بخشی از مقاله
چکیده:
موقعیت ممتاز و جهانی مکتب اسلام ناب محمدی درمیان سایر تمدنها و همچنین ضرورت نیل و دعوت جهان بشریت به تعالی و نیز از طرفی، هجوم بیشمار نظریه های کاذب و شکل گیری عرفان های نوظهور متعدد، که هرکدام به نوعی داعیهدار سعادت و توسعه زندگی بشرند، ضرورت تبادل اندیشه و گفتمان دینی و عقلانی را، دوچندان نموده است به ویژه در راستای دفاع و دستیابی به حقیقت و نیز ترویج معروف و تخریب منکر در همه جوامع بخصوص جوامع اسلامی، بهطور مضاعف بچشم میآید و اکنون این مقاله میکوشد؛ با مراجعهی نرم افزاری به روایات و مستندات مرجع و نیز به روش کتابخانه ای، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، درپی شناختن عوامل مؤثر در مناظرات رضوی، در پرتو عقلانیت و معنویت، در مواجهه با اندیشمندان، مشتاقان وطالبان حق و همینطور در مناظره با کفار، معاندین و ناآگاهان زمان از آن بهرهمند گردیم و درجهت هرچه بهتر نمودن کیفیت مناظرات همت گماریم
در این راستا ابتدا به تبیین ماهیت عقلانیت و معنویت و نیز ذکر مصادیق و روش های آن در پرتو مناظرات رضوی، پرداختیم و در ادامه با توجه به اهمیت و نحوه ی مناظرات، تاثیر آن را در تبیین معارف و اقناع مخالفین مطرح نمودیم و در این میان نظر را به ظرایف اخلاقی و معنویِ امام، چون: نیت الهی، عبودیت، زبان نیکو، حکمت، صبر، عطوفت، مجاهدات خالصانه و... ، معطوف نمودیم
همینطور نیز در حوزه عقلانیت با رویکردِ روشی و نیز اشاره به رویکرد معنایی، به ذکر مستنداتی که شاهد نحوه استدلال ایشان به برهان، جدال احسن و نیز استفاده صحیح ایشان از مقبولات و مسلمات عقلی در استدلال و همینطور برخورداری ایشان از قاطعیت، شفافیت، بلاغت، اختصارو بداهت در کلام، بود؛ پرداختیم و سرانجام، توفیقات کثیر حضرت علی بن موسی الرضا - ع - در مناظرات با سران کفر، الحاد، شرک، جاهلین و معاندین زمان و یا در تبیین معارف برای حق جویان و تشنگان هدایت، را در پرتو معنویت و عقلانیت ایشان دریافتیم و در آخر نیز با توجه به اهداف والای یاسی و مبارزاتیِ امام رضا - ع - از گفتمانها، به آثار برون دینیِ مناظرات، اعم از: حفظ دین، انسجام مسلمین و ایجاد همبستگی دینی، که به صورت شفاف درمیان مناظرات مشهود است؛ نیز اشاره نمودیم.
مقدمه
به گواهی تاریخ، عصر امام رضا -علیه السلام- ، عصر اوجگیری مباحث اعتقادی و کلامی از سوی جریانهای فکری متعدد، شمرده میشود که سرانجام این جریانات سبب قوت یافتن دو فرقه کلامی به نام های: معتزله و اخباری گشت که در واقع عواملی چون: دوری از عصر پیامبر اکرم و نیز فاصله ایجاد شده عموم مردم با ائمه معصوم، توسعه جهان اسلام و درخلال آن آشنایی با عقاید و اندیشه های سایر ادیان و نیز نفوذ بیشمار آثار بیگانگان، نه تنها به شکلگیری تفاسیر متعدد، در این زمینه منجر گشت بلکه به تدریج به جهت عدم وجود مرجع علمی، جهت پاسخگویی و حل و رفع شبهات، در دستگاه خلافت عباسی، منجر به آشفتگی و سردرگمی های فکری و اعتقادی بیشماری گشت و از همه مهمتر این اختلاف دیدگاه ها و باورهای اعتقادی- سیاسی، فرقه های متعددی را حتی در درون پیروان تشیع، ایجاد کرده بود که به یکباره میتوانست، منجر به از هم گسیختگی دینی و نیز آسیب دیدن اتحاد و انسجام جامعه اسلامی گردد و همین عدم همبستگی میان مسلمین به عنوان حربهی دشمن، میتوانست بتنهایی ضربهی محکمی بر پیکره مکتب اسلامی وارد سازد، و به تدریج عاملی جهت نابودی دین و نیز دوری ازحقیقت اسلام و سنت نبوی گردد.
