بخشی از مقاله
چکیده:
در هر نظام آموزشی و تربیتی یکی از مهمترین ارکان، معلمین هستند که وظیفهی سنگین تعلیم و تربیت فرزندان یک جامعه را بر عهده دارند. به همین خاطر لازم است با توجه به اسلامی بودن کشور، خصوصیات و ویژگی های یک معلم مدنظر جامعهی اسلامی را بدانیم و بر آن واقف باشیم. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای معلم از منظر قرآن و احادیث اسلامی بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از ابزار و شیوهی جمع آوری اطلاعات منابع کتابخانهای، مقالات استفاده شده است.
نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که در اسلام هدف غایی تربیت عبودیت است تربیت انسانها باید برای نیل به این غایت باشد. برای رسیدن به غایت تربیت معلم باید واجد صفات و خصوصیاتی باشد که شایسته این حرفه مقدس قلمداد میگردد. همچنین با مطالعهای که صورت گرفته است برخی از صفات بیشتر، همچون: عمل به علم، تواضع و فروتنی، خلوص نیت، جرأت ابراز ندانستن، نشر علم، مهرورزی، صبر وبردباری، عفو و گذشت، حقیقت مداری صلاحیت و شایستگی در تعلیم و شوق به فراگیری بیشتر مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
مقدمه
در هر نظام تعلیم وتربیت یکی از مهمترین ارکان آن معلمین هستند که وظیفه آموزش وپرورش فرزندان یک مملکت را بر عهده دارند از این رو شایسته است ما که در یک مملکت اسلامی زندگی میکنیم صفات و خصوصیات معلم اسلامی را بدانیم و واقف شویم به اینکه دین مبین اسلام در این خصوص چه نظری دارد و چه کسی را شایسته معلمی میداند در اسلام اگر بالاترین منصب معنوی را از پیامبر گرامی حضرت محّمد - ص - بدانیم، معلمی همسنگ وهم شأن آن مرتبت است چون خود پیامبر فرمودند:» بالتعلیم ارسلت.«
در این مطالعه پژوهشگر به دنبال کشف برخی از صفات وخصوصیات مربّی از منظر آیات قرآن کریم و احادیث ائمه معصوم - ع - میباشد. در این میان شاید در برخی آیات اصطلاح معلم مستقیما بکار نرفته باشد اما از دانشمندان وعلما یاد شده است که مراد همان تعلیم دهنده ومربّی است چون دانشمند بودن یک اندیشمند از طریق تعلیماتش به دیگران ثابت میشود.
اهمیت تعلیم و تربیت در اسلام:
فراگیری علم ودانش وکسب معرفت دراسلام جایگاه رفیعی دارد به نحوی که خداوند هدف ازبعثت پیامبر را تزکّیه وتعلیم وحکمت عنوان می کند:والذی» بعث فی الامیین رسولاً یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه : و کسی است که در میان مردم امّی رسولی را از خودشان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنها بخواند و آنانرا تزکیّه کند و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد« و در جایی دیگر می فرماید: »هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون: یا آنان که می دانند با کسانب که نمی دانند مساوی هستند « خداوند در این آیه با ذکر تمایز اهل علم با افراد عادی از آن به عنوان وجه تمایز آنان ذکر می کند شاید کمتر دینی باشد که این قدر به کسبدانش بهاء داده است هر چند سایر ادیان الهی نیز منبعث از طرف پروردگار هستند.
امّا دین اسلام به عنوان کاملترین دین و برای انسانهایی در آخرین زمان به ضرورت علم ودانش توجه ویژهای نموده است به نحوی که در حدیثی از پیامبر اکرم - ص - طلب علم امر واجبی برای مسلمین قلمداد گردیده است. شاید این خود جواب قاطعی باشد برای کسانی که عقب ماندگی علمی جهان اسلام را در عصر حاضر به پای دینداری آنان می نویسند و عدهای ضعیف النفس که عقاید سکولار دارند و دلیل پیشرفت جهان غرب را در لامذهبی آنان می دانند.
