بخشی از مقاله

چکیده

آموزش و پرورش در هزاره سوم بیش ازپیش محل مناقشه ،مذاکره و چالش های متعدد میان نیروهای درونی و بیرونی جوامع همچون سیاست گذاران ،گروه های سیاسی ،فرهنگی ،دینی و مذهبی ،خانواده و عوامل بانفوذ بین المللی می باشد.

تغییرات سریع و عمیق در خرده نظام های فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی به مدد انقلاب اطلاعاتی ، ارتباطاتی و رسانه ای ،همگام سازی آموزش و پرورش رسمی با این تغییرات را دشوار ساخته است تا جایی که برنامه های درسی که منشاء و مصدر تغییرات در نظام آموزش و پرورش می باشند فاقد کارایی و اثربخشی لازم برای ایجاد تغییرات در دانش آموزان به عنوان جامعه هدف و مخاطب اصلی این برنامه ها می باشد.

بنابراین بروزرسانی برنامه های درسی در دوره ابتدایی آموزش وپرورش که مخاطبان آن دانش آموزان 6 الی 12ساله می باشد و آمادگی بالایی برای یادگیری سریع و عمیقتر دارند اولویت اول و اصیل تمام نظام های آموزشی می باشد.

از منظری دیگر شاخصها و مختصات سبک زندگی ایرانی -اسلامی که برگرفته از منابع اصیل دینی و ملی می باشد و حاصل تلاش پژوهشگران علوم انسانی با سنت تاریخ نگارانه برای استخراج واحصاء آن ها می باشد و ریشه در فرهنگ و تمدن هزاران ساله ایرانی -اسلامی دارد و موجبات هم نوایی و انسجام ملی را فراهم می سازد می بایست بخش لاینفک برنامه های درسی در دوره ابتدایی آموزش و پرورش باشد تا نظام آموزش و پرورش ضمن هماهنگی با این تغییرات ، مقدمات رشد و توسعه جامعه به سطحی بالاتر را فراهم نماید و این فرایند به روز رسانی برنامه های درسی در دوره ابتدایی زمینه سازی برای تغییرات هماهنگ و توسعه اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی جامعه را به دنبال داشته باشد.

بنابراین پژوهش صورت گرفته به روش تحلیلی،استنتاجی و با مطالعه منابع چاپی و الکترونیکی و جستجو در شاخصها و مختصات سبک زندگی اسلامی - ایرانی، الگوی مفهومی و مطلوب برنامه درسی دوره ابتدایی آموزش و پرورش را پیشنهاد و راهکارهایی کاربردی ارائه می دهد.

مقدمه

باور وعقیده عمومی افراد جامعه براین است که مدرسه رکن رکین و محور تمام تحولات ، تغییرات وتوسعه در همه ابعاد می باشد و هیچ سازمان و نظامی نمی تواند مثل آموزش و پرورش ،مدرسه و کلاس درس به انتقال و ارتقاء فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی خدمت و یاری رساند .هرچند فاصله باور تا عمل و شعار تا شعور عملی و رفتاری زیاد می باشد اما با آموزش ، ممارست و فرهنگ سازی مداوم و مستمر می توان این فاصله را طی کرد و به مرحله ای رسید که به معنای واقعی و اصیل آموزش و پرورش کانون همه تحولات قرار گیرد .

سبک زندگی اسلامی -ایرانی مجموعه ای از باورها ، عقاید ، ارزش ها وهنجارهای مشترک می باشد که از یک طرف ریشه در تاریخ و تمدن هزاران ساله ایرانیان دارد و از طرف دیگر بعد از ورود اسلام و پذیرش دین مبین اسلام به وسیله ایرانیان آموزه های و تعالیم دینی در ابعاد مختلف در شخصیت انها نهادینه گردید و در طول تاریخ و وسعت سرزمینی جامعه ایران نسل به نسل در حال انتقال و ارتقاء می باشد.

هرچند گروهی از پژوهشگران اجتماع ایرانی و اسلامی در قالب سبک زندگی و الگویی برای آموزش و فرهنگ سازی را ناممکن می دانند و اصولا تجمیع و ترکیب دو تاریخ و فرهنگ ایرانی بودن و اسلامی بودن را جمع نقیضین می دانند و اختلاف در مبانی ارزش شناختی ، هستی شناختی و معرفت شناختی را مورد توجه قرار می دهند اما به نظر می رسد نسبت ملیت و دین و مذهب به مثابه جسم و روح می باشد که ایرانی بودن به سان جسم و اسلامی بودن به سان روح برای افراد جامعه می باشد و اگر دقیق بررسی شود اختلاف معناداری بین آراء و اندیشه ملی و دینی و به طور خاص هویت ایرانی واسلامی وجود ندارد.

