بخشی از مقاله
چکیده
مثلها یکی از اشکال ادبیات عامیانه، بلکه از رایجترین شکل آن هستند. این گونهادبیات عامیانه از جنبههاي مختلف، از جمله از لحاظ طنز موجود در آنها، در خور بررسی و تحلیل است. در این مقاله بر اساس کتاب قند و نمک جعفر شهري که حاوي مثلهاي عامیانه تهرانی است، ابتدا عوامل طنزآفرین داري بسامد، شناسایی و تعیین شده، سپس با در نظر داشتن پربسامدترین عامل از میان عوامل شناسایی شده، زمینههاي شکلگیري و پیدایشطنز درمثلها بررسی و تحلیل شده است.
بنا بر بررسیها، کلماتی که بیانشانعمدتاً خارج از ادب و عرف است - کلمات تابو - ، مهمترین عامل طنزآفرین در این مثلهاست. فراوانی این نوع کلمات ناشی از ویژگیهاي فرهنگ عامیانه، نظیر بیقیدي و میل به شکستن چارچوبهاي متعارف اخلاقی است. این گونه بیتوجهی به برخی چارچوبهاي عرفی و اخلاقی،عمدتاً از سر اعتراض و انتقاد به وضع نامطلوب موجود، و تلاش براينیلبه خواستهها وارضاءامیالسرکوب شده ناشی شده است.
مقدمه
تعریف مثل و رابطه آن با طنز
مثل یکی از اشکال ادبیات عامیانه است که نسبت به دیگر گونههاي این ادبیات، رواج بیشتري دارد. این گونه رایج، به شکل »جملهاي است کوتاه، ]گاه[ آهنگین، مشتمل بر تشبیه با مضمون حکیمانه که به واسطه روانی و سادگی الفاظ، روشنی معنا و لطافت ترکیب بین عامه مشهور شده و آن را بدون تغییر یا با تغییر جزئی در گفتار به کار برند - «ذوالفقاري، . - 25/1 :1388 به مانند دیگر گونههاي ادبی، مثلها نیز مستعد مطالعه و بررسی از جنبههاي مختلفی نظیر جنبههاي ادبی، تاریخی و... هستند. طنز نیز از موضوعاتی است که از چشم-انداز آن میتوان مثلها را بررسی کرد.
امکان چنین بررسی در بدو امر از آنجاست که طنز »از نظر محتوي، نه قالب، یکی از انواع ادبی است - «شمیسا، - 18 :1386 و به عبارت دیگر »از نظر قالب، طنز آزادي فراوانی دارد و بی هیچ محدودیتی در هر شکلی میتواند بیان شود، چه در نثر و چه در نظم - «جوادي، . - 49 :1384 بنابراین، وجود طنز در گونههاي مختلف ادبی، اعم از ادبیات عامیانه و رسمی، حتی پیش از وارسی دقیق آنها، محتمل و در خور بررسی است.
اما فارغ از این پیش فرض، طبق بررسیهاي اولیه، پیوندي که طنز با مثل دارد در مقایسه با پیوند آن با دیگر انواع ادبی، کمنظیر به نظر میرسد زیرا »اغلب امثال حاوي اندیشهاي عمیق و سودمند و یا انتقادي شدید و طنزآمیز از رفتار و گفتار آدمیان و نابسامانیهاي اخلاقی و وضع غلط جامعه میباشد - «شکورزاده، :1382 هفت - . از این رو میتوان گفت طنز،» اساساً عنصري است که در ضربالمثل، استحاله یافته است - «پناهی، . - 211 :1369 بنابراین میان آن دو پیوندي عمیق است.
این که »کلمات قصار میتوانند همان قدر بذله گویانه باشند که خردمندانه.... و این کلمات با اندرزهاي اخلاقی، ضربالمثل، هجو و بذله خویشاوندي دارد - «رستگار فسایی، - 117 : 1380، کم و بیش ناظر بر همین پیوند عمیق است که به آن اشاره شد. از سر همین پیوند مذکور است که گاهی صرف به کارگیري مثلها در یک متن یا نوع ادبی، آن متن و نوع حاوي طنز میشود. این امر در بررسی ادبیات عصر مشروطه به وضوح به چشم میآید.
در ادبیات این دوره که طنز جایگاه چشمگیري دارد، زبان طنزها »اغلب ساده و نزدیک به لهجه محاوره بود و از اصطلاحات، »ضربالمثلها«، کنایهها و تمثیلهاي متداول بین عوامالناس مایه وچاشنی داشت - «بهزادي، -579 :1378 . - 580 در این دوره اولین بار مسائلی مطرح شد که در ادبیات کلاسیک بیسابقه یا دست-کم، کمسابقه بود. این مسائل »با بیان طنزي و استفاده از »ضرب المثلها«، گوشه و کنایه، تعریضها، و بهرهجویی بیشتر از عناصر خنده« به سمع و نظر احاد جامعه رسانده می-شد - رادفر، . - 114 :1388
ضرورت بررسی عوامل طنزآفرینِ داراي بسامد در مثلها
بسامد هر نوع لحنی، اعم از لحن تلخ و گزنده، امیدوارانه و شاد، مأیوسانه، طنز و... در یک گونه ادبی یا یک متن خاص، جدا از آن که بخشی از سبک آن گونه و متن را آشکار می-کند، جستجو و شناسایی زمینههاي پیدا و پنهان منجر به پیدایش آن لحن را نیز مطرح می-سازد. بسیاري از امور اجتماعی و تاریخی، واقعیات ناپیدایی با خود به همراه دارند که شناخت آن واقعیات، به انحاي مختلف از جمله از طریق بررسی نوع روایت و لحن آنها، تا حدودي ممکن میشود. بنابراین با بررسی زمینههاي پیدایش لحنِ آثار، میتوان واقعیات نهفته در پس گونهها و متون ادبی را تا اندازهاي تبیین و تحلیل کرد.
بر این اساس بررسی طنز درگونه مثل که خود مستقیماً برآمده از تجارب عملی حیات اجتماعی است، در گشودن گره برخی واقعیات فروبسته و پنهان اجتماعی تاریخی مؤثر خواهد بود. این بررسی به ویژه از این جهت حائز اهمیت است که در ادب فارسی، ادبیات عامیانه که معرّف واقعیات احوال عموم و تودة مردم است، به آن اندازه که ادبیات رسمی تبیین و تشریح دیده، واکاوي و تحلیل ندیده است. از این رو بررسی و تحلیل آن، از ابعاد گوناگون، از جمله از حیث لحن طنز، داراي اهمیت و در خور توجه است. علاوه بر این امر مهم، محتمل است که لحن طنز در بقا و رواج مثلها نقشی داشته باشد - ر.ك.