ولایت و نفوذ معنوی امام رضا-علیه السلام- و مسأله امامت نیز که از زمان امام علی-علیه السلام- تا کنون از اصلی ترین دغدغه های مبارزات دستگاه خلافت غاصب بهشمار میآمده است؛ اکنون نیز بیش از قبل دستگاه خلافت را تهدید مینمود، از همین رو مأمون به نّظخویش، در جهت متضرّر نمودن جایگاه امامت به وفور به تشکیل جلسات مناظره و نیز قراردادنِمبالغِ هنگفت برای ترجمهی آثار متعددِ غیرعربی و غیراسلامی چون: صابئی، زرتشت، برهمن، رومی و... که غالبا صبغه اعتقادی-عقلی داشتند، نیز میپرداخت.
پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا-علیه السلام- ازسوی مأمون که هرچند بههدف دشمنی با مسألهی ولایت و به انگیزهی سیاسی صورت گرفته بود؛ - ر.ک: شیخ مفید، بی تا، ج 2، ص - 250 به جهت تدبیر و مدیریت حکیمانهی امام رضا-علیه السلام- نهتنها بهفرصتی مغتنم و ارزنده درراستای حفظ اسلام، هدایت و انسجام امت اسلامی مبدل گشت، بلکه به بهترین نحو ممکن، باب گفتگو دینی و عقلانی را در جامعه مسلمین گشود و درواقع حضرت توانستند در این برهه حساس از دشمنی ها در قرن دوم، در پرتو عقلانیت و معنویت نیز بخشی از مبارزه ی خود را در قالب مناظرات علمی به جهت تبیین و تفسیر دین و رفع تحریف ها و کج فهمی ها درراستا مقصود اصلیشان که بیتردید، تشکیل حکومت علوی و تأسیس نظام عادلانه بوده است؛ پیش ببرند،که نتنها عامل مهمی در حفظ دین و هدایت مردم زمان شد بلکه در قرن سوم، سبب قد برافراشتن صدها دانشمند در علوم قرآنی، تاریخی، جغرافیایی، پزشکی و ریاضی در پهنه جامعه عظیم مسلمین گشت و اینگونه حضرت به بهترین نحو ممکن و در جبهه ی دیگر به انجام رسالت امامت خود پرداختند.
تعریف معنویت
مفاهیمی چون اخلاق، ایثار، عبادت، جهاد، و سایر مصادیق معنویت در عالم هستی، تنها، زمانی ارزشمند و اثربخش است که رضایت خداوند را در برداشته باشد. در واقع ماهیت اصلی معنویت را، رضایت پروردگار عالم تشکیل میدهد؛ به این معنا که اگر هر کدام از مصادیق فوق، در راستای خواست خالق انسان باشد؛ معنویت و یا به عبارت دقیق تر آنچه در این مقاله مقصود است؛ »عبودیت«، محسوب میشود.
مختصات معنویت
معنویت و عبودیت از سه رکن اساسی برخوردار میباشد؛ که در ذیل به شرح مختصر آن میپردازیم:
-1شناخت وظیفه
-2انجام صحیح و به هنگام -3رضایت خداوند
معنویت زمانی حاصل میشود که نهتنها برای رضای خداوند باشد بلکه با شناخت صحیح، تلاش خالصانه و خشوع در برابر خداوند صورت بگیرد. به عبارت دیگر هرآنچه که در عالم از امر او نشآت گیرد و نشان خداوند را به همراه داشته باشد؛ معنویت حقیقی است و غیر آن نه تنها معنویت محسوب نمیشود؛ بلکه عین کبر است و خودپرستی، هرچند در قالب اخلاقی و معنوی با عناوینی چون ثار،ای جهاد، عبادت و... هم مزیّن گردد؛ چراکه، از ماهیت معنویت محروم مانده است و نه تنها اثری در کمال و رشد انسان نخواهد داشت، بلکه هرچه بیشتر شود؛ بیش از قبل انسان را در ورطهی گمراهی به پیش میراند.
مصادیق معنویت در مناظرات
توکل و اطمینان به خداوند
به عنوان مثال آنگاه که حضرت رضا-علیه السلام- درحال بیان استدلال، پیرامون توحید بودند، زمان اذان فرارسید و ایشان بدون ذره ای تعلّل، قصد برخواستن نمودند؛ که عمران صابی خدمت حضرت، عرضه داشت: »آقا بحث و سخن مرا قطع نفرمائید، قلبم رقت یافته و دلم تکان خورده -