مهترین شاخصها در سبک زندگی ایرانی -اسلامی عبارتند از :

تعاملات دینی و مذهبی :اعتقاد و ایمان به اصول و ارزشهای دین مبین اسلام همچون توحید ،معاد ، نبوت ، عدل و امامت و باور عمومی به تعالیم دینی و نقش و رسالت آنها در زندگی مادی و معنوی فرد و تعیین و تعریف نسبت فرد با خالق ، خلق وخلقت و عبادات و توجه و عمل به سایر فرائض دینی مهمترین شاخص اسلامی در سبک زندگی مطلوب ایرانی -اسلامی پیشنهادی می باشد.

تعاملات اجتماعی :نسبت و کیفیت ارتباط افراد جامعه ونوع نگاه نسبت به افراد جامعه و بررسی الگوهای اجتماعی و ارتباطی مردم در جامعه ایرانی -اسلامی از دیگر شاخصها و مختصات الگوی مورد نظر می باشد.

تعاملات فرهنگی :باورها و ارزشهای حاکم بر رفتار افراد جامعه از احترام متقابل تا رعایت قوانین و مقررات ، شهروند قانون مند ، مسئولیت پذیر ،نقاد و صاحب خرد از دیگر مختصات الگوی سبک زندگی ایرانی -اسلامی می باشد.

تعاملات اقتصادی:کمیت وکیفیت مصرف کالا وخدمات ، باور به تولید داخلی و حمایت مصرف کننده از تولید کننده و رضایت و خدمت متقابل تولید کننده به مصرف کننده ،صرفه جویی ، کمیت و کیفیت تغذیه از دیگر شاخصها و مختصات الگوی سبک پیشنهادی می باشد.

تعاملات علمی و سیاسی : ارزش ذاتی علم ودانش و نوع نگاه به علم وعالم ، تلاش برای کشف حقیقت به روش علمی و نوع رفتار و ارتباط با سایر ملل و دولتها و فعالیتهای سیاسی و حزبی درون ملی از دیگر شاخصها در الگوی سبک زندگی اسلامی-ایرانی می باشد.

باتوجه به شاخص ها و مختصات فوق افراد جامعه بر اساس سبک زندگی ایرانی -اسلامی می بایست رابطه خود با خالق هستی ، خلق ، خلقت ومحیط انسانی ، اجتماعی و طبیعی -زیستی خود و سایر افراد جامعه را مشخص نمایند و نقش وجایگاه مشخص و تعریف شده ای داشته باشند براساس سبک پیشنهادی مورد نظر می بایست تکلیف فرد با اصول ، فروع و اموزه های دین مبین اسلام مشخص و جایگاه فرد در عالم کائنات تعریف شود و فراتر از ایمان و باور قلبی ، انعکاس این افکار واندیشه در پرتو عمل و رفتار هم قابل روئیت و سنجش باشد .

ایمان و عمل با هم همراه و هماهنگ باشد و باتوجه به شاخص تعاملات اجتماعی ، افراد در جامعه مبتنی بر سبک ایرانی - اسلامی می بایست نوع و کیفیت ارتباط وتعاملات با سایر افراد جامعه را مشخص نمایند ضمن رعایت اداب و شئون اسلامی و احترام متقابل و قلبی ،سایر افراد جامعه را بخش لاینفک زندگی اجتماعی و شکست و موفقیت را امری اجتماعی و همگانی بداند و برای رشد ،توسعه و ارتقاء جامعه ملی وبین المللی باتمام وجود تلاش نماید.

باتوجه به شاخص تعاملات فرهنگی افراد جامعه براساس سبک زندگی اسلامی -ایرانی می بایست به اموزش و انتقال ارزشهای فرهنگی ، اداب و رسوم جمعی به نسل در حال تکوین و تکامل کمک نماید ضمن پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی از تفکر انتقادی و سعه صدر برخوردار باشد در عقل و خرد دیگران به واسطه مشورت سهیم شود وهمواره به توسعه و تکامل فردی خود و سایر افراد جامعه کمک نماید.

باتوجه به تعاملات اقتصادی در سبک زندگی اسلامی-ایرانی افراد جامعه می بایست به تولید و تولید کننده داخلی اهمیت بدهد و متقابلا تولید کنندگان هم به انتضارات مصرف کننده ارزش و بها بدهد در مصرف صرفه جویی نمایند وبه الگوهای تغذیه ای خود و دیگران اهمیت بدهد . علوم تغذیه و سایر پژوهش های مرتبط را مد نظر قرار دهد.

باتوجه به شاخص تعاملات علمی و سیاسی در الگوی پیشنهادی سبک زندگی ایرانی -اسلامی می بایست ارزش علم وعالم در بالاترین سطح قرار گیرد علم برای علم و ارزش علم فی النفسه مدنظر باشد و تلاش برای کشف حقیقت وحقائق به واسطه روش های علمی سرلوحه امور قرار گیرد فعالیتهای سیاسی مبتنی بر اصول اخلاقی انجام شود در تشکیل احزاب خدمت به جامعه و منافع ملی مدنظر قرار گیرد نه منافع شخصی و حزبی و در ارتباط با سایر ملل ودولتها همه جوانب امور مدنظر قرار گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید