بخشی از مقاله
چکیده
با پیشرفت و توسعه سازمانها و بروز تنوع و ازدیاد در وظایف افراد، فرصت برای انجام کارها کمتر شده و به ناچار تمام یا بخشی از وظایف افراد به آینده موکول میشود. اما گاهی افراد دلیل موجهی برای موکول کردن کارها به آینده ندارند و صرفاً به جهت بیانگیزگی، استرس، زمانبر بودن کار و ... تمایلی به انجام آن ندارند. این پدیده را سندروم تعلل یا اهمال کاری و اینگونه افراد را اهمال کار میگویند. پژوهش حاضر سعی دارد که به علائم و عوارض این عارضه بپردازد. در انتها نیز راهکارهایی جهت از بین بردن آن ارائه میگردد.
.1 مقدمه
با پیشرفت و توسعه سازمانها و بروز تنوع و ازدیاد در وظایف افراد، فرصت برای انجام کارها کمتر شده و به ناچار تمام یا بخشی از وظایف افراد به آینده موکول میشود. اما گاهی افراد دلیل موجهی برای موکول کردن کارها به آینده ندارند و صرفاً به جهت بیانگیزگی، استرس، زمانبر بودن کار و ... تمایلی به انجام آن ندارند. این پدیده را سندروم تعلل یا اهمال کاری و اینگونه افراد را اهمال کار میگویند. اهمال کاران معمولاً انسانهای موفقی نیستند چرا که کار خود را به آخرین دقایق کشانده و بدلیل کمبود زمان و بروز استرس ناشی از این کمبود، در انجام صحیح و دقیق کار موفق نبوده و لذا شکست میخورند. این شکستها اثرات منفی در راندمان کاری این افراد داشته و در نتیجه دید سازمان نسبت به فرد منفی خواهد شد.
تعلل پدیدهای کاملاً شناخته شده و فراگیر است که عملکرد افراد را در کلیه مراحل زندگی تحت تاثیر قرار میدهد. این عارضه بیانگر تعویق عمدی در انجام کارها با علم به منفی شدن نتیجه کار است .[8] پژوهشگران بسیاری تعلل را بعنوان نوعی اختلال خودتنظیمی مرتبط با یک سری پیامدهای منفی در نظر میگیرند .[10] برخی افراداصلاً توجهی به رفتار خود ندارند در واقع، به نوعی مبتلا به غفلت هستند. بعضی به این رفتار خود اعتراف داشته ولی قضاوتی درباره آن ندارند. از آنجا که این افراد به زشتی آن پی نبردهاند، به فکر اصلاح خود بر نمیآیند. گروهی از اهمال کاری خود آگاهی دارند ولی آن را چندان زشت نمیشمارند. درمان این عده نسبت به گروههای پیشین، قدری مشکلتر است
.2 تعریف
نویسندگان بسیاری کوشیدهاند که این پدیده فراگیر و مضر را تعریف و تشریح کنند. به عقیده آنها احساسات منفی یکی از عوامل مقدماتی در بحث تعلل است. شواهد بسیاری برای این فرضیه آورده شده که نشان میدهد افراد در مواقع ناخوشی و ناراحتی بیشتر در کارها تعلل میکنند و همچنین از اختلال در ارتباط بین احساس ناراحتی و تعلل لذت ذهنی میبرند. علاوه بر این، اثرات افسردگی، روان پریشی و عدم کنترل بر موقعیت های ناراحت کننده، با تعلل در ارتباط است. در نهایت، مشخص شد که اثرات مثبت خود بخشودگی با کاهش اثرات منفی تعلل کاهش می یابد. بنابراین، تنظیم هیجان و احساسات نقش مهمی در درک شکست خودکنترلی از تعلل دارد .[8] تعلل در کار را میتوان دست کشیدن از فعالیتهای کاری و پرداختن به فعالیتهای غیرکاری در ساعات کار تعریف کرد
معادل لاتین کلمه تعلل، procrastinate است که ترکیب دو کلمه پرو و کراسینوس به معنی به تعویق انداختن است. این کلمه در فارسی معادل اهمال کاری، سهل انگاری، به تعویق انداختن و تعلل است. در واقع تعریف واحد و پذیرفته شدهای برای تعلل وجود ندارد و هر صاحبنظری از دیدگاه خود به این موضوع نگاه کرده است
از نظر روانشناسی، اهمال کاری یعنی به آینده موکول کردن کاری که تصمیم به انجام آن گرفتهایم، این عمل در واقع رفتار ناپسندی است که در صورت تداوم، بصورت عادت در میآید .[4] تعلل بیانگر میل فردی برای به تعویق انداختن رضایتمندی یا نیل به هدف یا احساس ناخوشایندی نسبت به منابع خارجی است
.3نشانههای تعلل
بیشتر افرادی که کارها را به تعویق میاندازند از تأخیر در انجام کار خود و دیگران پشیمان و ناراحتند، اعتمادی به نفسشان ضعیف است، در خود احساس پوچی و بی ارزشی میکنند
تعلل دارای نشانههای ذیل است :
➢ وقت کشی و هدر دادن وقت
➢ احساس غرق شدن در مسئولیتها
➢ ناتوانی در نیل به اهداف مهم
➢ انجام کارها با سرعت زیاد در آخرین دقایق
➢ خیالبافی و آرزو بجای انجام کارها
➢ نداشتن برنامهریزی مداوم برای زندگی
➢ دادن شعارهایی که هیچگاه انجام نمیشوند.
.4عوامل تعلل و روشهای مقابله با آن
تعلل یکی از مسائل مرتبط با سلامتی است .[9] اهمال کاری به سرعت تبدیل به عادت میشود. این عارضه مسری است و سریعاً از فرد به جامعه و از جامعهای به جامعه دیگر سرایت میکند .[1] تعلل نمودن همیشه مسئله ساز نیست اما در اغلب موارد میتواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
در حقیقت تعلل بعنوان نبود خودتنظیمی و تمایل به ایجاد تاخیر در اقداماتی که برای نیل به هدف ضروری است، در نظر گرفته میشود. از ویژگیهای افرادی که در کارشان تعلل بسیاری مشاهده میشود، ترس از شکست و داشتن انتظارات غیر واقع بینانه است. این افراد نسبت به آینده بدبین هستند، همچنین با توجه به اینکه برای این افراد ارزیابی دیگران از عملکردشان اهمیت زیادی دارد، لذا باورهای فراشناختی آنها از عملکرد خودشان دچار تردید شده و نتیجتاً احتمال اینکه عملکردشان توسط دیگران منفی ارزیابی شود افزایش مییابد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هرچه آگاهی فرد از باورها و اندیشههای خود بیشتر باشد، کمتر احتمال دارد که اقدام به تعلل کند .[5] عوامل تعلل ورزی عبارتند از:
➢ عوامل درونی و روانی، شامل کوته نظری، افسردگی، خود کم بینی و ...
➢ عوامل بیرونی و محیطی، شامل لج بازی با دیگران، حس عدم مسئولیت در برابر سازمان و ...
روانشناسان از زوایای مختلفی روشهایی برای مقابله با تعلل ارائه دادهاند. در این زمینه میتوان به مواردی ذیل اشاره نمود: تلاش برای ایجاد انگیزه و پرهیز از تنبلی و بی حالی، پرهیز از توجیه، تلقین درمانی، تغییر محیط، خودتنظیمی، ایجاد علاقه و... تعلل یک ناهنجاری اجتماعی است که باعث رنجش افراد شده و زمانی رخ میدهد که امکان برنامهریزی برای آینده وجود نداشته باشد.
درمان شناختی رفتاری نوعی روان درمانی است که به اهمال کاران کمک میکند افکار و احساساتی که روی رفتارشان اثرگذار است را درک کنند. ویژگیهای روش شناختی رفتاری مانند ارتباط کاری، فعال بودن، هدف دار بودن، تمرکز بر مسائل و مشکلات، برای مقابله با تعلل بسیار مناسبند. در واقع رویکرد شناختی رفتاری بر این فرضیه استوار است که افراد به بازتابهای شناختی خود از رویدادها، بیش از خود رویدادها پاسخ میدهند. در این رویکرد، به فرد آموزش داده میشود که اندیشه و تصور خود در مورد رویدادهای نامطلوب را بصورت عینی ارزیابی کند. این بدان معنی است که فرد خود را با شواهد عینی بسنجد، تحریفهای شناختی خود را اصلاح نموده و شناخت صحیحتری درباره خود، جهان پیرامون و آینده بدست آورد
رفاه ظاهری به احساسات و عواطف مثبت و منفی اشاره میکند، در حالیکه رفاه شناختی به ارزیابی افراد از زندگی و حوزههای مختلف آن اشاره دارد
.5 نتیجهگیری
اگر باور داشته باشید که میتوانید کاری را با موفقیت انجام دهید، به نتایج فوقالعادهای دست خواهید یافت ولی اگر به تواناییهای خود شک کنید، در انجام کارهایتان دچار تعلل خواهید شد. الگوهای شایعی برای تعلل وجود دارد از جمله ترس از شکست، ترس از موفقیت، عدم اعتماد به نفس، ناتوانی در تصمیمگیری، کمال گرایی و ... . یکی از راهکارهای مقابله با تعلل، ایجاد تغییر در رفتار و عادتها است و از آنجاییکه این کار بسیار دشوار است، انگیزهای قوی نیاز است. انگیزه افراد را مصمم میکند. افرادی که انگیزه زیادی در ایجاد تغییر دارند، بر اهمیت تغییر واقف بوده و اشراف و اطمینان کاملی به تواناییهای خود در ایجاد تغییر دارند