بخشی از مقاله
چکیده
معرفی شهروند، تکالیف و حقوق متقابل آن با جامعه، همچنین مشارکت آن ها در امور اجتماعی اهمیت بسزایی دارد. با وجود قدمت تاریخی مفهوم شهروند اما هنوز دارای ابهام باقی مانده است. می توان شهروندی را قراردادی اجتماعی دانست که هدف آن ارتقا رفاه و امنیت در سطح جامعه است که به چگونگی رفتار وآموزش شیوه زندگی با یکدیگر و ... می پردازد. برای درک مفهوم شهر ابتدا دانستن جایگاه شهروند ضرورت دارد. شهر دارای دو جنبه کالبدی و انسانی است؛ ماهیت انسانی آن به احساسات و تفکرات انسان در یک منطقه و ماهیت کالبدی آن به عناصر ترکیبی شهر بازمی گردد.
شهروند به کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار شود گفته می شود او دارای حقوقی است از جمله حقوق مدنی، سیاسی، مدنی و اجتماعی که برای اولین بار مارشال از آن نام برد. با توجه به اصول قانون اساسی ایران معلوم است که حق مشارکت از اهم مصادیق حقوق شهروندی در ایران می باشد.
این مشارکت تحت دو الگوی شهری خودجوش و شهری سازمان یافته قرار دارد؛ می توان از شهرداری ها و شورا ها در زمره سازمان یافته و از مشارکت های شهروندی و داوطلبانه مردم از نوع شهری خودجوش نام برد. مشارکت شهروندان در سه قالب کلی اجتماعی، اقتصادی و علمی و فنی قرار می گیرد که در سطوح مختلف خودانگیخته، تعاملی، عملکردی، مادی، مشورت، انفعالی و صورت فریب قابل انجام است.
تجربه نشان داده است مشارکت شهروندان باعث بهبود کارایی، افزایش توسعه انسانی، عامل برابری و تحقق عدالت اجتماعی و سیاسی می شود. در پایان از دقیق نبودن حقوق و تکالیف متقابل شهروند و شهرداری و عدم حضور شهروندان در فرایند تهیه و بررسی برنامه های توسعه شهری می توان به عنوان چالش های اساسی حقوق شهروندی نام برد.
مقدمه
مفهوم شهروندی اگرچه دارای یک تاریخ طولانی است، اما هنوز هم مبهم و مسألهدار است. یونگ استدلال میکند که شهروندی در حقیقت مجموعهای از ارتباطات عمدی بین مردمی است که میخواهند از »حالت طبیعی« یعنی حالتی که زندگی به صورت منزوی، فقیرانه و حیوانی جریان دارد، اجتناب ورزند. از اینرو شهروندی، نوعی قرارداد اجتماعی است که هدف اصلی آن ارتقاء رفاه و امنیت در سطح جامعه است و ضرورتاً به این امر میپردازد که افراد یک جامعه چگونه باید رفتار کنند تا به این هدف برسند.
بنابراین اگر جامعه به شهروندان مفید و مؤثر نیاز دارد، پس باید مطمئن شود که این شهروندان از طریق فرصت هایی برای اکتساب مهارت ها توانایی ها و اطلاعات ضروری تربیت میشوند. مفهوم تربیت شهروندی، مفهومی است کلی که به مطالعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و فنی در جامعه وابسته است و می توان آن را به آموزش شیوه های زندگی کردن با یکدیگر به طور خاص در یک جامعه و به طور عام در جامعه جهانی اطلاق کرد.
بنابراین مدیران شهری برای هرچه بهتر اداره کردن حوزه ی خویش نیاز به برداشتی صحیح از رفتارها و فرهنگ استفاده شهروندان از فضاهای شهری دارند. از طرفی همه ی این مفاهیم مشارکت شهروندان در امور شهری را می طلبد. پس باید رویکردهایی را اتخاذ کرد که شهروندان را به مشارکت دعوت نماییم. به نظر ژان رمی، شهر دارای نظم و انسجام فرهنگی همراه با نوآوری و پیشرفت میباشد.
برای لویی ویرث، شهر به معنی ثبات دائمی نسبتاً وسیع و انبوه انسانهایی است که از لحاظ اجتماعی دارای ویژگیهای یکسان نیستند. از دیدگاه دورکیم، شهر محل توسعه اطلاعات در یک منطقه اخلاقی است. در نظر اصحاب مکتب شیکاگو از جمله رابرت پارک، ارنست برگس و رودریگ مکنزی شهر همانند یک اندام زنده اجتماعی محل اسکان طبیعی انسان متمدن میباشد.
