بخشی از مقاله

چکیده

در حال حاضر، فساد اداری به میزان زیادی در جوامع رشد نموده است و پیامدهای ضدتوسعه ای آن برای همگان آشکار شده است. برخی از دلایل این امر، متوجه کاستیها و ساختارهای موجود در نظام اداری است. امروزه فساد اداری و مالی به یک معضل جهانی مبدل شده و دولت ها آگاهند که فساد باعث آسیب های بسیاری می شود و هیچ حد و مرزی هم نمی شناسد. لذا قبل از هر اقدامی باید به شناسایی عوامل موثر آن پرداخت تا بتوان با روشهای اندازه گیری صحیح، میزان آن را سنجید و راهکارهایی را برای کاهش این معضل مهم که تاثیری بس شگرف در نابسامانی ها و مشکلات حکومتی و نهادهای مردمی و ... دارد، را ارائه داد

لذا در این بررسی به شناسایی عوامل مهم فساد اداری پردخته شده که می توان از مهم ترین آنها به نظام حکومتی و سیاسی، عوامل فردی، عوامل سازمانی و برون سازمانی و عوامل فرهنگی اشاره کرد. در ادامه نیز روشهایی برای اندازه گیری فساد اداری ذکر شده اند که عبارتند از؛ شمارش شکایات، پیمایش ادراک فساد، پیمایش تجربه فساد، سنجش فساد بر مبنای اقتصاد کلان، پیگیری جریان کار و بررسی اسناد مالی.

.1 مقدمه

فساد اداری یکی از مشکلات اصلی کشور های در حال توسعه است و شناسایی عوامل آن و نیز روشهایی برای اندازه گیری آن و بالتبع کاهش آن، فکر بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران سیاستگذاری عمومی را به خود معطوف کرده است.فساد اداری عامل بسیاری از نابسامانی ها و منشاء مشکلاتی چون نابرابری ،فقر،اتلاف منابع،کاهش اعتماد به قانون و نهادهای حکومتی و مانع جدی توسعه در کشور های جهان سوم محسوب می شود

در یک تعریف کلی می توان گفت فساد اداری به رفتار آن دسته از کارکنان بخش عمومی اطلاق می شود که برای دستیابی به منافع غیر سازمانی ،قوانین و عرف پذیرفته شده را نادیده می گیرند. بنا به تعریفی آن را هر نوع استفاده نادرست از منابع عمومی برای کسب منافع شخصی دانسته اند و در تعریف دیگر فساد داری را به عنوان انحراف از انجام وظایف رسمی در ادرات دواتی شناخته اند که هدف از آن نیز در نهایت رسیدن به رفاه شخصی به دلیل خویشتن پرستی است. فساد داری علیرغم اینکه در اکثر جوامع وجود دارد از سوی نیز می توان آن را محصول و نتیجه شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی دانست

فساد داری جزو »جرایم یقه سفید«، از جمله انحرافات اجتماعی و یکی از اقلام هنجارشکنی به حساب می آید. می توان انحرافات اجتماعی را به مفهوم رفتاری به حساب آورد که به طریقی با انتظارات مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را ناپسند و نادرست می دانند. انحراف رفتاری در واقع منجر به شکسته شدن و یا زیر پا گذاشته شدن هنجارها و ارزشهای می شود که اکثریت افراد جامعه آن را قبول داشته به آن احترام می گذارند

در راستا مطالعه حاضر به بررسی عوامل موثری که می تواند در فساد اداری نقش داشته و نیز روشهایی برای اندازه گیری فساد اداری به بحث و بررسی گذاشته شده است.

-2عوامل موثر در فساد اداری

-نقش نظام حکومتی و سیاسی در فساد اداری:

تنزی - 1994 - دریافت که در کشورهای پروتستان و مستعمره انگلیس که دارای درآمد سرانه بالاتر و سهم بالای تولید ناخالص داخلی هستند، و شکل حکومت واحد3 و سیستم قانونی با حقوق عرفی - 4در مقابل حقوق مدنی - 5 دارند، فساد بیشتر است . کسنیا - 2008 - 6 دریافت که در کشورهای کمتر توسعه یافته، کشورهای مسلمان و کاتولیک، و کشورهایی با قوانین فرانسوی یا سوسیالیست - برخلاف حقوق مدنی - عملکرد دولت نامطلوب است و فساد بالایی وجود دارد.