وقتی بدانیم اولین آیات وحی بر پیامبر آیاتی است که در مورد اهمیت علم آموزی و کسب معرفت بحث می کند جای هیچ شکی برای ما باقی نمی ماند که مقام ومنزلت علم در اسلام مقام شامخی است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: »اقراء باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقراء وربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم : بخوان به نام پروردگارت که آفریننده عالم است، آن خدای که آدمی را از خون بسته آفرید، بخوان قرآن را بنام پروردگارت کریم ترین کریمان عالم است، آن خداییکه بشر را علم نوشتن به قلم آموخت، و به آدم آنچه را نمی دانست تعلیم فرمود
« یکی از دلایل اعجاز قرآن همین روز آمد بودن آن است گویا هر زمانی قرائتی نو از اسلام به دست می آید و اینگونه برداشت میشود که خداوند قرآن را برای مردم آن زمان نازل فرموده است. حال که ما در عصر انفجار اطلاعات و اهمیت حیاتی دانش به سر میبریم تأ کید اسلام بر علم ودانش نقطه قوتی است بر این مدعا، خداوند در سوره بر سفیر رسالت خویش که نهایت حکمت و علم را به او عنایت فرموده امر به تقاضای علم ودانش می نماید: »قل رب زدنی علما : بگو پروردگارا علم مرا افزون نما.
« شاید اشارتی به بی نهایت بودن علم ودانش می نماید. در حدیثی از معصوم - ع - داریم که » علم ودانش گمشده مؤمن است « چه بهایی باید به امر تعلیم وتربیت داد بیش از این که آن را مانند گمگشته ی جستجو نمود ویا - اطلبوا العلم ولو بالصین - پیامبر اکرم - ص - » علم ودانش را بجویید اگر در چین باشد.« مراد از چین نهایت بعد و دوری مسافت و سختی کسب علم ودانش می باشد که بر مؤمن فرض است آنرا بر جان بخرد و در طلب آن فرو گذار ننماید
جایگاه معلم در اسلام:
چه سخنی والاتر از اینکه معلم را همسنگ پیامبران دانستن چه شأنی از این عظیم تر که مصنوع شغل معلمی آدمی است و چه بهایی بیش از این میتوان به این حرفه داد که پیامبر فرمودند: »بالتعلیم ارسلت
دلیل این همه قدر و منزلت در چیست ؟ غیر از این است که انسان در سایه عنایت یک معلم واقعی میتواند به جایی برسد که پروردگار کریم در جواب فرشتگان خویش که علت خلقت انسان رارسیدندپ فرمود: - انّی اعلم ما لا تعلمون - رسیدن به آن مقام نیاز به یک راهبر یک راهنما و یک معلم دارد که اوّل معلم خود پروردگار است.
امام علی - ع - در جواب نامه معاویه می فرماید: فانّا صنائع ربنّا و الناس بعد صنائع لنا: »ما پرورش یافته و تربیت شده پروردگار خویش هستیم و مردم تربیت شده مایند - « زهادت، نقل از نهج البلاغه ،نامه ی - 28 اهمیت کار مربّی به اندازه عمر انسانهاست چه بسا افرادی عمری را در عقاید و باور هایی زندگی کنند و در لحظهای دریابند که همه آنها پوچ بودهاند و آن میّسر نمیگردد مگر با حضور معلم . پیامبر اکرم به معاذ فرمودند :
»اگر خداوند متعال یک فرد را به دست تو هدایت کند از دنیا و آنچه در آن است مهمتر و پر ارزش تر است
مرحوم شهید ثانی در کتاب گرانقدر خود حدیثی از معصوم نقل میکند که پر ارزشترین چیزی که انسان پس از مرگ خود باقی میگذارد سه چیز است:
الف - فرزند صالح و شایستهای که او را با دعای خیر یاد کند؛
ب - صدقه مستمری که پاداشی به او برساند؛
ج - علم ودانشی که پس از مرگ او مورد استفاده دیگران قرار گیرد؛ در حدیثی دیگر از امام محمد باقر نقل است: »هر یک از شما به تعلیم دیگران قیام کند دو چندان پاداش شاگرد را از جانب خداوند متعال عائد خویش میگرداند علاوه برآنکه نسبت به شاگرد خویش نیز دارای مزیّت و برتری است. لذا بر شماست که دانش را ازحاملان علم بیاموزید و همانگونه که علماء و دانشمندان شما را تعلیم دادند به تعلیم برادران دینی خود قیام نمایید -
بنا به آموزههای مکتب اسلام مربّی در آموزش و پرورش رسالتی برتر و بالاتر از انتقال اطلاعات به متربیان را بر عهده دارد.
به طور کلی نقشهای زیر از جمله رسالتهای مربّی محسوب میگردد.
