بخشی از مقاله

چکیده:

یکی از زمینه های که به ویژه در دهه اخیر در بسیاری از مجامع علمی بین المللی در زمینه تعلیم و تربیت از جایگاه ویژه های برخوردار شده است و دامنه مباحثات و پژوهش ها در آن به طور فزاینده ای در حال گسترش می باشد، مقوله آموزش شهروندی است. بی گمان می توان گفت که فلسفه تشکیل هر نهاد یا سازمانی پاسخگویی به نیاز یا نیازهای معینی است و نظام آموزشی و پرورش نیز از آن رو شکل یافته و قوام گرفته است که شهروندانی موثر و مطلوب را متناسب با نیاز ها و ارزش های اجتماعی تربیت و تحویل جامعه نماید.

متاسفانه در نظام آموزش و پرورش به ویژه برنامه های درسی مدارس توجه لازم به ترتیب شهروندی نمی شود و صرف نظر از آنکه برنامه درسی ویژه ای تحت عنوان "آموزش شهروندی" وجود ندارد، در قالب برنامه های درسی دیگر نیز کمتر اثری از آن می توان یافت. مقاله حاضر با درک اهمیت مساله بر آن است که تا با تبیین قلمرو شهروندی و ضرورت آن، راهکارهایی برای آموزش شهروندی ارائه دهد و مجموعه اقدامات و فعالیت هایی که می تواند به ترتیب شهروندانی مطلوب و موثر کمک نماید، در چارچوب نظام آموزش و پرورش مورد بررسی قرار دهد.

مقدمه:

یکی از مسائل مهمی که در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندی وجود دارد این است که چگونه می توان آن را تعلیم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجرای صحیح آن در جامعه و شناخت وظایف و تکالیف مبتنی بر آن بود. در این رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترین مکان برای آموزش و تعلیم این مقوله می دانند. آنها معتقدند چون مدرسه بعد از خانه دومین محیطی است که کودکان و نوجوانان قسمت اعظم وقت خود را در آن سپری می کنند، و نقش مهمی در رشد شخصیت و انتقال دانش و مهارت های زندگی به آنها دارد، در نتیجه آشنایی با شهروند و شهروندی نیز از جمله مهارتهایی است که در مدرسه باید آموزش داده شود و دانش آموزان رده های مختلف تحصیلی باید حقوق، تکالیف و مسئولیتهای شهروندی را در مدرسه فرابگیرند.

به عبارت دیگر گنجاندن مطالب مهم و ضروری در مورد حقوق شهروندی براساس اصول و قواعد در برنامه درسی و کاربردی ساختن آنها توسط نظام آموزش و پرورش حاکم بر هر کشوری، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد . برخی از صاحب نظران نیز ضرورت آموزش شهروندی را پرورش قابلیتهایی در فرد که با افراد دیگر جامعه همزیستی اجتماعی سالمی پیدا کنند می دانند. در واقع فرد با آموزشهایی که در زمینه ی حقوق شهروندی از طریق نظام آموزشی و مدارس دریافت می کنند به فردی مستقل که دارای حس مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی رشد یافته ای باشد تبدیل شود و عضو سودمندی برای جامعه گردد. به همین دلیل آشنا شدن با این حقوق و ضرورت آموزش آنها به شهروندان، مزایای زیادی می تواند داشته باشد.

بنابراین آموزش حقوق شهروندی در مدارس ضرورت پیدا خواهد کرد. آموزش شهروندی عبارت از رشد و پرورش دادن ظرفیتهای افراد و گروهها برای مشارکت و تصمیم گیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است. این آموزشها شامل حقوق انسانی، رشد مستمر و همه جانبه، اخلاق و ارزشها، صلح و مسالمت جویی، برابری اجتماعی و حرمت نهادن به تفاوتهاست

از آنجا که رسانه های عمومی - تلویزیون ،رادیو ، اینترنت ، روزنامه ها و مجلات - نقش مهمی در شکل گیری و تغییر نگرش و اندیشه و رفتار شهروندان دارند و ممکن است حقوق انسانی آنان را مخدوش کنند، و از آنجایی که این کار در همه جای جهان صورت می گیرد، آموزش و شناخت روش ها و عملکردهای رسانه ها و چگونگی اطلاع رسانی درست و نادرست و قضاوت عینی در قبال رسانه ها ضرورت می یابد. در مورد دانش و هنرها نیز، که در عصر کنونی تأثیر عظیمی بر بینش و نگرش و رفتار شهروندان، به ویژه کودکان و نوجوانان و جوانان دارند لازم است آموزشهای کافی به دانش آموزان داده شود.