رز اکرمن - 2001 - 7 مطرح کرد که اگر چه درجه دموکراسی در وضیح فساد بی اهمیت است، ولی هرقدر ساختار دموکراسی در یک کشور نهادینه تر شود، فساد کاهش می یابد. یافته های تحقیقات اولیه نشان می دهد که فساد به سطح رشد اقتصادی و همچنین سیستم قانونی و حکومتی کشور مرتبط است - دیوید ان جی8 ،. - 2006 تعدادی از تحلیل گرهای نهادی ادعا کردند که میراث قانون مستعمراتی یک عامل برجسته در توضیح نوع موجود در شدت و رواج اشکال معاصر فساد در آفریقا، آسیا، و آمریکای لاتین است عده ای دیگر ادعا می کنند که علت اصلی فساد ریشه در نفوذ تاریخی دولت در اقتصاد و امور سیاسی دارد. شرایطی که فرصت رانت خواری را به وجود آورد و توانایی شهروندان را در پاسخگو نگهداشتن سیاستمداران و مقامات دولتی نسبت به اعمالشان کاهش دهد، فساد را افزایش می دهد

بانک جهانی مطرح کرد که فساد نشانه عوامل دیگری همانند سیاستهای ضعیف اقتصادی، سطح پایین آموزش، جامعه مدنی توسعه نیافته، و پاسخگویی ضعیف نهادهای دولتی است؛ این امر نشأت گرفته از شرایط کشورهای در حال توسعه است

بر اساس تحقیقی که سازمان شفافیت بین المللی انجام داده 60 درصد مصاحبه شوندگان دلیل اصلی فساد مالی در کشورهای در حال توسعه را حقوق بسیار پایین کارمندان دولت می دانند. اغلب در این گونه نظام های اداری کارها بدون پرداخت رشوه پیش نمی رود 

مداخله دولت در اقتصاد نیز از علل ایجاد فساد پنداشته می شود. در جایی که دولت سیاست های صنعتی تبعیض آمیز، کنترل قیمتها، چندگانگی نرخ ارز، تخصیص سهمیه های ارزی و موارد دیگر را انجام می دهد، زمینه های بروز فساد پیدا می شود

قواعد و مقرراتی که سبب طولانی شدن فرایند انجام کار در سازمانها می شود، زمینه بروز فساد را بیشتر می کند. این قوانین هم تقاضا برای فساد ایجاد می کند و هم مشوق هایی برای عرضه فراهم می آورد؛ زیرا کارکنان می توانند با استناد به این مقررات مانع از انجام امور و سبب ایجاد تمایل به پرداخت رشوه شوند 

-نقش عوامل فردی در فساد اداری:

عوامل فردی عواملی اند که از خود فرد نشأت می گیرند و شرایط و ویژگی های هر فرد آنها را رقم می زند. عواملی که ما در این بخش آنها را تبیین می کنیم، عبارت است از ویژگی شخصیتی، سبک ارتباطی، سبک رهبری و کیفیت زندگی کاری.

منظور از ویژگی شخصیتی، ویژگی هایی است که شخصیت فرد را شکل می دهند . شخصیت عبارت است از مجموعه ای از صفات و ویژگی های شخص که می تواند برای مقایسه اشخاص بایکدیگر به کار گفته شود. عوامل شکل دهنده شخصیت عبارت اند از تعیین کننده ها،، مراحل رشدو صفات تعیین کننده. مهم ترین تعیین کننده ها عبارتند از عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی. وراثت نیز ممکن است در شکل گیری و رشد شخصیت انسان اثر داشته باشد

از طرفی، نتایج تحقیقات نشان می دهند نمی توان به طور کلی، رابطه جنسیت و ایجاد فسادنامشخص است. در برخی سازمانها مردان فساد بیشتری ایجاد می کنند، و در برخی دیگر زنان ،ولیتقریباً توازن بین این دو وجود دارد

در حقیقت، ویژگی های شخصیتی به طور فردی و سازمانی بر فساد تأثیر می گذارند، یعنی فرد با روحیه همکاری در اجرای صحیح اهداف سازمانی می تواند سبب کاهش فساد شود. همچنین، تجمیع این ویژگی ها سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد

در دنیای امروز، در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، به کارگیری روابط و پارتی بازی عامل اساسی ایجادکننده فساد در نظر گرفته می شود، به طوری که برخی معتقدند همیشه باعث ایجاد فساد می شود - سونسون، - 20055 و برخی معتقدند زمانی که باعث کاهش رشد خروجی های کاری و سازمانی می شود و بر عملکرد کلی سازمان تأثیر می گذارد به نوعی باعث ایجاد فساد فردی و سازمانی می شود

در جوامعی که مردم روابط شخصی و اجتماعی نزدیکی دارند، احتمال فساد بیش تر، تشخیص آن دشوارتر و مجازات خالفکاران دردسرساز خواهد بود

اگر فساد در سازمان نفوذ کند و بر بخشهای مختلف آن تأثیر گذارد، وظیفه مدیران ارشد و رهبران آن سازمان جلوگیری از رشد این فساد در مرحله اول، و مقابله و کاهش آن در مرحله بعد است. باید توجه داشت گاهی رهبر باید از فساد به دلیل مسائلی چشم پوشی کند و در برخی مواقع برای تشخیص اینکه آیا موضوعی در سازمان باعث فساد می شود یا نه، دچار سردرگمی میشویم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید