بخشی از مقاله

چکیده

از جمله مسائل بسیار مهم در اداره امور یک سازمان و کسب و کار، تصمیمگیری است. پیتر دراکر معتقد است که تأکید مدیریت آینده بر فرایند تصمیمگیری و درک این فرایند است. از این رو بسیاری از صاحبنظران مدیریت بر این باورند که تصمیمگیری مترادف مدیریت یا مهمترین بخش و جوهره آن است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر تصمیمگیری موضوع بسیار مهمی بوده و در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناسایی نوع تجربه شغلی تأثیرگذار بر تصمیمگیری کارآفرینان انجام شده است و موضوع کلیدی آن، نوع تجربه شغلی است.

در راستای سؤال اصلی تحقیق، اثر متغیر مستقل - نوع تجربه شغلی - بر متغیر وابسته - تصمیمگیری کارآفرینان - آزموده شد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع دادهها و شیوهی جمع آوری آنها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد که از طریق پرسشنامه انجام شده است. روایی پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ - 0/729 - تأئید شده است .  جامعه آماری این تحقیق، 48 نفر از کارآفرینان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران بودند که از میان آنها 46 نفر به سؤالات پاسخ دادند.

نتایج به دست آمده از طریق آزمون T یک نمونهای نشان میدهد که متغیرهای تجربه شغلی از نوع تجربه راهاندازی کسب و کار در گذشته و تجربه مدیریتی پیشین در کسب و کار بزرگ، تأثیر مثبتی بر تصمیمگیری کارآفرینان دارند، اما متغیر تجربه شغلی از نوع مدیریت پیشین در کسب و کار کوچک تأثیر معناداری بر تصمیمگیری کارآفرینان ندارد که به نظر میرسد به نظر محققانی همچون گیبکاس که اعتقاد دارد فرایند تصمیمگیری کارآفرینان در کسب و کارهای کوچک در بیشتر مواقع به صورت انفرادی و توسط فرد کارآفرین انجام میشود، مطابقت دارد. همچنین وی معتقد است که کارآفرینان با تکیه بر ویژگیهای شخصیتی خود مانند کسب استقلال کاری، تصمیمگیری را انجام میدهند. 

مقدمه

تصمیم انتخابی است که از میان گزینههای ممکن صورت میگیرد و تصمیمگیری فرآیندی است که از طریق آن یک راه کار به عنوان راه حل برای مسئلهای مشخص انتخاب میشود. از تعریفها و تعبیرهایی که از صاحب نظران درباره اهمیت تصمیمگیری بیان شده میتوان نتیجه گرفت که تصمیمگیری وظیفهای مدیریتی است که شامل برنامهریزی، سازماندهی، تجهیز منابع و امکانات، هدایت و کنترل به منظور دستیابی به اهداف سازمان میباشد.

از آنجا که هر سازمان و یا کسب و کار در طول حیات خود با مشکلات گوناگونی روبهرو میشود که در روند حرکتی آنها ممکن است مشکلاتی را به وجود بیاورد، لذا در این مواقع نقش تصمیمگیرندگان بسیار حیاتی و حائز اهمیت میشود. در این بین عوامل مؤثر بر تصمیمگیری افراد ذیربط نقش مهمی را ایفا میکند. یکی از این عوامل نوع تجربه شغلی میباشد. پژوهشهای پیشین بیان میکنند که تجربههای پیشین به عنوان راهنمایی برای فعالیتها و تصمیمگیریهای آینده افراد عمل میکند - Maria and Bygrave, 2001; . - Politis, 2005 سیرت و مارک - 1963 - نیز بیان کردهاند که اهداف و روشهااصولاً نقشی از تجربههای پیشین افراد میباشند.

از سوی دیگر تصمیم گیری کارآفرینان نبایدصرفاً به عنوان نتیجهای از محیطی که کارآفرینان در آن کار میکنند، دیده شود، بلکه باید عوامل تأثیرگذار دیگر همچون تجربه شغلی نیز در فرایند تصمیمگیری آنها مورد توجه قرار گیرد. لذا این تحقیق تأثیر نوع تجربه شغلی را بر تصمیمگیری کارآفرینان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران مورد بررسی قرار داده و سؤال اصلی آن عبارت است از اینکه آیا نوع تجربه شغلی بر تصمیمگیری کارآفرینان تأثیرگذار است؟

ادبیات موضوع تصمیمگیری

تصمیمگیری فراگردی است که با آن، راه حل مسألهی معینی انتخاب میشود - رضائیان، . - 1379 از جمله مسائلی که اهمیت بحث تصمیم گیری در مدیریت را نشان می دهد، این است که تصمیمات مدیران می تواند رفتار کارکنان سازمان را در جهت مطلوب تغییر داده و آن را عقلانیتر نماید. به عبارت دیگر، تصمیم مدیر میتواند عملکرد و رفتار سازمانی کارکنان را به سمتی هدایت کند که با اهداف سازمان مطابقت و هماهنگی بیشتری داشته باشد؛ چرا که تصمیمات مدیر، بیانگر اهداف سازمان و منعکس کننده آنها است. بنابراین، تصمیمگیری مدیر، به کارکنان کمک میکند تا این اهداف را بهتر دریابند. همچنین تصمیمات مدیر، رفتارسازمانی در سطح عالی و نوع عملکردی را که از افراد در مشاغل مختلف سازمانی انتظار می رود، معین میکند - سعادت، 1372، . - 15

