بخشی از مقاله

چکیده

امروزه عمده ترین عامل ابهام و پیچیدگی مدیران و کارکنان دانشی در پیشبینی راهبردها و جهتگیریهای کلان پیشرفت و توسعه در سازمانها، سرعت و رشد انفجاری"دانش بشر" است؛ از این رو، سازمانها در پی شناسایی و استقرار توانمندسازهای مدیریت دانش هستند تا به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون بهرهبرداری کنند. سازمانهای موفق، مزیت رقابتی را از طریق کاهش کنترل و افزایش یادگیری که این خود از طریق خلق و به اشتراک گذاشتن مستمر دانش جدید به دست میآید، ایجاد می کنند. به همین منظور مدل مفهومی عوامل تاثیرگذار در مدیریت دانش ارائه شده است.

در این پژوهش ابتدا با بررسی ادبیات و مصاحبه با خبرگان به شناسایی شاخص های مرتبط در حوزه مدیریت دانش پرداخته شد، که در نهایت با استفاده از روشهای کمی - - AHP - کیفی - دلفی - ، هشت شاخص اصلی شناسایی شد. در گام بعد با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری1 روابط بین شاخصهای مدیریت دانش تعیین و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل فراگیر تحقیق در برگیرنده هشت عامل فرهنگ سازمانی، برنامه استراتژیک و مدیریت، زیر ساخت، آموزش، مدیریت تغییر، ساختار سازمانی، تعهد مدیریت ارشد، و انگیزش کارکنان است.

-1 مقدمه

امروزه به علت جهانی شدن بازارهای کسب و کار، رقابت بین المللی، سرعت تغییر تکنولوژی، دانش یک دارایی مهم و حیاتی برای سازمان ها محسوب می شود. چرا که سرمایه های واقعی یک سازمان نیروی انسانی و تخصص ها و تجربیات آن ها است. در واقع سازمان ها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت می پردازند. دانش مهمترین ابزار جهت حفظ مزیت رقابتی و بهبود عملکرد می باشد.[10]

همچنین دانش نخستین منبع راهبردی برای شرکت ها در قرن 21 است. لازم به ذکر است که دانش، ارزش آفرینی برای سازمان از طریق همکاری ما بین تولیدات، فرآیند ها و افراد ایجاد می کند. در حالی که مدیریت دانش انتقال اطلاعات، داده و جنبه های فکری درمیان ارزش متحمل بوسیله شناسایی دانش برای فعالیت مدیران مورد استفاده قرار می گیرد.[12] به طور کلی مدیریت دانش شامل فرایند های تسهیل کننده کاربردی و گسترش دانش سازمان بوسیله ایجاد ارزش و همچنین افزایش وحفظ مزیت رقابتی است.[13]

بایستی در نظر داشت که سیستم مدیریت دانش نیازمند بدست آوردن، حفظ کردن، بازیابی و به روز بودن دانش است .[4] مدیریت دانش نه تنها در زمینه دانش، فلسفه رهنمود است بلکه همچنین ابزاری مورد نیاز جهت جهانی شدن و اجتماعی بودن بر اساس دانش است.[14] مدیریت دانش کاربردی سازمان را در جهت بهره گیری از حافظه شرکت، به اشتراک گذاشتن و شناسایی صلاحیت در جهت پیش رفتن سازمان به سوی یک سازمان یادگیرنده و متمرکز است.[8]

عمده ترین سرمایه سازمان ها تولیدی و خدماتی عصر حاضر، دانشی است که به آن دسترسی دارند. سازمان هایی می توانند پیشرو و پیشتاز باشند که قادرند بیشترین، معتبرترین و به روز ترین دانش بشری را در حوزه کسب و کارشان در اختیار گیرند و از آن استفاده بهینه کنند و با تصرف دانش، خرد و تجربیات با ارزش افزوده کارکنان و نیز پیاده سازی، بازیابی و حفظ و نگهداری دانش به منزله ی دارایی های نا ملموس سازمان استفاده کنند.

در ادامه پژوهش پس از بیان مسئله و مروری جامع برادبیات، روش شناسی پژوهش بیان می شود و به تشریح مدل سازی ساختاری تفسیری و به روابط بین ابعاد می پردازد. بر این اساس شاخص های مدیریت دانش تعیین و به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است در پایان سطوح متغیرها بر اساس اهمیت و وابستگی مشخص می گردد و ماتریس دسترسی نهایی ترسیم می شود.[15]

مفهوم دانش

مدیریت دانش را یک رویکرد جامع و سیستماتیک برای تشخیص، مدیریت و به اشتراک گذاری تمامی دارایی های دانشی افراد که شامل اسناد، خط مشی ها، رویه ها و تجارب و خبرگی های فردی می باشد تعریف کرده اند.[4] صرف نظر از مشکلات موجود در تعریف دانش می توان گفت، دانش ترکیب سازمان یافته ای است از داده که از طریق قوانین، فرآیند ها و عملکرد ها و تجربه حاصل آمده است.

