بخشی از مقاله
چکیده
امروزه با توسعه معماری و شهرسازی مدرن ، بحران مکان به یکی از دغدغه های طراحان تبدیل شده است . بحرانی که باعث خلق فضاهای فاقد هویت می گردد . مکان تنها یک سرپناه برای بشر محسوب نمی شود ، بلکه عاملی است که باعث معنادهی به ارتباط انسان و محیط گردیده ، زمینه ی شناخت انسان از خود را فراهم می کند . انسان ها مکان های پیرامون خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد . مکان ها ، مراکز تجارب انسان ها و بر پایه ی نوعی آگاهی و ادراک بنا شده اند که آنها را به عنوان عاملی پرمحتوا و سرشار از ارزش های انسانی معرفی می نمایند .
مکان در کنار بعد مادی دارای ابعاد غیرمادی نیز می باشد که منجر به خلق عواطف و احساسات درونی در ساکنان می گردد . به واسطه این احساسات ، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجاد می شود. حس تعلق به مکان یکی از معانی مهم در ارتقاء کیفیت محیط های انسانی می باشد . این حس سطح بالاتری از حس مکان است که به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای دارد . حس تعلق به پیوند فرد با مکان منجر شده و بر ارزش ها و نگرش ها و رفتار فردی و اجتماعی ساکنان تاثیر می گذارد و افزون بر این باعث هماهنگی و کارکرد مناسب فضای معماری و انسان می شود.
این حس عاملی برای احساس امنیت ، لذت و ادراک عاطفی افراد به شمار رفته ، به هویت مندی و ایجاد حس تعلق در بین افراد کمک می کند . حس تعلق به محیط برآیند عواملی از تعاملات اجتماعی می باشد که در محیط صورت می پذیرد . رابطه متقابل اجتماعی برای پاسخ به نیازهای انسان به پیوند جویی و احساس تعلق مکان به یک ضرورت است که دلیل بر مطلوب بودن تعامل اجتماعی است. نوجوانی به عنوان مرحله پنجم از هشت مرحله رشد روانی اجتماعی انسان می باشد و جوانی دوره ای است که با شکل گیری و تثبیت هویت مشخص می شود .
محبوبیت نوجوانان و جوانان در گروه همسالان تابع توانایی انجام دادن اموری است که در گروه اجتماعی آن ها موجب کسب وجهه می شود و به همین جهت برای جلب و تأیید گروه ، بسیاری از مهارت های اجتماعی و رفتارهای گروهی را می آموزد . در این پژوهش با توجه به نظری بودن موضوع پژوهش ، روش تحقیق به صورت نظری و کیفی می باشد و بصورت توصیفی تحلیلی ارائه می گردد.
بر این اساس پس از بررسی و مطالعات در زمینه های معماری ، روانشناسی محیط و علوم رفتاری - انسانی و نمونه های موردی ایران و جهان به معرفی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان و تقویت آن و همچنین ارتقاء تعاملات اجتماعی به منظور دستیابی به فاکتورهای شکل دهنده ی هویت و شخصیت جوانان پرداخته گردیده است . بر این مبنا طراحی مجموعه فرهنگی برای جوانان باعث ایجاد حس تعلق به مکان به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در آنها و شکل گیری هویت فردی و اجتماعی آنها می گردد.
-1 مقدمه
مکان تنها یک سرپناه برای فعالیت های انسان نیست ، بلکه پدیده ای است که انسان در تعامل خود با آن ، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود تا آن جا که گاه حتی خود را با آن باز می شناسد . مردم به کمک فرهنگ یعنی مجموعه ارزشها ، باورها ، جهان بینی و نظام های نمادی مشترک به محیط خود معنی می دهند و فضای خالی را به مکان تبدیل می کنند و اگر از زاویه نیازهای انسان نیز به این مساله نظاره کنیم ، نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی دلبستگی به مکان از جمله مهمترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه معماران ، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد .
- دانشپور و همکاران ، . - 1388 در دوره ی نوجوانی و کودکی خانواده بیشترین تاثیر را در شکل گیری هویت به عهده دارد و در دوره ی جوانی محیط زندگی اجتماعی و خود جوان نقش اساسی را در تثبیت هویت ایفا می کند . چگونگی تثبیت هویت در جوانی به وقایع مهم زندگی فرد در این دوره بستگی دارد . - بیابانگرد ، . - 1376 اگر بخواهیم مهم ترین جنبه تحولی دوره نوجوانی را تعیین کنیم ، اکثر متخصصان و صاحب نظران خواهند گفت نوجوانی دوره ای است که با شکل گیری و تثبیت هویت مشخص می شود .