بعلاوه آموزش شهروندی مهم است چون افراد جامعه باید یاد بگیرند که به نحوی موثر در بهبود بخشیدن به امور گوناگون جامعه محلی و ملی و جهانی مشارکت کنند. تربیت شهروندان فعال و مسئول کمک بزرگی به پیشرفت فردی و اجتماعی و حفاظت از طبیعت و محیط زندگی است. این آموزشها می تواند توسط خانواده و مدرسه و رسانه های همگانی و نهادهای اجتماعی صورت گیرد، اما مسئولیت اصلی آن بر دوش نظام آموزش و پرورش است که باید به گونه ای عملی و در جریان ارتباطهای دانش آموزان با یکدیگر و با سایر افراد و گروهها از آنان شهروندانی فعال و مسئول بسازد.

از آنجا که ادراک افراد از حقوق و مسئولیتهای شهروندی متفاوت - و گاهی متعارض - است، همه ی افراد نیازمند آموزش شهروندی برای کنش و واکنش مسالمت آمیز در برخورد با تفاوتها هستند. این آموزش ها می تواند در برگیرنده راهبردهای گفت و گو، مصالحه، آگاهی یافتن از فوائد تفاوتهای فردی و اجتماعی، رشد ویژگیهای درونی پذیرش تفاوتها و آگاهی از تعارض های تهدید کننده حقوق انسانی - مانند نژاد پرستی، تبعیض جنسی، برتربینی گروههای معین اجتماعی و فرهنگی و تعصبات فرقه گرایانه - و ضرورت مقابله با آنهاست.

از آنجا که شهروندی یک فرایند مر بوط به تمام عمر است. همه افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزشهای متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند. دانش آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی، رشد اجتماعی و دانش و درک درست از جهان آموزش ببینند، در تمام تصمیم گیریهای مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند، به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند

آموزش و پرورش باید به کودکان و نوجوانان کمک کنند تا شهروندانی مسئول، مشارکت کنندگانی فعال در امور زندگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقه مند و افرادی متکی به خود و قابل اعتماد بار آیند. وقتی که دانش آموزان به سن نوجوانی و جوانی می رسند مدرسه باید به آنان بیاموزد که چگونه یک زندگی مستقل برای خود ایجاد کنند و علاوه بر مهارتهای ضروری، مشاوره و آموزش لازم در زمینه ادامه تحصیلات، پیدا کردن شغل، استقلال یافتن از خانواده، مدیریت امور مالی خود و آشنایی با قوانین و برقراری ارتباط با ادارات و مسئولان دولتی به آنان آموزش دهد. نوجوانان و جوانان نیازمند ترکیب پیچیده ای از شایستگیهای فکری و رفتاری و مهارت های گوناگون نظری و عملی برای آغاز زندگی مستقل خود هستند و مدرسه باید نقش خود در کمک به آنان را در این امور پیجیده ایفا کند تا بتوانند به زندگی اجتماعی وارد شوند و نقش مستقل خود به عنوان یک شهروند مسئول را ایفا کنند

پیشینه پژوهش:

مروری بر پیشینه شهروند از کتاب شهروند در تاریخ اندیشه غرب نشان دهنده دگرگونی مفهومی شهروند است. شهروند در آثار کانت هم به شکل فردی و هم به شکل اجتماعی یک مفهوم اخلاقی است. به نظر امیل دورکیم آموزش شهروندی از طریق اکتساب دانش، مهارت ها و ارزش های منتقل شده از نسل های بزرگسال به نسل های نرسیده و ناپخته برای زندگی اجتماعی تلقی می کند و بر این باور است که مجموعه خصلت های آموزشی که برای تربیت شهروندان در جوامع مختلف اولاً در دوره های مختلف از نظر فلسفه، روش و محتوا متفاوت است. ثانیاً اینگونه تربیت با توجه به ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه صورت می پذیرد و برنامه ریزی آن باید بدست نوابغ و صاحبنظران در عرصه سیاست، فرهنگ و اقتصاد صورت پذیرد. از نظر ترنر آموزش فرهنگ شهروندی ارتباط به مشارکت فرهنگی افراد جامعه دارد و باید شهروندان در امور مربوط به فرهنگ عمومی جامعه آموزش بینند و خود را مسئول بدانند و در گسترش آن مشارکت نمایند.

