه هاي بـين المللـي ، مسئوليت داشتن در برابر ملت ، حق اظهارنظر در همـه مسـائل داخلـي و خـارجي ،رأي اعتماد به هيئت وزيران و استيضاح آنان . بدون شک به سامان رساندن وظايف ياد شـده ، رسالتي بسيار سنگين است که در سايه آينده نگري ، برنامه ريـزي و انديشـيدن بـه همـه جوانب قابل تحقق است . براي مثال اجراي برنامه هاي توسـعه ، بايـد از تصـويب مجلـس شوراي اسلامي بگذرد وهمچنين حسن اجراي آن نيز تا حـد زيـادي در گـرو نظـارت و هدايت قوه مقننه است . بنابراين نقش مجلس در بهينه سازي روند توسـعه يـا تضـعيف و توقف آن ، بسيار روشن است .
براين اساس بايد افرادي به اين نهاد تأثيرگذار راه يابند که از همه جهات ، توانـايي و صلاحيت فائق آمدن به اين وظايف خطير را داشته باشند و ضروري است تـا بـه بررسـي دقيق شايستگي ها و ويژگي هاي ن ايندگان مجلس و به عبارت کلي تر خـط مشـي گـذاران ملي بپردازيم .
١. بيان مسئله
امروزه ماهيت مسائل عم مي ١بسياري از نهادهـا را تحـت فشـار قـرار داده تـا بـا تغييـر دستورالعمل ها، روش ها و ساختارها، پاسخ گوي نياز اي رو به رشد جامعه باشند. محـيط پيرامون جوامع از ديدگاه هاي مختلف بامحيط باثبات و قابل پيش بينـي گذشـته تفـاوت چشمگيري پيدا کرده است . تغييرات گسترده در شرايط سياسي ، اجتماعي و اقتصادي با توجه به الزامات جهاني شدن ، باعث تغيير در ارزش ها و ايدئولوژي هـاي اجتمـاعي شـده است . کمبود منابع و عدم ثبات در محيط فيزيکي ، تغيير در ارزش هاي جامعـه ، افـزايش تأثير نهادها و الزامات بين المللي ، افزايش تأثير گـر ه هـاي ذي نفـع داخلـي و خـارجي و تغيير نگرش جوامع درباره اهميت و ماهيت مسائل عمومي ، دنياي خط مشي گذاري را بـا تغييرات عميقي روبه رو کرده است .
بنابراين براي روبه رو شدن با اين چالش ها، نمايندگان مجلس بايد داراي صـلاحيت و شايستگي هايي باشند تا بتوانند علاوه بـر تصـويب قـوانين دقيـق ، صـحيح و راهبـردي ، زمينه تلاش و پيشرفت کشور را براي توسعه همه جانبه در همه عرصه هـا و متناسـب بـا الزامات جهاني هموارکنند. آنها بايد با نظـارت دقيـق بـر همـه امـور، بـه ويـژه دولـت و دستگاه هاي اجرايي ، آنها را از هرگونه تخطي بازداشته و اگر ضعف يا خلافي راديدنـد بـا قدرت و قاطعيت برخوردکرده وبه هيچ وجه مسامحه نکنند.
نمايندگان پارلمان با توجه به جايگاه مهم خود، بايـد در مصـوبات ، تـوان تحليـل و قدرت اظهارنظر داشته باشند و براي رفع مشکلات کل ديي جامعه ،خط مشي هاي اصـولي و کاربردي را اتخاذکرده و به دور از هرگونه تعصب ويکسونگري ، مصالح کلـي کشـور را بر هر امري مقدم بدارند و با دقت نظر به مسائل بين المللي و فرامليتي توجه کرده و براي رفع تعارضات وکشمکش هاي منطقه اي و جهاني تلاش کنند.
آنها بايد به طور واقعي ن اينده عموم جامعه از هر گروه ، قوم ، نژاد و جنسـيت باشـند و عقايد طيف هاي گوناگون و حتي اقليت ها را منعکس کنند. اين افرادبايد انعطـاف لازم را در تصميم گيري ها، با توجه به تغييرات سريع عصـر حاضـر داشـته باشـند و در اتخـاذ خط مشي ها، راهبردها و اهداف بلندمدت رامدنظر قرار دهند.

امـا مسـئله ايـن اسـت کـه اگرچـه در سـال هـاي پـس از پيـروزي انقـلاب ، نظـام خــط مشــي گــذاري در ايــران ، بــا توجــه بــه معيارهــا و اصــول حــاکم ، ازنظــر ترکيــب خط مشي گذاران و مصوبات روند مثبتي داشته ، اما بـه عقيـده منتقـدان ، در برخـي ادوار، مصوبات مجلس فاقد دورانديشي ، انسجام و جامع نگري لازم و ب خي متناقض بـا مصـالح کلي نظام بوده است . گاهي مصوباتي در دستورکار مجلس بوده کـه نـه تنهـا مبتنـي بـر شناخت ضرورت ها و درک موقعيت هاي زماني صحيح نبوده بلکـه بـه هـيچ وجـه او ويـت جامعه محسوب نمي شده است . در برخي مواقع نظـارت مجلـس بـر دولـت و کـارگزاران ملي ، ازلحاظ عملکرد مالي و سياسي ضعيف بوده است . ازاين رو يکي از مهم ترين وظـايف خود را که نظارت مستمر و مؤثر بر ارکان نظام است به طور صحيح انجام نداده است .
به نظرمي رسـد اصـلي تـرين دليـل نـواقص مـذکور، عـدم شايسـتگي هـاي لازم در نمايندگان مجلس است . راه حل مناسب براي حل ايـن مشـکل ، ارتقـاي شايسـتگي ه اي نمايندگان مجلس و خط مشي گذاران ملي است تا ضمن اطمينـان از دارا بـودن مجلسـي کارآمد و اثربخش ، بتوان ازلحاظ شدن ضرورت ها، الزامات و راهبردهاي مـؤثر و متناسـب با آرمان هاي دوران معاصر در سطوح بين المللي در خط مشي هاي اتخـاذ شـده ، مطمـئن بود. ازاين رو ضروري است تا به واکاوي و احصاي شايستگي هاي کل ديي خط مشي گـذاران ملي يا نم يندگان پارلمان پرداخته شود.
٢. اهداف اصلي پژوهش
اين پژوهش تلاش مي کند تا با شناسايي چارچوب شايستگي هاي خط مشي گـذاران ملـي و با توجه به ضرورت موضوع در بعد قانونگذاري و سياستگذاري ، درخصـوص نماينـدگان پارلمان به عنوان کل ديي ترين ارکان خط مشي گـذاري ، مـدل مفيـدي را بـراي شناس ايي شايستگي هاي آنان طراحي و تدوين کند. بنابراين هـدف نهـايي ايـن پـژوهش ، احصـاي شايستگي هاي کل ديي خط مشي گذاران ملي است . بدون شک با تعريف چارچوبي مناسب براي شناسايي اين شايستگي ها، مي توان با انتخاب نماينـدگان شايسـته بـراي مجلـس و اتخاذ خط مشي هاي اصولي از وي آنها، افق روشني را در دستيابي به پيشرفت و اهـداف متعالي نظام انتظار داشت .
٣. سؤالات پژوهش
سؤالات پژوهش را به اين صورت مي توان عنوان کرد:
۱.شايستگي هاي ضروري خط مشي گذاران براي تدوين خط مشي هاي ملي کدام اند؟
۲. اهميت هريک از شايس گي ها چقدر است ؟
٤. مباني نظري
١-٤. تعريف شايستگي ها
شايس گي ١در مفهـومي گسـترده بـه عنـوان يـک روش گفتـار منحصـربـه فـرد، دانـش ، مهارت ها،٢ارزش ها،٣گرايش هـا، رفتارهـا، جريانـات عـادي و الگوهـاي تفکـري ت ريـف مي شودکه افراديا گر ه ها مي توانند به طور مؤثر و موفقيت آميـز بـراي حـل مشـکلات و روبه رو شدن با چالش ها و فرصت هابه کار برند (٢٠٠٨ ,.Castro and et al).شايس گي به روشي که افراد و گر ه ها در انواع تعاملات به کارمي يرند، اشـاره دارد. شايسـتگي هـا گاهي با مهارت هاهم معني گرفته مي شود، بـاايـن حـال امـروزه مفهـومي گسـترده تـر از مهارت ها دارند. شايستگي ها نه تنها دانش و مهارت ها رادربرمي گيرد، بلکـه راهبـردهـاو روش هاي موردنياز براي به کارگيري دانش و مهارت ها و نيـز احساسـات و گـرايش هـاي مناسب براي متعادل کردن مؤثر اين شايستگي ها را شامل مي شود. ريچن ٤معتقد اسـت شايستگي ، مهارت هاي دانشي ، گرايش هاو ديگر اجزاي غيردانشي را دربـرمـي گيـردکـه مهارت به عنوان توانايي انجام يک عمل تعريف شده است . بنابراين شايستگي يک مفهـوم کلي تر از مهارت در نظر گرفته مي شود.
هــايس و همکــاران (۱۹۷۹) و گــروه هــاي ٥(۲۰۰۱) شايســتگي را ويژگــي قابــل اندازه گيري مي دانندکه مي تواند در واژه هاي توانايي ،٦رضايت براي انجـام يـک وظيفـه ، دانش عمومي ،١انگيزه ،٢رفتار،٣نقش اجتماعي و مهارت يک شخص تعريف شودکـه بـه عملکرد مؤثردر يک شغل ، سازمان يا فرهنگ وابسته شـده اسـت . در سـال هـاي اخيـر، شايستگي به عنوان آنچه به سازمان کمکمي کند تا از عهده محيط متغير برآيد در نظـر گرفته مي شود. رويکردشايسته محور، به يـک سـازمان در شناسـايي مهـارت هـا، دانـش ، رفتارها و صلاحيت هـاي مـورد نيـاز بـراي تحقـق مأموريـت ، همراسـتا بـا راهبـردهـا و اولويت هاي سازماني کمکمي کند (٢٠٠٦ ,Draganidis and Mentzas).
اسپانسر و اسپانسر٤(۱۹۹۳) شايستگي را اين گونه ت ريـف مـي کننـد: «شايسـتگي يک ويژگي اساسي فرد است که به طور علي ، به عملکرد بهتر دريک شـغل يـا موقعيـت مربوط مي شود. ويژگي اساسي به اين معناست که شايستگي ، يک بخش بادوام و عميـق مثبت در شخصيت فرد است و مـي توانـد رفتـار را در گسـتره وسـيعي از مو عيـت هـاو وظايف شغلي پيش بي ي ن کند.به طور علي شايستگي ، عملکرد را پيش بي ي ن مي کند. برخي جنبه هاي شايستگي مانند انگيزه ، خصيصه ها و خودپنداري در شخصيت فرد نهفته است و اين جنبه ها را نمي توان به راحتي توسعه و ارتقـا داد. بـه عبـارت ديگـرشايسـتگي ه اي دانشي و مهارت به آساني قا ليت توسعه و بهبود را ندارند». بنـابراين شايسـتگي را نـ عي ويژگي مي دانيم که عبارت است از دانش ، مهارت ها، توانايي ها، رفتار و تجربـه کـه سـبب برتري و تم يز فرد نسبت به هم ترازان خود مي شود و او را نسـبت بـه آنهـا در انتصـاب و انتخاب ، ارجحيت مي بخشد.
٢-٤. پي يش نه پژوهش
محققان مختلف با رويکردهاي متفاوتي مفهوم شايس گي را مورد مطالعه قرار داده اندو ايـن موضوع را به صورت کلي و عام بررسي کرده اند. بـراي مثـال کاسـترو و همکـاران (۲۰۰۸)، الگوهاي مختلفي را براي ت ريف ، انتخاب و سازمان دهي شايستگي هاي کل ديي کـه توسـط سازمان هاي بين المللي يا نظام هاي آموزش ملي اسـتفاده شـده اسـت شناسـايي کـرده انـد.
رويکرد آنها بيشتر نگاه کلي به مفهوم شايستگي است . مثلاً سازمان همکاري هاي اقتصـ دي
و توسعه ١مؤلفه هاي ذيل را براي شايستگي هاي عمومي پيشنهاد مي کند:
١. عمل بـه طـور مسـتقل :٢شـامل توانـايي بـراي دفـاع و ح ايـت از اصـول ،٣علائـق ،٤ محدوديت ها،٥نيازها٦و مسئوليت پذيري ،٧توانايي تشکيل و هدايت برنامه هاي زنـدگي و پروژه هاي فردي ، توانايي براي عمل و درون يک چارچوب بزرگ تر.
٢. کاربرد ابزارهاي تعا لي :٨شامل توانايي استفاده از زبان ، علائم و متون به طور تعـاملي ، توانايي کاربرد دانش و اطلاعات به طور تعاملي و توانايي کاربرد تکنولوژي جديد.
