بخشی از مقاله

چکیده

مکان، تجلیگاه بروز کنش هاي اجتماعی متفاوتی است که در قالب موافقت و مخالفت نسبت به روندها و تحولات نمود می یابد. این مقاله به فضاهاي ارتباطی- سیاسی اي پرداخته، که ضمن آنکه محل بازنمایی ساختار اجتماعی است، عرصه بروز تنشها نیز هست و یا حتی به مثابه بازار تعاملات فرهنگی، اقتصادي و اجتماعی، کنشگران اجتماعی و طراحان شهري را به خود جذب می کند.

در این مقاله سعی بر آن است تا با مراجعه به نظریات و دیدگاه هاي اندیشمندان، چارچوب نظري فضاي عمومی با تاکید بر تحولات سیاسی و کنش هاي اجتماعی نقش و اهمیت این فضاها مورد کنکاش قرار گیرد. از سویی دیگر با ارایه این چارچوب نظري، ویژگی هاي کالبدي، فضایی و فرهنگی فضاهاي شهري که قابلیت هدایت و بستر سازي تحولات سیاسی را داشته اند، بررسی و فرضیه طراحی شهري دیکتاتوري مطرح و فرم و محتوي این نوع فضاها مورد تحلیل قرار داده شده است.

لذا تعدادي از فضاهاي شهري خاورمیانه و اروپا که در کنش ها و تحولات نقش اصلی داشته اند، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته و در نهایت فاکتورهاي کلیدي این نوع فضاها که توانسته اند به بستر کنش هاي اجتماعی و تحولات سیاسی تبدیل شوند، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاکی از این است که ماهیت جوامعی که داراي روابط حکومتی مردمی تري بوده اند، ماهیت و فرم فضاهاي شهري با جوامعی که داراي حکومتهاي مرکزيتر و مقتدرتر بودهاند، متفاوت است و این تفاوت تا حد فقدان فضاي بازشهري در نظام هاي مقتدر مرکزي که نوعی استبداد حکومتی در آن دیده می شود، پیش میرود.

.1 مقدمه

شهرها و به تبع آن فضاهاي شهري بستر تحولات سیاسی اجتماعی در جامعه هستند و انقلاب ها عمدتا از شهرها و در بستر شهرها و فضاهاي عمومی شهري نشات می گیرند. منشا این انقلاب ها و مبارزات عدالتخواهانه گاها از نابسامانی هاي شهري است. تقسیم شهر به مناطق شمال و جنوب، حاشیه و مرکز، بالا و پایین و به عبارتی دیگر قطبی شدن جامعه شهري به معناي تقسیم جامعه شهري به دو قطب ثروت و فقر بیانگر نقش سیاسی و اقتصادي فضاهاي شهري است.

به عبارتی شهر مهمترین ساختار جغرافیایی در درون هر کشور است که در تحولات سیاسی نقش آفرینی موثري دارد و نظام بین الملل، منطقه و کشور را متاثر می کند. در تحولات سیاسی، مدیریت شهري که وظیفه ساماندهی فضاي شهر را به عهده دارد نقش اساسی را در شکل دهی تحولات آگاهانه یا نا آگاهانه خواهد داشت. لذا توجه حکومتگران به طراحی فضاهاي شهري متناسب با اهداف آنها شکل می گیرد.

عرصه عمومی جایی است که شهروندان فارغ از تفاوت ها و تمایزات فرهنگی و اجتماعی و … می توانند در آن از طریق گفتگو، تبادل تجربیات، دیدن و به نمایش گذاشتن خرده فرهنگ خود ، در امور روزمره بیاموزند و غیر مستقیم به دیگران بیاموزانند که در سرنوشت صنفی، سیاسی و اجتماعی خود مشارکت جویند - “هابر ماس- . - 1986 بر همین اساس عرصه عمومی، علیرغم شیوهها و تکنیکهاي پیچیده و زیرکانه دولت ها، همچنان از اهمیت فوق العاده اي میان دولت هاي“حکومت مند“ و مردم بر خوردار است.

هم از این رو است که همچنان مبارزه ي بی امان بین این دو بر سر تصاحب فضا، چگونگی کنترل آن، و در رفتارها و کنش هاي مجاز در این قلمرو و .… در جریان است. قلمرو عمومی، تعیین حدود و ثغور و فعالیت هاي جاري در آن، همان طور که فوکو می گوید از طرف حکومت ها حائز اهمیت است. به همین دلیل حکومت ها با اعمال تاکتیک هاي مختلف خود را محق می داند- براي بقاي حکومت خود- که هر لحظه بتواند عرصه ها و گستره هاي خصوصی، حکومتی و عمومی را تعیین کند، در جهتاین اعمال قدرت است که از سامانه امنیتی“ بهره می گیرد.

اهیمت قلمرو یا عرصه عمومی، و فضاهاي عمومی شهري در چیست که چنین منجر به چالش هاي بی پایان بین شهروندان و حکومت می شود. “ قلمرو عمومی“ در دویست سیصد ساله اخیر از جنبه هاي مختلف مطرح و مورد بحث و گفتگو قرار داشته است. اخبار مرتبط با جنبش هاي اجتماعی، انقلاب ها، کودتاها همیشه همراه است با عکس هایی از جمعیت و افراد خشمگین در خیابان و میدان، تانک ها و نیروهاي نظامی در میدان ها. درگیري هاي خونبار براي اشغال فضا - عرصه عموي - از بهار عربی و جنبش هاي اخیر اشغال وال استریت - جنبش ضد سرمایه داري اخیر - که مشخصا با عنوان ”اشغال فضاي“ وال استریت مطرح شده، میدان التحریر، پارك جلوي کلیساي جامع لندن و …صورت می گیرد.

تانکسیس1 معتقد است که شیوه هاي اقتدار سیاسی، حقوقی، قانونی، اقتصادي، پلیسی و نظامی در فضا ]شهري[نمود مادي می یابند و در نهادها عینی می شوند. قدرت سیاسی می تواند در فضایی که اشغال می کند بازنمایی شود - تانکسیس، . - 2008 بنابراین بررسی ویژگی هاي فضاهاي شهري مختلف به عنوان یک بستر عمومی که تحولات سیاسی و کنش هاي اجتماعی در آن رخ داده است، موضوع اصلی این مقاله می باشد. واقعیت این است که برخی مکانها کارکرد راهبردي دارند و به کار ویژه جریانهاي سیاسی ماهیت ملی و بین المللی می بخشند.

به طوري که برداشت دیگر ملل درباره کشور خاص تابعی از بروز رفتار سیاسی در فلان مکان خاص است. میدانهایی همانند میدان سرخ مسکو، تیان -آمین پکن، التحریر قاهره و استقلال اوکراین از چنین ویژگی هایی برخوردار هستند و معترضان معمولا فضاهاي شهري را که ویژگی هاي خاص و منحصر به فردي جهت ابراز وجود و کنش دموکراتیک دارند را انتخاب می کنند. هدف ما بررسی این نوع فضاها به عنوان مکان هاي کنش دموکراتیک می باشد.

از نقطه نظر تئوریکی این فضاها عموما داراي ویژگی هاي نظیر: قرارگیري در مرکز شهر، مشخصا تعریف شده، قابل دسترس و در عین حال قابل دفاع، بزرگترین در شهر و با ساختمان هاي نمادین - شهرداري، مجلس، سفارت و ... - . فیلسوف هاي و جامعه شناس و انسان شناس ها نیز از طریق رویکردهاي و باورهاي فردي خود به اهمیت فضاهاي عمومی که مردم می توانند عقیده خود را بیان کرده اشاره می نمایند. آنها نیاز به دموکراسی و ابراز عقیده مردم را یک نیاز شهري قلمداد می نمایند. و نیز معتقند که یک فضاي عمومی ممکن است هر جاي تشکیل شود، ممکن است حتی یک وبسایت شبکه اجتماعی یا فضاي شهري باشد.

هدف این مقاله ترکیب هرد دوي این روند هاي فکري است تا از یک سو به بررسی ویژگی هاي کالبدي که یک طراحی شهري در هنگام طراحی یک فضاي شهري اعمال می نماید تا آن فضا به یک فضاي عمومی با قابلیت کنش هاي دموکراتیک تبدیل شود و از سوي دیگر اثبات این قضیه که فضاهاي شهري نیاز مردم براي کنش اجتماعی و برخوردهاي سیاسی جهت تغییر رویه هاي حاکم بوده و خواهد بود.

.2 ادبیات تحقیق

افزون بر این کسانی که شهر و جامعه را مطالعه می کنند از دیر باز به فضاي عمومی توجه داشته اند. به تازگی در علوم اجتماعی ، علاقه به این موضوع، رشد قابل ملاحظه اي داشته است ، این امر تا حدودي به دلیل تحولات جاري در جوامع غربی است، که زوال عرصه عمومی در آنها مشاهده شده است. موج ساخت و ساز و باسازي ي شهرها در دهه هشتاد توجه اندیشمندان شهري و معماران را به نقش محوري فضاي عمومی در مناطق شهري، جلب کرده است - کر و سایرین، 1992؛ بوسل، 1992؛ فیشر، 1992؛ گلیزر، . - 1992

دلیل دیگر توجه فزارینده به عرصه عمومی، ظهور یا تقلاي دموکراسی هاي جدید در اروپاي شرقی و دیگر مناطق جهان به ویژه خاورمیانه است. در این جوامع، توسعه یک جامعه مدنی، به عنوان حوزه اي مستقل از حکومت، موضوعی داراي فوریت بوده است. در غیاب عرصه هاي نهادینه شده گفتگوي عمومی، فضاي عمومی، نقشی قابل ملاحظه به عنوان نقطه اي براي ملاقات و ظرفی برا جنبش هاي اجتماعی ایفا کرده است - مدنی پور،. - 1392 کاستوف معتقد است که شهر ها در هر دوره اي قوانین و هنجارهایی را در فضاهاي عمومی اعمال می کنند که برخورد هاي اجتماعی را ارتقا و امور عمومی شهر را اداره نمایند. - . - Kostoff, 1999 لذا یک فضاي شهري قابلیت تبدیل به مکانی براي مردم را دارا می باشد تا انسانیت خود را در آن جشن بگیرند.

در بیشتر مباحث مربوط به طراحی و برنامه ریزي شهري بر اهمیت فضاي عمومی تاکید شده است - گلیزر و لی لا، 1987؛ تیبالدز، 1992؛ ورپل، - 1992، جایی که تعامل اجتماعی و تجریه روزمره ي زندگی شهري، در آن روي می دهد. فضاي عمومی شهري فضایی ست که افراد یا سازمان هاي خصوصی آن را کنترل نمی کنند، و از این رو، به روي عامه مردم گشوده است.

ویژگی این فضا، امکان اجازه دادن به گروههاي متفاوت مردم، صرف نظر از طرقه اجتماعی، قومیت، نژاد و سن شان براي درهم جوشیدن است. این فضا با فضاي خصوصی و نیمه خصوصی تحت کنترل یک گروه، که نمی گذارد دیگران ار فاصله اي معین نزدیک تر شوند، متمایز است. در هر جایی که توسعه هاي سیاسی و اقتصادي، مجزا کردن گروههاي اجتماعی انجامیده است، ساخت وسازها و توسعه هاي مکانی از این روند تبعیت کرده اند و به افزایش این انفکاك کمک کرده اند - مدنی پور،. - 1392

در بسترهاي شهري پیش از مدرن، فضاهاي عمومی نظیر میادین عمومی و بازارها، نقش ایجاد کننده ارتباطات میان مردم را داشته اند. جاهایی بودند که در آن ها شکلی از کنش متقابل اجتماعی میان شمار زیادي از مردم امکان پذیر می شد. بنابراین در این راستا ابتدا به بررسی تئوري هاي که اشاره به فاکتورهاي طراحی یک فضاي شهري موفق اشاره نموده و سپس به بررسی دیدگاه هاي فلاسفه اي که به تئوري هاي دمکراتیک و فاکتور هاي ایجاد آن اشاره نموده اند پرداخته خواهد شد. در اندیشه هاي اجتماعی و سیاسی سه جریان شناسایی شده اند که اریه دهنده مفاهیم عرصه عمومی اند - بن حبیب، : - 2000

-    آثار مربوط به یورگن هابرماس

-    حنا آرنت

-    سنت لیبرال و نئولیبرال

تیلور از دیدگاهی که هر دو سنتهاي فکري انگلیسی و اروپا را در قاره اروپا را در بر می گیرد به اکتشاف در معناي عرصه عمومی در جامعه لیبرال می پردازد. او جامعه لیبرال را به عنوان جامعه اي که تلاش می کند منافع آزادي و حاکمیت جمعی را همراه و همنوا با حاکمیت حقوق مبتنی بر برابري به حداکثر برساند معرفی می کند. موضوعاتی که تیلور در این زمینه اشاره می کند:

-    عرصه عمومی به عنوان ویژگی اصلی جامعه مدرن

-    سواستفاده از عرصه عمومی توسط نیروهاي قدرتمند

-    فضاي مشترك موضوعی : عرصه عمومی همه فضاهاي موضوعی را در بر می گیرد.

-    عرصه عمومی به جامعه امکان می دهد تا به ذهنیتی مشترك و مستقل از حکومت اما با پشتوانه اي اخلاقی که بر تصمیمات حکومت تاثیر گذار باشد، دست یابند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید