بخشی از مقاله
خلاصه
امروزه افزایش بهرهوری از مهمترین چالشهای پیش رو در صنعت ساخت و ساز میباشد. از آنجا که ساخت و ساز صنعتی وابسته به نیروی کار است، تلاش و عملکرد نیروی انسانی به طور عمدهای بر بهرهوری پروژههای ساخت و ساز تاثیر میگذارد. فاکتورهای متعددی بهرهوری نیروی کار را تحت تاثیر قرار میدهد، که میتوان به عوامل انگیزشی به عنوان مهمترین در میان سایر عوامل اشاره نمود. با توجه به مطالعات پیشین، فاکتورهای انگیزشی موثر بر بهرهوری نیروی کار جمعآوری و پرسشنامه با استفاده از تکنیک شاخص اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش اثر و اهمیت نسبی هر یک از فاکتورهای انگیزشی را در بهرهوری نیروی کار ساخت و ساز در ایران نشان میدهد. عوامل مهم شناسایی شده عبارتند از : مقدار حقوق و دستمزد، پرداخت به موقع حقوق و پاداش، بیمه، به رسمیت شناخته شدن توسط سرپرست و کارفرما، میزان اعتبار شرکت و کارفرما، امنیت شغلی، احترام از سوی همکاران و سرپرست، پرداختهای تشویقی و پاداش، محیط کاری سالم و ایمن و روحیه کمک و فضای دوستانه میان همکاران. خروجی نهایی این مقاله میتواند در رویکرد مدیران پروژه جهت افزایش بهرهوری و استفاده کارآمد و بهینه از نیروی کار پروژههای ساخت و ساز موثر واقع شود.
کلمات کلیدی: انگیزش نیروی کار، بهرهوری، نیروی کار ساخت و ساز، مدیریت پروژههای ساخت و ساز
-1 مقدمه
امروزه افزایش بهرهوری در صنعت ساخت و ساز بیش از همیشه مورد توجه قرار گرفته است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، همچنان بهرهوری کم از جمله مهم ترین مشکلات در صنعت ساخت و ساز میباشد. هزینه نیروی انسانی در بسیاری از کشورها 30 تا 50 درصد کل پروژه را شامل میشود .[1] از آنجا که ساخت و ساز صنعتی وابسته به نیروی کار است، بهرهوری در پروژه-های عمرانی به طور عمدهای تحت تاثیر تلاش و عملکرد نیروی انسانی قرار میگیرد. اندازهگیری بهرهوری در هر پروژه ساخت و ساز از منظر بهرهوری نیروی کار امری بسیار پیچیده است زیرا اگر پروژه از نظر اندازه متوسط هم باشد، ماهیتا چند رشتهای بوده و نیروی کار و پیمانکاران اصلی و فرعی با سطوح متفاوتی از تخصص را درگیر میکند.
همانطور که دلوی [2] در پژوهش خود ذکر کرده است به طور ایده آل بهرهوری بهینه از طریق عملکرد موثر و کارآمد افراد که همراه با رضایت شخصی باشد به دست میآید. معیار سنجش عملکرد موثر میزان خروجی و دستیابی به اهداف از جهت کمی و کیفی میباشد. از سوی دیگر عملکرد موثر به مقرون به صرفه تمام شدن اهداف با خروجی بالا و ورودی کم نیز تعبیر میشود. عوامل متعددی بهرهوری و عملکرد نیروی کار پروژههای ساخت و ساز را تحت تاثیر قرار میدهند که عوامل انگیزشی از مهمترین آنها میباشد .[3] همچنین تحقیقات نشان میدهد که سطح انگیزه افراد تاثیر مستقیمی بر بهرهوری فردی و علاوه بر آن بهرهوری تیم کاری دارد .[4]
در واقع ارتباط میان انگیزش و بهرهوری را میتوان به این صورت بیان کرد که: بهرهوری به طور مستقیم وابسته به انگیزه است و انگیزه نیز به نوبه خود وابسته به بهرهوری است. بنابراین سطح کافی انگیزش در نیروی کار میتواند به عنوان نقش اصلی و کلیدی در به حداکثر رساندن بهرهوری نیروی کار در نظر گرفته شود. در میان نظریههای موجود در ارتباط با انگیزش، به طور کلی مفهوم انگیزه عبارت است از: »نیروی محرکی که فرد را از لحاظ روحی و جسمی برمیانگیزاند تا یک یا چندین هدف را جهت تحقق بخشیدن به نیازها و انتظارات خود دنبال کند.[5] « انگیزه میتواند به صورت درونی و ذاتی و یا ناشی از عوامل خارجی باشد.
انگیزههای درونی مربوط به تمایل درونی فرد در انجام یک وظیفه خاص و یا ارتقا در مهارت خاصی میباشد. در حالی که انگیزه بیرونی مربوط به عوامل خارجی است که به وظیفه و کار فرد مرتبط نیستند اما باعث ایجاد رضایت در فرد میشوند .[3] میتوان به برنامه های تشویقی مدیران برای افزایش تلاش به عنوان عوامل انگیزاننده خارجی اشاره کرد که در واقع وظیفه به خودی خود منجر به ایجاد این افزایش تلاش نمیشد. بنابراین مدیران پروژه بایستی درک عمیقی از فاکتورهای موثر بر سطح انگیزه نیروی کار داشته باشند تا بتوانند با استفاده کارآمد و بهینه از منابع انسانی به مزایای بیشمار ناشی از رشد بهرهوری دست یابند.
