بخشی از مقاله
چکیده
عفاف و حجاب یکی از آموزههاي دین اسلام است که بسیاري از زنان مسلمان به عنوان تکلیف دینی به آن عمل میکنند و حجاب یکی از پایههاي رکین اسلام است، بهگونهاي که اگر حجاب متزلزل شود، اسلام متزلزل خواهد شد. براساس کنوانسیونهاي بینالمللی هر انسانی از حق آزادي فکر، وجدان و دین بهرهمند است و این حق شامل اظهار عقیده و ایمان، تعلیمات مذهبی و اجراي مراسم دینی به نحو فردي یا جمعی، خصوصی یا عمومی خواهد بود.
هدف این نوشتار مطالعه و بررسی عفاف و حجاب و پوشش اسلامی در کنوانسیونهاي بینالمللی از زوایاي متعدد است که توسط سازمانهاي بینالمللی تبیین میشود. بیشک در اکثریت قریب به اتفاق کنوانسیونهاي بینالمللی به مقوله آزادي در افکار و عقیده اشاره شده است لیکن اعمال محدودیتهایی در زمینه عفاف و حجاب از سوي کشورهاي اروپایی و غربی به وضوح با مقررات بینالمللی موجود در تعارض است که این چنین رفتار متناقضگونه به نوعی، ضعف این کشورها در اجرا و پایبندي به کنوانسیونهاي بینالمللی است. روش تحقیق در مقاله حاضر مبتنی بر مطالعه اسنادي و تحلیل محتوا است.
مقدمه
پوشش، عفاف و حجاب اسلامی یکی از مسائل مهم فرهنگی است که در همه ادیان، اقوام و ملل جهان به آن توجه خاصی شده است. در اسلام که در میان ادیان الهی بر قلههاي کمال و جامعیت جا گرفته است با دقت و ظرافت خاصی به این مسأله مهم فرهنگی توجه شده و پیشرفتهترین احکام را براي مسأله حجاب و پوشش وضع کرده است، بهگونهاي که همه مصالح اخلاقی، اجتماعی، روانی، خانوادگی و اخروي زنان و مردان جامعه را بر آورده سازد. از نظر اسلام حجاب و پوشیدگی زن از بهترین جلوههاي بندگی است و حجاب اسلامی نشان عنایت حق بر قامت فرشتگان زمین است.
در فرهنگ اسلام حجاب دینی تجلیگاه ارزشهاي زن مسلمان است و هر چه زن پوشیدهتر باشد گرانبهاتر است، ولی این مسأله در طول تاریخ موجب بروز تعارض و مخالفت برخی کشورها قرار گرفته و تا به امروز هم بر شدت آن افزوده شده است. حال سؤالی که در مقاله حاضر میتواند قابل طرح و بحث باشد این است که آیا مخالفتها با حجاب و پوشش اسلامی زنان مسلمان در کشورهاي اروپایی و هم چنین تبعیض علیه آنان به دلیل داشتن حجاب اسلامی مغایر با حقوق بینالملل و حقوق بشر است یا خیر؟
به نظر میرسد اجراي این سیاستها به منظور مقابله با حجاب و اندیشههاي اسلامی بوده که خلاف قوانین و مقررات حقوق بینالمللی و نقض حقوق بشر است. موضوع پژوهش حاضر در چهار محور مطرح گردیده است. ابتدا حجاب و پوشش اسلامی را توضیح و بعد حجاب را قبل از اسلام در ادیان مختلف و عرب جاهلیت و بعد از اسلام بررسی کرده و در مبحث بعدي پوشش، عفاف و حجاب اسلامی را از دیدگاه حقوق بینالملل و حقوق بشر مورد تطبیق و بررسی قرار میدهیم.