تصمیمگیری کارآفرینانه

تصیم کارآفرینانه انتخابی است که توسط کارآفرینان در مواجهه با فرصتهای کارآفرینانه گرفته میشود. این تصمیم شامل مؤلفههایی مانند مخاطره پذیری، فرایند تصمیم و برگشت ناپذیری است و آن را از تصمیمگیری معمولی متمایز میکند. البته، تصمیمگیری کارآفرینانه شامل خصوصیات منحصر به فردی مانند، ضمنی بودن- یعنی مشکل بودن بیان فرایند تصمیمگیری- ترکیبات پیچیده، پیشبینی آینده و مشکل بودن درک آن میباشد - . - Forlani, 2000

تصمیمگیری به عنوان قلب فرایند کارآفرینانه شناخته میشود. تصمیمات فراوانی مانند غربال نظرات مربوط به کسب و کار، ایجاد یا شناسایی بازارهای ویژه، حل مسائل فنی، کسب منابع، استخدام دوباره پرسنل کلیدی و ... از جمله تصمیماتی میباشند که کارآفرینان باید در طی فعالیتهای خود اتخاذ کنند تا بتوانند بدین وسیله کسب و کار خود را به نحو صحیح پیش ببرند - Politis & . - Gabrielsson, 2006

تجربه شغلی

جنبه خاصی که انتظار میرود تأثیر بالقوهای بر تصمیمگیری کارآفرینان داشته باشد، نوع تجربه شغلی کارآفرین است. یک شغل می تواند به عنوان" مسیر اجتماعی هر شخص در طول زندگی" تعریف شود - Goffman, 1961,127 - ، یعنی یک شغل تنها شامل کاری که اشخاص در حرفهای خاص انجام میدهند نمیباشد، بلکهترجیحاً شامل کل تجربه متعلق به زندگی کاری آنها میباشد. بنابراین، انتظار میرود که بینش کسب شده از تجربه شغلی سابق میتواند درکی برای سرمایهگذاری آینده کسب و کار ایجاد کند که در آن کارآفرین از مشاهدات ویژه خود برای عمومیت دادن تئوری های چگونگی دست یافتن به موفقیت در سرمایه گذاری جدید استفاده میکند.

تجربه پیشین

تصمیمگیریاصولاً نقشی از تجربه پیشین است. تجربه پیشین کارآفرینانه عبارتست از تجاربی که به طور مکرر از طریق مشاهده الگوهای نقش یا تجربه فردی در زمینه کارآفرینی به دست آمده باشند . - Krueger,1993 - زمانی که کارآفرین راه حلی برای مسئله به وسیله جستجو با روشی خاص کشف می کند، احتمال زیادی دارد که این روش را در تصمیمات آینده برای مسائل یکسان و با راه حل یکسان مبنا قرار دهد.

به عبارت دیگر، زمانیکه کارآفرین برای یافتن راه حل شکست می خورد، احتمال کمتری دارد که او تصمیمات آینده را از حیث روش بر این مبنا قرار دهد. بنابراین، می توان استدلال کرد که اشخاص در طول زمان الگوهای معینی از رفتارهای تصمیم گیری را ایجاد، تثبیت و دنبال میکنند. به علاوه تغییر این الگوهای به دست آمده از روی تجربه، یا امور روزمره، از آنجا که تابعی از برنامه های دانش و تجربه هستند، دشوار میباشد - . - Cyert and March, 1963

تحقیقات نشان داده است که تجربه کسب و کار پیشین افراد بر تصمیمگیری و عملکرد کسب و کارآنها تأثیرگذار است . - Dyke et al. 1992 - مدل آجزن - 1991 - 1 بر این فرض استوار است که تجربیات پیشین بر قصد کارآفرینانه به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیرگذاری بر نگرش - ازجمله هنجارهای ذهنی - و درک کنترل تأثیرگذار است. مدل شاپیرو - 1982 - 2 نیز چنین فرض میکند که قرار داشتن پیشین فرد در معرض فعالیتهای کارآفرینانه از طریق تأثیرگذاری بر درک امکان پذیری و مطلوبیت، به طور غیرمستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیرگذار است.

ریتان - 1997 - 3 نشان داد که تجربه کسب و کار پیشین به مقدار زیادی قصد تبدیل شدن به یک کارآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد. شرر و همکاران - 1989 - 4 معتقدند که تجارب و پیشینههای یادگیری مختلف ممکن است کارآفرین را از غیرکارآفرین متمایز کند. تجارب یادگیری کارآفرینانه تأثیری محتمل بر رفتار کارآفرینانه و مقاصد خود- اشتغالی از طریق افزایش مطلوبیت خود- اشتغالی دارند.

همچنین در مدلی که لینان و چن5 - 2009 - در خصوص قصد کارآفرینانه ارائه دادهاند، بر نقش دو مؤلفه تجربه پیشین کارآفرینی مبتنی بر عمل - یعنی تجربه کاری - و تجربه تأسیس کسب و کار تأکید بسیار شده و آن ها را به عنوان دو متغیر اصلی و مهم که به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیرگذاری بر کانون کنترل درونی و نگرش فردی بر قصد کارآفرینانه افراد تأثیرگذار است، برشمردهاند.

انواع تجربه پیشین

ادبیات و پژوهش ها سه نوع از تجربه های پیشین تأثیرگذار بر تصمیمگیری کارآفرینان را ذکر کردهاند که عبارتند از: تجربه شغلی از نوع تجربه راه اندازی کسب و کار در گذشته، تجربه شغلی از نوع تجربه پیشین در مدیریت کسب و کارهای کوچک، و تجربه شغلی از نوع تجربه پیشین در مدیریت کسب و کارهای بزرگ.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید