بخشی از مقاله
.1 مقدمه
شوخ طبعی از مؤثّرترین شیوه هاي بیان هنري است که به دلیل شیرینی و جاذبه ي خاصی که دارد مخاطبان بسیاري را به خود جذب می کند و به وسیله ي خنده بر احساسات مخاطب تأثیر بیشتري گذاشته، پیام خود را بر باور وي می نشاند. آنچه انواع شوخ طبعی را از هم جدا می کند، هدف از خنداندن است که ممکن است ایجاد لذت و تفریح، انتقام و یا اصلاح و سازندگی باشد.
اما به عبارت دقیق تر » شوخ طبعی آمیزه اي است از خنده،انتقاد،کنایه و مسایل غیر جدي که با کم و زیاد شدن هر یک از این عوامل، انواع شوخ طبعی شکل می گیرد.« - زرویی نصرآباد، - 42:1375 از مهمترین انواع شوخ طبعی ادبی می توان »طنز«، »هجو« و »هزل« را نام برد؛ »طنز در واژه معنی مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن می دهد.« - اصلانی، - 140:1387
در اصطلاح اهل ادب عبارتست از شیوه ي خاص بیان تند مفاهیم اجتماعی، اخلاقی، انتقادي، سیاسی و روشی براي افشاي حقایق تلخ و فساد و بی رسمی هاي فردي و اجتماعی که سخن گفتن از آن ها به صورت عادي و جدي گاه ممنوع و گاهی نیز دشوار است. یحیی آرین پور معتقد است: »قلم طنز نویس کارد جرّاحی است که با همه تیزي و برندگیش،کشنده نیست بلکه سلامتی آور است.زخم هاي نهانی را می شکافد و چرك و آلودگی را بیرون می ریزد.عفونت را می زداید و بیمار را بهبود می بخشد. - آرین پور، - 36:1372
خنده ي طنز، نوشخند نیست بلکه ریشخند، نیشخند و زهرخند است که پس از خنده مخاطب را به تفکّر وا می دارد. »هجو« در لغت به معناي شمردن معایب کسی ، نکوهیدن، دشنام دادن کسی به شعر و سرزنش است. - داد، - 535:1385 و در اصطلاح ادبی»کلامی است یورش بر و پرده در. زشتی ها را بزرگ نمایی می کند؛ خواه زشتی رفتارو پیکر باشد، خواه کاستی هاي روح. واژگان در هجو برهنه اند و شاعر در این شیوه گفتاري از دشنام سر بر نمی تابد و از تهمت و افترا دریغ نمی ورزد.« - حرّي، - 35:1387 سولون معتقد است: »بدتر از شمشیر، زبان اصحاب نظم و نثر است که خلایق را به بدي یاد کنند.«
- کاسب، - 15:1366 »هزل« در لغت به معناي مزاح و سخن بیهوده گفتن است و درباره ي معناي اصطلاحی آن گفته اند: »هزل، سخنی مطایبه آمیز، صریح، بی پرده، دریده، وقیح و شرم آور است که قصد آن تفریح و خوش داشتن وقت مخاطب و زدودن ملال وي است و غالباً هیچ گونه جنبه ي تربیتی و اصلاحی و یا بر عکس تخریبی ندارد، هر چند در آثار بعضی عرفا، معمولاً براي جا انداختن امري مطلوب و یا تعلیم خواننده به کار رفته است.«
.2 پیشینه ي طنز
از آنجا که زبان طنز، زبان انتقاد غیر مستقیم تمام جوامع بشري است، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه بر نحوه ي بیان طنز تأثیر فراوانی دارد. در جوامعی که حکومت به شیوه ي استبدادي است، انتقاد ولو اینکه در جامه ي طنز و شوخی باشد به هیچ وجه پسندیده و مطلوب نیست. پیش از مشروطیت، دولت هاي حاکم ایران داراي چنین ویژگی بودند و از این رو، طنز فارسی را در سیر تاریخی آن می توان به پیش از مشروطه و پس از مشروطه تقسیم نمود.