به عبارت دیگر "دانش" معنا یا مفهومی است که از فکرپدید آمده و بدون آن، اطلاعات یا داده تلقی می شود. تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل می شود.[7] در حوزه مدیریت دانش دسته بندی های مختلفی برای دانش از منظر نویسندگان مختلف وجود دارد. مانند: دانش نظری، دانش تلویحی، دانش آشکار، دانش پنهان، دانش گروهی، دانش عقلایی، دانش ساختار، دانش فرآیند و غیره.[4]

تعاریف مدیریت دانش

در مجموع تعاریف مختلفی در این حوزه بین صاحبنظران وجود دارد. به عبارت دیگر پیچیدگی نهفته در تعریف مدیریت دانش تا حدی به دلیل چالش های موجود در تعریف خود دانش است. تعاریف بسیار و متنوع از مدیرتی دانش در متون دائه شده است که در ادامه به برخی از این تعاریف اشاره می شود. مدیریت دانش شامل ترکیب اطلاعات داخلی و خارجی و تبدیل آنها به دانش فعال ازطریق سکوی تکنولوژی است.[11]

در تعریفی دیگر مدیریت دانش، فرآیند خلق و تسهیم، انتقال و حفظ دانش به گونه ای است که بتوان آن را به شیوه ای اثر بخش در سازمان به کار برد.[9] عملا، شناسایی و بازنمایی سرمایه های فکری موجود در سازمان، تولید دانش جدید برای برتری رقابتی در درون سازمان ایجاد امکان دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات سازمانی، اشتراک در بهترین کارها و فناوری که قادر به انجام همه موارد مذکور باشد. شامل گروه افزارها و اینترنتها.[7]

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

در زمینه عوامل موثر بر مدیریت دانش در ایران و جهان تا کنون مطالعات زیادی با استفاده از تکنیک های مختلف انجام گرفته که هدف واحد همه این تحقیقات رسیدن به اولویت های مشخص متناسب با سازمان ها برای اجرای هر چه بهتر مدیریت دانش است، که در بسیاری از موارد نتایج تحقیقات مذکور با نتایج تحقیق حاضر هسویی دارد. با مطالعه، بررسی و تجزیه وتحلیل عوامل موثر بر اجرای مدیریت دانش، معیارهای سرآمدی مدیریت دانش تبیین گردید. از این رو، در ادامه به بررسی برخی از مقاله های مربوط به این حوزه پرداخته شده است که به دلیل جلوگیری از اطاله کلام، عوامل و معیارهای مطرح شده در جدول - - 1 به اجمال تشریح شده اند.

معیارها از منابع کتابخانه ای و نشریات استفاده شده است. در این مرحله پرسشنامه بر مبنای مقیاس 5 رتبه ای لیکرت جهت تعیین رابطه معنی داری بین معیار ها در میان کارشناسان و مدیران توزیع گردید. بدین ترتیب نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه طبق دیدگاه خبرگان، اساس کار تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری جهت طراحی مدل مفهومی مدیریت دانش مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری متشکل از 16 نفر مدیران و کارشناسان می باشد. روایی پرسشنامه از طریق نظر کارشناسان و صاحبنظران مورد تائید قرار گرفته است و در خصوص پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرنباخ استفاده شده که برابر با %86 محاسبه گردیده است.

مدلسازی تفسیری- ساختاری

مدلسازی ساختاری تفسیری تکنیکی مناسب برای تحلیل تاثیر یک عنصر بر دیگر عناصر است. این متدولوژی بر ترتیب و جهت روابط پیچیده میان عناصر یک سیستم را بررسی می کند، به بیان دیگر، ابزاری است که به وسیله آن، گروه می تواند بر پیچیدگی بین عناصر غلبه کنند. سیج مدل سازی ساختاری تفسیری را در سال 1997 ارائه کرد. مدلسازی تفسیری - ساختاری که به وسیله وارفیلد2 مطرح شد یک متدولولوژی برای ایجاد و فهم روابط میان عناصر یک سیستم می باشد.

به عبارتی دیگر مدلسازی تفسیری - ساختاری یک فرآیند متعامل است که در آن مجموعه ای از عناصر مختلف و مرتبط با همدیگر در یک مدل سیستماتیک جامع ساختاربندی می شوند .[3] به طور کلی، " مدل سازی ساختاری تفسیری" تکنیکی است که بررسی پیچیدگیسیستم را امکان پذیر نموده و سیستم را به گونه ای ساختاردهی می کند که به سادگی قابل درک باشد. فرآیند مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل های ذهنی غیر شفاف و مبهم از سوالات تحقیق:

- 1  عوامل موثر بر اجرایی مدیریت دانش کدامند؟

- 2 نوع رابطه همبستگی بین عوامل مدیریت دانش چگونه است؟

- 3 مدل مفهومی عوامل موثر بر مدیریت دانش با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری چگونه است؟

- 4 آیا مدل مفهومی طراحی شده به کمک روش مدل سازی ساختاری تفسیری ، بر اساس دیدگاه مدیران و کارشناسان نیز تائید می شود؟ سیستم ها را به مدل های روشن و آشکار در راستای اهداف سودمندی تبدیل می نماید. از جمله مزایایی این روش می توان به قابل درک بودن آن برای گسترده بی شماری از کاربران، یکپارچگی آن در ترکیب نظرات خبرگان و قابلیت کاربرد آن در مطالعه سیستم های پیچیده و دارای اجزای متنوع اشاره نمود.[1] متدلوژی مدلسازی ساختاری تفسیری کمک زیادی به برقراری نظم در روابط پیچیده میان عناصر یک سیستم می نماید.[14]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید