بخشی از مقاله

چکیده :

گذر زمان در معماری همیشه حاوی این اطلاع بوده که بناهایی که ماندگار شدند ویا قومیتی همیشه سعی در حفظ و نگهداری آن نمودند میتواند حاوی اطلاعات ارزشمندی باشد ،که نه تنها بیان گر کاربرد ان در دوره زمانی خودش بلکه حاوی نشانه هایی از روح معونی موجود وتفکرات خاص انسانهای هم عصر خویش بوده که در زمان حاضر بیشتر آنها را به نام بناهای منومنتال - یادمانی - میشناسیم.

در این مقاله سعی برآن شده تا با نگاهی به تفکرات تیتوس بورکهارت به این موضوع پرداخته و با شناخت شاخصه های هندسی موجود درسه بنای آرامگاهی در ایران که با تعاریف بناهای منومنتال همخوانی دارند ، پی به ارتباط مابین هندسه وماندگاری کرده و درک خود را برای ایجاد یک فرمول خاص با استناد به اسناد موجود و روش تحلیلی پژوهشی برای طراحی و ساخت بناهایی از این دست بالا برده و میزان تاثیر گذاری مشخصه های بارز وروش ترکیب و استفاده از این مولفه هارا کاربردی تر درک کنیم .

مقدمه

تیتوس بورکهارت، آلمانی سویسی تبار در فلورانس ایتالیا زاده شده او پژوهشگر در زمینه هنرهای اسلامی، معماری و تمدن اسلامی بود و از محققین برجسته در عرفان و تصوف اسلامی به شمار میرفت بورکهارت در چندین مدرسه هنر در سوئیس و ایتالیا تحصیل نمود و سپس جهت یافتن آنچه مغربزمین گم کرده بود، به مراکش سفر کرد.

این سفر او را دلبسته معنویت اسلامی ساخت، تا آنجا که به سلک تصوف درآمد و ابراهیمغزّالدین نام گرفت. در آن سالها عربی آموخت و کهن نبشتههای صوفیان را مورد مطالعه قرار داد بورکهارت در کتاب اصلی خود در زیبا شناسی , که در سال .1967م با نام هنر مقدس در شرق و غرب از فرانسه به انگلیسی ترجمه شد می گوید : آفت اصلی که باید از آن احتراز کرد این ذهنیت عالمانه است که به همه آثار هنری از قرون گذشته چون پدیده هایی صرفآ تاریخی نظر می کنند که به گذشته تعلق دارد و ارتباط آن با زندگی امروز بسی ناچیز است.… باید پرسید در هنر اجداد ما چه چیزی بی زمان است.

اگر این را تشخیص دهیم خواهیم توانست از این در ساختار دائمی زندگی عصر خود استفاده کنیم  - *" Universality of Sacred Art", Burckhardt, in ReligioPerennis.org from Sacred Art - و باتوجه به این مساله که این تفکرات نمود خود را چگونه در هندسه یک معماری متاثر میشوند باید گفت حرکت های اساسی درون فضا با وحدت آغاز میشوند نقطه ای که شکل را خلق میکند با قرار گرفتن در دو جایگاه خط .سه جایگاه صفحه مثلثی و چهار جایگاه ساده ترین و عمده ترین حجم یعنی چهار وجهی را ایجاد میکنند علاوه بر این در نظم بصری پیچیدگی درونی وحدت -در گذر از وحدت تقسیم نشدنی به - وحدت در کثرت - یا - کثرت در وحدت - نمادی بهتر از اشکال هندسی منتظم محاط درون یک کره وجود ندارد.

پس میتوان نتیجه گرفت هندسه همچون عرفان که در خدمت خرد است در خدمت معماران خود ساخته همچون زبانی است که میتوانند از آن به تاویل اثار و شناخت وساخت بپردازند . با توجه به این نوع رویکرد فکری وهمچنین همگن بودن هنر در معماری و همچنین پایداری بنا از نظر استقامت که هندسه نقش تعین کننده ای دارد سعی میشود با مکاشفات کمی به نتایجی دست یافت که در نهایت بتوان به این پرسش پاسخ داد ایا میتوان از نظر هندسی در بناهای با کیفیت بالا و ماندگار به شباهت هایی رسید و از طریق فرموله کردن ویا تاویل این شباهت ها بناهای یادمانی با همان کیفیت - کیفیت بالا - خلق کرد که هم پاسخگوی نیاز های حال جامعه از نظر تاثیر گذاری باشد و هم به مرور زمان وبعد از گذشت زمان همچنان کیفیت خود را بعد از عصر خود حفظ نماید

پیشینه تحقیق

در مورد اندیشه های تیتوس بورکهارت و همچنین هندسه در معماری و رمزو رازهای موجود در بناهای تحقیقات به فراوانی انجام گرفته - بو رکهارت، تیتوس ، »هنر مقدس در شرق و غرب - «، - بورکهارت، تیتوس،هنر مقدس : اصول و روشها - که هم بصورت کیفی از موجودیت خاص وجود بناها ی یادمانی و هم بصورت کمی به مطالعه صورتهای هندسی موجود در ان پرداخته شده - ملا صالحی حکمت االله باز خوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران - ولی در خصوص هندسه بناهای مونومنتال با مبانی نظری تیتوس بورکهارت که رمز ماندگاری و تاثیر گذاری این بنا ها - به ویژه بناهای مونومنتال - را چیزی فراتر میداند مطلبی یافت نشد

روش تحقیق

روش تحقیق در این مقاله تحلیلی پژوهشی به روش همبستگی بوده که در ان با استفاده از روش اسنادی سعی در جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهده انجام گرفته و در نهایت با توجه به پرسشهای تحقیق به صورت علی مقایسه ای واستدلال منطقی سعی در پاسخگویی به انها میباشم

سوالات تحقیق

به راستی میتوان با مقایسه هندسه بناهای منومنتال از دیدگاه فکری بورکهات فرمولی به دست اورد تا میزان تاثیر گذاری اینگونه بنا هارا شناسایی و استفاده مجدد نمود وبراستی چه نکات قابل توجهی در یک معمار باید باشد تا بتواند این گونه بناها را خلق نماید که گذشت ایام نه تنها از شکوه انها کم نمیکند بلکه به نوعی الگو وشرمشق سازنده برای معماری بیمارگونه این ایام است

چهارچوب نظری

در این پژوهش با توجه به اثار ونوشته های مستنداز پژوهشگر اسلامی تیتوس بورکهارت کسی که در دنیای نوین به دنبال یک گمشده از غرب به سوی مکتب فکری تصوف واسلام امده به برسی نتایج به دست امده از تحقیقات وی وبا مقایسه با اثار به جا مانده که مشخصات کمی وکیفی اورا پوشش میدهد سعی شده که نگاه دقیق تری به رمز وراز موجود در هندسه معماری ایرانی اسلامی که مستخرج از سنت میباشد شود و بعد با مقایسه با بناهای موجود که بصورت نمونه موردی مطرح و شباهت های انها مورد برسی قرار میگیرد.

در مقام مقایسه نوع معماری به آثار موجود که در 100 سال اخیر ساخته شده و معماری گذشته که غرق در سنت و امیخته با افکار تیتوس بورکهارت میباشد به دنبال جواب این پرسش میرویم که چه چیزی میتواند بن مایه اصلی یک معماری مونومنتال باشد و ایا تقلید کورکورانه از این اثار میتواند مارا در جهت بازگشت به اوج معماری شکوهمند سنتی که همیشه باعث مباهات ما بوده برساند و یا خیر و امید بر ان است که بتوان حداقل شاخصه های جزیی ولی تاثیر گذار در دید مخاطب در نوع بناهای منومنتال - یادمانی - را استخراج و از انها در پیشبرد اهداف سازنده در معماری استفاده شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید