بخشی از مقاله
چکیده
اصل ظهور امام زمان امری است قطعیووعده ای است الهی که قطعاً و یقیناً انجام می پذیرد و هیچ گونه تغییری در آن واقع نخواهد شد. امّا وقت این امر مبارک بنا بر روایات متعدّدی که از امامان معصوم - علیهم السلام - به ما رسیده، ممکن است مقدّم یا مؤخّر گردد، جلو بیفتد یا اینکه به تأخیر بینجامد. یعنیوقت قطعی و لایتغیّر برای آن وجود ندارد. خدای متعال می داند که چه چیزی، در چه زمانی واقع می شود، ولی ممکن است تحقق آن را در زمانی زودتر از آنچه واقع می شود، تقدیر کند و براساس همین تقدیر همه امور را سامان دهد.
خداوند متعال زمان این امر - فرج شیعیان - را در سال هفتاد قرار داده بود، امّا وقتی حضرت حسین - ع - کشته شدند، غضب خداوند بر اهل زمین شدّت گرفت. از این رو آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. ما - این خبر را - به شما گفتیم، ولی شما خبر را پخش کردید و از آن راز پرده برداشتید، پس خداوند - بار دیگر - فرج را به تأخیر انداخت و دیگر زمانی برای آن نزد ما قرار نداد.
و خداوند آنچه را که می خواهد محو و - آنچه را می خواهد - اثبات می کند و اصلِ همه آنچه نوشته شده نزد او است - .«طوسی، :1411ح . - 417 رهایی شیعیان از سختی ها و فشارهای وارد برایشان، جز به فرج اهل بیت - ع - محقّق نمی شود. و فرج اهل بیت - ع - به طور کامل و فراگیر فقط با ظهور حضرت ولیّ عصر - عج - فرا می رسد. این نوشتار، کوشیده تا با استناد به روایات، ظهور و نشانه های آن را و همچنین اثبات کند که میان رفتار مردم و ظهور امام به صورت کلی، رابطه علّی و معلولی برقرار نیست؛ گرچه بیتردید، غیبت معلول سوءرفتار مردم است و با تغییر مثبت در انسانها، ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد.
مقدمه
ظهور امام زمان - عج - شرایط و نشانه هایی دارد که از آنها به عنوان زمینه های ظهور و علایم آن می توان یاد کرد تفاوت این دو آن است که زمینه ها در تحقق ظهور تاثیر واقعی دارند به گونه ای که با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق می افتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانه هایی هستند که به وسیله آنها می توان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد در این مقاله سعی بر این است که از یکسو، مفهوم زمینهسازی ظهور و مصادیق آن بررسی گردد و از سوی دیگر، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا عملکرد انسانها در ظهور تأثیرگذار است؟
واژه شناسی
ظهور: از اصطلاحات بسیار در فرهنگ مهدویت واژه ظهور است این کلمه از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان است. - فراهیدی،4 :1409، - 37 اما در اصطلاح مهدویت مقصود، ظاهر شدن حضرت مهدی - عج - پس از پنهان زیستن طولانی برای قیام و برپایی حکومت عدل جهانی است.
زمینه: در لغت، به معنای به وجود آوردن مقدمات انجام دادن امری است. - انوری، 5 :1381، ح - 3877
حتم: طریحی »حتم« را واجبی دانسته که اراده بر آن تعلق گرفته است - طریحی،6 :1403، - 32 راغب اصفهانی آن را به قضای مقدر معنا کرده است - راغب اصفهانی، بی تا: - 218 ابن منظور نیز آن را به معنای قضا و وجوب قضا دانسته است که گریزی از انجام آن نیست. - ابن منظور، 12 :1408، - 113 خلیل بن احمد نیز آن را با تعبیر »ایجاب القضاء« تعریف کرده است. - فراهیدی، 3 :1409، - 195
خسف: به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است - ابن منظور، 2 :1408، - 254 که در قرآن این دو معنا در آیاتی به کار رفته است - قصص81/؛ عنکبوت40/؛ نحل45/؛ ملک - 16/
بیداء: به معنای دشت هموار و پهناور، خالی از سکنه و آب و علف می باشد - حموی، 1 :1399، - 523 و نام سرزمینی بین مکه و مدینه است - ابن منظور، 1 :1408،
ضرورت ظهور
از آنجایی که یکی از وظایف مهم انبیاء و اولیاء و حجتهای الهی، هدایت جامعهی بشری به سوی کمال و انسانیت و رهایی از پستی های دنیوی و نجات انسانها از جورحاکمانِ ستم پیشه شیطان مدار، است و راه رسیدن و پیش رفت در جهت کمال از طریق به دست گرفتن زمام امور جامعه است، امّا بارها مشاهده شده، زمانی که برای امامان معصوم - ع - مسألهی عهده داری حاکمیت ظاهری بر مردم مطرح میشود، ایشان از پذیرش آن سر باز زده و از قبول آن امتناع میکنند؛ و یکی از علت های عمده عدم پذیرش حاکمیت در برهههای خاصی از زمان توسط اهل بیت - ع - ، عدم وجود زمینهی مناسب بوده است؛ چرا که اقدام به تشکیل و برپایی حکومت، پیش از فراهم آمدن زمینههای مناسب آن، ثمرهای جز برباد رفتن طرح و نقشهای سرّی و روبهرو شدن با شکست و ناکامی را در پی نخواهد داشت.
امامان معصوم - ع - به جهت اهمیت مسئله مهدویت و غیبت دوازدهمین حجت الهی، در فرصت های مناسب از عصر ظهور سخن گفته و شیعیان را با نشانهها، علائم و ویژگی های دولت کریمه حضرت قائم - ع - آشنا ساختهاند. این آگاهیها و اطلاعرسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی - عج - بیش از پیش امیدوار و دلبسته آن عصر گشته، نسلهای بعدی را نیز متوجه آن کنند.
زمینه های ظهور
از آنجایی که زمینه، به معنای به وجود آوردن مقدمات انجام دادن امری است بر این اساس، زمینه های ظهور در نگاه اولیه، به معنای مقدمهچینی و آمادگی برای ظهور است. هر پدیده ای در جهان با فراهم شدن شرایط و زمینه های آن به وجود می آید و بدون پیدایش زمینه ها امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود بر این اساس هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینه ها و شرایط آن بستگی دارد مانند هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاهی نیست کشاورز زمانی می تواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط و زمینه لازم را برای فراهم کردن محصول داشته باشد.
همانگونه که انقلاب جمهوری اسلامی ایران با زمینه ها و فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی نایل آمد. قیام و انقلاب جهانی امام زمان - عج - که بزرگترین حرکت جهانی است پیرو همین اصل و اساس است و بدون تحقق زمینه ها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. زمانیکه از زمینه های ظهور سخن میگوییم دو معنا برداشت می شود
1. مهیا بودن و آمادگی برای ظهور، یعنی آمادگی از نظر معرفتی، اخلاقی، رفتاری و آماده بودن برای پذیرش امر معصوم است؛ بهگونهای که اگر امام ظهور نماید، از ناحیه افراد یا جامعه، هیچ خطری برای آن حضرت وجود نداشته باشد و همه پذیرای ولایت معصوم باشند. ولی در عین حال، این آمادگی، هیچ نقشی در ظهور امام ندارد؛ مانند کشاورزی که زمین را شخم زده و مسطح کرده و بذر را پاشیده و منتظر بارش باران است. بیشک این کارها آمادگی است، اما این آمادگی در بارش باران کمترین تأثیری ندارد.
2. آمادگی و ایجاد مقدمات ظهور، این آمادگی، در پیدایش ظهور تأثیرگذار است و به تعجیل جریان ظهور میانجامد. این دو برداشت در عین نزدیکی به یکدیگر، دارای تفاوتی اساسی هستند که بیتوجهی به آن، ممکن است مانع دستیابی به تصویر درستی از این اصطلاح باشد بنابراین مقصود ما از زمینه؛ معنای دوم می باشد یعنی انجام دادن رفتارها و رسیدن به ظرفیتهایی است که زمینه را برای ظهور مهیا میکند و باعث تعجیل در ظهور میشود و اهمال در آن، باعث تأخیر ظهور میشود.
چنانچه در روایتی از امام باقر - ع - آمده است که شخصی از ایشان پرسید: »می گویند زمانی که امام زمان - عج - ظهور کند همه امور بر وفق مراد او خواهد بود حضرت فرمود: هرگز چنین نخواهد بود قسم به آنکس که جانم در دست اوست اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود همانا برای رسول خدا - ص - چنین می شد - «نعمانی، . - 399 :1397 البته این بدان معنا نیست که در زمان ظهور امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت بلکه مقصود آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینه ها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم باشد. چرا که امام صادق - ع - می فرماید:»خداوند امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد. - «کلینی، . - 182 :1365
ظهور از منظر آیات
آیاتی شاهد بر مساله ظهور موعود جهانی دلالت دارد. مانند:
.1 آیه »وعد«
»وعد االله الذین امنوا منکم و عملو الصالحات لیسخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند وعده می دهد که قطعا آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده پا برجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند. آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند آنها فاسقند. - «نور. - 55/ این آیه مربوط به زمان ظهور امام زمان - عج - و عصر حکومت جهانی است. و شواهد آن عبارت از:
1. با آیات دیگر که ظهور در غلبه دین اسلام در آخر الزمان بر سایر ادیان دارد سازگاری و مناسبت دارد.
2. کلمه »الارض« که با الف ولام جنس آمده بدون قرینه ای بر انصراف آن به سرزمین خاص و معین، حمل بر تمام روی زمین می شود.
3. تبدیل خوف و امنیت کامل تاکنون انجام نگرفته است و این تنها با حکومت گسترده ی مومنین بر روی زمین انجام پذیر است.