بخشی از مقاله
چکیده
ملا شمس الدین محمد بن احمد خفري از متکلمان مشهور دوره صفویه و از عاشقان اهل بیت و پیرو مکتب تشیع بوده است. او پس از غیاث الدین منصور بزرگترین شاگرد صدر الدین محمد دشتکی بوده است . بارقه هایی از حکمت متعالیه را در مشرب فکري و فلسفی او میتوان مشاهده کرد . ضمن این که به گرایش هاي عرفانی و نیز حکمت ذوقی و اشراقی نیز توجه داشته است. با توجه به عصر وي و روش رایج زمانه، عمده تالیفات او به صورت شرح و حاشیه است .
پژوهش حاضر گذري کوتاه بر مجموعه اي از اهم آراي کلامی اوستکه بانظر بر حاشیه معروف او بر شرح قوشچی برتجرید خواجه نصیرالدین است .
مقدمه:
بی تردید در حوزه ي علم کلام آثار متعددي را می توان یافت اما یکی از شاهکارهاي مهم کلامی در پیوند دادن ونزدیک کردن فلسفه و کلام اسلامی ، تجرید الاعتقاد خواجه نصیر الدین طوسی است . این اثر در طول تاریخ تفکر اسلامی همواره مورد توجه محققین و از جمله فیلسوفان و متکلمان بوده است . لذا حاشیه ها و شرح هاي متعددي بر آن نوشته شده است . یکی از این شروح ، شرح تجرید قوشچی است که در بسیاري از موارد نتیجه اي پر بار از آن حاصل شده است .
شمس الدین محمد بن احمد خفري از متکلمان مشهوري است که بر اثین شرح ، حاشیه نوشته است . او از متکلمان برجسته ي سده ي دهم هجري در دوره ي صفویه است . او اهل خفر است که امروزه از توابع شهرستان جهرم است . تاریخ تولد او به درستی معلوم نیست . او از محضر سید صدرالدین دشتکی بهره برده است . او پس از مدتی از شیراز به کاشان هجرت کرد و در کاشان هم محل رجوع مردم در احکام شرعی بوده است .
از او آثار فراوانی است که بیشتر به صورت شرح و حاشیه است . از جمله : المحاکمات بین الطبقات، رساله اثر اخیر نزد بزرگان فلسفه و کلام داراي ارزش فراوانی است . این اثر تنها در بر دارنده ي الهیات شرح تجرید قوشچی است ، یعنی مقصد سوم این اثر از اثبات صانع تا نفی شریک باري از فصل دوم در صفات صانع است . فصل اول در مورد اثبات واجب تعالی و فصل دوم در مورد بعضی از صفات واجب یعنی قدرت ، علم ، حیات ، اراده ، سمع و بصر ، کلام ، صدق ، بقا و توحید الهی است .
اثبات واجب تعالی
گویا خفري سه رساله در اثبات واجب نوشته است . اثبات واجب کبیر ، اثبات واجب وسیط ، اثبات واجب صغیر . یکی از این رسائل را براي ابوالفتح سلغر شاه بن توران شاه نوشته و یکی براي مبارزالدین حسین خان . - فهرست کتب خطی مرکزي ، منزوي ، ج 3 ، بخش یکم - معصوم علی شاه می نویسد خفري در اثبات واجب به معرفت نور ذات وعلو صفات حضرت علی - ع - اشاره نموده است
غالب نسخه هاي موجود از این رسائل در شش لمعه تنظیم شده است ، سه لمعه اشراقیه و سه لمعه مشائیه. ولی بعضی نسخ هم یک مقدمه و سه مقصد دارد در پاره اي دیگر از نسخ ، دلایل اشراقی اثبات خداوند ، لمعه و دلایل مشائی ، لمحه خوانده شده است .
خواجه در اثبات واجب از طریق ابطال دور وتسلسل برهان خود را پیش می برد :
در میان موجودات هستی یا واجب الوجودي هست یا نیست . اگر باشد مطلوب ما ثابت است و اگر نباشد بدین معناست که تمامی موجودات ممکن هستند . ممکن الوجود ، موجودي است که وجود و عدم برایش یکسان است و براي موجود شدن به علت بیرونی نیاز دارد . پس موجودات عالم نیازمند علت بیرونی هستند و آن علت بنا بر فرض باید ممکن باشد و براي تحقق نیازمند علت دیگر . این سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا میکند = - تسلسل - یا اینکه به همان ممکن نخست باز می گردد = - دور - و هر دو از محالات است . پس سلسله ممکنات به واجب الوجود منتهی می شود .
خفري این شیوه ي اثبات توسط خواجه را تحسین کرده و آن را شیوه اي مفید فایده می داند و خود او دو برهان اقامه کرده و آن را از ابداعات خود و از براهین مناسب این بحث می انگارد
برهان اول: اگر تمامی موجودات ممکن باشند دور لازم می آید زیرا تحقق هر موجودي متوقف بر ایجادي است چرا که هر ممکنی با ایجاد موجود می شود و هر ایجادي متوقف بر وجود موجد است . زیرا تا یک چیز خود موجود نباشد نمیتواند چیز دیگري را ایجاد کند . این برهان توسط ملاصدرا ي شیرازي ، حاج ملا هادي سبزواري ، میر داماد و عبدالرزاق لاهیجی مورد نقد قرار گرفته است .