در این پژوهش فاکتورهای انگیزشی موثر بر بهرهوری نیروی کار در پروژهای ساخت و ساز ایران با استفاده از مطالعات پیشین و تحقیقات انجام شده در این زمینه و همچنین مصاحبه با افراد خبره و ماهر شناسایی شدهاند. علاوه بر مرور کلی بر تئوریهای رایج در حوزهی انگیزش، با استفاده از پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آماری هر یک از فاکتورها از جهت اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نهایی این تحقیق میتواند تاثیر به سزایی در رویکرد مدیران پروژههای ساخت و ساز جهت افزایش سطح انگیزه در نیروی کار و به تبع آن افزایش بهرهوری پروژه داشته باشد.
-2 ادبیات تحقیق
-1-2 بهرهوری نیروی کار ساخت و ساز
از اصلی ترین اهداف مدیران سازمان در پروژههای ساخت و ساز تلاش برای ارتقا در راندمان میباشد. از آنجا که برای افزایش سطح بهره-وری تنها یک عامل خاص را نمیتوان لحاظ نمود، ارتقا بهرهوری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست که این عوامل به ندرت مستقل از عوامل تاثیرگذار بر افزایش بهرهوری نیروی کار هستند. مدیریت کارآمد منابع انسانی در پروژههای ساخت و ساز میتواند نقش مهمی در جهت ذخیره سازی هزینه و زمان باشد، زیرا صنعت ساخت و ساز، صنعتی وابسته به نیروی انسانی است و در اکثر کشورها 30 تا 50 درصد کل هزینه پروژه را شامل میشود .[6]
با توجه به نقش کلیدی بهرهوری نیروی انسانی در بازدهی پروژههای ساخت، به جهت هزینههای مستقیم قابل توجه نیروی انسانی و همچنین هزینههای غیر مستقیم ناشی از تاثیر کارکرد این نیروها در بهرهگیری از سایر منابع پروژه مانند مصالح و تجهیزات، بهرهوری نیروی انسانی مهمترین عامل تاثیرگذار بر بازدهی پروژهها میباشد و یکی از مولفههای اصلی جهت تخمین و برنامهریزی صحیح یک پروژه ساخت محسوب میشود که سوددهی، رقابت و رشد سازمان را تضمین مینماید.برای بهرهوری تعاریف متفاوتی وجود دارد که علیرغم اختلاف در بیان آنها به طور کلی همگی به مفهوم یکسان نسبت خروجی به ورودی اشاره دارند. با این حال اگر تمام ورودیهای مرتبط مورد استفاده در فرآیند تولید در اندازهگیری بهرهوری مورد نظر قرار داشته باشد، به آن بهرهوری کل عوامل اطلاق میشود. در نتیجه بهرهوری ساخت میتواند به عنوان اندازهگیری بازدهی یا خروجی به دست آمده از ترکیبی از ورودیها در نظر گرفته شود که بر طبق تعریف توماس و همکاران در سال [7] 1990 مطابق فرمول 1 محاسبه میگردد:
با این حال همانطور که توماس و همکاران [7] اشاره نمودهاند معمولا در صنعت ساخت و ساز تنها یک عامل در محاسبه بهرهوری مورد استفاده قرار میگیرد که با توجه به نقش حیاتی نیروی کار در فعالیتهای ساخت و ساز معمولا عامل نیروی کار در محاسبه بهرهوری مورد نظر میباشد. قابل ذکر است که در بسیاری از مراجع صنعت ساخت، بهرهوری نیروی انسانی نسبت محصول خروجی به ازای یک نفر ساعت ورودی تعریف شده است. در مقابل، بسیاری از مدیران پروژه و متخصصین صنعت ساخت بهرهوری را به عنوان نسبت ساعت کار مفید به دست آمده به کل ساعات کار صرف شده تعریف میکنند. تعاریف دیگری از بهرهوری نیروی انسانی ارائه شده است که وابسته به هزینه است. طبق این تعریف بهرهوری نیروی انسانی برابر است با تقسیم درآمد ریالی به دست آمده بر هزینه نیروی انسانی یا نسبت درآمد ریالی به دست آمده به نفر-ساعت صرف شده.[7]
تعداد بسیار زیادی از عوامل بر نیروی کار تاثیر میگذارند لذا به منظور فهم و درک عمیقتر و بهبود بهرهوری نیروی کار لازم است کلیه عوامل شناسایی شوند. با این حال اگر تلاش و توجه را به روی عواملی که پتانسیل بیشتری جهت افزایش بهرهوری دارند متمرکز کنیم، نسبت به اینکه تمام تلاشهای خود را به طور یکسان به روی همه عوامل پراکنده کنیم، باعث بیشینه شدن فرصتها جهت بهبود بهره-وری خواهد شد. همانطور که بیان شده است عوامل انگیزشی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر بهرهوری نیروی انسانی میباشند که علاوه بر تاثیر مستقیم بر بهرهوری فردی موجب افزایش بهرهوری تیم کاری نیز میگردند. بنابراین توجه به عوامل انگیزشی و ارتقا سطح انگیزش در نیروی کار عامل کلیدی در به حداکثر رساندن بهرهوری نیروی کار است.
-2-2تئوریهای انگیزشی
همانطور که بیان شد جهت دستیابی به افزایش بهرهوری در صنعت ساخت و ساز، توجه به سطح انگیزه در نیروی کار امری ضروری است، زیرا کیفیت در عملکرد نیروی کار تا حد زیادی وابسته به سطح انگیزه آنها میباشد . از طرفی حتی کوچکترین اقدامات مثبت و منفی می-تواند بر نگرش و انگیزه نیروی کار تاثیر بگذارد. در این راستا نظریههای متعددی وجود دارد که میتوان به نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، تئوری بهداشتی انگیزشی هرزبرگ، نظریه انتظار و همچنین هدف گذاری به عنوان قابل توجه ترین تئوریهای موجود در تحقیقات گذشته مرتبط با بهرهوری و عوامل انگیزشی اشاره کرد.