٣. انجام وظيفه در گروه هاي متجانس به صورت اجتماعي :٩شامل توانايي برقـر ري ارتباط خوب با ديگران ، توانايي همکاري کردن ١٠ و توانايي مديريت و حل مشکلات .
شکل ١. چارچوب شايستگي ها

Source: Jonathan Gosling and Richard Bolden (2004). Leadership Management
Competencies: Lessons from the National Occupational Standards, Centre for Laedership
Studies University of Exeter Crossmead Barley Lane Exeter EX4 1TF UK.
اما قسمت عمده اي از ادبيات ، بر مطالعه شايستگي هاي مديران تمرکز کرده و تعـاريف و مدل هاي متعددي را براي تشريح آن ارائه داده است .اين مطالعات ، مديران را به مفهوم کلـي ، اعم از سازمان هاي عمومي يا خص صي در نظر گرفته است . بـه عنـوان مثـال مکبـر١(۱۹۷۰) جهت دهي حرکت ، تسهيل تغيير، دستيابي به نتايج ،کار با مـردم ، کـاربرد منـابع و مـديريت مهارت هاي خودو ديگران را از وظايف و مهارت هـاي مـورد نيـاز بـراي مـديران مـي دانـد.
چارچوب هريک از عناصر، ن ايج ، رفتارها، دانش و درک مهارت ها در شکل ۱ آمده است .
جدول ۱شايستگي هاي مديران ارشد از ديدگاه پژوهشگران را نشان مـي دهـد. قسـمتي از مطالعات پيشين نيز، روي شايستگي هاي مـديران دول ـي انجـام شـده اسـت . بـه عنـوان مثـال رويلارد و همکاران به بررسي شايسـتگي هـاي مـديران در بخـش عمـومي پرداختـه و چهـارده شايستگي را براي مديران اين بخش شناسايي کرد اند (٢٠٠٦ ,.Rouillard and et al).
جدول ١. چارچوب شايستگي ها از ديدگاه برخي پژوهشگران
محقق شايستگيها
بوياتزيس ١(١٩٦٢) ادراک ؛ فرايندمديريت گروهي؛ ارتباط با پيچيدگي؛کـاربرد شـناختن مفـاهيم ؛کارامحور؛ فعال ؛ اعتمادبه نفس ؛ عينيت ادراکي؛ سازگاريو ثبات ؛ ايجـاد و حفـظ قدرت مبنا؛ ارائه ايده ها
مينتزبرگ ٢(١٩٧٥) رئيس ؛ رهبر و اختيار رسمي ؛ ارتباط با اشـخاص و نهادهـاي درونـي و بيرونـي؛ نـاظر؛انتشاردهنده اطلاعات ؛ سخن گو؛کارآفرين ؛ اداره کننده آشوب ؛ تخصيص دهنده منـابع ؛مذاکره کننده و حل کننده تعارض ؛ نظارت و مطالعه محيط
کتز٣(١٩٧٤) کاربرد تکنيک هاي تحليلي؛ مهارت هايميان فردي ؛ درک سازمان به عنوان يک نظام
کوئين ٤(١٩٩٢) فعال ؛ تدوين چشم انداز، تمرکز بر هدف و جهت اصـلي؛ خلـق ارزش هـا؛ توانـاييارائه نتايج منطقي براي خدمات
هارت وکوئين ٥(١٩٩٢) تدوين چشم انداز، تمرکز بر هدف و جهت اصلي ؛ ارتبـاط بـا جـايي کـه سـازمان بيست سال آينده مي رود؛ نظارت و مطالعه روي محـيط ؛ ا گيـزش و بـرانگيختن مردم با اهداف جديد؛ تأکيد بر ارزش هـاي سـازماني ؛ ايجـاد هيجـان ؛ تحليـل و ارزيابي پروژه هاي مورد نظر؛ تلفيق چشـم انـداز اي متعـارض ؛ سـؤال کارکنـان ؛داشتن همکاري علمي براي حل مشکلات ؛ تمرکـز بـر نتـايج ؛ تـأثير تصـميم درسطوح پايين تر؛ ايجاد روند تصميم و تخصيص منابع
مورگان ٦(١٩٨٨) فعال ؛ تدوين چشم انداز، تمرکز بر هدف و جهت اصلي ؛ نظارت و مطالعه محـيط ؛ايجاد شايستگي هاي وابسته به قرائن ؛ رهبري ؛ مديريت منابع ؛ ارتقـاي خلاقيـت ، يادگيريو نوآ ري ؛ آرامش دادن به مدير؛ کاربرد تکنولوژي اطلاعـات بـه عنـوان يک نيروي انتقالي ؛ مديريت بحران ؛ ار باطات
پاک نيا (١٣٨٠) با مداقـه بـر ويژگـي هـاي ن اينـدگان مجلـس شـوراي اسـلامي بـه خصوصيات شهيد مدرس پرداخته است . وي معتقد است مدرس علاوه بـر داشـتن هـوش و دانش سرشار ديني و اجتم عي ، دارا بودن مقام اجتهاد و عدالت و تقوا؛ نفس خـويش را بـه کمالات انساني و فضائل اخلاقي آراسته بود. اوکه منادي حـق ، عـدالت ، آزادي و اسـتقلال بود با هرگونه تبعيض ناروا و امتيازطلبي هاي غيرقانوني به شدت مخالفت مي کرد.