این نقطه نظر مبتنی بر ایده های اریکسون - 1968 - است که نوجوانی را به عنوان مرحله پنجم از هشت مرحله رشد روانی اجتماعی انسان معرفی کرده است. در طول دوران نوجوانی است که فرد کشف می کند که چه کسی است ، در نتیجه در حالیکه با چالش برقراری روابط صمیمانه با سایر افراد روبرواست به طرف مرحله بعدی حرکت می کند . - خدایاری فرد ، . - 1390 اریک اریکسون ، هویت را به صورت یک احساس نسبتا پایدار از یگانگی خود تعریف می کند و نوجوانی را به عنوان مرحله ای از رشد می بیند که در آن باید احساس هویت بدست آید . - لنگ ، . - 1383
محبوبیت نوجوانان و جوانان در گروه همسالان تابع توانایی انجام دادن اموری است که در گروه اجتماعی آن ها موجب کسب وجهه می شود .گاهی اوقات معیارهای گروهی بیشتر از معیارهای خانواده و مدرسه در رفتار نوجوانان تأثیر دارد و نوجوان تلاش می کند در اثر معاشرت و رابطه صمیمانه با آنها خود را مطابق آن معیارها بسازد و به همین جهت برای جلب و تأیید گروه ، بسیاری از مهارت های اجتماعی و رفتارهای گروهی را می آموزد و وقتی مقبول گروه شد احساس تعلق می کند و اگر نتواند مورد قبول قرار گیرد، انزوا، مطرود بودن ، نداشتن دوست و نداشتن ریشه در جامعه را به شدت احساس می نماید و به همین جهت تقلید و همانندسازی دراین دوره اهمیت خاص پیدا می کند .
- خدایاری فرد ، . - 1390 وابستگی به مکان زمانی تقویت شده و تداوم می یابد که بین نیازهای استفاده کنندگان و محیط آنان یک تطابق و تعاملی سازنده بر قرار باشد . رفع نیاز ها - مادی و معنوی - و تعمین عملکردها از جمله این تعامل های انسان و مکان اند . وابستگی مکان ، یا تعلق کارکردی ، به توانایی یک مکان در توانمند ساختن ما برای دستیابی به اهداف و فعالیتهای مطلوب خود ، بر می گردد. . - Livingston & Bailey and Kearns , 2008 - بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد ، فرهنگ آن جامعه است .
اساسا فرهنگ هرجامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ ، هر چند جامعه از بعدهای اقتصادی ، سیاسی ، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد ، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد . - خمینی ، . - 1344
-2فرهنگ و اجتماعی شدن اولیه
آنچه به اصطلاح اجتماعی شدن اولیه نامیده اند ، پذیرش الگوهای فرهنگی در طول سال ها و مراحل اولیه زندگی و به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی است . می دانیم که کودک همانند اندام واره کوچکی که در قید نیازمندی های طبیعی خویش است پا به این جهان می گذارد و به تدریج مبدل به موجودی می گردد که دارای ارزشها ، گرایشها ، دوستی ها ، دشمنی ها ، هدف ها، آرزوها ، ساز و کارهای دفاعی و بسیاری صفات دیگر است .
اجتماعی شدن فرایندی دائمی است که در تمامی طول حیات تداوم دارد. یکی از مهمترین انواع اجتماعی شدن آموزش برای پخته تر شدن در جامعه و دستیابی در جامعه و دستیابی به زندگی بهتر است . با اینکه تصور می رود اجتماعی شدن در دوران کودکی مهم ترین بخش از اجتماعی شدن باشد ، اما هر کس در همه حیات خود به یادگیری می پردازد ، هر چند میزان آن به طور کلی به موازات افزایش سن به ویژه در مرحله سالخوردگی رو به کاهش می رود . به استثنای خانواده ، عوامل اصلی اجتماعی شدن مانند گروه دوستان ، مدرسه ، و وسایل ارتباط جمعی همان ها هستند و بزرگسال را هم مانند کودک با عناصر فرهنگی آشنا می سازند. - محسنی، . - 1381
هویت فرهنگی را باید بخشی از هویت اجتماعی دانست که بر پایه تمایز فرهنگی قرار دارد ، تمایزی که زمینه های آن را باید در سنت ها و آداب و رسوم ، ارزش ها ، باورها و حافظه تاریخی هر قوم یا ملت جستجو کرد . مفهوم هویت فرهنگی در عین حال با یک مفهوم مجاور دیگر یعنی هویت ملی نیز در رابطه قرار دارد . شاید بتوانیم در یک چارچوب کلی نتیجه بگیریم که هویت فرهنگی مفهومی عام تر از هویت ملی دارد ، چرا که مفهوم اخیر بیشتر متکی به دولت ملی و تاریخ مشترک است و حال آن که در بحث از هویت فرهنگی نکاتی مانند رسوم قومی و زبان بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد و تنوع قومیت و زبان در آن مطرح می شود . - معظم پور، . - 1380 در جریان اجتماعی شدن ، هر انسان ، یک حس هویت شخصی و توانایی اندیشه و عمل مستقل پیدا می کند . - گیدنز ، . - 1382
-3هویت فرهنگی
مفهوم هویت فرهنگی به گونه ای منطقی در مرتبه اول به یک مفهوم گسترده تر که هویت اجتماعی باشد باز می گردد و در حقیقت یکی از عوامل ترکیب کننده آن به شمار می آید . از دیدگاه روان شناسی اجتماعی ، هویت ابزاری است که از طریق آن می توان جهت گیری های روانی و اجتماعی را نزد فرد مورد بررسی قرار داد . هویت خلاصه کننده تعاملات گوناگونی است که میان فرد و محیط اجتماعی نزدیک یا دور او وجود دارد. هویت اجتماعی یک فرد از طریق مجوعه تعلقات او در نظام اجتماعی تعیین می شود . تعلق به یک طبقه از جنسیت ، به یک گروه سنی ، به یک طبقه اجتماعی ، به یک ملت و غیره ، هویت به فرد امکان می دهد که موقعیت اجتماعی خود را در نظام اجتماعی مشخص کند و به عنوان یک فرد از نظر اجتماعی متمایز شود . . - Cuche ,2001 -
-4تعریف حس مکان از دیدگاه روانشناسی محیط
از دیدگاه روانشناسان محیطی ، انسان ها به تجربه حسی ، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند . این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی همذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارند قابل تحقق است . این تعامل صمیمی و همذات پنداری ، روح یا حس مکان نامیده می شود . . - Tuan, 2001 - در روانشناسی ، تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد با یک محیط یا یک فضای خاص اتلاق می شود و از لحاظ هویتی ، تعلق مکانی رابطه تعلقی و هویتی فرد با محیط اجتماعی است که در آن زندگی می کند .
در واقع دلبستگی به مکان رابطه نمادین ایجاد شده توسط افراد به مکان است که معانی احساسی ، عاطفی و فرهنگی مشترکی به یک فضای خاص می دهد. دلبستگی به مکان مبنائی برای درک فرد و گروه نسبت به محیط است و معمولا در محیط فرهنگی به وجود می آید . بنابراین تعلق به مکان چیزی بیش از تجربه عاطفی و شناختی بوده وعقاید فرهنگی مرتبط کننده افراد به مکان را نیز شامل می شود . . - Altman & Low,1992 -
حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد ، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی پیوند خورده و یکپارچه می شود . این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد . حس مکان علاوه بر این که موجب احساس راحتی از یک محیط می شود ، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم ، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یاد آوری تجارب گذشته و دستیابی به هویت برای افراد می شود . - فلاحت ، . - 1385
فرهنگی بودن تعلق به مکان به معنای این است که در اکثر افراد تجزیه و تحلیل فضا به صورت نماد مشترک فرهنگی و قابل تجربه است . در واقع افراد مکان ها را به خصوصیات فرهنگی ربط می دهند ، به گونه ای که یک فضا می تواند محرک تجربه انسان و یادآور مفاهیم و معانی فرهنگی باشد . در بسیاری از مکان ها ، رابطه فضا و فرد از طریق تجربه صورت نمی گیرد . تعلق مکانی به مکانهای اسطوره ای تجربه نشده توسط انسان می تواند به صورت معانی اجتماعی و سیاسی درک شده قبلی ایجاد شود . - Richardson,1963 -
شامای برای حس مکان سه مرحله اصلی تعلق به مکان ، دلبستگی به مکان و تعهد به مکان را با هفت سطح تعیین می کند . این سطوح از حس مکان کاربرد فرآیند حس مکان را نشان می دهند که در جدول زیر عنوان گردیده است. تعلق مکان همچنین به عنوان عاملی قوی از منابع سرمایه اجتماعی یک شخص، بنیان نهاده شده است . در اینجا نشانه هایی وجود دارد که افراد بیشتر به مردمی که با یک مکان شریک اند تعلق دارند تا مکانی با موجودیت فیزیکی. برای - Relph - رلف تعلق به یک مکان یک نیاز اساسی بشر است ، این تا اندازه ای به این دلیل است که هویت مکان جزئی از ساختمان هویت خودی است مانند وجهی از هویت اجتماعی، یا هویت اجتماعی مرتبط با مکان . - . - Livingston & Bailey. and Kearns , 200