از این رو میتواند یک سازمان محیطی را بوجود آورد. شهر، نه تنها مجموعه ای از افراد انسانی، امکانات اجتماعی، خیابانها، ساختمانها، چراغهای برق، متروها، نهادها، بیمارستانها و مدارس است، بلکه یک قلمرو و منطقه روانی که شامل مجموعه ای از شیوه های کاربردی، نگرشهای سازمان یافته و احساسات است را تشکیل میدهد.
بنابراین شهر دارای دو جنبه توأمان میباشد: جنبه کالبدی و جنبه ماهیت انسانی. ماهیت انسانی از این لحاظ که شهر بازتاب تفکرات سازمان یافته در یک منطقه فرهنگی- فضایی همراه با قوانین خاص خود میباشد. به نظر پارک و مکتب شیکاگو شهر ترکیبی از عناصر مادی - مدنیّت - و غیر مادی - اخلاقی - است که بخش دوم مهمتر است.[1] شهر: یک پدیده طبیعی - مجموعه ای از مواد، ساختمان ها، خیابان ها و ... - و انسانی - شامل ظرفیت تفکرات افراد، فرهنگ و الگوهای زندگی و ... - است. شهر ترکیبی از عناصر مادی - مدنیت - و غیر مادی - اخلاقی - است .[2]
شهر از دیدگاه جامعه شناسی
در جامعه شناسی، شهر مانند یک نظام پویا است و از بخشهای کم و بیش منسجمی تشکیل شده است. سیستم شهری در بردارنده تفکرات، ریشهها و روابط واقعی است. این سیستم همانند یک دستگاه متعادل کننده عمل میکند و در جهت ایجاد هماهنگی لازم بین بخشهای مختلف شهر اقدام مینماید. اگر برای جامعه شناسی، مسأله اساسی، مطالعه کنشهای اجتماعی افراد در فضاهای مختلف میباشد؛ شهر مکان این کنشها در ابعاد مختلف برای گروه های اجتماعی است. شهر بستر مطالعه پدیدهها و به عبارتی آزمایشگاه جامعه شناسی است .[3] حقوق شهروندی: به نظر مارشال، شهروندی پایگاهی است که به تمامی افرادی که عضو تمام عیار اجتماع هستند داده شده است. این افراد همگی دارای جایگاه برابر و حقوق، وظایف و تکالیف متناسب با این پایگاه هستند.[4]
مفهوم شهروند
واژه شهروند از فرهنگ غرب وارد کشور ما شده است و پیشینه ای در ایران ندارد. فرهنگ فارسی امروز اولین فرهنگی است که شهروند را تعریف کرده است : »کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار شود.[5] « مفهوم شهروندی به مثابه منزلت اجتماعی، در تعهد به جامعه مدنی مدنظر قرار می گیرد و به موجب آن ، شرایط برخورداری فرد از حقوق و قدرت فراهم می گردد.
این حقوق شهروندی برای نخستین بار در 1949 به وسیله مارشال طی رساله ای با عنوان - شهروندی وطبقه اجتماعی - تبیین شده است . آنتونی گیدنز در کتاب جامعه شناسی خود از قول تی اچ حقوق شهروندی را شامل حقوق مدنی ، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی بیان می کند . [6] مشارکت شهروندی دارای ابعاد گوناگون است و هریک از این ابعاد جنبه هایی از مشارکت را توصیف و تبیین می کنند.
مشارکت شهروندی، برنامه های شهری را مشروعیت بخشیده و آن را نهادی می سازد . [7] شهروندگرایی و مهارت های شهروندی در پیشگیری از اعمال قانون گریزانه اهمیت بسزایی دارد بنابراین لازم است تا از طریق فعال سازی انجمن های محلی و یا تشکل های غیردولتی با حمایت سازمان ملی جوانان و کانون های فرهنگی مساجد برای عموم شهروندان بتوان الگوی ارتباطات غیررسمی و هنجارمند را فراهم آورد تا ازطریق نظارت های غیررسمی جایگزین نظارت رسمی گردد . [8]
شهروند جهانی
شهروند جهانی به فردی اطلاق می شود که از جهان و دنیای معاصر آگاهی کافی دارد. با نقش خود به عنوان یک شهروند آشناست و ضمن احترام به ارزش ها و تنوع در تمامی امور از سطح محلی گرفته تا سطح جهانی مشارکت فعال دارد همچنین ویژگی هایی مانند آگاهی نسبت به عدالت و برابری اجتماعی، مقوله جهانی شدن و وابستگی متقابل انسان ها با یکدیگر، توسعه پایدار، مبارزه با بی عدالتی و نابرابری، همکاری و حل تعارض، علاقه به حفظ محیط زیست را دارا است.
با چنین برداشتی شهروند جهانی بودن مستلزم آشنایی فرد از نحوه ی عملکرد جهان در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژیکی است، آموزش برای شهروند جهانی به کودکان و نوجوانان این فرصت را می دهد تا در فضای امن کلاش راجع به مسایل پیچیده جهانی تفکری انتقادی و در عین حال منصفانه داشته باشند . [9]
وستهایمر و کاهن، سه نوع شهروند را نام می برند:
-1 شهروندشخصاً مسؤول: شهروندشخصاً مسؤول، در جامعه به طور فردی فعالیت می کند. برخی از نمونه های رفتاری چنین افرادی عبارت است از: جمع کردن زباله ها و تلاش برای تمیزی محیط زندگی، فداکاری و ایثارگری و شهادت طلبی، کسب آگاهی و داوطلبانه ادای دین کردن. شهروندشخصاً مسؤول کار می کند و مالیات خود را می پردازد، او از قوانین پیروی می کند و همچنین به افرادی که در شرایط بحرانی مانند سیل و زلزله گرفتار آمده اند، کمک می نماید. شهروندشخصاً مسؤول فردی است که داوطلبانه به دیگران - نیازمندان - کمک می کند و رفتارهای خیرخواهانه دارد . [10]
-2 شهروند مشارکتی: این نوع از شهروندان، کسانی هستند که فعالانه در امور مدنی و زندگی اجتماعی جامعه در سطح محلی و ملی مشارکت می کنند. طرفداران شهروندی مشارکت جو استدلال می کنند که مشارکت مدنی فراتر از مشکلات با فرصت خاص در جامعه می باشد .شهروند مشارکت جو، همچنین ارتباطات، ادراکات مشترک، اعتماد و تعهدات جمعی را توسعه می دهد.
-3 شهروند عدالت محور: طرفداران شهروند عدالت محور، تحلیل هایی را ارایه می دهند که توجه آشکاری را نسبت به موضوعات بی عدالتی و همچنین نسبت به پیگیری نمودن عدالت اجتماعی ارایه می دهد. به بیان دقیق تر، شهروندان عدالت محور به طور منتقدانه ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را مورد ارزیابی قرار داده و استراتژی هایی را مورد توجه قرار می دهند که ماهیت جمعی داشته و با بی عدالتی مخالفت می کند و دلایل اصلی مشکلات را نشان می دهد.
شاید دشوارترین سوالی که در مقوله شهروندی با آن مواجه هستیم ویژگیها و خصیصه های یک شهروند خوب است و پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی و کنکاش همه جانبه و عمیق در فرهنگ و روح هر جامعه است. براساس مطالعاتی که توسط وارن پرایور انجام شده است ویژگی های زیر برای یک شهروند مطلوب احصاء شده است:
-1 ویژگی های مرتبط با دل مشغولی های اجتماعی: شامل علاقه و نگرانی نسبت به رفاه و آسایش دیگران، رفتار های اخلاقی، پذیرش تنوع.
-2 ویژگی های مرتبط با جنبه های مشارکتی / عملی: شامل ایفای مسئولیت های خانوادگی، توانایی بررسی ایده ها و عقاید مختلف، توانایی اتخاذ تصمیمات معقولانه و مشارکت در مسائل مدرسه یا جامعه محلی.
-3 ویژگی های مرتبط با درک و فهم مدنی: شامل آگاهی از حوادث و رویدادهای جاری جامعه و جهان و آگاهی از عملکرد دولت . [11]
مشارکت مردمی
واژه مشارکت از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظور خاص می باشد. درمورد معنای اصطلاحی آن بحث های فراوانی شده است. برخی از صاحب نظران مدیریت تعریف زیر را برای مشارکت ارائه نموده اند. مشارکت درگیری ذهنی، عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی است که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدف های گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسؤولیت کار شریک شوند . [12]
اگرشهرنشینان به کمک دولت ها و حکومت ها نیامده و در حیات مدنی جامعه دخیل نگردند ، خطر تمرکز امور ، دورشدن از دموکراسی، کاهش کارآیی، افزایش هز ینه ها ، یکسان سازی امور و کاهش خلاقیت و طراوت در زندگی شهری، به وجود خواهدآمد. آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی، مبنای اجرای عدالت اجتماعی است و فقط در صورت آگاهی مردم از حقوقشان می توان به ایجاد و تثبیت امنیت و رفاه اجتماعی پا یدار و مستمر امیدوار بود. بی اطلاعی از حقوق افراد و اهمال ورزیدن در مورد آن یا حقیر انگاشتن آن ، یکی ازمهم ترین علل تیره روزی های عامه مردم و فساد حکومت ها است . [13]
مسئولیت و مشارکت شهروندی
شهروند مدرن در قبال حقوق شهروندی، می بایست تعهداتی را نیز تقبل کند زیرا شهروندی مفهومی گسترده تر از شهرنشینی دارد و شهروندان منفعل را فاقد شخصیت مدنی می دانیم. بنای مشارکت که در روند مدنیت جامعه مطرح است، دارای زیرپایه حق و تکلیف است. مشارکت نقشی اساسی و تعیین کننده در هویت یابی فرد - در ارتباط با جمع - بازی می کند.
مشارکت مبنایی است برای تبدیل فرد به شهروند. فصل سوم قانون اساسی از حقوق ملت نام برده است و اصل دیگری از قانون اساسی که به مسائلی چون تشکیل شوراها - فصل هفتم - حق حاکمیت ملت - فصل پنجم - انتخابات - فصل ششم - و برخی از مسائل دیگر میپردازد همگی مبتنی بر مشارکت مردم است و در واقع با نگاهی به قانون اساسی ایران معلوم میشود که حق مشارکت از اهم مصادیق حقوق شهروندی در قانون اساسی ایران بوده است. مفهوم شهروند1 در شناخت ابعاد موضوع یک رکن است یعنی در مورد حقوق افرادی تعریف ارائه میشود که اتباع و شهروند یک کشور معین محسوب میشوند بنابراین شهروند به هر فرد مقیم یک کشور اطلاق میشود.
الگوهای سازمانی مشارکت شهری :
- الگوی سازمانی مشارکت شهری خود جوش
- الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته
در جامعه امروز ما نظام مدیریت شهری و ارکان آن - شهرداری ها و شوراهای شهر - وزن بیشتری به الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته - رسمی، برنامه ریزی شده و نهادی - داده اند. دلیل اصلی این است که مشارکت خودجوش، داوطلبانه و سازمان نیافته هنگامی شکل می گیرد که » فرهنگ مشارکتی« قوی شکل گرفته باشد و مشارکت توانسته باشد تبدیل به » هنجار فرهنگی« شود. از آنجا که در جامعه شهری جهان سوم، بویژه بخش توسعه نیافته آن، فرهنگ مشارکتی شهری هنجارهای فرهنگی شهری مربوط به مشارکت هنوز به طور شایسته شکل نگرفته است، نقش الگوی سازمانی مشارکت شهری رسمی و سازمان یافته اهمیت بیشتری دارد.
الگوی خودجوش مشارکت به عنوان سیستم موثر مسئولیت پذیری و مشارکت شهروندی در مقابل الگوی سازماندهی شده مشارکت، مانند شوراهای شهر یا محله می توان در راستای فرهنگ سازی برای مشارکت خودجوش و مردمی تلاش کرد. مشارکت مردمی در اداره امور شهری باعث بهبود کارایی، تخصیص هزینه به سوی اولویت های اجتماعی و پروژه های زیربنایی می گردد. مشارکت مردمی که نوعی تمرکززدایی در اداره امور می باشد باعث افزایش توسعه انسانی و عامل برابری و تحقق عدالت اجتماعی-سیاسی می گردد . [14]
»شهروند« در حقوق ایران
واژه »شهروند« در فرهنگ فارسی چنین تعریف شدهاست : کسی که اهل یک شهر یا کشور بوده و از حقوق متعلق به آن برخوردار میباشد و یا از این منظر تعریف میگردد که، انسانهای ساکن و مقیم در یک کشور اعم از اتباع و بیگانگان که در سرزمین یک دولت کشور و تحت حاکمیت آن میباشند. ویژگی کلیدی معرف شهروند که آن را از سایر مصادیق متمایز میکند، وجود یک اخلاق مشارکت است. در واقع شهروندی یک موقعیت فعالانه است چرا که در مفهوم »شهروندی« همزمان حقوق و تکالیفی متناسب برای هر یک از شهروندان در نظر گرفته میشود.