پاک نيا مهم ترين ويژگي هاي نماينده مجلس را اين مواردمي داند: تعبد بـه ارزش هـاي اسلامي ، امانت داري ، پرهيز از تجمل گرايي ، استقلال خـواهي و بيگانـه سـتيزي ، صـداقت در گفتار و رفتار، لياقت و شايس گي ، شجاعت و شهامت ، توجه به محرومان و درماندگان .

 


١-٥. شايستگي هايسياسي ١
نمايندگان پارلمان از زمان کانديدا شدن وارد عرصـه سياسـي مـي شـوند. ازايـن روبايـد نمايندگان آگاهي و درک کا لي نسبت به علم سياست و مناسبات آن داشته باشند. ايـن شايس گي ها در چارچوب تعريف شده توسط لازن باي ٢(۲۰۰۹) ادراک سياسي و ازس وي لانـگ و تيلکامــب ٣(۲۰۰۷) آگـاهي سياســي يـان شــده اسـت . گــرين ٤(۱۹۸۹) نيــز مؤلفه هايي چون علم سياسي ، حساسيت سياسي ، تعاملات خط مشي ـ سياسـي و روابـط بين حکومتي را شايستگي هاي ف دي با استفاده از پانل دلفي شناسايي کرده اسـت . همـه مصاحبه شوندگان در مجلس ، شايستگي هاي سياسي را از مهم ترين ويژگي هاي نمايندگي مـي دانسـتند. برخـي از آنـان ، دانـش سياســي را بـراي جهـت گيـري هـاي اساســي در سياستگذاري هاي کلان ملـي ، مفيـد و ضـروري دانسـته و چانـه زنـي سياسـي را لازمـه حل وفصل بسياري از مسائل درون و بيرون از مجلس بيان کردنـد. بنـابراين ابعـاد اص لي
اين شايستگي سياسي را اين گونه تعريف مي کنيم :
١. برخورداري از دانش سياسي :٥آشنايي با عوامل و مختصات نظام هاي سياسـي ، شـناخت ، درک م هيت و نوع مناسبات سياسي و همچنين چگـو گي تعامـل بـا سـاختارهاي درون و بيرون حکومت درخصوص قانونگذاري و سياستگذاري و جهت گيري هاي کلي نظ م ،
٢. قدرت چانه زني ٦در عرصه هاي استاني ، مليو بين الم لي : توانايي انجام هـرگونـه چانـه زنـي سياسي ، براي تصويب لوايح و طرح ها و ارتباط با افراد داخل و خارج پارلمـان بـه منظـور بهره گيري از فرصت ها و امتيازات خاص ،
٣. هوشمندي سياسي :٧به منظور اتخاذ موضع گيري هاي صحيح و تدوين خط مشـي ه اي سياسي مناسب و به موقع با توجه به اقتضائات روز و جهان .
٢-٥. شايستگي هايفني ١
به طورکلي بخش زيادي از وقت ن ايندگان صرف بررسي و تصويب قوانيني مي شـود کـه ماهيت فني داشته يا حـداقل بـه حيطـه اي ازتکنولـوژي مربـوط مـي شـود. بسـياري از پژوهشگران اين شايستگي ها را با نام مهارت هاي تکنيکي و فني مـي شناسـند. بـه عنـوان مثال کاسترووهمکاران (۲۰۰۸) در مطالعه شايستگي ها به تفکر سيستمي اشاره کـرده انـد.