نخست :کشف استعدادها؛
دوم :طراحی برنامهها و فعالیت و برنامهای عملی که متربّی از خلال آنها به درک و آگاهی نائل آید؛
سوم: هدایت و راهنمایی متربی در طول فعالیتهای عملی و تجارب فردی؛
چهارم : تجزیه و تحلیل تجارب متربّی به منظور جلوگیری از انحرافات و لغزشهای وی به ویژه آسیب پذیریهایی که در جریان تربیت عاطفی و عشق پروری وی پیش میآید. به طور کلی مربّی در بیشتر موارد نقش یک مشاور و راهنما را ایفا می-کند
صلاحیت و شایستگی در امر تعلیم : »از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن«
این خصوصیت معلمی در اسم معلم مستتر است. معلم یعنی آموزش دهنده، تعلیم دهنده، کسی که در یک یا چند زمینه ی علمی یا هنری ورزیده شده و در خود توانایی آنرا میبیند که آموختههای خود را به دیگران بیاموزد اگر معلمی آموختههای او واقعاً به قدری نباشد که چیزی برای گفتن داشته باشد بهتر آن است هر چه سریعتر به تکمیل اطلاعات خود اقدام نماید وگرنه یکی از ارکان اصلی شغل وی سست است.
معلم هر اندازه از نظر شخصیتی و اخلاقی مطلوب باشد امّا از لحاظ علمی ضعیف باشد در نظردانش آموزان اعتبار کافی را به دست نمیآورد. کسی که میخواهد عهده دار منصب تعلیم گردد باید قبلاً مراتب صلاحیت و شایستگی خویش را برای احراز چنین مقامی فراهم آورد و باید این شایستگی در تمام مظاهر وجود او پدیدار شود یعنی سیما و چهره و طرز گفتارش نمایانگر اهلّیت و شایستگی او برای احراز مقام تعلیم بوده و اساتید صالح نیز صلاحیت او را تأیید و آن را گواهی کنند
شوق به فراگیری:
قال علی - ع - : - العالم من لا یشبع من العلم و لا یتشبع به - »عالم کسی است که از دانش سیر نشود و وانمود به سیر شدن از آن نیز نکند«
حریص به علم ودانش خصوصاً در عصر حاضر که هر چه بدانی باز از کاروان علم عقبی چیزی نیست که بتواند معلم شایسته آنرا نادیده بگیرد. عشق و شوق به فراگیری باید چنان در معلم ساری و جاری باشد که از شدت، به فراگیران نیز سرایت کند، این مهم دردین اسلام زیاد مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که اگرکسی دو روزش مساوی باشد از او به عنوان مغبون و زیانکار یاد میگردد.
معلم همچنین باید شاگردان خود را به علم ودانش تشویق کند و فضائل و مزایای علم وعلماء را به آنان تذکر دهد و یاد آورگردد که دانشمندان وارثان انبیاء و پیامبرانند و در پایگاههای بلند و رفیع جای دارند - همان منبع، ص - 112 در کلامی دیگر از امام علی - ع - وارد شده که : - العالم الذی لا یملّمن تعلم العلم - »عالم کسی است که از آموختن دانش سیر نشود.«
از پیامبر اکرم - ص - نیز روایت شده: - لا یشبع طالبیهما، طالب العلم و طالب الدنیا - »دو پر خورند که هیچگاه سیر نمی شوند، جوینده دانش و جوینده دنیا.«
عشق به دانایی و دانستن چنان در تارو پود وجود انسان در مینوردد که هدفی جز خود نمیتواند داشته باشد همانند فلاسفه نخستین ارسطو و افلاطون که از فلسفه به شوق واشتیاق به دانایی تعبیر می نمودند. البته این شوق صرف را باید لگام زد، هدف از دانش بیشتر باید کسب معرفت بیشتر حضرت حقّ باشد که به عبودیت بیشتر منتهی میگردد همانطور که خداوند خود می فرماید: انّما» یخشی الله من عباده العلماء : از میان بندگان خدا تنها مردم دانا خدا ترس و خاشعاند.
یکی از خصوصیات مهم معلم حقیقت طلبی اوست، اینکه بر مدار حق و حقیقت حرکت کند و هیچگاه و بخاطر هیچکس آنچه حقیقت دارد را پایمال نکند و همواره حق بگوید و به آن ایمان داشته باشد.
قال المسیح - ع - : »خذو الحق من اهل الباطل و لا تأ خذالباطل من اهل الحق ،کونوا نقاد الکلام: حق را از اهل باطل فرا گیرید و باطل را از اهل حق فرا نگیرید«