برهان دوم: مطلق هستی ازآن حیث که موجود است مبداُ و علتی ندارد زیراز اگر علتی داشت ، یا آن علت بیرون از مطلق هستی بود یا داخل آن . بیرون از هستی ، نیستی محض است . پس باید علت هستی داخل مجموعه ي هستی باشد . این فرض هم باطل است. زیرا لازم می آید که یک چیز خودش بر خودش مقدم باشد چرا که علت هستی از آن جهت که علت است باید بر معلول خود مقدم باشد و از آن جهت که خود جزئی از مجموعه ي هستی است که همگی معلول اند، باید موخر باشد.
خفري این برهان را برهان صدیقین می نامد و معتقد است که » صدیقین آنان اند که به حق استشهاد می کنند نه بر حق « او در پایان این بحث در توجیه تطویل در ارائه براهین اثبات واجب می گوید: » علت این تطویل آن است که تمامی این براهین به منزله ي مشعلی براي زدودن تاریکی جهل می باشند و گرد آمدن تمامی آنها در کنار هم در استحکام و قوت بخشیدن باور به مبدا هستی بسیار موثر است.«
-2 قدرت واجب تعالی
برخی از اندیشمندان در حوزه ي تفکر اسلامی سعی کرده اند بین تعریف مشهور از قدرت بین متکلمان و تعریف فلاسفه نوعی مصالحه برقرار سازند . از جمله فخر رازي ، صدرالمتألهین، محقق خفري و همچنین امام خمینی.
محقق خفري تفسیر حکیمان را به تفسیر متکلمان ارجاع می دهد . به اعتقاد او ، متکلمان در تعریف خود ، ذات واجب را »به شرط لا« یعنی به شرط این که مشیت با او نباشد ، لحاظ می کنند و حکما در تعریف خود ، ذات واجب را » به شرط شئ« یعنی به شرط این که با مشیت همراه باشد ، در نظرمیگیرند.
به عبارت دیگر ، از دیدگاه حکیمان ، فاعل طوري است که اگر خواست ، فعل را انجام می دهدو اگر نخواست ، انجام نمی دهد. همچنین اگر فعل ، ضروري یا ممتنع باشد، در اثر مشیت و لامشیت است و فعل بدون در نظر گرفتن مشیت ولامشیت و نسبت به ذات فاعل ، ممکن خواهد بود . بنابراین تفسیر حکما از قدرت به تفسیر متکلمان بر میگردد.
اشکال قول خفري این است که علم و مشیت از صفات ذات واجب الوجودند و نمیتوان بین ذات حق تعالی و صفات او تفکیک قائل شد.
هر چند بعضی از متکلمان معتقد به تفکیک ذات وصفات هستند که در کتب فلسفی به تفصیل اشکالهاي آنها آمده است
به علاوه لازمه ي سخن وي راه یافتن امکان در ساحت ذات ربوبی و امري محال است. مشیتی که در اینجا مطرح است عین ذات و از صفات ذات است. این غیر از مشیت به مثابه یکی از صفات فعل است چنان که در بعضی از روایات آمده است.
علم واجب تعالی
علامه خفري حقیقت علم را حضور معلوم و یا حضور آنچه که بر معلوم لازم است می داند. - تعلیقه خفري ص - 120 او علم واجب را به اجمالی و تفصیلی تقسیم می کند. - همان ص - 123 علم اجمالی که عین ذات باري است به این معناست که واجب تعالی به گونه اي است که به اعتبار ذاتش منشأ انکشاف تمامی موجودات است. در شهود علمی کمالی ، ذات واجب تعالی به ذات خود و به تمامی ممکنات عالم است و در عین حال خودش هم علم است وهم معلوم وتغایر میان این معانی اعتباري است.
خفري در مسئله ي اثبات علم باري تعالی از دلیلی که علامه قوشچی آورده دفاع کرده است یعنی این گفته : »در اثبات علم حق تعالی می توان به ادله ي سمعی - کتاب ،سنت و اجماع - استناد کرد.« این دلیل علامه قوشچی توسط دیگران به جهت اشکال دوري بودن که در آن نهفته است رد شده است. زیرا طبق گفته ي آنها تصدیق بر ارسال پیامبران و کتب نازله متوقف بر علم و قدرت حق تعالی است و بالعکس.
خفري در دفاع از علامه قوشچی متذکر می شود »شاید مراد شارح از تمسک به ادله ي سمعی اثبات عموم و شمول علم باري بر جمیع موجودات اعم از کلی و جزئی باشد، یا مراد وي علمی باشد که مقدم بر ایجاد ممکنات در اعیان است که بنا بر هر دو فرض اشکال بر شارح وارد نخواهد بود