بوياتزيس (۲۰۰۷) نيز به مؤلفه هايي مانند تخصص علمي و تجربه تأکيد مي کنـد. لازن بـاي
(۲۰۰۹)درخصوص شايسـتگي هـاي مـديران دولتـي بـه مـواردي از قبيـل قـانون اداره
(آشنايي با مديريت دو تي )، بودجه بندي و اولويت بندي خط مشي ها اشـاره کـرده اسـت .
دبيرخانه خدمات عمومي آمريکا (۲۰۰۷) نيز تفکـر و برنامـه ريـزي راهبـردي را يکـي از مؤلفه هاي اصلي مهارت هاي فني مديران دولتي مي داند.
نقش قانونگذاري و حضور مؤثر درکم يسي ون هاي تخصصي براي حل وفصـل مسـائل فني ، اهميت اين بعد را بيش ازپيش نمايان مي کند. همـه نماينـدگان مـورد مصـاحبه در مجلس ، شايستگي هاي فني را از ابعاد ضروري شايستگي ها برشمردند. بنابراين ابعاد ايـن
شايستگي را اين گونه تعريف مي کنيم :
١. دانش خط مشيگذاري ٢(سياستگذاري )،
٢. برخورداري از دانش علوم اجتماعي ،
٣. آشنايي با علوم اقتصادي ،
٤. آشنايي با مديريت دولتي،
٥. داشتن تخصص علمي ٣ در رشته اي خاص : به منظور حضور مؤثر درکم يسي ون هاي
تخصصي ،کميته هاي موقت و ويژه ،
٦. دانش ارزيابيو پايش سياست هايملي،
٧. توانايي به کارگيريتکنولوژي :٤ توانايي استفاده از تکنول ژي ارتباطات و اطلاعات
چه به منظور کسب اطلاعات و چه انجام وظايف کل ديي ،
٨. آشنايي با دانش بودجه ريزي عمومي ،
٩. مهارت هاي پژوهشي ١ در عرصه سياستگذاري ملي : براي دستيابي به راهکاره اي
صحيح درکوتاه ترين زمان ممکن با استفاده از توانايي هاي پژوهشي ،
١٠. تفکر استراتژيک :٢توانايي نگاه و برنامه ريزي بلندمدت ،
١١. کل نگري و تفکر سيستمي در عرصه ملـي : توانـايي نگـاه سيسـتمي در فراينـد
خط مشي گذاري ،
١٢. آشنايي با مديريت زمان و اولويت بندي خط مشيها،
١٣. فهم ماليه عمومي در مبحث بودجه بندي ،
١٤. تجربه سياستگذاري سازماني ، استانيو مليدر مجلس يا خارج آن ،
١٥. آشناييبا دانش مديريت بحران هايمليوبين الم لي : براي مديريت موقعيت هاي ويژه .
٣-٥. شايستگي هاي تحليلي
به دليل نقـش نظـارتي نماينـدگان ، ايـن دسـته شايسـتگي هـا از اهميـت بسـيار زيـادي برخوردارند. بدون شک، تدوين سياست هاو خط مشـي هـاي ملـي ، بـه بررسـي و تحليـل محتوايي بالايي نياز دارد که بدون داشتن اين شايستگي ها امکان پـذير نيسـت . از طرفـي ارزيابي نتايج خط مشي هاي اتخاذ شده به منظور اصلاح يا بهره گيري از دسـتاوردهاي آن ، به تفکر تحليلي نيـاز دارد. ايـن مؤلفـه هـا در قالـب شايسـتگي هـاي تحليلـي بـا عنـوان مهـارت هـاي حـل مشـکل و مسـئله توسـط کاسـترو و همکـاران (۲۰۰۸)، تحليلگـر و ارزيابي کننده توسط هارت وکوئين (۱۹۹۲)، قضاوت توسط لازن بـاي (۲۰۰۹) و تحليـل و ارزيابي خط مشي عمومي توسط ضيا (۲۰۱۱) تعريف شده اند. برخي مصاحبه شوندگان ، با تأکيد بر نقش نظارتي خود، به خصوص درباره قـوه مجريـه ، ايـن بعـد از شايسـتگي را
الزامي دانستند. ابعاد اساسي اين شايستگي عبارت اند از:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید