بخشی از مقاله
چکیده:
طلاق عبارت است از برهم زدن مرد پیمان زناشویی را یا انحلال عقد نکاح دایم در زمان حیات زوجین با ارادهی مرد یا به تقاضای زن. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی در جامعه می باشد پژوهش انجام شده از لحاظ هدف ازنوع پژوهش های بنیادی و از لحاظ ماهیت و روش از نوع پژوهشهای توصیفی میباشد.
روش جمعآوری دادهها در این پژوهش از روش مطالعات کتابخانهای و مطالعات میدانی میباشد نتایج حاصله از این پژوهش بدین شرح میباشد: عومل زمینه ساز طلاق عبارتاند از :عدم کفویت زن و مرد در اسلام و ایمان، اخلاق، سن و تحصیلات و از آسیبهای اجتماعی از ناحیه طلاق بر نظام خانواده میتوان به تزلزل و سستی بنیان خانواده، اختلالات روحی و روانی زوجین، روابط جنسی موازی، ناتوانی زوجین در تربیت فرزندان و از راههای پیشگیری از طلاق میتوان به درمان اختلالات روحی و روانی زوجین نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و پرهیز از تحریک اطرافیان اشاره کرد.
مقدمه:
زندگی مشترک فقط اختصاص به انسان ندارد بلکه در سایر موجودات هم به نوعی دیده میشود. البته زندگی انسان با بقیه موجودات تفاوت اساسی دارد. شاید زندگی آنها در برخی حوزهها شبیه زندگی انسان باشد. مثلا در تولید مثل و زاد و ولد و غیره؛ اما تفاوت انسان با بقیه موجودات در این است که انسان دارای قوه عاقله و درک و شعور است؛ اما اعمال سایر موجودات غریزی میباشد. زندگی مشترک در انسان تابع قوانین و مقررات است به خلاف سایر موجودات که اعمال آنها این چنین نیست.
پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیهالسلام باز میگردد. با ازدواج او با حضرت حوا، بقیه نسلها از این طریق گسترش پیدا کرد . بنابراین، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راهکار لحاظ کرده است. متأسفانه نرخ طلاق در اجتماع نیز افزایش یافته است. بنظر میرسد، این موضوع باید بیشتر بررسی شود تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق هستند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوان زندگی بهتری داشت و از این طریق بتوان درصد نرخ طلاق در جامعه را کاهش داد. آسیبهای بسیاری از ناحیه طلاق بر نظام خانواده وارد میشود.
راههای مختلفی برای پیشگیری از طلاق ارائه شده که بایستی آنها را بررسی کرد، تا بتوان از این طریق درصد طلاق را در جامعه کاهش داد. به همین جهت، در ابتدا تعاریف و پیشینه پژوهش بیان میشود و در مرحله بعد به شرایط، اقسام طلاق و حقوق زن و مرد پرداخته میشود و سپس به عوامل زمینه ساز طلاق اشاره میگردد و در نهایت دلایل افزایش طلاق در جامعه، آسیبهای اجتماعی از ناحیه طلاق بر نظام خانواده و راههای پیشگیری از طلاق مورد بررسی قرار میگیرد.
بیان مسأله:
از آنجا که طلاق در جامعه به عنوان یک آسیب اجتماعی کانون گرم خانواده را نشانه رفته است و سبب به هم خوردن بسیاری از زندگیها و جدایی زن و شوهرها از یکدیگر شده است. طلاق سبب میشود که زن و مرد به روابط موازی کشیده شوند. از تبعات طلاق در زندگی اجتماعی به رها شدن بچههای طلاق و بوجود آمدن کودکان خیابانی در جامعه میتوان اشاره کرد. با بررسی جوانب مختلف مسأله طلاق، عوامل زمینهساز آن و راههای مقابله با آن را شناسایی و ارائه نموده و همچنین دلایل افزایش طلاق و آسیبهایی که از ناحیه طلاق بر نظام خانواده وارد میشود را شناسایی نموده است. با شناسایی عوامل زمینهساز طلاق و دلایل افزایش آن و بکار بستن راههای پیشگیری از آن شاهد کاهش درصد نرخ طلاق در جامعه خواهیم بود.
اهمیت مسأله:
از آنجا که طلاق یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی در جامعه مطرح است و از سویی به مسألهای مهم و منشأ به هم خوردن زندگی بسیاری از انسانها در جامعه شده است. متأسفانه نرخ طلاق در جامعه را افزایش یافته است. بنابراین، سعی بر این شد، این موضوع بیشتر مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق میباشند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از این طریق بتوان درصد نرخ طلاق را در جامعه کاهش داد. متأسفانه آسیبهای اجتماعی که از ناحیه طلاق بوجود میآید جدی گرفته نمیشوند؛ لذا ضروری است آموزش مهارت-های زندگی برای جوانان جدی گرفته شود و پیرامون موضوع فوق تحقیقات فقهی- حقوقی صورت گیرد تا زمینه مناسب برای تدوین مواد قانونی لازم برای آموزش مهارتهای زندگی و ارائه آنها جهت تصویب به نهاد قانونگذاری فراهم گردد.
سؤالهای پژوهش:
به گروهی از افراد اطلاق میگردد که دارای پیوندهای قومی و نژادی با دوام و احیانا دارای مکان جغرافیایی مشترک باشند، اجتماع گفته میشود. پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیهالسلام باز میگردد. از طریق ازدواج با حوا بقیه نسلهای بشر از این طریق بر روی زمین گسترش پیدا کرد. بنابراین، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راهحل لحاظ کرده است.
ارکان و شرایط طلاق:
رکن اول: مطلق - طلاق دهنده - ، در طلاق دهنده بلوغ ، عقل ، اختیار و قصد شرط است . طلاق صبی اعتبار ندارد. اگر ولی از طرف صبی طلاق بدهد، طلاق واقع نمیشود، طلاق دیوانه ، مست و مکره صحیح نیست.20]و[15 یکی از شرایط طلاق دهنده این است که بالغ باشد و بلوغ شرعی این است که پسران به سن پانزده سال تمام قمری و دختران به سن نه سال تمام قمری رسیده باشند. طلاق از اشحاص غیر بالغ مانند صبی چه ممیز و چه غیر ممیز باطل و پذیرفته نمیشود...[25] امام خمینی ره میفرمایند: در شوهری که همسرش را طلاق میدهد، بلوغ بنابر احتیاط شرط است.
از شرایط طلاق دهنده این است که عاقل باشد و طلاق شخص دیوانه و مجنون باطل و پذیرفته نمیشود.. [8]. مستند این حکم روایاتی است که در کتب روایی آمده است.
امام خمینی ره میفرمایند:
طلاق شخص دیوانه، چه دیوانهی همیشگی باشد یا دیوانهی ادواری در حال دیوانگی صحیح نیست .مست و مانند آن، ملحق به دیوانهاند[2] طلاق دیوانه و مست صحیح نیست...[15] در طلاق دهنده اختیار به معنای مجبور نبودن شرط است.
محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل میکند، میفرماید: مردی در مجلس امیر مؤمنان علیهالسلام به پا خواست و عرض کرد: من زوجهام را در حال پاکی که در آن مجامعتی واقع نشده بود، بدون شاهد طلاق دادم، حضرت فرمود: طلاق صحیح نیست و به زندگی خود با او برگرد و طلاق به اکراه و اجبار صورت نمیپذیرد.[7] پس طلاق از شخص مکره واقع نمیشود.
در شوهر طلاق دهنده قصد به معنای مکره نبودن شرط است؛ پس طلاق غیر قاصد، مانند کسی که در خواب است و یا کسی که سهو ، اشتباه و شوخی میکند، صحیح نیست...
اعتباری به گفتار شخصی که از او سهو سر میزند و شخصی که در حال خواب است و شخصی که اشتباه و غلط از او صادر میشود، نیست.
رکن دوم: مطلقه - طلاق داده شده - بایستی زوجه باشد و نیز شرط است که زوج در پاکی که با او نزدیکی نکرده طلاقش بدهد و در شرط بودن تعیین مطلقه، تردید وجود دارد.[20] در مطلقه، زوجیت معتبر است، بنابراین، کسی را که زوج میخواهد طلاق بدهد بایستی زوجه باشد.