طنز پیش از مشروطه بیشتر فردي و شخصی بوده و طنز پس از مشروطه، اجتماعی و ملّی. البتّه در قرن هفتم و هشتم به دلیل نابسامانیهاي سیاسی و هرج و مرج اجتماعی ناشی از حمله ي مغولان، صبغه ي نسبتاً انتقادي گرفته و عبید زاکانی در این وادي، کوبنده ترین، گیراترین و صریح ترین طنزهاي انتقادي را رقم زده و اوضاع نابسامان زمان و اعمال خلاف شرعی و غیر انسانی حاکمان، فقیهان و قاضیان و ... را به شیوایی به تصویر کشیده است. - حلبی، - 179:1377
علاوه بر عبید، از دیگر طنزپردازان بزرگ ادبیات کلاسیک ایران می توان از مولوي، سعدي، حافظ و جامی نام برد. درباره ي طنز پس از مشروطه باید گفت در پی تحولاتی که در اثر انقلاب مشروطه به وقوع پیوست و با آزادي بیان نسبتاً زیادي که به وجود آمد، طنزنویسی نیز رواج فراوانی یافت. طنز از نظر قالب و محتوا نسبت به دوره هاي پیش تحولی اساسی یافت و کارکرد سیاسی- اجتماعی و توجه به مردم از ویژگی هاي اصلی آن در این دوره شد. بسیاري از نویسندگان و شاعران ترجیح دادند مطالب خود را در قالب طنز بیان کنند. به همین دلیل موضوع اشعار این دوره به نحو بی سابقه اي اجتماعی و سیاسی شد. - جوادي،
.3 عبدالرّحمن جامی
عبدالرّحمن بن نظام الدین احمد بن شمس الدین محمد جامی از بزرگترین دانشمندان و شاعران ایرانی در 23 شعبان سال «817» در خرجرد جام متولّد شد. »وي نه تنها از بزرگان شعراي ایران به شمار می رود بلکه او را خاتم شعراي ایران دانسته اند زیرا پس از او شاعري بدان بزرگی نیامده است.« - نفیسی، - 287:1344 زمانی که به تحصیل علوم رایج زمان مشغول بود، مجذوب طریقه ي تصوف گشت و به حلقه ي مریدان سعدالدین کاشغري، عارف مشهور از سلسله ي نقشبندیه - متوفی - 860 پیوست و در ضمن یادگیري نحو و صرف و منطق و حکمت مشایی و حکمت اشراق و طبیعیات و ریاضیات و فقه و اصول و حدیث و قرائت و تفسیر، تصوف را نیز فراگرفت.
او داراي آثار منظوم و منثور متعددي در زمینه هاي گوناگون مانند تفسیر، فقه، عرفان، حدیث، اخلاق، اشعار - قصیده و غزل و مثنوي و... - ، فنون ادبی - صرف ونحو، عروض و قافیه، معما و... - ، شرح احوال رجال و غیره می باشد که به دو زبان فارسی یا عربی نگاشته شده است. از مهمترین آثار او می توان هفت اورنگ و بهارستان را نام برد. هفت اورنگ، هفت مثنوي است که جامی در زمان هاي مختلف آن ها را سروده و سپس یکجا گردآوري کرده و »هفت اورنگ« نامیده است که عبارتند از: سلسله الذهب، سلامان و ابسال، تحفه الاحرار، سبحه الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، خردنامه اسکندري. جامی از طنزپردازان نامداري است که هم در طنز کتبی و هم در طنز شفاهی استاد بوده و از او شوخی ها و لطیفه هاي بسیار نقل شده است.
از جمله فخر الدین علی صفی - متوفی - 939 در فصل چهارم از باب نهم کتاب لطائف الطوائف، سی و دو لطیفه از عارف جام نقل کرده است که نشانگر مهارت جامی در طنز شفاهی می باشد.در آثار وي نیز قطعات فکاهی و طنز مانند نمکی که بر طعام پاشند، افکار عمیق و سخنان بلند او را شیرین و جذّاب نموده است. اغلب شوخ طبعی هاي جامی در هفت اورنگ از نوع ادبی طنز است و هزل و هجو در این مثنوي ها کمتر دیده می شود.