تعریف حجاب، عفاف و پوشش اسلامی
واژه حجاب از ریشه حجب - بر وزن فعل - به معناي مانع شدن چیزي در مقابل چیز دیگر است - فیومی، 1414، ص . - 20 در زبان فارسی به معناي در پرده کردن، روگیري، عفاف، حیا، پرده، حاحز، رداع، حائل میان دو چیز، پوشاك، هر آن چه خود را بدان پوشند، روپوش، روبند، نقاب و غیره آمده است
به عبارت دیگر، استعمال کلمه »حجاب« در مورد پوشش زن یک اصطلاحنسبتاًجدید است. در قدیم و به خصوص در اصطلاح فقها کلمه »ستر« که به معنی پوشش است به کار رفته است.
فقها چه در کتاب الصلوة و چه درکتاب النکاح که متعرض این مطلب شدهاند کلمه ستر را به کار بردهاند نه کلمه حجاب را؛ پس بهتر بود این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار میبردیم. زیرا چنانکه گفتیم معناي شایع لغت حجاب پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادي گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و برون نرود
ولی اخیراً از کلمه حجاب اسلامی در جاي کلمه ستر و پوشش استفاده میکنند و آن هم به خاطر جامعیت و گویایی آن براي بیان پوشیدگی زن از نظراسلام است. زیرا که »ستر« و »پوشاندن« مانند »حجاب اسلامی« گویاي پوشیدگی و نوع و حدود آن نمیباشد، مگر این که قید اسلامی را به آن اضافه کنیم که در آن صورت »پوشش اسلامی« معادل »حجاب اسلامی« خواهد بود و همه آن چه را که خداوند در سورههاي نور و احزاب از زنان خواسته است در پوشیدگی خود رعایت کنند را در بردارد
عفاف نیز واژهاي عربی است که از فرهنگ اسلامی وارد زبان فارسی شده است. عفاف را به خود نگهداري و باز داشتن نفس از محرمات و خواهشهاي شهوانی، ترجمه کردهاند. ابن منظور در لسانالعرب میگوید:عفّت، - خود نگهداري از غیرحلال، کارهاي حرام و طمعهاي پست است، عفتپیشگی یعنی خود نگهداري - . راغب در مفردات میگوید:عفّت - حالت نفسانی است که مانعتسلّطشهوت بر انسان میگردد و انسان عفیف کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزي بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد - . در قاموس قرآن آمده است:عفّت - به معناي مناعت است و در شرح آن گفتهاند: حالت نفسانی است که از غلبه شهوت باز دارد. پس باید عفیف به معناي خودنگهدار و با مناعت باشد - .
-2 حجاب قبل از اسلام
مسأله حریم و عفاف میان زنان و مردان، از تعالیم همه انبیاي الهی است. در ادیان الهی پیش از اسلام، حیا و عفت مورد توجه بوده است. از نقل داستانهاي اقوام پیشین در قرآن به خوبی فهمیده میشود که آنها نیز براساس تعلیمات پیامبران، با حیا و پاکدامن بودهاند؛ بهعنوان نمونه سخن از پاکدامنی و عفت حضرت مریم میرود و دختران شعیب با حالت حیا به موسی میگویند و قوم لوط به خاطر انحرافات جنسی دچار عذاب الهی میشوند
در ادیان الهی گذشته، زنان پوشش و پوشیدگی داشتهاند. در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی حجابی کامل داشتهاند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند شلوار و چادر رایج بوده است -
چنانچه تمام زنان زرتشتی سرپوشی که تا مقداري از لباسشان را هم میپوشاند، بر سر داشتند و این همان روسري یا پوششی است که بر سه نوع »لچک» «چارقد« و »ماکتو« بود
زنان زرتشتی حتی امروز هم براي رفتن به آتشکده از آن استفاده میکنند. به گفته ویل دورانت اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت،مثلاًبی آن که چیزي بر سرداشته باشد، به میان مردم میرفت یا با مردان سخنی میگفت و درد دل یا صدایش را آنقدر بلند میکرد که چون در خانهاش تکلم میکرد، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت که بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد. یهودیان معتقد بودند که مرد باید براي پوشاك زن خویش سخاوتمندانه خرج کند، اما هدف آن بود که زن، خود را براي شوهر خویش بیاراید نه براي سایر مردها
در میان مسیحیان نیز حجاب و حریم رایج بوده است، بهطوري که انجیل بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزه از اعمال شهرت و عفاف فراخوانده، در انجیل میخوانیم: زنان جوان خرداندیش، عفیفه، خانهنشین، نیکو و مطیع شوهران خود باشند
بنابر آن چه از منابع تاریخی برمیآید در دوران قبل از اسلام به خصوص در دوره جاهلیت، آمیختگی و مجالست زنان و مردان در محیطهاي عمومی رایج بوده است. زنان عرب، لباسهاي بلندي بر تن داشتهاند که یقه آن باز بوده است. زنان و مردان سربندي به سر میانداختند که براي حفاظت از گرما و تابش آفتاب بر سر آنها قرار داشت - استاد ملک، 1367، صص - 15-3 و گوشههاي آن را به پشت میانداختند، به گونهاي که گردن و گریبان، آشکار بود.
از آیات سوره احزاب استفاده میشود که زنان، قبل از دستور حجاب در اسلام، لباس و پوشش سراسري به نام »جلباب« بر روي خود میانداختند. زنان پایشان را به زمین میزدند تا خلخال آن صدا کند و بدانند که ایشان خلخال دارند
از سعید بن جبیر نقل شده است: زنان در پایشان خلخال بود و زنگهاي کوچکی داشت و اگر فرد غریبه اي وارد میشد، پایشان را به عمد تکان میدادند تا صداي خلخال شنیده شود
-3 حجاب از دیدگاه اسلام
براي آن که عفاف و حجاب مناسب در جامعه شکل گیرد، باید حدود و ضوابط پوشش براي مردان و زنان مورد توجه قرار گیرد و مراعات شود. چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، مقدار پوشش در زنان و مردان متفاوت است، قدر مشترك پوشش کهالزاماًباید توسط زن و مرد مراعات گردد، پوشاندن اندامهاي جنسی از نگاه نامحرم است. پوشش اندامهاي جنسی، حتی در برابر محارم نیز لازم و ضروري است؛ تنها مورد استثناء از این ضابطه زن و شوهرند. قرآن کریم از مردان و زنان مؤمن، با صفت حافظان دامن یاد کرده است
الف- حجاب مردان: مردان، افزون بر پوشاندن اندام جنسی، تکلیف الزامی در زمینه پوشاندن دیگر اندامها ندارند؛ هر چند پوشاندن تمام بدن به جز سر و دستها تا مچ، کاري پسندیده و مطلوب است، زیرا مانع نگاه حرام توسط زنان به اندام مردان میشود
چنانکه خداوند بزرگ در قرآن در آیه 30 سوره نور میفرماید: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفضوا فروجهم؛ اي پیامبر به مردان با ایمان بگو که چشم خود را حفظ کنند از نگاه نامشروع و اندام خود را نیز مستور بدارند
همچنین در آیه 2 سوره نور تأکید میشود که پیشرو قافله گناه مرد است، همچنانکه در مسیر طاعت و بندگی جلودار مرد است. فقط در یک مورد زن را جلوتر از مرد ذکر میکند آن هم در زنا و در مسیر خلاف عفاف است
ب- حجاب زنان: بر زنان واجب است که تمام بدن خود را در برابر نامحرم بپوشانند به جز »وجه« و »کفین«،
البته در لزوم پوشاندن این دو موضع از بدن، از دیرباز میان فقیهان اختلاف دیدگاه وجود داشته است. بیشتر مراجع معروف و شناخته شده شیعه در عصر حاضر، پوشش وجه و کفین را واجب نمیدانند. به جز یکی از ایشان که تحت عنوان احتیاط واجب، این پوشش را لازم میداند