بخشی از مقاله
چکیده :
هدف و مقصود ی که در این مقاله به دنبال آن هستیم جایگاه و اقضائات برنامه درسی پنهان در تربیت معلم است و نه برنامه درسی رسمی که میزان تأثیرگذاری برنامه درسی پنهان را در شکل گیری و تربیت دانشجو معلمان بیان می گردد.
در هر نظام آموزشی در آموزش و پرورش و دانشگاه برخی اصول ، قواعد و برنامه های مطابق سرفصل های مصوب و رسمی اجرا می گردد و بخش دیگری که اهمیت آن از بخش اول کمتر نیست برنامه درسی پنهان می باشد. برنامه درسی پنهان مجموعه ای از فعالیتهایی است که بصورت غیر رسمی در خارج کلاس و در فضای دانشگاه فراگیرنده کسب می کند. که در دانشگاه فرهنگیان دانشجو معلم در معرض برنامه درسی پنهان قرار دارد و در مدرسه دانش آموز. از آنجا که دانشجو معلم امروز فردا در کسوت معلمی باید در مدرسه ظاهر شود لازم است تا شایستگی های لازم برای قبول این مسئولیت خطیر فرا بگیرد که یکی از ابعاد مهم این شایستگی های شایستگی سیاسی و اجتماعی است که بیشتر آنچه را در این بعد دانشجو معلم در محیط دانشگاه فرهنگیان فرا می گیرد از در شکل برنامه درسی پنهان می توان از آن نام برد.
در این تحقیق که ابتدا به روش مروری نیم نگاهی به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دارد و سپس به روش علمی - پژوهشی بحث » ظرفیت برنامه های درسی پنهان تربیت معلم برای تحقق شایستگی سیاسی و اجتماعی در میان دانشجومعلمان در پرتو همدلی و همزبانی « را دنبال نموده است. از آنجا که از ویژگیهای روش تحقیق مروری آن است که اگرهر یک از تحقیقات منفرد را تنها به عنوان بخشی از یک موضوع می پردازد، تحقیق مروری با کنار هم گذاشتن نتایج تحقیقات متعدد میتواند تصویر کامل را نشان دهد. روشی که شاید بتوان گفت کمتر بدان توجه شده است و با وجود کتابهای بسیاری که در حوزه روش تحقیق در ایران تالیف و ترجمه شدهاند،در آنها کمتر روش تحقیق مروری در نگارش مورد توجه قرار گرفته است.
کم توجهی به تحقیق مروری در آثار پژوهشگران ممکن است پیامدهای ناخوشایندی نظیر انجام شدن تکراری تحقیقات و انجام نشدن پژوهش در زمینههایی که مورد نیاز است را فراهم آورد. علاوه بر آن، بدون تحقیقات مروری ممکن است تنها با تکیه بر مقاله خاص به نتیجهگیری بپردازند که اقدامی نادرست است و مخاطب میتواند با استفاده از این روش تحقیق مروری به آن پاسخ دهند و لذا در این تحقیق بیشتر در جهت ارائه یک نتیجه جامع از تحقیقات متعددی است که در حوزه اثرگذاری برنامه درسی پنهان نگارش یافته اند و قصد داردو قصد دارد به بررسی میزان نقش برنامه درسی پنهان در تحقق شایستگی سیاسی و اجتماعی دانشجو معلمان بپردازد. که همانگونه که در نتیجه گیری نیز بیان گردید می توان گفت برنامه درسی پنهان در درون دانشگاه فرهنگیان این ظرفیت و قابلیت را دارد تا با جلب فضای اعتمادساز درون دانشگاه دانشجو معلمان را بهمشارکت فعالانه وادار کند و در چنین فضایی است که در پرتو همدلی و هزبانی که محصول همفکری است سه گروه انسانی درون دانشگاه که استادان و دانشجویان و کارکنان می باشند می توانند دست به دست هم داده و در کسب شایستگی های لازم دانشجو معلمان را یاری رسانند.
مقدمه:
آموزش و پروش در هر کشور اساسی ترین نهادی است که متولی امر تربیت و تعلیم بر اساس بنیادها و اصول حاکم بر آن می باشد که در کشور ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نظام تعلیم و تربیت بر اساس مبانی و محتوای اسلامی منبعث از قانون اساسی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته است و از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون » در سه دهه گذشته تلاشهای وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدی نیز بر جای گذاشته است لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالشهای جدی روبرو است و برونداد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخ گوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمیباشد.
از این رو تأکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی- ایرانی وتدوین الگویی اسلامی- ایرانی برای تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت از چالش های نظام آموزشی کشور می باشد«
لذا بر این اساس طرح تحول بنیادین به عنوان سند راهبردی نظام آموزش و پرورش کشور توسط صاحب نظران و اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت کشور تدوین و پس از تصویب اکنون به مثابه نقشه راه پیش روی مسئولان و متولیان امر تعلیم و تربیت کشور است.که بر مبنای این نقشه راه دانشگاه فرهنگیان تأسیس و راه اندازی گردیده تا با تربیت معلمانی شایسته بتواند آموزش و پرورش را در انجام مأموریت خطیری که بر دوش آن نهاده شده است به پیش بر و زمینه رشد و بالندگی دانش آموزان را در همه ابعاد تربیتی از جمله سیاسی و اجتماعی فراهم نماید.
و این محقق نخواهد شد جز با یک نگاه عمیق و برنامه ریزی و سیاستگذاری مدون در امر تربیت معلم که خود جایگاه و اقتضائات زیادی را طلب می نماید که در این مقاله به تبیین یک بعد اساسی که می شود گفت مهمترین نقش را در کسب شایستگی های سیاسی و اجتماعی دانشجو معلمان دارد یعنی برنامه درسی پرداخت و البته » برنامه درسی پنهان« که برای فهم موضوع ابتدا به تبیین موضوع می پردازیم و سپس با طرح مسئله و بسط آن خواهیم پرداخت و در نهایت نتایج بحث را جمع بندی خواهیم نمود.
مفاهیم و اصطلاحات
-1 برنامه درسی : کلمه ی برنامه درسی1 به معنای راهی که باید طی شود گرفته شده است. این تصور بر یک مسیر یا برخی موانع یا وظایفی دلالت می کند که هر فرد بر آن ها غلبه پیدا می کند. یعنی مقوله هایی که دارای آغاز و انجام است و باید هدف هایی از آن ها منتج شود
انواع برنامه درسی : آیزنر معتقد است که مدارس به طور همزمان مبادرت به تدریس سه برنامه ی درسی می نمایند. این سه برنامه عبارتند از: برنامه ی درسی صریح، آشکار - رسمی - ، برنامه درسی پنهان - ضمنی - و برنامه درسی پوچ - یا مغفول -
-2 برنامه درسی آشکار : منظور از برنامه ی درسی رسمی، فعالیت های برنامه های درسی هستند که نظام آموزشی آن ها را به طور رسمی اعلام می کند و در بسیاری از موارد در قالب کتاب های درسی در مدارس و مراکز آموزش عالی تدریس می شود
- 2- 1 برنامه درسی پوچ : مفهوم برنامه درسی پوچ به معنای دعوت به آگاهی و هوشیاری در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی-خواه در سطح کلان - کشوری - یادر سطح خرد - مدرسه و کلاس درس - است که در صدد است تاتصمیمها ی برنامه درسی را از بستر ناهوشیاری و ناخود آگاهی خارج کند .به عبارت دیگر پیام برنامه درسی پوچ برای برنامه ریزان درسی ان است که این تصمیم گیریها باید هوشیارانه و با توجه به نیازها و ضرورت های حال و آینده فردی و اجتماعی اتخاذ شودو برنامه ریز گرفتار آفت سنتها و عادت نشود.
درچارچوب نظری برنامه درسی و روشهای پژوهش و کشف ان باید گفت برنامه درسی ناگفته یا مغفول از مقایسه حاصل می شود . انچه در این مقایسه نبود را نشان میدهد مغفول نام دارد. بر این اساس عمده ترین موضوع در پژوهش های حوزه برنامه درسی ناگفته یا مغفول، شناسایی وضع معیار برای مقایسه است. گرچه طرقی برای ترسیم وضع معیار قابل تصور است، اما محدودیت های این طرق نیز آشکار است. در عین حال، در شناخت برنامه درسی ناگفته یا مغفول نمی توان عناصر برنامه درسی را نادیده گرفت.
- 2- 2 برنامه ی درسی پنهان - ضمنی - : از آنجا که مفوم برنامه درسی پنهان مبحث کلیدی این مقاله است لازم است در این جا به برخی تعاریفی که صاحب نظران و نظریه پردازان از برنامه ی درسی پنهان ارائه کرده اند، اشاره شود :
"فیلیپ جکسون " در سال 1968واژه برنامه ی درسی پنهان را رسماً وارد ادبیات برنامه ریزی درسی کرد. او این واژه را در کتاب زندگی در کلاس درس مطرح نمود.
رونالد دال" چنین اظهار می نماید: این درست است که برنامه درسی رسمی در مدارس طراحی می شوند. اما نوعی دیگر برنامه در مدارس موجود است که طراحی نشده و دربرگیرنده برنامه ی درسی ارتباطات اجتماعی شاگردان است.
" گیرنز" در سال 1991 مفهوم بازآفرینی فرهنگی را مطرح می سازد که مدارس از طریق برنامه ی درسی پنهان مفاهیم اجتماعی از قبیل: ارزش ها، نگرش های فرهنگی، اعتقادات، زیبایی های موجود در زندگی و ... را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند.
"رابرت دری بن " معتقد است که شاگردان، برنامه ی درسی پنهان را از طریق مشاهده ی عملکرد ساخت اجتماعی کلاس درس و شیوه ی استفاده ی معلم از اقتدار می آموزد. در واقع شیوه ی ساخت اجتماعی کلاس و نحوه ی استفاده ی معلم از قدرت موجب یادگیری مفاهیمی غیر از مفاهیم آکادمیکی در شاگردان می گردد که آن ها را برنامه ی درسی پنهان می خواند.
"بلوم" - 1981 - برنامه درسی شامل برنامه ی درسی آشکار و پنهان می داند. به اعتقاد او برنامه ی درسی پنهان، غیرمدون و تعریف نشده است. او می گوید: برنامه ی درسی پنهان در نظام آموزشی در زندگی و تعامل در محیط های یادگیری شکل می گیرد. از نظر بلوم، برنامه درسی هم فرآیند است و هم نتیجه، هم پنهان است و هم آشکار.
تربیت :
تربیت، به لحاظ نحوهی سازماندهی و اعتبار قانونی، به دو نوع رسمی و غیر رسمی تقسیم می شود1 تربیت رسمی، بخشی از جریان تربیت است که بر اساس قوانین و مقررات قانونی و به شکل سازماندهی شده و انعطاف پذیر صورت می گیرد و به موفقیت در کسب شایستگیهای موردنظرمی انجامد. تربیت غیر رسمی، شکلی از جریان تربیت است که در آن انواع شایستگیهای مورد نظر بدون سازماندهی مشخص و نوعاً به صورت غیر مستقیم از طریق تجارب داوطلبانه - مانند مطالعهی کتاب و روزنامه، تماشای فیلم و تلویزیون، مشارکت درفعالیت گروهها و انجمنها، شرکت در مساجد وحافلم مذهبی - توسط متربّیان کسب میگردد.
معلم: در جریان تربیت رسمی و عمومی، نقش کلیدی برعهده دارد و باید متناسب با اقتضائات جریان تربیت، خود بهسطح قابل قبولی از حیات طیبه دست یافته باشد. در گذشته ناکارآمدی سازوکارهای تربیت و جذب عوامل انسانی سبب شده ذخیرهی نیروی انسانی در اختیار نظام موجود، شایستگیهای حرفه ای و انگیزشی و در خور نظام تربیت رسمی و عمومی مطلوب را نداشته باشد.2 متناسب سازی این سازوکارها و آماده سازی ذخیرهی انسانی موجود برای پذیرش خدمت در نظام مطلوب از چالشهای پیشرو بهشمار میرود.