در قرن بیستم شهروندی در جریان مباحثات از نو تولد تاز های می یابد. جان دیویی یکی از نظریه پردازان بزرگ تربیتی است. وی دموکراسی را علاوه بر شکلی از حکومت، شیوه ای از زندگی می داند. به نظر او دموکراسی گونه ای روش زندگی فردی و اجتماعی است و بنیاد آن ایمان به توانایی طبیعت آدمی، ایمان به هوش و به نیرویی است که از همکاری و تجربه همگانی برم ی خیزد بنابراین دیویی عقیده داشت دموکراسی و شریک اساسی آن تعلیم و تربیت باید سه ویژگی فردیت، شهروندی و انسانیت را رشد دهد

آموزش شهروندی در انگلستان به طور سنتی سوابق محدودی دارد. در سال 2002 آموزش شهروندی به عنوان یک موضوع اجباری در برنامه درسی ملی وارد شد. تا قبل از این تاریخ آموزش شهروندی در پاسخ به تغییرات اجتماعی فراز و فرود پیدا می کرد. در سالهای اخیر مسؤولیت آموزش شهروندی در برنامه درسی ملی شامل سیاستمداران و متخصصان آموزش و پرورش بوده است. در سال 1997 کمیسیونی بنا به پیشنهاد دیوید بلانکت وزیر آموزش و پرورش و به سرپرستی برنارد کریک فیلسوف علوم سیاسی تشکیل شد

همچنین سیر تحولاتی آموزش شهروندی از بعد تربیتی در ساختار جامعه ایران از یک سابقه و قدمت تاریخی بسیار غنی برخورداراست. تربیت شهروندان ایرانی نخست تحت تاثیر فرهنگ زرتشتی قرار داشته و آموزه ها ی شهروندی را بر مبنای تثلیث "گفتار نیک- پندار نیک و کردار نیک" بیان شده است و با ورود اسلام با تکیه بر آیین و فضایل اخلاقی و اسلامی رفتارها و هنجارهای آموزشی شهروندی را از بعد تربیتی تا به امروز سپری کرده اند. تعالیم اسلامی قسمت اعظم برنامه های مدارس بوده است؛ این تعالیم بر "محور اخلاق- اطاعات از والدین، فرمانبرداری از حکومت اسلامی، وضیفه شناسی و نیکوکاری به یکدیگر و..."بنا شده است.

پژوهش آشتیانی و همکاران تحت عنوان "لحاظ کردن ارزشهای شهروندی در برنامه درسی دوره ابتدایی" در سال 1381در مورد ارزش های ارئه شده برای نظر خواهی به صورت منسجم برای آموزش در دوره دبستان با توجه به سن و پایه تحصیلی توصیه و تایید می شود. لحاظ کردن روش های مختلف و مناسب برای تدریس نیز متناسب با سن و ارزش مورد نظر مشخص شدند

در پژوهشی که گوازی در سال 1387 تحت عنوان مطالعه تطبیقی تحلیلی شیوه انتخاب و سازماندهی محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی و آموزش شهروندی دوره ابتدایی که به مقایسه آموزش شهروندی در کتابهای درسی ایران و سوئد پرداخته است، به این نتیجه رسید که ویژگی های آموزش شهروندی در ایران وجود مدیریت و برنامه ریزی متمرکز نظام آموزشی، مشارکت ندادن کلیه ذی نفعان در تهیه، اجرا و ارزیابی برنامه ها، استفاده ناکافی از روش ها و شیوه های فعال و مشارکت جویانه و تکیه بر کتاب و جزوه محوری و بی توجهی به موضوع ها و مفاهیم مرتبط با تربیت شهروندی و جهانی در کتابهای درسی برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی است. با توجه به مطالب مذکور و همچنین با توجه به اهمیت بحث شهروندی، پژوهش حاضر با هدف بررسی ضرورت ها و راهکارهای آموزش شهروندی انجام گرفت و در این راستا سوال زیر مطرح می گردد:

ضرورتها و راهکارهای مناسب در جهت آموزش های شهروندی چیست؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید